هوش هیجانی و قصد ترک شغل : نقش میانجیگری خشنودی شغلی و عاطفه مثبت
محورهای موضوعی : روانشناسي اجتماعي
1 - -
2 - بهزیستی
کلید واژه: Job satisfaction, واژگان کلیدی: هوشهیجانی, خشنودیشغلی, عاطفهمثبت و قصد ترک شغل, Keywords: Emotional intelligence, Positive affect &, amp, Turnover Intention,
چکیده مقاله :
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش هیجانی با قصدترک شغل با میانجی گری خشنودی شغلی و عاطفه مثبت است. شرکت کنندگان در این پژوهش شامل 200 نفر (166 مرد و 34 زن) از کارکنان یک شرکت صنعتی در شهرستان آبادان بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از آزمون هوش هیجانی شات (SSEIT) و مقیاس های خشنودی شغلی (JIG) ، عاطفه مثبت (PANAS) و قصدترک شغل استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزارهای SPSS ویراست 21 و AMOS ویراست 21 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ در برنامه ماکرو پریچر و هیز (2008) استفاده شد. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از طریق حذف1مسیر مستقیم غیر معنی دار (هوش هیجانی به قصدترک شغل) و همبسته کردن خطاهای دو مسیر حاصل شد.
The purpose of this study was to test the proposed model for the effect of Emotional intelligence on turnover intention, considering the mediating role of Job satisfaction and Positive affect. The participants of the study were 200 employees of an industrial company in Abadan (male 166, females 34) that were selected by stratified random sampling. The instruments which used in this study were Schutte Emotional Intelligence Test (SSEIT), Job Satisfaction Scale (JIG), Positive Affect and Negative Affect Scale (PANAS) and turnover intention scale. Fitness of the proposed model was examined through structural equation modeling (SEM), using SPSS-21 and AMOS-21 software packages. The indirect effects were tested using the bootstrap procedure in Preacher and Hayes (2008) SPSS Macro program for multiple mediation. Findings indicated that the proposed model fit the data. Better fit and more meaningful results obtained by omitting 1 direct path (emotional intelligence on turnover intention) and using AMOS modification indices .