مطالعه تطبیقی نقاشیهای دیواری امامزادهها و کلیساهای اصفهان.
محورهای موضوعی : هنرعلی رضا محمدی میلاسی 1 , فرنوش هدایت 2
1 - استادیار، گروه گرافیک، مؤسسۀ آموزش عالی سپهردانش معاصر، اصفهان، ایران.
2 - کارشناسی ارشد پژوهش هنر دانشگاه علم و هنر یزد،یزد،ایران
کلید واژه: جلفاینو, امامزاده, نقاشی دیواری, کلیسا, اصفهان,
چکیده مقاله :
شاه عباس اول پس از کوچاندن ارمنیان به اصفهان دستور داد برای آنان کلیساهایی بسازند تا به زندگی شهری در اصفهان پای بند شوند. این کلیساها، که در ابتدا با کمک معماران ایرانی شکل گرفت، رنگ و بویی ایرانی داشت بیشتر محققانی که درباره کلیساهای جلفای نو اصفهان نوشته اند بر ایرانی بودن در معماری کلیساهای اصفهان تکیه کرده اند. هدف اصلی در این مقاله مطالعه تطبیقی نقاشی های دیواری بازمانده از اواخر قاجار امام زاده ها اصفهان و کلیساهای صفوی اصفهان از نظر مضمون ،ساختار، شمایل و رابطه با محیط است ،سوال پژوهش این است که نقاشی کلیساها چه تاثیری برنقاشی های دیواری امامزاده ها در اواخر دوره قاجار داشت؟ شیوه گرداوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی است، روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و تطبیقی است، می کوشد شباهت ها و تفاوت های لحن و شکل نقاشی دیواری های کلیساها و امامزاده های شهر اصفهان به عنوان یکی از جلوه گاه هنر قدسی از نظر مفهوم و بیان برحسب ویژگی های مرتبط با نقششان بیان کند. یافته های پژوهش نشان میدهد، موضوع نقاشی های امامزاده ها ، روایاتی تصویری از مضمون های مورد علاقه مردم شیعه مذهب ایرانی است. شمایل مبارک پیامبر (ص)، ائمه اطهار (ع)، روایت تصویری واقعه عاشورا، همه از مصادیق بارز علائق و اعتقادات هر مسلمانی است که به مکانی چون امامزاده وارد می شود. موضوع نقاشیهایی که بر دیوار کلیساهای جلفای نو اصفهان اجرا شده عموماً مصائب مسیح و نزدیکان او و دیگر روایات مذهبی آمیخته به اعتقادات مردم است. در امامزاده های اصفهان نیز داستان های مذهبی و مصائب ائمه اطهار آمیخته به باورهای عامیانه به تصویر درآمده است که ترکیب بندی ، رنگ و شمایل از کلیساها تاثیر گرفته است. اجرای نقاشی و مصالح کار نقاشان در هر دو تقریباً مشترک بوده است. علیرغم شباهت ها، نقاشی کلیساها به تعبیری، هنر دولتی بوده است، ولی پدیدآورندگان نقاشی دیواری امامزاده ها هیچکدام به طبقه حاکم وابسته نبوده اند و این موضوع در نحوه اجرا و غنای کار بسیار تأثیرگذار است.
