کاروانسراهای انار، کرمان
محورهای موضوعی : باستانشناسیمحمد حسین عزیزی خرانقی 1 , سحر درویش خضری 2 , سپیده جمشیدی یگانه 3 , افشین اکبری 4
1 - پژوهشکده باستان شناسی، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
2 - گروه باستان شناسی دانشگاه تهران
3 - ولفسان کالج، دانشگاه آکسفورد
4 - گروه باستان شناسی دانشگاه تهران
کلید واژه: استان کرمان, تجارت, کاروانسرا, شهرستان انار, کاروانسرای آستانه, کاروانسرای بیاض,
چکیده مقاله :
کاروانسراها نقش کلیدی در رشد و رونق تجارت، گسترش روابط فرهنگی و اشاعه سنن و ایجاد شناخت و تفاهم فرهنگی در طول تاریخ ایران داشتهاند. ایجاد شبکه گسترده کاروانسراها در ایران با معماری خاص و متاثر از اقلیم و زیست محیط، راه حلی بسیار حیاتی برای ایجاد، گسترش و انسجام شبکههای تجاری در داخل ایران شده و این مهم از دوران صفویه با ساخت کاروانسراهای معروف به شاه عباسی در اقصا نقاط ایران، به اوج خود رسید. معماری خاص کاروانسراها و اهمیت و جایگاه آنان در تاریخ معماری ایران تا جایی است که در سال 1402، پنجاه و شش کاروانسرای ایرانی در فهرست آثار میراث جهانی، به ثبت رسیده است. استان کرمان یکی از غنیترین استانهای ایران از لحاظ توالی و تسلسل تاریخی و آثار تاریخی شاخص است که جایگاه ویژهای در مطالعات باستانشناختی و تاریخ معماری دارد؛ ولی متاسفانه نواحی شمالی آن به ویژه شهرستان انار، کمتر مورد توجه باستانشناسان و پژوهشگران حوزه میراث فرهنگی، قرار گرفته بود. در سال 1399 این شهرستان توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری مورد بررسی قرار گرفت و تعداد 120 اثر مختلف از ادوار گوناگون تاریخی، مورد شناسایی قرار گرفت. بناهای تاریخی جایگاه شاخصی در میان آثار شناسایی شده داشتند و دو کاروانسرای آستانه و بیاض که موضوع مقاله حاضر هستند، در این بررسی شناسایی که در ادامه معرفی میگردند. این دو کاروانسرا به دوره صفوی تعلق داشته و در ادوار گوناگون به خصوص در دوره قاجار و در دوره معاصر مورد مرمت و بازسازی کامل، قرار گرفتهاند.
Caravanserai has played a key role in the growth and prosperity of trade, the expansion of cultural relations and the spread of traditions, and the creation of cultural recognition and understanding throughout the history of Iran. The creation of a wide network of caravanserais in Iran with special architecture and influenced by the climate and environment has become a vital solution for the creation, expansion, and integration of business networks inside Iran, and this has been important since the Safavid era with the construction of caravanserais known as Shah Abbasi. The special architecture of caravanserais and their importance and place in the history of Iranian architecture is such that in 2023, 56 Iranian caravanserais were registered in the list of world heritage sites. Kerman province is one of the richest provinces of Iran in terms of sequence and historical sequence and significant historical monuments, which has a special place in archaeological studies and architectural history; unfortunately, its northern areas, especially the Anar district, have received less attention from archaeologists and researchers in the field of cultural heritage In 2019, Anar city was investigated archaeologically and 120 artifacts were identified. Historical buildings had an important place among these, and the two caravanserais of Astaneh and Bayaz are identified in this survey, which will be introduced below. These two caravanserais belong to the Safavid period and have been completely restored and renovated in different periods, especially in the Qajar and contemporary periods.
ابن حوقل، ابوالقاسم محمد (۱۳۶۶). سفرنامه ابن حوقل (ایران در صوره الارض). تهران: انتشارات امیرکبیر.
ابن خردادبه، عبیدالله بن عبدالله (۱۳۷۱). مسالک و ممالک. ترجمه سعید خاکرند. تهران: مؤسسه مطالعات و انتشارات تاریخی میراث ملل؛ مؤسسه فرهنگی حنفاآ.
اصطخری، ابواسحق ابراهیم (۱۳۴۰). مسالک الممالک. به کوشش ایرج افشار. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
باستان پاریزی، محمدابراهیم (۱۳۴۴). خاتون هفت قلعه. تهران: چاپخانه فارسی.
سیرو، ماکسیم (۱۹۴۹). کاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک. ترجمه عیسی بهنام. تهران: سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران.
شانواز، بلال، خاقانی، راضیه (۱۳۹۴). کاروانسراهای ایرانزمین. تهران. پازینه.
صبوری زالو آبی، آرش (۱۳۹۲). تاریخچه کاروانسرا. تاریخپژوهی، ۵۵، ۱۴۵-۱۸۲.
عزیزی خرانقی، محمد حسین، جمشیدی یگانه، سپیده (1402). آثار تاریخی انار. بررسی¬های باستان¬شناسی شهرستان انار. استان کرمان. تهران: انتشارات پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری.
عزیزی خرانقی، محمد حسین، جمشیدی یگانه، سپیده (1399). بررسی¬های باستان¬شناسی شهرستان انار. استان کرمان. تهران: کتابخانه پژوهشکده باستان¬شناسی (منتشر نشده).
فرشچی، حمیدرضا، حاجی زمانی، مهدی (1398). بررسی کاروانسراهای ایران و بناهای وابسته به آن، معماری شناسی، ۲(۷)، ۱-۱۳.
کیانی، محمد یوسف (۱۳۷۹). معماری ایران در دوره اسلامی. تهران: سمت.
کیانی، محمد یوسف (۱۳۹۳). تاریخ هنر و معمای ایران در دوره اسلامی. تهران: سمت.
کیانی، محمد یوسف، کلایس، ولفرام (۱۳۶۲). فهرست کاروانسراهای ایران. تهران: وزارت فرهنگ و آموزش عالی و سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران.
گدار، آندره (۱۳۹۵). هنر ایران. تهران: یساولی.
مرادی غیاث¬آبادی، رضا (۱۳۹۱). فرهنگنامه ایران باستان. تهران: انتشارات رضا مرادی غیاثآبادی و پژوهشهای ایرانی.
مستوفی بافقی، محمد مفید بن محمود (۱۳۸۵). جامع مفیدی. به کوشش ایرج افشار. جلد ۳. تهران: ناشر اساطیر.
مقدسی، محمد بن احمد (۱۳۶1). احسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم. ترجمه علینقی منزوی. تهران: کومش.
منشی کرمانی، خواجه محمدامین، باستانی پاریزی، محمدابراهیم (۱۳۹۱). جغرافیای ایالت کرمان در عهد ناصری. مرکز کرمان شناسی. سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
ناشناس (۳۷۲). حدودالعالم من المشرق الی المغرب. به کوشش منوچهر ستوده. ناشر کتابخانه طهوری. تهران.
نوراللهی، علی (۱۳۹۹). بررسی باستانشناسی کاروانسرای خانک در مسیر کوهستانی تفرش به ساوه. ایران ورجاوند، ۳(۵)، ۴۷-۷۳.
وزیری، احمدعلی خان (۱۳۷۷). جغرافیای کرمان. ویراستار: محمدابراهیم باستانی پاریزی. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
هیلن براند، رابرت (۱۳۹۳). معماری اسلامی: شکل. کارکرد و معنی. تهران: روزنه.
UNESCO, World Heritage Convention. 2021. “The Persian Caravanserai ” for inscription on the World Heritage List (Interim Report and Additional Information), https://whc.unesco.org/en/list/1668/documents/ (Retrieved at 09 Oct 2023).
