بررسی گونهها و شیوههای طنزپردازی حافظ
محورهای موضوعی : تمثیل در زبان و ادب فارسی
1 - استاد یار گروه زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه آزاد اسلامی- واحد یزد
کلید واژه: غزلیّات حافظ, طنز سیاسی اجتماعی, , شیوه های طنز, زاهدان و صوفیان ریایی, محتسب, Hafez Sonnets, social-political satire, methods of satire, hypocrisy of the ascetics and Sufis, officer,
چکیده مقاله :
طنز حافظ از نوع سیاسی، اجتماعی و البته هنرمندانه و زیرکانه وتأویل پذیر و در بسیاری از موارد معصومانه، نجیب، ظریف و عمیق است که در ادراک و احساس منطقی ریشه داردو در لبخندی افسوس ناک تجلی می یابد . حافظ دو الگوی کلّی را در ساختار طنز خود به کار می گیرد : یکی، طنز اجتماعی صریح که به طور مستقیم از طبقه یا گروهی انتقاد می کند،دیگر، طنز اجتماعی با واسطه که وی درآن بی پروا، خود را نماینده ی طبقه ای معرّفی می کند و از خود به نزد قاضی شکایت می برد، تا باز گوید، حدیث دیگران را. حافظ برای مبارزه ی طنز آمیز با ستم، فساد و ریا از هر روشی که توانسته، بهره برده است. مهم ترین شیوه های حافظ برای بیان طنز و طعنه و شوخ طبعی عبارت است: خراب کردن نشانه ها و ارزش های تقدّس زاهدان و صوفیان؛ قلب اشیا و الفاظ به شیوهی اقتباس و جواب گویی؛ استخدام صنایع ادبی، مانند: ایهام، حسن تعلیل، تشبیه و تضاد و تناقض؛ تعریض و کنایه و گاه لطیفه نسبت به معشوق به صورت سؤال و جواب و حاضر جوابی؛ طنز به شیوه ی نصیحتگری، مدیحه سرایی و وظیفه خواهی؛بهره جویی از فرهنگ عوام و محاوره. به طور کلّی ، طنز حافظ گاهی پوشیده و نیش دار است و گاهی لطیف و سطحی که این موارد در این مقاله با ذکر نمونه هایی تحلیل و بررسی شده است
Hafez’s satire is social and political, yet it is artistic, subtle, and flexible in interpretation. However, in most cases, it is innocent, noble, deep and elegant, rooted in a logical feeling and understanding, reflected in a regretful smile. Hafez employs two general patterns in the structure of his satire: one, the frank social satire, directly criticizing a specific class or group; second, the mediated social satire in which he recklessly introduces himself to be representing a class, complaining about himself, thus reflecting what others are suffering from. Hafez has employed whatever possible method to fight satirically against injustice, corruption, and hypocrisy. Among his major ways of satire, irony, and witticism are: violating the signs and values of the sanctity of the ascetics and Sufis; changing the objects and the words by adoption and accountability; employing literary figures such as ambiguity, euphemism, simile, and antithesis; irony, kenning, and sometimes epigrams for the beloved in the form of questions and answers and repartee; satire in the form of an advice; panegyric writing and responsibility seeking; employing public culture and colloquialism. On the whole, Hafez’s satire is sometimes deep and sarcastic and sometimes superficial and tender which are going to be analyzed and illustrated in this paper.
- آرین پور،یحیی؛1379؛«از صبا تا نیما»،ج2؛ چ هفتم، تهران:زوار.
- آشوری، داریوش؛ 1381؛ «عرفان و رندی درشعر حافظ»، بازنگریسته ی هستی شناسی حافظ؛ چ سوم، تهران: نشرمرکز.
- اسدی پور،بیژن؛1357؛«طنز خانگی»؛تهران، نشر مروارید.
- انوری ابیوردی؛1364؛«دیوان اشعار،ج2؛چ دوم، تهران: ترجمه و نشرکتاب.
- پورجوادی، نصرالله( گردآورنده) ؛1370؛« دربارهی حافظ»؛ چ دوم، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
- حافظ، شمس الدین محمد،1377؛«دیوان»، از روی نسخه ی علّامه قزوینی و دکتر غنی، به کوشش: علی شهرابی؛ تهران: نهال نویدان.
___________ ؛ 1364؛«دیوان غزلیّات»، به کوشش: دکترخلیل خطیب رهبر، چ دوم، تهران: صفی علیشاه.
- حلبی،علی اصغر؛1364؛«مقدّمهای بر طنز و شوخ طبعی در ایران»؛تهران:پیک.
