«بررسی و مقایسه ی مفهوم "عادت ستیزی" در اندیشه ی عین القضات همدانی و سهراب سپهری»
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسیساره تربیت 1 , محمد عنایتی قادیکلایی 2
1 - دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد بین الملل خرمشهر- خلیج فارس، ایران.
2 - کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران، ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
سهراب سپهری از معدود شاعران تأثیرگذار معاصر ایران است که تمایلات عارفانه در اشعارش دیده می شود. برخی اندیشه های وی را متأثر از عرفان خاور دور و تعالیم ذن و بودا می دانند و عدّه ای بر این باورند که آراء و نظریات وی به آراء و نظریات عارفانی چون مولوی، ابوسعید و... نزدیک است. یکی از مفاهیم عرفانی مطرح شده در شعر سهراب سپهری، مفهوم عادتستیزی است. عادت ستیزی به این معناست که عارف سعی می کند با به کارگیری شگردهایی، غبار عادت را از چهره ی حقیقت بزداید. وی می خواهد ذهن مخاطب را از قیود عادت، تقلید و تعصب آزاد سازد و با شکستن بت های ذهنی و تقدس زدایی از برخی مفاهیم موروثی، به مخاطب اجازه دهد بدون واسطه ببیند و حقایق را درک کند. این اندیشه ی عادتستیزانه را در نوشته های عین القضات همدانی نیز می توان یافت. در این جستار به شیوه توصیفی-تحلیلی به مقایسه ی عقاید عینالقضات و سپهری درباره ی عادت ستیزی پرداختیم و مشخص شد که این مفهوم در اندیشه ی آنها یکسان مطرح شده و نظریاتشان بسیار به هم نزدیک است. بنابراین شاید بتوان گفت عرفان سپهری، ادامه ی عرفان اصیل ایرانی است و سهراب در بیان تفکرات خود، اندیشه های عارفان بزرگ ایرانی، از جمله عین القضات را پیش چشم داشته است
Sohrab Sepehri is one of a few contemporary influential Iranian poets that mystical tendency can be seen in his poems. Some scholars trace his thoughts back to far eastern mysticism, Zan and Buddha instructions and others think that his thoughts is similar to great mystics such as Molavi and Abu Saeed. One of Sepehri's concepts is "Fight against Habits" Concept. "Fight against Habits" means that mystic tries to put off habitual mask on the face of reality to reach to true facts. He wants to put aside habits, prejudice, imitation, and so on from mind of his readers to let them see and understand facts without any intermediates. By considering Eyn-al- Ghozat and Sohrab Sepehri's thoughts about "Fight against Habits" we'll understand that this concept is similar in their work and their reflections are so close to each other. So it can be said that Sepehri's mysticism is continuation of Iranian genuine mysticism and Sohrab in his thoughts has had imaginations of great Iranian mystics such as Eyn-al- Ghozat in his mind.
1-آشوری، داریوش. و دیگران (1371). پیامی در راه. تهران: طهوری.
2-براهنی، رضا.(1371). طلا در مس. جلد اول. تهران: زریاب.
3-حاکمی، اسماعیل. (1367). «لحظههای شفاف...زبانی شفاف». یادمان سهراب سپهری به کوشش ناصر بزرگمهر. تهران: دفتر نشر آثار هنری، صص134-127
4-حسینی، حسن. (1367). بیدل، سپهری و سبک هندی. تهران: سروش.
5-راستگو، سید محمد. (1384). «جور دیگر دیدن». مجله تخصصی مطالعات عرفانی دانشکده علوم انسانی دانشگاه کاشان. شماره دوم، زمستان،104- 79.
6-روحانی، مسعود. عنایتی، محمد. (1388). «سهراب سپهری، اندیشهای عادتستیز، شعری هنجارگریز». پژوهشهای ادبی. سال ششم. شماره23، 126-109
7-زرینکوب، عبدالحسین. (1363). جستجو در تصوف ایران. تهران: امیرکبیر.
8-زرینکوب، عبدالحسین. (1383). تصوف اسلامی در منظر تاریخی آن. تهران: سخن.
9-سپهری، سهراب. (1385). هشت کتاب. تهران: طهوری.
10-شمیسا، سیروس. (1376). نگاهی به سهراب سپهری. تهران: مروارید.
11-شکیبیممتاز، نسرین.(1384). «مسافری از تمهیدات تا صدای پای آب: مشترکات عینالقضات همدانی و سهراب سپهری». حافظ. شماره17، 32-29
12-عینالقضات همدانی، عبداللهبنمحمد. (1373). تمهیدات. با مقدمه و تصحیح عفیف عسیران. تهران: منوچهری.
13- عینالقضات همدانی، عبداللهبنمحمد. (1362). نامهها. (دو جلدی) به اهتمام علینقی منزوی-عفیف عسیران. تهران: گلشن.
14-مجاهد، احمد. (1370). مجموعه آثار احمد غزالی. تهران: دانشگاه تهران.
15-محمد بن منور. (1376). اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابیسعید. به تصحیح محمد رضا شفیعی کدکنی. تهران: آگه.
16-مشرف، مریم. (1385). «هنجارگریزی اجتماعی در زبان صوفیه». مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تربیت معلم. سال چهاردهم. شماره53و52، 150-135.
17-مولوی، جلالالدین محمد. (1933). مثنوی معنوی. تصحیح رنولد الین نیکلسن. هلند: لیدن.
18-واردی، زرّین. (1384). «باغ عرفان سهراب». نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان. دوره جدید، شماره هجدهم، 284-239.
_||_