کاروانسراهای انار، کرمان
چکیده:
کاروانسراها نقش کلیدی در رشد و رونق تجارت، گسترش روابط فرهنگی و اشاعه سنن و ایجاد شناخت و تفاهم فرهنگی در طول تاریخ ایران داشتهاند. ایجاد شبکه گسترده کاروانسراها در ایران با معماری خاص و متاثر از اقلیم و زیست محیط، راه حلی بسیار حیاتی برای ایجاد، گسترش و انسجام شبکههای تجاری در داخل ایران شده و این مهم از دوران صفویه با ساخت کاروانسراهای معروف به شاه عباسی در اقصا نقاط ایران، به اوج خود رسید. معماری خاص کاروانسراها و اهمیت و جایگاه آنان در تاریخ معماری ایران تا جایی است که در سال 1402، پنجاه و شش کاروانسرای ایرانی در فهرست آثار میراث جهانی، به ثبت رسیده است. استان کرمان یکی از غنیترین استانهای ایران از لحاظ توالی و تسلسل تاریخی و آثار تاریخی شاخص است که جایگاه ویژهای در مطالعات باستانشناختی و تاریخ معماری دارد؛ ولی متاسفانه نواحی شمالی آن به ویژه شهرستان انار، کمتر مورد توجه باستانشناسان و پژوهشگران حوزه میراث فرهنگی، قرار گرفته بود. در سال 1399 این شهرستان توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری مورد بررسی قرار گرفت و تعداد 120 اثر مختلف از ادوار گوناگون تاریخی، مورد شناسایی قرار گرفت. بناهای تاریخی جایگاه شاخصی در میان آثار شناسایی شده داشتند و دو کاروانسرای آستانه و بیاض که موضوع مقاله حاضر هستند، در این بررسی شناسایی که در ادامه معرفی میگردند. این دو کاروانسرا به دوره صفوی تعلق داشته و در ادوار گوناگون به خصوص در دوره قاجار و در دوره معاصر مورد مرمت و بازسازی کامل، قرار گرفتهاند.
واژگان کلیدی: کاروانسرا، تجارت، استان کرمان، شهرستان انار، کاروانسرای آستانه، کاروانسرای بیاض
مقدمه
استان کرمان در جنوب شرقی ایران قرار گرفته و جمعیت آن در سال ۱۳۹۵ و بر اساس آمار مرکز آمار برابر با ۳٬۱۶۴٬۷۱۸ تن بوده که با در بر گرفتن بیش از ۱۱ درصد از وسعت ایران با حدود ۱۸۳۱۹۳ کیلومترمربع کمابیش اندازه کشور سوریه بزرگی دارد و اولین استان پهناور ایران است که نهمین استان پرجمعیت کشور و از استانهای بسیار مهم و تاریخی کشور به شمار میآید که بیش از ۶۶۰ اثر ملی ثبت شده دارد که ۷ اثر ثبت شده در میراث جهانی یونسکو در این استان قرار دارد (شکل ۱).
انار در شمال غرب استان کرمان قرار دارد، بخش انار در خردادماه سال هشتادوهشت به شهرستان تبدیل و مرکز این شهرستان، شهر انار، امین شهر و دهستانهای حسینآباد، ده رئیس و تراب آباد از دیگر نقاط این شهرستان هستند. این شهرستان از شمال و شمال غربی به استان یزد و از شرق و جنوب شرقی به شهرستان رفسنجان و از مغرب و جنوب غربی به شهرستان شهربابک محدود شده است. شغل اکثریت مردم شهرستان انار، کشاورزی و به علت کمآبی و کیفیت نامناسب آب، تنها محصولی که هنوز مقاومت کرده و کشت میشود، پسته است.
شکل ۱: نقشه ایران و تقسیمات سیاسی استان کرمان (مرکز آمار ایران)
جغرافیای ایالت کرمان در عهد ناصری، نخستین کتاب درباره جغرافیای کرمان شامل استانهای کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان در دوره قاجاریه است که در سال ۱۲۰۳ شمسی (۱۸۲۴ میلادی) به دستور «ناصرالدینشاه» و سرپرستی «اعتمادالسلطنه» و توسط «خواجه محمدامین منشی کرمانی» به رشته تحریر درآمده است. خواجه محمدامین منشی کرمانی در کتاب «جغرافیای ایالت کرمان در عهد ناصری» نوشته است: «بلوک انار، بلوکی است که در ۳۰ فرسخی یزد و ۱۸ فرسخی بافق و ۱۸ فرسخی مروست که سرحد فارس است و ۱۸ فرسخ الی شهربابک و ۹ فرسخ الی اول خاک شهربابک که قریه دهج و از قراء شهربابک است، قرار دارد» (منشی کرمانی، باستانی پاریزی، ۱۳۹۱: ۲۴۱).
در «جغرافیای کرمان» نیز که یکی دیگر از کتب دوره قاجاریه و حدوداً در سال ۱۲۵۰ شمسی توسط احمدعلی خان وزیری به رشته تحریر درآمده، درباره موقعیت جغرافیایی انار آمده است: «در مغرب شمالی گواشیر (نام قدیم کرمان) واقع است، به فاصله ۳۶ فرسخ، در مغرب حقیقی بافق و بعضی از زرند و شمال رفسنجان و مشرق بعضی از شهربابک و جنوب یزد واقع است. جغرافیای کرمان وسعت انار را از بیاض تا زینالدین در ۱۴ فرسنگی یزد دانسته است» (وزیری، ۱۳۷۷: ۲۹۵).
در رساله دهات کرمان که ضمیمه کتاب جغرافیای کرمان است، آمده: «انار مدخل مزروعیاش بسیار است، در میان مغرب و شمال بلده بهشت تمثال - شمالا متصل است به خاک یزد، غربأ به بلوک شهربابک و خاک فارس، جنوبا و شرقا به رفسنجان و زرند. او انار پر شهر کرمان ۴۰ فرسخ و تا شهر یزد ۳۰ فرسخ است» (همان، ۳۶۹). وسعت شهرستان انار در حال حاضر ۲۱۴۰ کیلومترمربع است و در ارتفاع ۱۴۰۹ متری از سطح دریا قرار دارد. آبوهوای انار گرم و خشک و متوسط بارندگی سالانه آن ۸۹ میلیمتر است.
نام شهر انار پیش از اسلام آبان1 به معنای آبهای روان از صفتهای آناهیتا، ایزدبانوی ایران باستان بوده که این خود بهخوبی از قدمت بسیار کهن این منطقه خبر میدهد.
از سوی دیگر دکتر باستانی پاریزی در کتاب «خاتون هفت قلعه» میگوید که انار را منسوب به ناهید (آناهیتا) است: «آبادیی مثل انار را که در بیابان برهوت و لوت کرمان است، منسوب به ناهید میدانم؛ چه میدانیم که درخت انار و همچنین ماهی دو مظهر ناهید بودهاند» (باستانی پاریزی، ۱۳۴۴: ۳۰۸). در شمال انار منطقهای بیابانی با چند کوه به نام «شمش» وجود دارد و شمش به معنای «خدای خورشید بابلی» است. «قلعه شمش باید با خدای عیلامی که شاماش بوده، ارتباط داشته باشد و البته منتسب به شمش به معنی خورشید است و احتمالاً معبدی بوده از مهرپرستان» (وزیری، ۱۳۷۷).
منطقهای به نام کرمانشاه در ۱۱۰ کیلومتری شمال شهر انار وجود دارد که تا سال ۱۳۲۹ شمسی و قبل از تصویب قانون تقسیمات کشوری در دوره پهلوی، جزو انار بود. کرمانشاه از جمله مناطق منسوب به «شاپور بن نرسی بن بهرام بن بهرامیان بن هرمز بن شاپور بن اردشیر بابکان» است (مستوفی بافقی، ۱۳۸۵: ۷۰۰). همه این شواهد نشان میدهد که انار (شهر آبان قدیم) از جمله شهرهای کهن ایران باستان بوده است.
