تأثیر به کارگیری روش های تدریس خلاق بر خلاقیت دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی استان گلستان در سال تحصیلی 91- 90
محورهای موضوعی : خلاقیت و نوآوری از جنبه‏های روان‏شناختی، علوم شناختی، علوم تربیتی و آموزشی (خلاقیت شناسی روان‏شناختی، خلاقیت شناسی پرورشی)پریچهر جبلی آده 1 , عبدالرضا سبحانی 2
1 - نویسنده
2 - نویسنده
کلید واژه: خلاقیت, روشهای تدریس خلاق, دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی,
چکیده مقاله :
زمینه: یکی از اهداف مشترک نظامهای آموزشی در سراسر دنیا به رشد شخصیت خلاق مربوط می شود، شخصیتی که بتواند به آسانی خود را با جامعه امروزی که دستخوش تغییرات سریعی است، وفق دهد. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر به کارگیری روشهای تدریس خلاق بر خلاقیت دانش آموزان اجراگردید. روش: شبه تجربی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش شامل 240 نفر دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی بود که به طور مساوی به گروه آزمایش یعنی دانشآموزان مدارس سما (120 نفر) که معلمانشان برای به کارگیری روشهای تدریس خلاق دوره آموزشی دیدند و گروه گواه (120 نفر) تقسیم شد. جهت گردآوری اطلاعات و اندازه گیری سطح خلاقیت دانش آموزان، در مرحله پیش آزمون، از فرم الف خلاقیت تصویری تورنس و در مرحله پسآزمون ، از فرم ب خلاقیت تصویری تورنس برای هر دو گروه استفاده شد. داده های پژوهش با بهره گیری از روش t دو گروهی مستقل مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه در چهار مؤلفه خلاقیت (سیالی، انعطاف پذیری ، اصالت و بسط) وجود دارد. با اطمینان 99 درصد میتوان گفت میزان رشد خلاقیت دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بیشتر است. نتیجه گیری :کاربرد روشهای تدریس خلاق ، خلاقیت دانش آموزان را رشد می دهد.
Background: One of the most common goals of the education systems throughout the world refers to the development of a creative personality that could easily adapt to the fast changes that the modern society undergoes to. Objective: This research was carried out to investigate the impact of applying creative instructional methods on the improvement of pupils' creativity at elementary schools. Method: This research was run in the context of a quasi-experimental design containing a pre-test and a post-test with a control group. The sample population was composed of 240 fourth grade pupils of elementary schools who were equally distributed into an experimental group, whose teachers were educated to apply creative instructional methods having 120 participants and a control group of 120 subjects. To collect the data and measure the level of pupils' creativity, the Torrance Figural Test A was administered to both groups before the treatment and the Torrance Figural Test B of creative thinking was administered to both groups after the treatment process. The data were analyzed and evaluated running an Independent sample t-test. Result(s): Results showed a meaningful difference between the experimental and the control groups in four components of creativity including Fluency, Flexibility, Originality and Elaboration. It means, by 99% confidence, the creativity improvement of the students in the experimental group was greater than the control group. Conclusion: Applying creative instructional methods improved creativity of the pupils.