بررسی تطبیقی جلوههای مبارزه با استعمار انگلیس و روس در انقلاب مشروطه (مطالعه موردی: اشعار نسیم شمال و ملک الشعرای بهار)
محورهای موضوعی : ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)رضا موسی آبادی 1 , دکتر مهدی نوروز 2
1 - دانشجوی دکترای تخصصی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور، ایران
2 - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور، نیشابور، ایران.
کلید واژه: وطن, ادبیات تطبیقی, بهار, نسیم شمال, استعمارستیزی,
چکیده مقاله :
ادبیّات مقاومت در عصر مشروطه، درخت تناوری است که در دامان فرهنگی انقلاب مشروطه، علیه استبداد و استعمارِ بیگانگان روییده است. این شاخة ادبی بر پایة ستیز با بیدادگران و ترسیم چهرة آنان و به منظور دفاع از هویّت ایرانی در مقابل تاخت و تاز بیگانگان ظهور کرده است. پدیدة استعمار از پدیده هایی است که همواره کشورها و ملّت های مشرق زمین با آن مواجه بوده اند؛ لذا انسان های آگاه و توانمند به ویژه هنرمندان و ادیبان، با سلاح شعر به مبارزه با استعمار و استعمارگران می پرداختند. باتوجّه به این که شگردهای استعمار، گوناگون و مختلف است؛ لذا شگردهای مبارزه با آن نیز بایستی گوناگون و مناسب باشد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه های محمّدتقی بهار و سیّد اشرف الدّین حسینی در باب پدیدة استعمارستیزی در دیوان اشعارآن ها پرداخته می شود. پژوهش های صورت گرفته در این مقاله نشان می دهد که هر دو شاعر، به شکل های گوناگون به معرفی پدیدة استعمار پرداخته اند و برای مبارزه با آن، شگردهای مشابهی نیز داشته و راهکارهایی نیز ارائه نموده اند که مهم ترین آن ها عبارت است از: آگاه کردن مردم و غفلت زدایی؛ دعوت به اتّحاد و مقابله با استعمار؛ تحقیراستعمار با زبان طنز، نکوهش و محکوم نمودن استعما رگران؛ برانگیختن مردم و بازگشت به هویّت اصیل فرهنگ اسلامی
The resistance literature in the Constitutional Revolution is a tree of unity that has emerged in the cultural context of the Constitutional Revolution against tyranny and colonialism of aliens. This literary arena has emerged on the basis of the struggle against the oppressors and their faces and in order to defend Iranian identity against the invasion of foreigners. The phenomenon of colonialism is one of the phenomena that has always faced the countries and nations of the East. Therefore, knowledgeable and capable people, especially artists and literati, are poetic weapons to fight colonialism and colonialism. Due to the fact that colonial practices are diverse and different; therefore, the struggles against it should be diverse and appropriate. In this article, using descriptive-analytical method, a comparative study of the views of Mohammad Taghi Bahar and Seyed-Ashoor-al-Din-Husseini on the colonial phenomenon in their poems is discussed. The researches carried out in this article show that both poets have introduced various phenomena of colonialism in different forms and have similar approaches to fight it, and have presented some solutions that are important- Most of them are: Informing people and neglecting them; inviting to unite and confront colonialism; humiliating colonialism with the language of satire, condemning and condemning oppressors; provoking people and returning to the identity of the Islamic culture.
_||_