جغرافیای تاریخی انار
کتب «المسالک الممالک اصطخری، مسالک و ممالک ابن خردادبه، احسن التقاسیم مقدسی صوره الارض ابن حوقل و حدودالعالم» قدیمیترین کتبی هستند که در آنها به جغرافیای تاریخی آبان اشاره شده است. این کتب عمدتاً تا قبل از سال ۳۷۰ هجری قمری به رشته تحریر درآمدهاند.
مورخان قرون اولیه اسلامی از جمله «ابواسحاق ابراهیم بن محمد الفارسی الاصطخری» در کتاب «مسالک الممالک»، «ابن خردادبه» در کتاب «مسالک و ممالک» و «ابوعبدالله محمد بن احمد مقدسی» در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» به نام شهر آبان اشاره کردهاند. نام شهر انار نیز برای نخستین بار در کتابهای «حدود العالم من المشرق الی المغرب» (مؤلف ناشناس) که در دهههای پایانی قرن چهارم هجری تألیف شده و همچنین در کتاب «صوره الأرض» اثر محمد بن علی بن حوقل ذکر شده است.
بر اساس فاصلههای جغرافیایی که این مورخان از جمله اصطخری در کتاب «مسالک الممالک» از شهرهای ایران در قرون اولیه هجری قمری ذکر کرده، شهر تاریخی «آبان»، همان انار امروزی است. اصطخری در کتابش فاصله شهر آبان را تا فهرج یزد ۲۵ فرسنگ (۱۱۱ کیلومتر، در دوران قدیم هر فرسنگ برابر با ۴۴۳۳ متر بوده است.) و فاصله آبان تا رودان (اطراف رفسنجان کنونی) را نیز ۱۸ فرسنگ (۸۰ کیلومتر) ذکر کرده است (اصطخری، ۱۳۴۰۱۱۷). شهر آبان در دوران حکومت پادشاهان ایرانی یکی از شهرهای تابعه ولایت اصطخر (استخر) فارس بوده است. کوره (ولایت) اصطخر بزرگترین و مهمترین ایالت فارس بوده و پادشاهان پارس در آنجا ساکن بودهاند.
به نوشته مورخان قرون اولیه اسلامی «شهر آبان، آناس، آذگان، خبر و کبس» از مهمترین شهرهای رودان بودهاند. رودان که به شکل «روذان» نیز در کتب تاریخی ثبت شده، خود جزو استخر فارس بوده است. البته این رودان با «رودان» که اکنون در استان هرمزگان فرار کر تفاوت دارد.
یکی از مورخان قرن چهارم هجری قمری به نام «ابوعبدالله محمد بن احمد مقدسی» در کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم درباره شهر رودان مینویسد: «جامعی مسجد جامع قشنگ دارد که با پلکان از آن به بالا روند. با سنگریزه فرش شده است. همه مسجدهایش در بلندی هستند. اسکافیان و معتزلیان بسیارند. گرمابهها کثیف و مرکز گازران است. پیرامونش باغهای زیبا و گورستانی آبرومند با گنبدهایی شگفتانگیز است. فراوردههای شیر بسیار، کاریزها فراوان دارند که برخی به درون شهر آید، یک چشمه هست که از آبش شفا جویند. بر روی باروی شهر دیدهبانیها هست. برون شهر حومه ندارد. مردمش کاهش یافته، شن پیرامون شهر را فرو گرفته است» (مقدسی، ۱۳۶۱: ۶۵۱ و ۶۵۲).
مقدسی در «احسن التقاسیم» همچنین شهر آبان را از جملههای شهرهای روذان در کرمان معرفی کرده است (همان، ۶۵۱). تاریخ تألیف کتاب مقدسی، قرن چهارم هجری قمری است. ابن خردادبه نیز به همین موضوع در کتابش یعنی «مسالک و ممالک» اشاره کرده و نوشته آبان شهری است در کرمان از ناحیه روذان (ابن خردادبه، ۱۳۷۱: ۶۵). تاریخ تألیف این کتاب نیز قرن سوم هجری قمری است. تا دهههای ابتدایی سال ۳۰۰ هجری قمری نام این شهر، هنوز آبان بوده؛ تاریخ تألیف کتاب اصطخری، قبل از سال ۳۵۰ هجری قمری است که به نام آبان اشاره کرده است.
اما در کتاب «حدود العالم من المشرق الی المغرب» که مؤلف آن ناشناخته است و همچنین کتاب «صورة الأرض» برای نخستین بار اسم شهر انار ذکر شده است. در کتاب حدودالعالم، انار، شهری بر راه رودان از پارس با نعمت فراوان توصیف شده است (ناشناس، ۳۷۲: ۲۹۱). این کتاب در سال ۳۷۲ هجری قمری تألیف شده؛ یعنی میتوان نتیجه گرفت که از حدود دهههای میانی سده ۳۰۰ هجری قمری به بعد، نام آبان به انار تغییر پیدا کرده است. همچنین در کتاب «صوره الارض» اثر محمد بن علی بن حوقل نیز به نام شهر انار اشاره | شده و آمده است: «روذان شهری و روستایی است و دارای منابر انار، کس و خبر است» (ابن حوقل، ۱۳۶۶: ۳۶). مقصود از منابر، شهرهایی بودهاند که مسجد منبر دار (مسجد جامع) داشتهاند. ابن حوقل بین سالهای ۳۵۰ تا ۳۵۸ هجری قمری (۹۶۱ تا ۹۶۹ میلادی) به عراق خوزستان و فارس سفر کرده و توصیف وی از جغرافیای تاریخی انار مربوط به این سالها است.
بررسی های باستانشناسی شهرستان انار:
بررسی باستانشناسی شهرستان انار، استان کرمان در خرداد ۱۳۹۹ با مجوز پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری انجام شد. طی این بررسیها تمامی بخشها و روستاهای این شهرستان مورد بازدید و در بسیاری از نواحی مورد پیمایش قرار گرفت. قبل از انجام بررسی در هر بخش، عکسهای هوایی، نقشهها و تصاویر گوگل ارث منطقه مورد بررسی قرار میگرفت و سپس با مشخص کردن نواحی موردنظر، تمامی محلهای مشخص شده مورد بازدید قرار گرفت. استفاده از راهنمایان و مسئولین محلی نیز در تمامی مناطق صورت میپذیرفت.
شکل ۲: کلاسهبندی آثار شناسایی شده در بررسی باستانشناسی شهرستان انار (عزیزی خرانقی و جمشیدی، 1399: 4)
طی بررسیهایی که قریب یک ماه در شهرستان انار صورت گرفت؛ ۱۲0 اثر فرهنگی/ تاریخی شناسایی شد که از لحاظ گاهنگاری، قدیمیترین آثار مربوط به دوره فراپارینهسنگی و جدیدترین مربوط به دوران متأخر اسلامی (قاجار/ پهلوی) بود. آثار شناسایی شده به صورت کلی به ۶ کلاسه مختلف (شکل ۲) شامل: ۱- محوطه (۶ اثر)، ۲- قنات (۴۹ اثر)، ۳- سازههای آبی (۱۵ اثر)، ۴- بناهای مذهبی (۷ اثر)، ۵- بناهای تاریخی (۳۹ اثر) و ۶- بافتهای تاریخی (۴ مورد)، تقسیم شدهاند (شکل ۳).
