واکاوی عوامل کلیدی موثر بر افزایش طلاق بین زوجین ساکن در شهر آباده
محورهای موضوعی : در این فصلنامه موضوعات جامعه شناختی در اولویت چاپ هستند و موضوعات نزدیک به جامعه شناسی در اولویتهای بعد قرار می گیرندبیتا باقری فام 1 , احمد صادقی 2
1 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان
2 - عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان
کلید واژه: افزایش طلاق, زوجین, آباده,
چکیده مقاله :
هدف اصلی این پژوهش،"واکاوی عوامل کلیدی مؤثر برافزایش طلاق بین زوجین ساکن شهر آباده" بوده است. روش پژوهش، آمیخته (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از رویکرد فراترکیب و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مبانی نظری موجود شامل اهم مطالعات داخلی و خارجی مرتبط پیرامون قلمرو موضوعی پژوهش و در بخش کمی شامل مجموع روان شناسان (59 نفر) ، زوجین در شرف طلاق (با محدودیت سنی 20 تا 60 سال به تعداد60 نفر) و مراجعه کنندهها به مراکز مشاوره (در مجموع با کمیت 119نفردر شهر آباده) بودند. روش نمونهگیری در رویکرد فراترکیب، هدفمند و در بخش کمی، نیز به دلیل حساسیت موضوع و عدم همکاری عمومی، غیرتصادفی از نوع در دسترس انتخاب شد. روایی در شیوه کیفی از طریقه شیوه مثلث سازی و در شیوه کمی از نوع محتوایی انجام و تایید شد. همچنین پایایی در رویکرد فراترکیب بر مبنای شاخصجهای لینکلن و گوبا (1985) و در بخش کمی از طریق برآورد ضرایب آلفای کرونباخ انجام شد. جهت تحلیل یافتههای این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج در نهایت نشان داد، عوامل شخصیتی- خانوادگی، عوامل محیطی، عوامل فرهنگی- اجتماعی، عوامل جسمی- روانشناختی و عوامل مالی- اقتصادی به عنوان عوامل کلیدی موثر بر افزایش طلاق تشخیص دادهشدند. به همین دلیل به نظر میرسد داشتن یک شخصیت فردی قوی، همراهی خانواده ها، تقویت درآمد اقتصادی، بهبود شرایط جسمی و روانی زوجین و حضور در محیطهای آرام و شاد در کنار توجه ویژه زوجین و خانوادههای آنها به مقولههای فرهنگی قبل از شکلگیری ازدواج از مواردی است که میتواند تا حدود زیادی از بروز طلاق و پیامدهای منفی حاصل از آن جلوگیری نماید.
This research aims to "examine the key factors affecting the increase in divorce among couples living in Abadeh." The mixed method (qualitative and quantitative) uses the qualitative part of the meta composite approach and the quantitative part of the descriptive method of the correlation type. The statistical population in the qualitative section includes the existing Nepri foundations, including the most critical domestic and foreign studies related to the subject area of the research, and in the quantitative section, it includes the total of psychologists (59 people) and couples about to divorce (with an age limit of 20 to 60 years, 60 people). They were active in counseling centers (119 people in Abadeh city). The sampling method was targeted and theorical. Validity was confirmed in a qualitative method using the triangulation method and in a quantitative method using the content type. Also, reliability in the meta-composite approach was determined based on Lincoln and Goba indices, and Cronbach's alpha coefficients estimated the quantitative part. In order to analyze the findings of this study, descriptive statistics (demographic indicators using SPSS software) and inferential statistics (resulting from structural equation modeling criteria were used in the qualitative part of the document analysis and the quantitative part. Finally, the results showed that personal-family, environmental, cultural-social, physical-psychological, and financial-economic factors were recognized. These critical factors affect the increase in divorce. For this reason, it seems that having a strong individual personality, accompanying families, strengthening economic income, improving the physical and mental conditions of couples, and being in calm and happy environments, along with special attention of couples and their families to cultural categories before the formation of marriage, are among the things, which can essentially prevent the occurrence of divorce and its negative consequences.
اسکندری نژاد، خدیجه و فتحی آشتیانی، علی. (1400). بررسی عوامل مؤثر بر طلاق در دهه اخیر (مرور سیستماتیک). مطالعات اسلامی زنان و خانواده. 8 (14)، 53-86.
ایمانزاده، وحیده. محب، نعیمه. عبدی، رضا و هنرمند عظیمی، مرتضی. (1400). شناسایی عوامل مؤثر بر طلاق و ارائۀ مدلی برای پیشبینی طلاق با استفاده از الگوریتم درخت تصمیم. پژوهشهای کاربردی روانشناختی. 12 (2)، 247-263.
