تأثیر آموزش مهارتهای کنترل کودک به مادران بر کاهش علایم اختلال نقص توجه / بیشفعالی کودکان و افسردگی مادران
محورهای موضوعی : تربیتیبهرام میرزائیان 1 , حسن احدی 2 , حسن پاشا شریفی 3 , حسین آزاد 4
1 -
2 -
3 -
4 -
کلید واژه: مادران, آموزش مهارتهای پایش کودک, تغییر رفتار, اختلال نقص توجه/ بیشفعالی,
چکیده مقاله :
اختلال نقص توجه / بیشفعالی (ADHD) برای بسیاری از دانشآموزان مشکلات زیادی ایجاد میکند و بر عملکرد شناختی، اجتماعی، هیجانی و خانوادگی و سپس در بزرگسالی بر عملکرد شغلی و زناشویی آنان تأثیر میگذارد. از سوی دیگر، والدین کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیشفعالی، فشار روانی بیش از حدی را تجربه میکنند و افسردگی، احساس محدودیت، ناکامی بالا، توانایی و اعتماد بهنفس پایین و نیز اختلاف زناشویی در بین آنها مشاهده میشود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش رفتاری کنترل کودک به والدین بر کاهش نشانههای نقص توجه / بیشفعالی و بهبود عملکرد رفتاری کودکان و نیز کاهش میزان گرایش به افسردگی مادران کودکان مبتلا به این اختلال است. برای این منظور 22 دانشآموز 6 تا 11 ساله مبتلا به نقص توجه / بیشفعالی که به مراکز مشاوره و بهداشت روانی شهرستان ساری مراجعه کردهاند از طریق مصاحبه بالینی و پرسشنامه SNAP-IV به شیوهای هدفمند برای پژوهش انتخاب شدند. سپس افراد نمونه از نظر متغیرهای سن، جنسیت و تحصیلات با هم همتاسازی شده و بر حسب تصادف در گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در جلسههای برنامه آموزشی مهارتهای کنترل کودک در گروه آزمایش فقط مادران شرکت کردند و به مدت 14 جلسه تحت آموزش مطابق برنامه بارکلی (1981) و نیز فورهند و مکماهون (1981) قرار گرفتند اما گروه گواه تا پایان پسآزمون هیچ آموزشی دریافت نکرد.
ADHD causes multiple problems for many students, affecting their cognitive, social, emotional and familial performance and their professional and conjugal performance during adulthood. Furthermore, the parents of children suffering from ADHD experience a great deal of mental pressure and are seen to undergo depression, feeling of restriction, increased frustration, decreased capability and self-confidence as well as conjugal disputes. The aim of the present work is to study the effect of training parents how to control child's behavior on reduced symptoms of ADHD, improved child's behavior and on decreased proclivity to suffer from depression in the mothers of children suffering from ADHD. For this purpose, students aged suffering from ADHD with a history of referrals to the counselling and mental health centers in Sari were selected purposefully on the basis of clinical interviews and their responses on SNAP-IV questionnaire. Subsequently, the sample subjects were matched for age, gender, and education and randomly assigned to experimental and control groups. On the sessions training for child-control skills within the experimental group, only mothers were trained for hours in accordance with Barclay's and forhand's programs. However, the control group received no training through to the end of the posttest.