در بررسی باستانشناسی شهرستان انار تعداد ۳۹ بنای تاریخی شناسایی شد که قدمت تاریخی آنها از دوره تاریخی (اشکانی/ ساسانی) تا دوره متأخر؛ یعنی دوران پهلوی قابل تاریخگذاری است (شکل ۴). بهطورکلی این آثار به ۸ دسته مختلف تقسیم میشوند. در میان دو کارونسرای آستانه و بیاض معرفی میگردند (عزیزی خرانقی، جمشیدی یگانه، 1402).
شکل ۳: پراکنش آثار شناسایی شده در شهرستان انار (عزیزی خرانقی و جمشیدی، 1399: 7)
شکل ۴: کلاسهبندی بناهای تاریخی و تعداد آنها در هر کلاسه
شکل 5: سیر تحول کاروانسرا (UNESCO, 2021: 5)
پیشینه پژوهش کاروانسراهای ایران
مطالعه دربارة معماری ایران، نشاندهنده چگونگی گسترش آن در طی پانزده قرن گذشته است. در هر دوره بناهایی با ویژگیهای گوناگون در روستاها، شهرها، جادههای کاروانی، مناطق کویری، گذرگاههای کوهستانی و شهرهای ساحلی ایجاد گردیده که کاربردهای متفاوتی داشتند. یکی از این بناها با کاربری متفاوت کاروانسراها هستند. کاروانسراها با توجه به اوضاع اجتماعی، اقتصادی و مذهبی، از روزگاران قدیم در ایران مورد توجه خاص بوده است (کیانی، ۱۳۹۳: ۷-۱۳).
نیاز انسان به سرپناه در سفر، در طول تاریخ همواره مورد توجه بوده است. در ایران آثار بسیاری از این سرپناهها و استراحتگاههای بینراهی باقیمانده که برخی از آنها، نمایانگر اوج شکوفایی هنر و معماری عصر خود هستند. بر اساس متون تاریخی، ایران در ساخت این بناهای بینراهی و کاروانسراها مبتکر و پیشقدم بوده است. در گذشته بناهای بینراهی نامهای مختلفی چون کاربات، رباط، ساباط، خان و... داشتند. این بناها عملکردی شبیه به کاروانسراهای داشتند و وجه تمایز آنها با کاروانسرا، معماری و شیوه ساخت آنها است (شکل 5) (کیانی، ۱۳۷۹: ۲۶۵). کلمه کاروانسرا مشتق از دو کلمه کاروان - کاربان و سرای است. کاروان یا کاربان به معنای گروهی مسافر که دست جمعی سفر میکنند، سرای به معنای خانه که هر دوی این کلمات مشتق از پهلوی ساسانی هستند. در فرهنگ لغتها و سایر منابع ادبی نامهای کاروان خانه - کاروانگاه - کاروانگه به معنای کاروانسرا مورد استفاده قرار گرفته است (کیانی و کلایس، ۱۳۶۲: ۳)؛ بنابراین کاروانسراها و بناهای بینراهی نامهای متفاوتی دارند؛ اما تمامی آنها به خاطر نیاز مبرم کاروان و کاروانیان به حمایت در طول سفر ایجاد شدهاند (کیانی، ۱۳۷۹: ۲۶۶). هیلن براند معتقد است که تنوع نامها در مورد بنایی که مربوط به بناهای بینراهی و مهمانخانهها است، دلالت بر نیاز به تعریفی جامع از این بناها دارد نه تعریفی مانع (هیلن براند، ۱۳۹۳: ۳۳۴).
موقعیت جغرافیایی ایران و قرارگرفتن در منطقهای که تمدن غرب و شرق را به هم پیوند میدهد، باعث شده تا همواره در طول تاریخ چهارراه مهم ارتباطی باشد و مسافران و تاجران زیادی از این منطقه عبور کنند. در چنین شرایطی و با توجه به وضعیت آبوهوایی ایران و مسافتهای طولانی، ایجاد بناهایی بینراهی که محلی برای استراحت و آسایش مسافران باشد و امنیت کافی نیز داشته باشد لازم و ضروری بود (شانواز و خاقانی، ۱۳۹۴: ۲۵). پیدایش راهها در ایران سرگذشت بسیار طولانی دارد و نکته جالب در مورد راهها این است که مسیرهای ایران از گذشته تاکنون تغییر چندانی نکردهاند. کاروانسراها از بناهای وابسته به راهها محسوب میشوند و راهها مشخصاً نقش بسیار پررنگی در تاریخ دارند. بر اساس متون تاریخی راه شاهی که در زمان امپراتوری هخامنشیان از شوش پایتخت هخامنشیان تا سارد کشیده شده است، اولین راه بزرگ، در دوران باستان به حساب میآید. (خاکسار بختیاری، ۱۳۹۵: ۲). هرودوت در کتاب پنجم خودش از ساختمانهایی یاد میکند که هخامنشیان در فاصله ۲۵۰۰ کیلومتری از شوش تا لیدی برپا کرده بودند که شبیه به کاروانسرا (چاپارخانه) بودند که بقایایی از آنها به دست نیامده است (کیانی و کلایس، ۱۳۶۲: ۳).
بناهای بینراهی در این دوران بیشتر نقش نظامی داشتند و به صورت ایستگاههای دولتی و برای تعویض چاپارهای سواری و ایجاد ارتباط بین ایالتها بنا شده بودند. درواقع این بناها توقفگاههای برای چاپارها، نظامیان و مسافران بود که در کنار شاهراهها بر پا شده بودند و نقش بسیار مهمی در آگاه شدن حکمرانها از وقایعی که در نقاط مختلف امپراطوری اتفاق میافتاد داشت (زالو آبی، ۱۳۹۲: ۴). این بناها طرحی ساده داشتند و از سنگ و لاشهسنگ ساخته میشدند. درواقع هخامنشیان برای اداره امپراطوری گسترده خود و به منظور اهداف سیاسی و جاسوسی و خدمات پستی، بناهایی را تحت عنوان چاپارخانه ساختند که الگوی کارونسراها در ادوار بعدی گشت (شانواز و خاقانی، ۱۳۹۴: ۲۶). ماکسیم سیرو درمورد بناهای بینراهی دوران هخامنشی چنین میگوید:
«یکی از مسائلی که در دوره هخامنشیان اهمیت داشت، تأمین راههای ارتباطی بین نقاط مختلف کشور بود. به دستور پادشاهان در فواصل ثابت و در مسیرهای قابلعبور ایستگاههایی برپا شدند و اشخاصی در این بناها، برای دریافت مرسولات و مکاتبات دولتی گماشته شده بودند (سیرو، ۱۹۴۹: ۱۱)».
در دوره اشکانیان بناهای بینراهی به خاطر گسترش تجارت و راههای تجاری به خصوص جاده ابریشم اهمیت بسیاری پیدا کرد. بناهای این دوره داری حیاط، اصطبل و اتاق است که در ساخت آن از خشت، سنگ و آجر استفاده میشده. در دوره ساسانیان کاروانسراها مانند دورة قبل و با اهداف تجاری و اقتصادی و در مسیر اصلی شاهراهها ساخته میشدند. کاروانسرای دیرگچین در جاده تهران - قم، انوشیروان سمنان - دامغان و کاروانسرای دروازه گجو سیاه در استان فارس از جمله آثاری هستند که از این دوره باقیماندهاند (همان، ۲۶-۲۷).
تحول و گسترش کاروانسراها در ایران همواره تحتتأثیر شرایط اجتماعی، اقتصادی و مذهبی بوده. به همین دلیل در طول تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین، در برخی دورهها بر اساس شرایط مساعد اجتماعی، اقتصادی و مذهبی، رونق پیدا کرده و در برخی دورهها تحتتأثیر شرایط نامساعد همین عوامل، از رونق و توجه افتاده است (کیانی، ۱۳۷۹: ۲۶۵).
