بررسی رابطه بین طرحواره ناسازگار اولیه و سلامت روانی باتوجه به نقش میانجی‌گرانه ناگویی خلقی در زوجین ناسازگار

محورهای موضوعی : فصلنامه تعالی مشاوره و روان درمانی

منوره خلیلی اصل ¹ , کیومرث کریمی ²

1 -
2 - گروه روان‌شناسی، واحد مهاباد، دانشگاه آزاد اسلامی، مهاباد، ایران

تاریخ دریافت : 1396/04/03 تاریخ پذیرش : 1396/04/22 تاریخ انتشار : 1396/06/01

کلید واژه: طرح‌واره ناسازگار اولیه‌, سلامت روانی‌, ناگویی خلقی‌, زوجین ناسازگار,

چکیده مقاله :

هدف: پژوهش حاضر با هدف ررسی رابطه بین طرح‌واره ناسازگار اولیه وسلامت روانی با‌توجه به نقش میانجی‌گرانه ناگویی خلقی در زوجین ناسازگار شهرستان میاندوآب انجام شد. روش:. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل76 زوج از زوجین ناسازگار شهرستان میاندوآب که به منظور رفع مشکلات ناسازگاری در سال 1394به مراکز مشاوره مراجعه نموده‌ بودند بود. . در این پژوهش جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه طرح‌واره ناسازگار اولیه یانگ (2006)،پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ و هیلیر (1979) و مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (1994)استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای کولوموگروف-اسمیرنف، همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین طرح‌واره ناساز‌گار اولیه و سلامت روانی همبستگی منفی و معنادار(05/0p≤ )، بین نا‌گویی خلقی و سلامت روانی همبستگی منفی و معنادار (05/0p≤ )و بین طرح‌واره ناساز‌گار اولیه و ناگویی خلقی همبستگی مثبت و معنادار(05/0p≤ ) وجود دارد. باتوجه به نتایج تحلیل مسیر، تأثیر مستقیم طرح واره ناسازگاری اولیه بر سلامت عمومی منفی و معنادار (05/0p≤ )و تأثیر غیرمستقیم این متغیر بر سلامت روانی با‌توجه به نقش ناگویی خلقی منفی ومعنادار(05/0p≤ ) بود. نتیجه گیری: طبق یافته ها ی پژوهش طرحواره های ناسازگار هم بر سلامت روانی و هم بر ناگویی خلقی اثر مستقیم دارد و ناگویی خلق به عنوان یک متغیر میانجی بین طحواره های ناسازگار اولیه و سلامت روانی عمل می کند. نتایج این پژوهش تلویحات کاربردی در مورد درنظر داشتن ناگویی خلقی به عنوان یک متغیر میانجی گر مهم دارد.

چکیده انگلیسی:

Purpose: The main aim of this study was to investigate the relationship between maladaptive Schemas and mental health according to the mediating role of alexithymia in incompatible couples in the Miandoab city. Methodology: Research method was descriptive- correlational. 76 incompatible couples in Miandoab city that referred to counseling centers were selected by purposeful sampling. Data were selected using Young Maladaptive Schemas Questionnaire (2006), Goldberg and Hillier Mental Health Scale (1979) and Toronto Alexithymia Scale (1994). Kolmogorov-Smirnov test was used to test the normality of the data.  Pearson correlation test and path analysis were used to test the research hypotheses. Results: The results showed that there was a negative and significant correlation between early maladaptive Schemas and mental health (p≤0.05), negative and significant correlation between alexithymia and mental health (p≤0.05) and positive and significant correlation between early maladaptive schemas and alexithymia (p≤0.05). Also path analysis showed that direct effect of early maladaptive schemas on mental health was negative and significant (p≤0.05). Furthermore results revealed that indirect effect of early maladaptive schemas on mental health with regard the effect of alexithymia was negative and significant (p≤0.05). Conclusion: Based on the findings of this study, it can be concluded that maladaptive schemas has a direct effect on both mental health and alexithymia, and alexithymia act as a mediating variable between early maladaptive schemas and mental health. The results of this study have practical implications for considering alexithymia as an important mediating variable.