تحلیل پارادایمی توسعه در اندیشه آمارتیا سن و نسبت آن با صلح کل عرفانی
محورهای موضوعی : عرفان اسلامیحسن عیوض زاده 1 , پوریا پرندوش 2
1 - استادیار گروه علوم سیاسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
2 - دانشجوی دکتری علوم سیاسی, دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
کلید واژه: توسعه, توسعه اقتصادی, توسعه سیاسی, پارادایم, آمارتیا سن, رویکرد توانایی (توانمندسازی),
چکیده مقاله :
این مقاله با مفروض گرفتن و استخراج عناصر اساسی توسعه لیبرالی بهمثابه یک الگوواره (پارادایم) درصدد سنجش میزان اشتراک و یا افتراق اندیشه آمارتیا سن با جریان اصلی توسعه سیاسی لیبرالی بهمثابه پارادایم غالب میباشد. وجود تمایز وی بر ابعاد ارزش شناختی و زیباییشناختی با اندیشههای جریان اصلی توسعه لیبرال و تأکید بر سوژه و توانمندسازی فردی بهجای تأکید بر ساخت این پرسش را بهپیش میکشد که آیا اندیشه آمارتیا سن را میتوان تحولی پارادایمی در نظر گرفت و یا تحولی است در درون پارادایم موجود توسعه لیبرال؟ همچنین آیا میتوان شباهتهای پارادایمی بین اندیشه آمارتیاسن با نظریه صلح کل عرفانی یافت به گونهای که به منزلة بدیل و یا مکمل نظریة توسعه او به عنوان الگویی باشد که فراهم کننده زمینه توانمندسازی سوژه انسانی با برقراری عدالت هویتی در جوامعی تحت توتالیتاریسم هویتی تمرکز گرا است؟ نوشتار کنونی با استفاده از مقالات و کتابهای آمارتیا سن و با روش گردآوری دادههای کتابخانهای و روش تحلیل محتوا/ پارادایم ابتدا به توصیف و استخراج عناصر توسعهای اندیشه سن و امهات کلان نظریه صلح کل عرفانی پرداخته و با عطف تمرکز اصلی بر اندیشه سِن بر آن است تا تا تحول پارادایمی/درون پارادایمی را با جریان اصلی توسعه از یک سو به مثابه صورت نوعی توسعه لیبرالی و نظریه صلح کل عرفانی از سوی دیگر با رویکردی پارادایمی/مقایسهای دریابد.
_||_