بعد از فروپاشی امپراطوری ساسانی و تا روی کار آمدن دولت سلجوقی به علت جنگهای مداوم و بهتبع آن، عدم امنیت، تجارت داخلی ایران از رونق پیشین خود افتاد و برای مدتی ساختمانهای بینراهی متروک و بدون استفاده شدند (صبوری زالو آبی، ۱۳۹۴: ۵). پس از حمله اعراب به سبب آن که حکومتها درگیر جنگ شده بودند، مرمت و رسیدگی به راهها متوقف شد. این وضعیت تا زمان روی کار آمدن سلجوقیان ادامه داشت و پس از آن و پس از روی کار آمدن تیموریان دوباره بازرگانی و راهها و بناهای مرتبط به آن رونق و گسترش یافت. در زمان صفویان اوضاع بهطورکلی هم در داخل و هم در سطح بینالمللی تغییر کرد. در سال ۹۲۷ با عبور ماژلان از دماغه امید نیک، مسیرهای دریایی برای رسیدن به شرق رونق یافت. حکومت صفویه که به خاطر شرایط پیش آمده، بخش زیادی از درآمد خود را از دست داده بود، کوشید به احداث بناهایی برای استراحت مسافران به وجود آورد و از این طریق باعث ایجاد تسهیل در رفتوآمد مسافران شود. در واقع پادشاهان صفوی، به خصوص شاه عباس در مییابند که امنیت و بهبود راهها و بناهای وابسته به آن، مانند کاروانسراها تأثیر بسزایی در رونق اقتصادی کشور دارد و در همین دوران است که اروپاییانی چون شاردن، تاورینه و برادران چارلی به منظور مقاصد مختلف سیاحتی و تجارتی به ایران سفر میکنند (خاکسار بختیاری، ۱۳۹۵: ۲-۳). درواقع با روی کار آمدن صفویان فصل جدیدی از ساخت کاروانسراها در معماری ایران آغاز شد، بهطوریکه این دوران به عصر طلایی احداث کاروانسراها ملقب گردید (صبوری زالو آبی، ۱۳۹۴: ۷). در عصر صفوی همزمان با تعمیر و ساخت راهها و تقویت سیستم راهداری هم به ساخت کاروانسراهای جدید توجه شد و هم بخصوص از زمان شاه عباس اول، بسیاری از کاروانسراهای مخروبه بازسازی و مرمت شدند (کیانی و کلایس، ۱۳۶۲: ۲۲). آندره گدار معتقد است که احداث کاروانسرا در ایران، پیروزی بزرگ معماری ایران است و در هیچ جای دنیا کارکرد و ویژگیهای خاص معماری آن را نمیتوان دید (گدار، هنر ایران: ۳۹۸). گسترش و تکامل بناهای بینراهی، از دوران هخامنشیان به عنوان مراکز پستی، در دوره اشکانیان و ساسانیان به عنوان مراکز تجاری در مسیر بینالمللی جادهٔ ابریشم، تا دوران اسلامی و تحول آنها در دوران صفویه، خود نشاندهنده اهمیت این بناهای بینراهی در بین ایرانیان است. در واقع امنیت و شبکه منظم راههای ارتباطی که در سایة گسترش بناهای بینراهی ایجاد شده بود نقش بسیار زیادی در تبدیل شدن ایران به یکی از کانونهای مهم فرهنگی و تمدنی داشت (شانواز و خاقانی، ۱۳۹۴: ۲۴-۲۵).
واژهشناسی کاروانسرا
ﻧﺎم ﮐﺎرواﻧﺴﺮا ﻣﺸﺘﻖ از ﮐﺎروان ﯾﺎ ﮐﺎرﺑﺎت ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﮔﺮوه ﻣﺴﺎﻓﺮان (ﻗﺎﻓﻠﻪ) اﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﺮوﻫﯽ ﻣﺴﺎﻓﺮت ﻣﯽﮐﺮدﻧﺪ و ﺳﺮاي ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺧﺎﻧﻪ و ﻣﮑﺎن و ﻫﺮ دو ﮐﻠﻤﻪ ﻣﺸﺘﻖ از ﭘﻬﻠﻮي و ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ اﺳﺖ (ﮐﯿﺎﻧﯽ، 1393: 266). ﺑﺪون ﺗﺮدﯾﺪ ﮐﺎرواﻧﺴﺮا واژه اﺻﯿﻞ اﯾﺮاﻧﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. رﯾﺸﻪ ﮐﺎرواﻧﺴﺮا از ﮐﺎرﺑﺎت ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎروان، اﺧﺬ ﺷﺪه اﺳﺖ و در اﯾﺮان ﭘﯿﺶ از اﺳﻼم ﺑﻪ ﺟﺎي ﮐﺎرواﻧﺴﺮا ﺑﻪ ﮐﺎر ﻣﯽ رﻓﺖ (ﺷﺎﻧﻮاز، ﺧﺎﻗﺎﻧﯽ، 1394: 18). ﻋﻤﻠﮑﺮدﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﯽ ﮐﻪ در ﮔﺬﺷﺘﻪ ﮐﺎرواﻧﺴﺮاﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻬﺪه داﺷﺘﻪ، ﺑﺎﻋﺚ ﮔﺮدﯾﺪه ﻧﺎﻣﻬﺎي ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ ﺑﺮاي اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﻨﺎﻫﺎ در ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻟﻐﺖ ﺟﺎي ﮔﯿﺮد، از ﺟﻤﻠﻪ: ﮐﺎرﺑﺎت، رﺑﺎط، ﺳﺎﺑﺎط و ﺧﺎن (ﮐﯿﺎﻧﯽ، ﮐﻼﯾﺲ، 1373: 1). در ادﺑﯿﺎت ﺗﺎرﯾﺨﯽ واژﮔﺎن ﻣﺸﺎﺑﻬﯽ ﺑﺮاي ﮐﺎرواﻧﺴﺮا وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﺗﻔﮑﯿﮏ آﻧﻬﺎ از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ دﺷﻮار اﺳﺖ. ﮐﻠﻤﺎﺗﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﺑﺎط، ﮐﺎرﺑﺎت، ﺧﺎن، زاوﯾﻪ، ﺧﺎﻧﻘﺎه، رﺑﺎط و ﻣﻨﺰﻟﮕﺎه از اﯾﻦ دﺳﺘﻪاﻧﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ اﯾﻦ واژه ﻫﺎ، ﻃﯿﻒ وﺳﯿﻌﯽ از ﮐﺎرﮐﺮدﻫﺎي ﻣﺸﺎﺑﻪ ﮐﺎرواﻧﺴﺮا را اﻧﺠﺎم ﻣﯽدادﻧﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ در ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺎرواﻧﺴﺮا ﻣﺤﻘﻘﺎن و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﺎرﯾﺨﯽ، ﭼﻨﺪان ﻣﺘﻔﻖ اﻟﻘﻮل ﻧﺒﻮده و ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺟﺎﻣﻌﯽ در اﯾﻦ ﺑﺎره ﻧﺪارﻧﺪ. ﻇﺎﻫﺮا در ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻫﺮ ﺗﻮﻗﻒﮔﺎه ﺑﯿﻦ راﻫﯽ را ﯾﮏ ﮐﺎرواﻧﺴﺮا میدانستند. ﺑﺮﺧﯽ ﮐﺎرواﻧﺴﺮا را ﮐﺎﻧﻮن ﻣﺒﺎدﻟﻪ ﮐﺎﻻ و ﻧﻮﻋﯽ ﻣﻬﻤﺎنﺧﺎﻧﻪ در ﻣﺸﺮق زﻣﯿﻦ داﻧﺴﺘﻪاﻧﺪ و ﮔﺮوﻫﯽ دﯾﮕﺮ، آن را ﻣﺤﻠﯽ اﻣﻦ ﺑﺮاي ﺣﻔﺎﻇﺖ و آﺳﺎﯾﺶ ﮐﺎرواﻧﯿﺎن در ﺣﮑﻢ ﯾﮏ ﻗﻠﻌﻪ ﻣﯽداﻧﻨﺪ. در داﯾﺮة اﻟﻤﻌﺎرف ﻻروس، ﮐﺎرواﻧﺴﺮا ﻣﻬﻤﺎنﺧﺎﻧﻪ و ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻫﯽ ﺑﺮاي ﺑﯿﺘﻮﺗﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮان در دﺳﺘﻪﻫﺎي ﺑﺰرگ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ. آﻧﭽﻪ در اﯾﻦ ﻣﯿﺎن ﺳﺎده و روﺷﻦ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ، اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎرواﻧﺴﺮا، ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ﺑﺮاي ﮐﺎروان اﺳﺖ (فرشچی، حاجی زمانی، 1398: 2).
