نقد و تحلیل سبک شناسی کشف الحقایق عزیز نسفی
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسی
محمد یوسف نیّری
1
(
استاد ، هیئت علمی زبان و ادبیات فارسی ،دانشگاه شیراز،شیراز،ایران
)
زرین تاج واردی
2
(
دانشیار ،هیئت علمی زبان و ادبیات فارسی ،دانشگاه شیراز،شیراز،ایران.
)
فاطمه معزی
3
(
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شیراز،شیراز،ایران
)
کلید واژه:
چکیده مقاله :
در این جستار کوشش می شود ویژگی های سبکی کشف الحقایق – به عنوان یکی از برجستهترین آثار نثر عرفانی- بررسی و با غور در سطوح زبانی، نحوی و زیباییشناسی، سیمای روشنی از این کتاب ارائه شود. شکی نیست که واکاوی هر اثر، جهت شناخت دقیق آن، راهگشای درک زمانۀ تألیف آن اثر و دست یابی به شاخصههای فکری مؤلّف است. گمان می رود در سطح زبانیِ کشف الحقایق خصلتهای آوایی، واژگانی و نحوی، مشخص و سادگی باشد. در سطح ادبی این مقاله به صناعات ، و آرایه های ادبی نثر نسفی خواهد پرداخت تا به شگردهای بلاغی و ابهامهای رنگارنگ اگر در آن باشد راه جوید. کشف الحقایق متعلّق به دورۀ حاکمیّت مطلق نثر فنّی است؛ امّا محتوایِ عرفانی آن و گزینشِ زبانِ ساده برای این نثر، آن را از تألیفات هم عصرش ممتاز کرده است. اگرچه سادگی و سهولت زبان، جهت انتقال بهتر و آسانترِ مفاهیم به مخاطبِ عام، از ویژگی نثرهای تعلیمیِ عرفانی و جزء لاینفک آن است؛ در این اثر، نه ویژگی زبانی و ادبی، نه تناقضات و شطحیّات، بلکه غنای مفاهیم و وفور اصطلاحات فلسفی باید سبب دشواری متن شده باشد. و به طور کلی چهارچوب نثر آن مبتنی بر سادگی و نزدیک به نثر سامانی، مرسل، است. امّا درک فحوای کلام نسفی به دلیل بهره از مفاهیم انتزاعی با دشواری روبهرو است.
Kašf Al-Haqāyeq is among the most prominent masterpieces of Persian mystical prose, and this study has been an attempt to consider the stylistic features of the book through a thorough analysis of its linguistic, syntactic and aesthetic differentiae in order to portray a sheer image of it. No one doubts that the exploration of every book to reveal its characteristics will lead to a better realization of the writer’s period and thoughts. Though belonging to a literary period reigned by authority of euphuism and ornate prose, Kašf Al-Haqāyeq seems to be unembellished and limpid in vocabulary and structure, and its mystical content and simple language makes it peculiar among its contemporary prose works. However, it is rich in using different literary tropes, and this study has tried to discover the writer’s eloquence and sense of decorum. While the use of a simple language is more appropriate for transferring the ideas to common readers of didactic mystical prose and Kašf Al-Haqāyeq employs such a language and vocabulary, the profound and opulent concepts presented and excessive philosophical terms used in the book dislocates it to the complicated and intricate class. Generally, the framework of the book is based on simplicity and is close to unadorned prose of Samanid era; however, understanding Nasafi’s context, due to containing some abstract and philosophical concepts, is incomprehensive and challenging.
_||_