نوستالژی در شعر شهریار
محورهای موضوعی : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسیعباس بیاتی نژاد 1 , علی اصغر بابا صفری 2
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیّات فارسی ، واحد سیرجان ،دانشگاه آزاد اسلامی ، سیرجان ،ایران
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه اصفهان
کلید واژه: شعر, شهریار, حسرت, نوستالژی, ادب یّات غنایی,
چکیده مقاله :
نوستالژی، به معنای غم غرب و احساس حسرت نسبت به گذشته است. این اصطلاح درابتدا از علم پزشکی وارد حوزه روان شناسی شد و سپس به ادب یّات راه یافت. نوستالژی )غم غربت(،به عنوان یکی از رفتارهای ناخودآگاه فرد ،ذهن بشر را در طول تاریخ درگیرخود ساخته است. ایندرد کهن از دیرباز، درون مایۀ بسیاری از آثار ادبی را به خود اختصاص داده است و شاعران وهنرمندان در آثار خود به نحوی حسرت گذشته و دلتنگی حاصل از آن را با ابزارهای زبان و تصویریشعر گوناگون بیانکرده اند. تغییر در شرایط و اوضاع فردی، اجتماعی ،سیاسی و ... ،می تواند موجب احساسدلتنگی و غربت در فرد بشود. غم غرب و اندوه ناشی از اوضاع نابسامان زندگی، غم از دست دادنعزیزان، یادآوری خاطرات دوران کودکی و در مجموع همه اتفاقاتی که در زندگی فرد رخ می دهد وبه نوعی با ابعاد روحی و روانی او سر و کار دارند شامل نوستالژی می شود. این مقاله، پژوهشیدربارۀ پدیدۀ نوستالژی به عنوان یکی از گونه های ادب غنایی درشعر شهریار است. پس از ریشهشناسی وتعریف این اصطلاح با توجّه به نظرات مختلف ،به طور محوری تلاش شده است به اینسؤالات پاسخ بدهد : آیا نوستالژی در شعر شهریار نمود دارد؟ انواع نوستالژی در شعر شهریارکدامند؟ و شاعر به کدام یک توجّه بیشتری دارد؟ در این مقاله، مؤلّفههای متعددی ازنوستالژیازجمله: دوری از وطن ،دوری از معشوق، بازگشت به خاطرات کودکی و جوانی،سپری شدن عمر،غربت درونی واز دست دادن اعضای خانواده وعزیزان با ذکر نمونه هایی مورد بررسی قرار گرفتهاست.