معماری کاروانسراها
از مهمترین یادگاریهای معماری ایران که از روزگار کهن تا امروز باقی مانده، کاروانسرا است که طی قرون متمادی به دلایل گوناگون اقتصادی، سیاسی، نظامی و مذهبی به تدریج توسعه و تکامل یافته است. تنوع معماری در کاروانسراهای ایران شگفت انگیز است به طوری که نمیتوان دو کاروانسرا با نقشه مشابه و واحد مشاهده کرد. بنیاد کاروانسراها در ایران دورهء اسلامی به خصوص دوره صفوی که اوج آن میباشد بخش مهمی از معماری ایران را شامل میشود (شکل 6). در این دوران کاروانسراهای بسیاری با سبک و ویژگیهای متفاوت در شهرها، جادههای کوهستانی و حاشیه کویرها احداث شده است (زالوآبی،1391: 13). همان طور که اشاره شد یکی از پررنقترین دورههای هنری ایران، دورهء صفویه است که در سال ۹۰۷ توسط شاه اسماعیل صفوی در تبریز تاسیس شد. دوره ۴۲ ساله سلطنت شاه عباس، عصر شکوفایی در هنر ایران است. در این دوران هم روابط ایران و اروپا و هم روابط ایران و هند، توسعه پیدا کرد که تاثیر بسیاری در ورود جهانگردان به ایران و رونق تجارت و بازرگانی در ایران داشت. در زمان شاه عباس اول بناهای عامالمنفعه زیادی مانند پل، حمام، مدرسه، آبانبار و بخصوص کاروانسراها ساخته شد. بیشتر کاروانسراهای عامالمنفعه احداث شده در این دوره، در مسیرهای بیابانی کرمان، یزد و حومه ساخته شده است. (کیانی، 1393: 125-103). به طور کلی در عصر صفویه عوامل تجاری و مذهبی باعث رونق یک باره کاروانسراها شد. به طوری که ساخت ۹۹۹ کاروانسرا به دست شاه عباس، شاید اغراق آمیز باشد اما نشان از اهمیت ساخت این بنا در دوره صفویه است. کاروانسراهایی که بین قرون۱۶ تا ۱۹ در ساخته شده است به کاروانسراهای شاه عباسی معروف است(کوهستانی و دیگران، ۱۳۹۶: ۷ ). کاروانسراهای این دوره، به لحاظ فرم و پلان چهار ایوانی، دارای حوض مرکزی، شاهنشین، گنبدخانه، حجرههایی رو به به حیاط و آغل در اطراف حجرهها هستند. مصلاح به کار رفته برای ساخت این کاروانسراها نیز خشت و آجر بوده. تزیینات معماری کاروانسراهای عصر صفوی و دورههای بعدی معمولاً گره چینی آجرها، گچکاری، یزدی بندی، کاربندی، کاشی کاری، آیینه کاری و نقاشی در شاهنشین است (محمدپور، ۱۳۹۲: ۱۲).
از بررسی کاروانسراهای ایران چنین بر میآید که اساس معماری کارونسراهای ایران، مانند سایر بناها تابع شیوه، سنت و سبک رایج بوده است. بنابر این معماری کارونسراهای پیش از اسلام نیز تابع شرایط زمان خود بوده است. شیوه ساخت معماری کاروانسراها از گذشته تا کنون تغییر زیادی پیدا نکرده است. معمولاً سبک ایجاد کاروانسراها، باربندها و اطاقهایی است که پیرامون حیاط محصور ساخته میشده. اما در طرح و خصوصیات هرکدام، ویژگیهای به چشم میخورد؛ چنانچه انواع ساباط ساده تا کاروانسراهای بزرگ با طرحهای جالب معماری در سرتاسر ایران پراکنده شده است (کیانی و کلایس، 1362: 8). کاروانسراها بیشتر از بناهای دیگر تابع قاعده هستند و معمولا نقشه مربع و مستطیل شکل دارند. کاروانسراها دارای یک سر در بزرگ پیش آماده مرتفع، برجهای دیدبانی، طاق نما در دورتا دور حیاط کاروانسرا که فضای داخلی حیاط را تقسیم میکند، حجرههایی برای استراحت مسافران، اصطبل، انبار و طویله هستند (پورمحمد، ۱۳۹۲: ۱۰). همان طور که گفته شد، کاروانسراهای ایران از نظر معماری متنوع بوده و معماران ایرانی از طرحها و نقشههای گوناگونی برای ساخت کاروانسراها استفاده کردند که این تنوع باعث شده تا کاروانسراهای ایرانی به گروههای مختلفی تقسیم شوند (کیانی و کلایس: 10-9). کاروانسراها براساس معیارهایی نظیر نوع بنا، دوره ساخت، ابعاد، موقعیت جغرافیایی، نوع استقرار، مصالح به کار رفته، فنون سازهای و دامنه تسلیهاتی که عرضه شده است میتوان تقسیم بندی کرد اما به طور کلی و دقیقتر کاروانسراها براساس کاربردی به دو دسته شهری و برون شهری تقسیم میشوند (هیلن براند، 1393: 338). کاروانسراهای برون شهری برای اسکان موقت مسافران مورد استفاده قرار میگرفت و کاروانسراهای درون شهری، محل مبادلات کالاهای بازرگانی بودند و مکانی برای استراحت مسافران نیز داشتند (سیرو، 1945: 209).
کاروانسراها را براساس اقلیم میتوان به سه دستهء کاروانسراهای کاملا پوشیده کوهستانی، کاروانسرا کرانههای پست خلیج فارس و کاروانسراهای حیاط دار مناطق مرکزی تقسیم کرد. از نظر معماری با این که طی قرنها پیشرفتهایی از لحاظ فرم بنا در ساختمان کاروانسراها به وجود آمده و علیرغم شباهت زیادی که بین بناهای هرگروه دیده میشود ولی در جزئیات هر یک ویژگیهایی بچشم میخورد که از نظر تنوع حیرت آور است (کیانی و کلایس: 9-10).
کاروانسراهای حیاط دار مناطق مرکزی ایران که مهمترین و بهترین کاروانسراهای ایران در این دسته قرار میگیرند، خود از لحاظ معماری در چند دسته قرار میگیرند؛ کارونسراهای مدور، کارونسرای چند ضلعی حیاط دار، کاروانسرا با تالار ستوندار، کاروانسرای دو ایوانی و چهار ایوانی و کاروانسرا با پلان متفرقه (همان: 13-15). این کاروانسراها دارای بادگیرهایی بودند که در فصل تابستان هوای خنک را به داخل اتاقها میرساندند (زالوآبی،1392: 15). این کاروانسراها اکثراً دارای یک حیاط مرکزی، دو یا چهار ایوان بزرگ در اطراف حیاط مرکزی هستند. این شکل درونگرا و محصور در مناطق گرم و خشک یک مزیت اقلیمی به حساب میآید؛ زیرا که پوسته خارجی بنا که به جز ورودی آن کاملا بسته است، فضاهای داخلی بنا را در برابر بادهای کویری و شرایط نامساعد آب و هوایی حفظ میکند (عالی و دیگران، 1395: 3 ). پلان کاروانسراها در مناطق گرم و خشک به صورت یک حیاط مرکزی و حجره در اطراف آن است و آغل در خارجیترین لایه بنا قرار دارد. در ساخت این بناها از آجر و خشت استفاده شده است (پورمحمد، ۱۳۹۲: ۱۰).