- خرّمشاهی، بهاء الدین؛1368؛ «حافظ نامه»، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی وابیات دشوار حافظ؛ چ سوم، تهران:انتشارات علمی فرهنگی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
___________؛1362؛ «ذهن و زبان حافظ»؛ چ دوم، تهران:نشرنو.
___________؛ 1367؛«چارده روایت»، مجموعه مقاله در بارهی شعر و شخصیّت حافظ؛تهران:کتاب پرواز.
-چرنیشفسکی؛1947؛«کلیّات»،ج3؛ مسکو.
- داد،سیما؛1375، «فرهنگ اصطلاحات ادبی»؛ چ دوم، تهران: مروارید.
- رامی تبریزی، حسن؛1341؛«حقایق الحدائق»،به کوشش: محمد کاظم امام؛ تهران:چاپ امام.
- زریاب خویی، دکترعبّاس، زمستان 1368؛«آئینه جام»، شرح مشکلات دیوان حافظ؛ تهران: علمی.
- زرّین کوب، عبدالحسین، 1380؛«از کوچه رندان»، درباره ی زندگی و اندیشهی حافظ، چ نهم، تهران: امیر کبیر.
___________؛ 1379؛«شعر بی دروغ،شعر بی نقاب»؛ چ هشتم، تهران:علمی.
- شفیعی کدکنی،محمد رضا؛1384؛«طنز حافظ»، ماهنامه ی حافظ،ش19،مهرماه:39-42.
___________؛1374؛«مفلس کیمیا فروش»؛ چ دوم، تهران:انتشارات سخن.
- شمیسا،سیروس؛1373؛«نگاهی تازه به بدیع»؛ چ ششم، تهران:فردوس.
___________؛1378؛«نقد ادبی»؛تهران: فردوس.
__________؛1374؛«انواع ادبی»؛ چ سوم، تهران:فردوس.
- فرزام،حمید؛ « روابط حافظ وشاه ولی» مقالاتی دربارهی زندگی و شعر حافظ؛ به کوشش منصور رستگار، کنگره جهانی سعدی وحافظ؛ ( شیراز: اردیبهشت 1350)
- فرشیدورد،خسرو؛1363؛«در باره ی ادبیات و نقد ادبی»،ج2؛تهران:امیرکبیر.
- فشارکی،محمد؛1374؛«نقد بدیع»؛چ سوم، تهران،انشارات سمت.
- قهرمان،چنگیز؛1366؛«کتاب نمای ایران»،ج1؛تهران:نشرنو.
- کاسب،عزیزالله؛ 1366؛ «چشم انداز تاریخی هجو»، زمینههای طنز و هجا درشعر فارسی؛تهران: روزبهان.
- کامشاد، حسن؛1379؛« ترجمه ی دنیای سوفی از یوستین گردر» (داستانی دربارهی تاریخ فلسفه)؛چ چهارم، تهران:گلشن.
- موسوی گرمارودی؛1380؛«دگرخند»،درآمدی کوتاه بر طنز و هزل و هجو در تاریخ و تاریخ معاصر ایران؛تهران:مؤسسه ی مطالعات تاریخ معاصر ایران.
مظفّری، علیرضا؛1381؛«خیل خیال»،بحثی در پیرامون زیبا شناسی صورخیال شعر حافظ؛ارومیه:دانشگاه ارومیه.-
- مرتضوی،منوچهر؛1383؛«مکتب حافظ»،مقدّمه بر حافظ شناسی،چ4؛تبریز:ستوده.
- نبی زاده، پژمان؛1386؛« از رندی تا طنز حافظ» ، مجموعه مقالات همایش منطقه ای حافظ؛اصفهان، دهاقان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان ، (18- 34) .
- نیاز کرمانی، سعید؛ پاییز 1366؛«حافظ شناسی» (ج3)، چ دوم، تهران : پاژنگ.
- نیکو بخت،ناصر؛1380؛ «هجو در شعر فارسی»،نقد و بررسی شعر هجوی از آغاز تا عصر عبید؛تهران:دانشگاه تهران، مؤسّسهی انتشارات و چاپ.
- یاسمین، فریدالدین، «بازیابی الگوی طنز درذهن وزبان حافظ»روزنامه ی اطّلاعات ش1894، (چهارشنبه17 /8/136)