بررسی اثر سمیت و شاخصهای تغذیهای اسانسهای دارچین، رزماری و اسطوخودوس بر روی برخی مراحل زیستی سوسک برگخوار نارون Xanthogaleruca luteola (Coleoptera: Chrysomelidae)
محورهای موضوعی : حشره شناسی و سایر بندپایانستاره مومن بیت اللهی 1 , رضا وفایی شوشتری 2 , زهرا رفیعی کرهرودی 3
1 - دانشجوی مقطع دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک- دانشکده کشاورزی- گروه حشره شناسی
2 - استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد اراک-دانشکده کشاورزی -گروه حشره شناسی
3 - استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک- دانشکده کشاورزی- گروه حشره شناسی
کلید واژه: شاخص های تغذیه ای, اسانس های گیاهی, Plant essential oils, کشندگی, واژههای کلیدی: تماسی, Keywords: Contact, Lethality, nutritional indicators,
چکیده مقاله :
سوسک برگ خوار نارون یکی از مهم ترین آفات درختان نارون در مرحله حشره کامل و به ویژه در مراحل لاروی می باشد. در این تحقیق اثر سمیت و شاخص های تغذیه ای اسانس های گیاهی دارچین، رزماری و اسطوخودوس روی برخی مراحل زیستی سوسک برگ خوار نارون در آزمایشگاه مورد ارزیابی قرار گرفتند.چهار تکرار در نظر گرفته شد و پس از 24 ساعت تعداد تلفات شمارش شد. میزانLC50 پس از 24 ساعت بر روی حشره کامل سوسک برگ خوار نارون در اسانس های دارچین، رزماری و اسطوخدوس به ترتیب 57/11، 83/28 و 84/737 برآورد گردید که نشان دهنده سمیت بیشتر اسانس گیاهی دارچین به نسبت اسانس های دیگر در این بررسی می باشد. با افزایش غلظت اسانس ها، شاخص های تغذیه ای در مرحله لارو سن دوم کاهش یافت. نرخ مصرف نسبی لارو سن دوم (PCR) در اسانس دارچین در غلظت های LC25، LC35 و LC50 با تیمار شاهد اختلاف معنی داری در سطح 5% نشان داد. نتایج آنالیز اسانس ها نشان داد، سینامالدهید (8/91 درصد)، 1، 8- سینئول (8/37) و بورنئول (4/8 درصد) به ترتیب ترکیب های غالب در اسانس های دارچین، رزماری و اسطوخدوس می باشند. افزایش بازدارندگی تغذیه در اسانس دارچین در مقایسه با اسانس های رزماری و اسطوخدوس را می توان به سمیت قوی سینامالدهید موجود در این اسانس نسبت داد. یافته های این پژوهش نشان می دهد اسانس گیاهی دارچین نسبت به اسانس های گیاهی رزماری و اسطوخدوس گزینه مناسب تری جهت کنترل این آفت می باشد.
Xanthogaleruca luteola (Coleoptera: Chrysomelidae) is considered as one of the most important pests of Ulmus trees at the adult insect stage, especially at the larval stages. The effect of toxicity and nutritional indicators of essential oils of Cinnamomum zeylanicum L., Rosmarinus officinalis L. and Lavandula angustifolia L. on different biological stages of X. luteola investigated under standard environmental conditions. Four replications were considered and after 24 hours, losses were counted. LC50 values for toxicity of C. zeylanicum L., R. officinalis L. and L. angustifolia L. essential oils on adult X. luteola were estimated to be 11.57, 28.83 and 737.87 ppm, respectively, indicating that Cinnamomum essential oil is more toxic than other essential oils. With increasing concentrations of essential oils, eating indicators of second-instar larvae reduced. The relative consumption rate (RCR) of second-instar larvae in Cinnamomum essential oil at concentrations of LC25, LC35 and LC50 showed a significant difference with the control treatment at the level of 5%. The results of essential oil analysis showed that cinnamaldehyde (91.8%), 1, 8-cinnamol (37.8%) and borneol (8.4%) are the predominant compounds in C. zeylanicum L., R. officinalis L. and L. angustifolia L. essential oils, respectively. Increased nutritional inhibition in Cinnamomum essential oil compared to R. officinalis L. and L. angustifolia L. essential oils can be attributed to the strong toxicity of cinnamaldehyde available in this essential oil. The study results show that Cinnamomum essential oil is a more suitable option for controlling this pest than R. officinalis L. and L. angustifolia L. essential oils.
_||_