شکل 6: پلان کاروانسراهای ایران در ادوار مختلف تاریخی و لیست کاروانسراهای ثبت جهانی (UNESCO, 2021: 9)
همانگونه که ذکر شد در بررسیهای باستانشناسی شهرستان انار دو کاروانسرا شناسایی شد که در ادامه به توصیف و توضیح آثار یاد شده خواهیم پرداخت:
[1] - آبان ناف و آپان و برزیزد (پهلوی) اتپات اپام و آپام نپات و اپانم نپات (اوستایی) / اپام نپات (سنسکریت). نام مینوی همه آبها، صفت ناهید، ایزدبانوی نگهبان آپها. نام ماه هشتم از سال خورشیدی و روز دهم از ماه (برج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی. یکی از یشتهای کهن اوستا با نام آبان یشت متعلق به این ایزد است. برخی از نامهای گوناگون آبان در اصل متعلق به ایزدان دیگری بودهاند که بعدها مطرود شده و با آبان تطابق یافتهاند (مرادی غیاث آبادی، 1391: 1).
کاروانسرای آستانه
این کاروانسرا در محله سفلای انار و در ضلع شرقی امامزاده محمد صالح (ع) با جهت شمال شرقی – جنوب غربی بنا شده و در قدیم بر سر راه ارتباطی کرمان به یزد و اصفهان قرار داشته است (شکل 7). در ضلع شرقی کاروانسرا بنایی نوساز موسوم به دارالتعلیم امامزاده قرار دارد. راه ارتباطی انار به تراب آباد و احمدآباد از حدود 70 متری شرق کاروانسرا عبور میکند. جغرافیای کرمان اثر احمدعلی خان وزیری سازنده این بنا را محمدابراهیم ولد حاجی اللهوردی کرمانی معرفی میکند (وزیری، 1377: 296).
ورودی کاروانسرا از ضلع جنوب غربی است که با 8 ایوانچه با طاق تیزهدار در دو طرف ورودی کاروانسرا، برای اقامت کاروانیان ساخته شده، یک شومینه در وسط ایوانچهها و طاقچهای بالای شومینه وجود دارد. پلان کاروانسرا مستطیل شکل و چهار ایوانی است. مساحت کلی آن نیز در حدود 2000 مترمربع و ورودی با پلان مربع و سقف گنبدی، درب ورودی را به حیاط کاروانسرا متصل میکند. در زیر گنبد دالان ورودی تزئینات آجری وجود دارد و در گوشه سازیهای گنبد نیز کاربندیهای آجری و گچی به همراه گچبری مشاهده میشود. در دو طرف دالان ورودی پلکانی برای ورود به طبقه بالا و پشتبام وجود دارد. در بالای درب ورودی راهرویی برای اتصال طبقه فوقانی دو طرف دالان ورودی قرارگرفته است. دو اتاق قرینه دوطبقه و دو سکوی جلوی اتاق مشاهده میشود که به آنها شاهنشین میگویند و در حیاط نیز در دو طرف دالان ورودی ایوانچه با یک اتاق پشتی وجود دارد.
پلان حیاط به صورت 8 ضلعی نامنظم است (شکلهای 8 و 9). در دو طرف حیاط مرکزی 4 ایوانچه و یک ایوان به صورت قرینه با طاق تیزه دار دیده میشود که ایوان وسطی عمیقتر از سایر غرفهها هستند و در انتهای آنها یک اتاق ساخته شده است. در ضلع روبروی دالان ورودی دو ایوانچه در طرفین و یک ایوان در وسط وجود دارد که ایوان وسطی عمیقتر است. در انتهای هرکدام از آنها یک اتاق یا انباری وجود دارد و در وسط تمامی ایوانچهها یک شومینه یا بخاری در درون دیوار تعبیه شده است. حیاط مرکزی در گوشهها شکست خورده و پلان مربع را به یک هشتضلعی نامنظم تبدیل کرده، گوشههای حیاط به اسطبلها منتهی میشود، در اطراف اسطبلها ایوانچههایی برای اسکان مسافران ساختهشده و در گوشه هر اسطبل یک توالت قرار دارد. در گوشه بیرونی سمت شرق کاروانسرا یک سازه شبیه به پشتبند وجود دارد که کاربری آن نامعلوم است. در دو طرف بالا و پایین تمامی ایوانچههای داخلی و بیرونی و همچنین ایوانچههای داخل اسطبلها و درون دیوارهای بیرونی دور تا دور بنا سنگهایی به نام اَخیه برای بستن ستوران وجود دارد (شکل 10).
قدمت کاروانسرا بر اساس پلان معماری، شبیه به پلانهای دوره صفویه است؛ اما در فهرست ثبت آثار ملی قدمت این بنا قاجاری ثبت شده است. این بنا در تاریخ 10 دیماه 1381 با شماره 6762 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. با توجه به شواهد موجود این کاروانسرا در دوره صفوی ساخته شده و در ادوار متاخر به خصوص در دوره قاجار مرمت و امروزه نیز کاملا مرمت شده و با کاربری اقامتی، پذیرایی در حال استفاده است.
شکل7: موقعیت کاروانسرای آستانه در شهر انار
شکل 8: پلان و نمای کاروانسرای آستانه (برداشت فنی: سپیده جمشیدی یگانه)
شکل9: تصاویر هوایی کاروانسرای آستانه (عکس هوایی: پور رشیدی، پرور، 1399)
شکل 10: نمای شمالی کاروانسرای آستانه (نگارندگان)
کاروانسرای بیاض:
این بنا در دهستان بیاض، نزدیکی ضلع شمالی کارخانه پنبه و در فاصله 150 متری شمال راه ارتباطی کرمان به انار قرار دارد؛ و در حدود 25 کیلومتری غرب شهر انار واقع شده و در تاریخ 27 مرداد سال 1382 با شماره 9563 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است (شکل 11). پلان این بنا چهار ایوانی و در جهت شمال شرقی- جنوب غربی ساخته شده، مساحت کلی آن نیز در حدود 2500 مترمربع، طول آن 51 متر و عرض آن 50 متر است. تمامی سقفهای کاروانسرا گنبدیاند و ورودی بنا از سمت شمال شرقی است. در دو طرف ورودی ایوانچههایی برای اقامت کاروانیان وجود دارد. یک ورودی سر باز دارد که به وسیله دالانی به حیاط مرکزی راه پیدا میکند. در سمت غرب ورودی یک پلکان برای دسترسی به فضای مسکونی بالا و پشت بام وجود دارد و فضای بالا دارای یک طاق بزرگ جناغی در وسط و در دو طرف آن دو طاق کوچکتر دیده میشود. در دو طرف دالان ورودی دو ایوانچه در دو طرف وجود دارد که به اتاقهای پشتی راه دارند (شکلهای 12 و 13).