دلدار، فائزه و فلاحی، محمدعلی. (1395). بررسی عوامل مؤثر بر طلاق در استانهای ایران با تأکید بر عوامل اقتصادی. فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده، 10، 135-154.
رمضانی فر و قدیمی، بهرام. (1400). تحلیل عوامل مؤثر بر طلاق عاطفی در زنان متأهل شهرستان تنکابن. زن در توسعه و سیاست. 19 (2)، 167-191.
زارعان، منصوره. (1396). فراتحلیل عوامل مؤثر بر طلاق (مروری بر مطالعات ثبت شده در دهه اخیر). پژوهش هاي مشاوره. 16 (61)، 146-134.
عبدی، احمد و ساداتیان، محمدعلی. (1398). شناسایی عوامل مؤثر بر طلاق و ارائه مدلی برای پیشبینی طلاق با استفاده از تحلیل شبکه عصبی. پژوهش های جامعه شناسی معاصر، 8 (9)، 74-61.
کریمی، سمیه. مصری پور، شیما. آقایی، اصغر و معروفی، محسن. (1392). مقایسه بخشودگی و مؤلفههای آن و سلامت روانی در زوجین عادی و در شرف طلاق شهر اصفهان. تحقیقات علوم رفتاری، ۱۱ (۴)، ۲۵۲-۲۶۰.
کیهان نیا، احمد. (1398). زن امروز-مرد ديروز، تحليلي بر اختلافات زناشويي. چاپ هشتم. تهران. چاپ هشتم. انتشارات قومس.
گودرزی امیرحسین. کیخسروانی، مولود. دیره، عزت. گنجی، کامران. (1401). اثربخشی درمان هیجانمدار بر دلزدگی زناشویی و تعهد اخلاقی در زوجین متقاضی طلاق. علوم پزشکی رازی ، 29(5 )، 117-126
ملک محمودی الیگودرزی، احسان. (1399). قوا.نين و مقررات مربوط به ازدواج و طلاق. تهران.چاپ هشتم. نشر حسین فهمیده.
میری، سمیه. مقصودی، پسیده و نیازی، محسن. (1401). عوامل مؤثر بر طلاق در جامعه ایرانی؛ الگویابی با استفاده از روش دیمتل. فرهنگی تربیتی زنان و خانواده، سال چهارم (14)، 197-175.
نیازی، محسن. سمیه میری و افرا، هادی. (1399). فراتحلیل مطالعات انجام شده پیرامون عوامل موثر بر طلاق عاطفی در جامعهی ایران. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،17 (64)، 1-17.
Alijani, F., Najafi, S., & Nazari, F. (2022). The Role of Psychological Capital and Differentiation of Self in Predicting Emotional Divorce in Female Teachers [Research]. Journal of Health Promotion Management, 11(4), 12-23. https://doi.org/10.22034/JHPM.11.4.12.
Brown S. L. (2014). Union Transitions among Cohabitors: The Significance of Relationship Assessments and Expectations. Journal of Marriage and the Family,62(3).833 –846.
Charmaz, K. J. S. P. (2000). Teachings of Anselm Strauss: remembrances and reflections. S163-S174.
Dündar, Ö. (2022). The Role of Gender in The Effect of Employment On Divorce: Dynamic Panel Data Analysis.
Finkenaur, C., & Hazam, H. (2010). Disclosure and Secrecy in marriage: Do both contribute to marital satisfaction? Journal of Social and Personal Relationships,17(2), 23-38.
Glaser, B. (1992). Basics of grounded theory analysis. Mill Valley, CA: Sociology Press.
Hair Jr, J. F., Hult, G. T. M., Ringle, C., & Sarstedt, M. (2016). A primer on partial least squares structural equation modeling (PLS-SEM): Sage publications.
Lincoln, Y. S., & Guba, E. G. (1985). Naturalistic inquiry (vol. 75). In: Sage Thousand Oaks, CA.
Mohlatlole, N. E., Sithole, S., & Shirindi, M. L. J. S. W. (2018). Factors contributing to divorce among young couples in Lebowakgomo. 54(2), 256-274.
Mosadegh, H., Darbani, S. A., & Parsakia, K. (2023). The mediating role of sexual satisfaction in the relationship between personality traits and emotional divorce in men. Journal of Applied Family Therapy, 4(4), 191-202. https://www.aftj.ir/article_184086.html?lang=en
Thadathil, A., & Sriram, S. (2022). Divorce, families and adolescents in India: A review of research. Journal of Divorce & Remarriage, 61(1), 1-21. https://doi.org/10.1080/10502556.2019.1586226.
Tobin, R.M., Graziano, W.G., Vanman, E.J., & Tassinary, L.G. (2019). Personality, emotional experience, and efforts to control emotions. Journal of Personality and Social Psychology, 79, 656-669.