After moving Armenians to Isfahan, Shah Abbas I ordered to build churches for them so that they would adhere to the urban life in Isfahan. These churches, which were initially formed with the help of Iranian architects, had an Iranian taste. Most of the researchers who have written about the churches of Isfahan's New Jolfa have relied on the fact that the architecture of Isfahan's churches is Iranian. The main goal of this article is to compare the paintings of Imamzadehs and churches in Isfahan, remained from late Qajar era, in terms of theme, structure, image and relationship with the environment. The research question is “what effect did the painting of churches have on the wall paintings of Imamzadehs in the late Qajar era?” This study is library and field-based to collect the data, descriptive-analytical and comparative in terms of methodology. It attempts to find the similarities and differences of the tone and shape of the wall paintings of the churches and imamzadehs of Isfahan as one of the manifestations of sacred art in terms of concept and expression according to the characteristics related to their roles. The findings of the research show that the subject of Imamzadeh's paintings are pictorial narratives of the favorite themes of Iranian Shia people. The blessed images of the Prophet Muhammad, the Imams, the visual narration of the Ashura incident, are all clear examples of the interests and beliefs of every Muslim who enters a place like Imamzadeh. The subject of the paintings on the walls of the New Jolfa churches in Isfahan is generally the sufferings of Christ and his relatives and other religious traditions mixed with people's beliefs. In the imamzadehs of Isfahan, the religious stories and sufferings of the imams have been depicted mixed with folk beliefs, and the composition, colors and icons have been influenced by the churches. The execution of painting and the work materials of the painters have been almost common in both. Despite the similarities, the painting of churches has been a state art in a sense, but none of the creators of imamzadeh wall paintings were related to the ruling class, and this issue is very influential in the execution and richness of the work.
آقاجانی، حسین. (1359). تعمیرات نقاشی، اثر، ش 2-4:صص 160 تا 175.
آقاجانی، حسین، جوانی، اصغر. (1386). دیوارنگاری عصر صفویه در اصفهان،تهران: فرهنگستان هنر.
اهری، زهرا. (1384). دو نهاد دینی: یک زبان، دو بیان (مقایسۀ معماری شهری مسجد و کلیسا در مکتب شهرسازی اصفهان)، گلستان هنر، ش 2:صص 37 تا 43.
تهرانی، رضا. (1393). بررسی تصویری دیوارنگاری در امامزادههای اصفهان، گنجینۀ هنر،کتاب هفتم،صص70 تا 80.
حسامی، منصور. (1389). نقاشی دیواری از طرح تا مرمت، تهران: سمت.
حقنظریان، آرمن. (1385). کلیساهای ارامنۀ جلفاینو اصفهان، ترجمۀ نارسیس سهرابی ملایوسف، تهران: فرهنگستان هنر.
درهوهانیان، هاروتون. (1379). تاریخ جلفای اصفهان، ترجمۀ لئون. گ میناسیان، محمدعلی موسویفریدنی، اصفهان: زندهرود.
رهنورد، زهرا. (1378). حکمت هنر اسلامی، تهران: سمت.
سیکه ایروس، داوید آلفارو. (۱۳۶۲). نگاهی به زندگی و آثار سیکه ایروس، ترجمۀ فریده شبانفر، تهران: دنیای نو.
شهاب، عاطفه. (1392). بررسی آرایهها و نقوش تزئینی امامزاده هارون ولایت اصفهان، کنگره بینالمللی امامزادگان.
عابددوست، حسین. (1392). بررسی جلوههای صوری و محتوایی نقاشیهای بقاع متبرک و نقش آن در ترویج اعتقادات شیعی در ایران، اولین کنگره بینالمللی امامزادگان.
علوینژاد، سیدمحسن و دیگران. (1389). مطالعۀ تطبیقی در کاربرد دو اصطلاح «تزئینات معماری» و «دیوارنگاری» در منابع هنر اسلامی، نگره، ش 15،صص 5 تا 17.
علوینژاد، سیدمحسن.(1387). بررسی مفهوم دیوارنگاری در منابع هنراسلامی، نشریۀ نگره، ش 7،صص 17 تا 29.
قازاریان، مانیا. (1363). هنر نقاشی جلفاینو، ترجمۀ ادیک گرمانیک، تهران: ندا.
کریمیان، حسن، نجفی، زینب. (1392). بررسی سیر هنر دیوارنگاری در امامزادههای اصفهان از صفویه تا قاجار، اولین کنگرۀ بینالمللی امامزادگان.
مکینژاد، مهدی. (1387). تاریخ هنر ایران در دورۀ اسلامی: تزئینات معماری، تهران: سمت.
میرزاییمهر، علیاصغر. (1386). نقاشیهای بقاع متبرکه در ایران، تهران: فرهنگستان هنر
_||_