ضلع روبروی دالان ورودی نیز قرینه است ولی ایوان اصلی آن فروریخته و در جهتهای جنوب شرقی و شمال غربی نیز یک ایوان در وسط و دو ایوانچه در اطراف دیده میشود که ایوان ضلع جنوب شرقی نیز فروریخته است. فضای پشت ایوان سمت شمال غربی فضایی دو طبقه وجود دارد که طبقه بالایی ارتفاع کمی دارد. در اطراف همه ایوانها، ایوانچهها و اتاقها؛ طاقچههایی با فرم هلالی و شومینه وجود دارد. حیاط مرکزی در گوشهها شکست خورده و پلان مربع را به یک هشتضلعی نامنظم تبدیل کرده، گوشههای حیاط به اسطبلها منتهی میشود، در اطراف اسطبلها ایوانچههایی برای اسکان مسافران ساختهشده است. این اسطبلها در وسط دارای سکوهایی هستند که احتمالاً حیوانات در اطراف آن قرار داشتهاند و در اطراف آن اخیه وجود دارد. مصالح ساخت کاروانسرا آجر، گل، گچ و قدمت این بنا صفوی-قاجار است. مرمتهای مختلفی در ادوار گوناگون در این بنا صورت گرفته و اخیرا نیز مرمتهای متفاوتی با شیوههای گوناگون در بنا انجام شده است. بنا در حال حاضر بلااستفاده و به صورت متروکه، رها شده است.
شکل 11: موقعیت کاروانسرای بیاض
شکل 12: پلان و نمای کاروانسرای بیاض (برداشت فنی: سپیده جمشیدی یگانه)
شکل 13: تصاویر هوایی کاروانسرای بیاض (عکس هوایی: پور رشیدی، پرور، 1399)
نمای شرقی کاروانسرای بیاض |
شکل 14: نماهای مختلف کاروانسرای بیاض (نگارندگان)
نتیجهگیری
انار یکی از شهرستانهای شمالی استان کرمان است که در سال 1399 مورد بررسی باستانشناسی قرار گرفت. طی این بررسی 120 اثر فرهنگی – تاریخی شناسایی شد. بناهای تاریخی متعددی، عموما از دورههای متاخر اسلامی طی این بررسی شناسایی شد که در این میان دو کاروانسرای آستانه و بیاض شناسایی شد. این دو کاروانسرا مستطیل شکل، حیاط مرکزی، ایوان و ایوانچه و غرفههای پیرامون متعلق به دوره صفویه هستند که در دورههای بعدی به صورت کامل مرمت شدهاند. موقعیت جغرافیایی شهرستان انار فی ما بین مراکز تجاری اصلی در مرکز ایران (شکل 15) یعنی یزد، کرمان و فارس در اداوار تاریخی موجب شده که این محل با توجه به شرایط خشک و بیابانی منطقه برای گذر کاروانیان، اهمیت بسزایی داشته باشد. لزوم ساخت مراکز اقامتی در میانه راه یزد به کرمان، منجر به ساخت این دو کاروانسرا در این بین شده است. همان گونه که شکل 15 نیز مشخص شده است انار در میانه یکی از جادههای اصلی ارتباطی- تجاری ایران قرار گرفته و این عامل منجر به ساخت دو کاروانسرای آستانه و بیاض در این منطقه شده است. علاوه بر کاروانسرا، وجود آب انبارهای متعدد در منطقه نیز میتوانسته آب مورد نیاز کاروانیان را در بیابانهای مرکزی ایران، فراهم نماید. قنات و تجارت، دو عامل اصلی در شکلگیری و رونق شهرهای مرکزی ایران که در اقلیمی بیابانی و خشک قرار دارند، است. وجود کاروانسراها و تسهیل امر تجارت، منجر به آبادانی شهرهای پیرامون مسیر بوده و به عنوان شاهراهی برای انتقال مواد مورد نیاز، اخبار و دانش در طول مسیر خود بوده است.
شکل 15: مسیرهای تجاری اصلی و فرعی و محل قرارگیری کاروانسراها در ایران (UNESCO, 2021: 4)، موقعیت کاروانسراهای انار در مرکز تصویر با رنگ قرمز مشخص شده.
منابع
ابن حوقل، ابوالقاسم محمد (۱۳۶۶). سفرنامه ابن حوقل (ایران در صوره الارض). انتشارات امیرکبیر. تهران.
ابن خردادبه، عبیدالله بن عبدالله (۱۳۷۱). مسالک و ممالک. ترجمه سعید خاکرند. مؤسسه مطالعات و انتشارات تاریخی میراث ملل. مؤسسه فرهنگی حنفاآ، تهران.
اصطخری، ابواسحق ابراهیم (۱۳۴۰). مسالک الممالک. به کوشش ایرج افشار. بنگاه ترجمه و نشر کتاب. تهران.
باستان پاریزی، محمدابراهیم (۱۳۴۴). خاتون هفت قلعه. چاپخانه فارسی. تهران.
سیرو، ماکسیم (۱۹۴۹). کاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک. ترجمه عیسی بهنام. تهران: سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران.
شانواز، بلال، خاقانی، راضیه (۱۳۹۴). کاروانسراهای ایرانزمین. تهران. پازینه.
صبوری زالو آبی، آرش (۱۳۹۲). تاریخچه کاروانسرا. تاریخپژوهی. شماره ۵۵. صفحه ۱۴۵-۱۸۲.
عزیزی خرانقی، محمد حسین، جمشیدی یگانه، سپیده (1402). آثار تاریخی انار. بررسیهای باستانشناسی شهرستان انار. استان کرمان. انتشارات پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری. تهران.
عزیزی خرانقی، محمد حسین، جمشیدی یگانه، سپیده (1399). بررسیهای باستانشناسی شهرستان انار. استان کرمان. کتابخانه پژوهشکده باستانشناسی. تهران. منتشر نشده.
فرشچی، حمیدرضا، حاجی زمانی، مهدی (1398). بررسی کاروانسراهای ایران و بناهای وابسته به آن، مجله معماری شناسی، سال دوم، شماره 7، صص: 13- 1.
کیانی، محمد یوسف (۱۳۷۹). معماری ایران در دوره اسلامی. تهران: سمت.
کیانی، محمد یوسف (۱۳۹۳). تاریخ هنر و معمای ایران در دوره اسلامی. تهران: سمت.
کیانی، محمد یوسف، کلایس، ولفرام (۱۳۶۲). فهرست کاروانسراهای ایران. تهران: وزارت فرهنگ و آموزش عالی و سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران.
مرادی غیاثآبادی، رضا (۱۳۹۱). فرهنگنامه ایران باستان. انتشارات رضا مرادی غیاثآبادی و پژوهشهای ایرانی.
مستوفی بافقی، محمد مفید بن محمود (۱۳۸۵). جامع مفیدی. به کوشش ایرج افشار. جلد ۳. ناشر اساطیر.
مقدسی، محمد بن احمد (۱۳۶1). احسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم. ترجمه علینقی منزوی. ناشر کومش. تهران.
منشی کرمانی، خواجه محمدامین، باستانی پاریزی، محمدابراهیم (۱۳۹۱). جغرافیای ایالت کرمان در عهد ناصری. مرکز کرمان شناسی. سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. ص ۲۴۱
ناشناس (۳۷۲). حدودالعالم من المشرق الی المغرب. به کوشش منوچهر ستوده. ناشر کتابخانه طهوری. تهران.
نوراللهی، علی (۱۳۹۹). بررسی باستانشناسی کاروانسرای خانک در مسیر کوهستانی تفرش به ساوه. ایران ورجاوند. سال سوم. شماره ۵. صفحه ۴۷-۷۳.
وزیری، احمدعلی خان (۱۳۷۷). جغرافیای کرمان. ویراستار: محمدابراهیم باستانی پاریزی. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
هیلن براند، رابرت (۱۳۹۳). معماری اسلامی: شکل. کارکرد و معنی. تهران. روزنه.
UNESCO, World Heritage Convention. 2021. “The Persian Caravanserai ” for inscription on the World Heritage List (Interim Report and Additional Information), https://whc.unesco.org/en/list/1668/documents/ (Retrieved at 09 Oct 2023)