پژوهشی در قلمروی جغرافیایی کیانیان و شاهنامه
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسیملکمحمد فرخ زاد 1 , منیژه فلاحی 2
1 - عضو هیاَت علمی، دانشگاه آزاد اسلامیواحد ساوه،ساوه ایران
2 - دانشجوی دکتری ، پردیس علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامیساوه،ساوه،ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
یشت نوزدهم اوستا ، زامیاد یشت ، که به کیان یشت نیز شهرت دارد مهمترین سند در پژوهشهای قوم شناسی و مقوله بنیاد جغرافیایی تاریخ ایران محسوب میشود . براساس این یشت آغاز شهریاری کیانیان ( کیقباد ، کیکاووس ، کیخسرو ، کیلهراسب ، کیگشتاسب ) و حکومت موفق آنان با کنار رودخانههایی که به هیرمند منتهی میشود و دریاچهی کیانسیه (هامون ) را در سیستان تشکیل میدهند ، پیوند دارد . قراین دیگری نظیر حضور زرتشت در دورة کی گشتاسب در ایران خاوری ( در بلخ ) و قرابت زبان گاثههای اوستا با لهجة شمال شرقی و نیز استقرار شاهان کیانی از جمله کیکاووس و کی لهراسب در بلخ بنا بر روایات مورخان دورة اسلامی و شاهنامة فردوسی، همچنین ساخت بناهایی نظیر گنگ دژ در توران زمین توسط سیاوش و نیز بنای آتشکده کرکویه در سیستان توسط کیخسرو شواهدی در تاَیید این عقیده است که محیط استعمال واژة کی ، یعنی قلمرو حکومت کیانیان از دورترین نقاط شمال شرقی تا جنوب شرقی در سیستان بوده است .
Zamyad Yašt, aka Kayān Yašt, as the nineteenth Yašt of Avesta is considered the most important document in the ethnographic researches of the geographical foundation of the history of Iran. According to this Yašt, the kingdom of the Kayānian kings (Kay Ghobad, Kay Kavus, Kay Kosrow, Kay Lohrasb, and Kay Goštāsp) and their successful sovereignty is bound to the river banks leading to Hirmand River and running to Kiansiyeh (Hamoon) in Sistan. Other evidences – such as Zoroaster’s living during Kay Goštāsp’s sovereignty in eastern Persia (or Balkh) and certain congruity between the Gash and the northeasterners’ language, as well as the establishment of Kayānian kings (Kay Kavus, Kiani Kings and Kay Lohrasb) in Balkh according to Islamic period historians and stories of Shahnameh, traditions and monuments like the Gang Dezh in Turan built by Siavash, and the fireplace building at Sistan by Kay Kosrow – attest that the geographical borders wherein the word Kay – relating to the territory for the kingdom of Kayānian – was used stretches from the farthest parts of the northeast to the southeast of Sistan.
- آموزگار ، ژاله (1393) تاریخ اساطیری ایران ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها ( سمت ) ، تهران ، چاپ شانزدهم، 112ص .
- بلعمی، ابوعلی( 1388) تاریخ بلعمی، تصحیح محمد تقی بهار ، انتشارات زوار ، تهران ، چاپ چهارم،885ص.
- بهار ، مهرداد( 1387) پژوهشی در اساطیر ایران ، تهران ، نشر آگه ، چاپ هفتم 555ص.
- تاریخ سیستان ( 1387) تصحیح محمد تقی بهار ، انتشارات معین، تهران ،چاپ دوم، 436ص.
- دادگی، فرنبغ،(1380) بندهشن، ترجمه مهرداد بهار ، انتشارات توس، تهران ، چاپ چهارم، 237ص.
- رضایی،عبدالعظیم ( 1378) گنجینهی تاریخ ایرانیان(پیشدادیان و کیانیان)، انتشارات اطلس، تهران، ج 1، چاپ دوم.
- فردوسی ، ابوالقاسم ( 1378) شاهنامه (براساس نسخه نه جلدی چاپ مسکو) ، انتشارات ققنوس ، تهران ، چاپ اول، 2176ص.
- کریستنسن ،آرتور،(1368)کیانیان ، ترجمه ذبیح الله صفا ، انتشارات علمیو فرهنگی ، تهران ، چاپ پنجم242ص.
- کویاجی ، کوروجی جهانگیر ( 1371 ) پژوهشهایی در شاهنامه ، گزارش جلیل دوستخواه ، نشر زنده رود ، تهران،چاپ اول.
- مجملالتواریخ و القصص(1383) تصحیح محمدتقی بهار، انتشارات دنیایکتاب، تهران،چاپاول، 597ص.
- مسعودی ، ابوالحسن علی بن حسین( 1370) مروج الذهب ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، انتشارت علمیو فرهنگی ، تهران ، ج 1، چاپ اول.
- مینوی خرد( 1364) ترجمه احمد تفضلی، انتشارات توس، تهران ،چاپ دوم، 167ص.
- یسنا ( 1380) گزارش ابراهیم پور داوود ، انتشارات اساطیر ، تهران ، چاپ اول.
- یشتها ( 1377) گزارش ابراهیم پور داوود ، انتشارات اساطیر ، تهران ، ج 2 ،چاپ اول.