جامعه شناختی سرمایه های زنان بر اساس نظریه انواع سرمایۀ پیر بوردیو در رمان چراغها را من خاموش میکنم
محورهای موضوعی : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسیمحمود ذباح 1 , محمود فیروزی مقدم 2 , مهیار علوی مقدم 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد تربت حیدریه، دانشگاه آزاد اسلامی، تربت حیدریه، ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تربت حیدریه، دانشگاه آزاد اسلامی، تربت حیدریه، ایران.
3 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه حکیم سبزواری و عضو مدعو دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت حیدریه.
کلید واژه: زنان, چراغها را من خاموش میکنم, انواع سرمایۀ پیر بوردیو, جامعهشناختی ادبیات,
چکیده مقاله :
این مقاله به نقد جامعهشناختی رمان معاصر از دیدگاه انواع سرمایة پیربوردیو در میان زنان میپردازد. پیربوردیو تحلیل مارکسیستی سرمایۀ اقتصادی را به انواع مبادلات گوناگون، اعم از فرهنگی، اجتماعی و نمادین، تعمیم میدهد.او بر این باور است که این قابلیتها به دلیل اینکه به قدرت خرید موقعیتهای مختلف کمک میکنند، شکلهایی از سرمایه به شمار میآیند.این مفهوم چندوجهی سرمایه این امکان را فراهم میآورد تا تصویر مناسبتری از ساختار، نظم روابط و وابستگیهای فضای اجتماعی ارائه شود. بر این اساس انواع چهارگانۀ سرمایۀ شخصیتهای زن رمان چراغها را من خاموش میکنم،اثر زویا پیرزاد بررسی کرده و با روش تحلیل کیفی دادهها به این نتیجه رسیدهایم که شخصیتهای زن این رمان که از طبقات مختلف (ﻓﻘﻴﺮ، ﻣﺘﻮﺳﻂ، ﻣﺮﻓﻪ) جامعه هستند، در برابر مسایل و مشکلات زندگی واکنششان خاموشی و سکوت است. آنان به دلیل نداشتن یا کمرنگ بودن انواع سرمایههای مطرح شده در این مقاله، به ندرت توان مقابله با شرایط جامعۀ مردسالار را دارند؛ زنان این رمان از جمله کلاریس، هریک قربانی این شرایط هستند. این زنان تحت سیطرۀ مردان و سرمایههای آنان هستند و وابسته به پول، قدرت، موقعیت اجتماعی و سایر سرمایههای آنان؛ جز در موارد محدودی –همچون خانم نوراللهی- دیگر زنان داستان هیچ سرمایۀ متقارنی ندارند و فقط با تکیه بر یک بُعد از سرمایهشان، زیست میکنند.