رابطه سرمایه اجتماعی و گرایش به مدرنیته (مورد مطالعه: شهروندان گرگان)
محورهای موضوعی : در این فصلنامه موضوعات جامعه شناختی در اولویت چاپ هستند و موضوعات نزدیک به جامعه شناسی در اولویتهای بعد قرار می گیرندفرشته بادی 1 , غلامرضا خوش فر 2 , علیرضا اسماعیلی 3 , صدیقه امینیان 4
1 - دانشجوی دکتری، گروه جامعه شناسی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، گلستان، ایران
2 - عضو هیأت علمی، گروه جامعه شناسی و ارتباطات، دانشگاه گلستان، گلستان، ایران
3 - استادیارگروه جامعه شناسی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، گلستان، ایران
4 - استادیارگروه جامعه شناسی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، گلستان، ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
سرمایه اجتماعی به یکی از مهمترین مباحث مطرح در میان اندیشمندان شاخه های مختلف علوم اجتماعی و انسانی در چند دهه ی اخیر تبدیل شده است. هدف این پژوهش شناسایی تأثیر سرمایه اجتماعی و ابعاد آن بر گرایش به مدرنیته در شهر گرگان میباشد. روش تحقیق پیمایشی بوده، داده ها به روش میدانی جمع آوری شده، جامعه آماری شامل شهروندان ساکن شهر گرگان بود که تعداد 401 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بودکه اعتبار آن به واسطه اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (879/0) مورد تایید قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از تکنیک ها و روش های آماری پیشرفته متناسب با سطح سنجش متغیرها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی با گرایش به مدرنیته در بین شهروندان گرگان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین میزان تاثیر سرمایه اجتماعی بر گرایش به مدرنیته بیش از سرمایه اقتصادی است. انسجام مهمترین مؤلفه در سرمایه اجتماعی و رابطه گرایی مهم ترین بعُد در مدرنیته است. بین سرمایه اجتماعی و مولفه های آن (اعتماد، مشارکت، امنیت، انسجام) با گرایش به مدرنیته رابطه معنی دار وجود دارد. متغیر مشارکت تاثیر معکوس بر روی مدرنیته دارد، بین اقسام سرمایه اجتماعی (شناختی و ساختاری) با گرایش به مدرنیته رابطه معنی داری وجود دارد و سرمایه اجتماعی ساختاری عامل مهمتری در تغییرات مدرنیته است. همچنین بین متغیرهای جنسیت (مردان)، سطح تحصیلات، قومیت و شغل با گرایش به مدرنیته رابطه معنا داری وجود دارد، در حالی که بین مذهب با گرایش به مدرنیته، رابطه معنا داری وجود ندارد.
Social capital has become one of the most important topics among thinkers in various branches of social sciences and humanities in recent decades. The purpose of this study is to identify the impact of social capital and its dimensions on the tendency towards modernity in Gorgan. The research method was survey, the data were collected by field method, the population included citizens living in Gorgan, 401 of whom were selected and studied by stratified random sampling. The research instrument was a researcher-made questionnaire whose validity was confirmed by its face validity and reliability using Cronbach's alpha coefficient (0.879). To test the hypotheses, advanced statistical techniques and methods appropriate to the level of measurement of variables were used. The results showed that there is a positive and significant relationship between the components of social capital and the tendency towards modernity among the citizens of Gorgan. Also, the impact of social capital on the tendency towards modernity is greater than economic capital. Coherence is the most important component in social capital and Relationship instead of rules is the most important dimension in modernity. There is a significant relationship between social capital and its components (trust, participation, security, cohesion) and the tendency towards modernity. The variable of participation has an inverse effect on modernity, there is a significant relationship between the types of social capital (cognitive and structural) and the tendency to modernity, and structural social capital is a more important factor in the changes of modernity. There is also a significant relationship between the variables of gender (men), level of education, ethnicity and occupation with the tendency towards modernity, while there is no significant relationship between religion and the tendency towards modernity.
_||_