تبیین مقایسهای رویکردهای اسلامی و رئالیستی نسبت به نظریات بینالمللی (مطالعۀ موردی: مقولۀ توزان قوا)
محورهای موضوعی : سیاست پژوهی ایرانی (سپهر سیاست سابق)سیروس خندان 1 , مهرداد عله پور 2 , رشید رکابیان 3
1 - استادیار، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آیت الله بروجردی، بروجرد، ایران
2 - کارشناسی ارشد روابط بینالملل، دانشگاه گیلان، گیلان، ایران
3 - استادیار، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آیت الله بروجردی، بروجرد، ایران
کلید واژه: موازنه قوا, نوواقعگرایی, رویکردهای رئالیستی, توازن قوا, روابط بینالملل,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال اساسی است که به لحاظ روششناسی، هستیشناسی و معرفتشناسی، رویکرد هر یک از تئوریهای واقعگرایی و اسلامگرایی در عرصه روابط بینالملل در موضوع موازنه قدرت چگونه است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بوده و بر این فرضیه استوار است که چون رویکرد اسلامگرایانه برخلاف مکاتب کلان روابط بینالملل و بهطور خاص واقعگرایی که منفعتطلب و قدرتمحور است، بر مسائل ارزشی و اخلاقی نیز تأکید دارد، از اینرو میتوان گفت که رویکرد اسلام در عرصۀ روابط بینالملل در موضوع موازنه قدرت مسالمتآمیز، صلحطلب و در عین حال مبتنی بر نفی سلطه بر یکدیگر است. یافتهها نشان داد که اسلام به عنوان یک دین جهانشمول، رویکرد خاصی نسبت به ماهیت روابط بینالملل دارد که متفاوت از نظریهپردازی رئالیسم میباشد. مکاتب موجود در روابط بینالملل دارای مبانی هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی متفاوتی از هم میباشند، که این مبانی رویکرد آنها را نسبت به نظام بینالملل قوام میبخشد و در نتیجه دیدگاه آنها نسبت به ماهیت روابط بینالملل متفاوت از هم میباشد. مبانی هستیشناسی نظریه اسلامی روابط بینالملل، از بُعد انسانشناسانه مثل رئالیسم بدبینانه نیست، بلکه ماهیت انسان ترکیبی از فطرت و غریزه، سیاستشناسی شرعمحور، نظریه دولت خدامحور، میباشد و لذا اصل حاکم بر روابط بینالملل اصالت صلح است. مهمترین وجه تمایز رویکرد اسلامی به روابط بینالملل با رئالیسم، در مبانی هستیشناسی این نظریه میباشد که با توجه به این مبانی توانسته تفسیری از ماهیت روابط بینالملل ارئه دهد که نسبت به تفسیر رویکرد دیگر با واقعیت نظام بینالملل تطابق بیشتری دارد.
The purpose of the present study is to answer this basic question that from the perspective of methodology, ontology, and epistemology, what is the approach of either idealistic or Islamic theory to the balance of power in the realm of international relations? The method of study is descriptive analysis and it relies on the hypothesis that since the Islamic approach emphasizes on value and ethical issues, contrary to other macro international schools specially realism that is utilitarian and power-centered, therefore it can be stated that the Islamic approach to the subject of power equilibrium in the international realm is peaceful and at the same time against hegemony and political domination. The results of the study showed that Islam as a global religion has a special approach to the essence of international relations that is different from realism. The existing schools in international relations have different ontological, epistemological, and methodological foundations that determine their approach to the international system and as a result their viewpoint about the essence of international relations is distinct from each other. From anthropological view, the epistemological approach of the Islamic theory to international relations is not as pessimist as realism, but rather it maintains that human essence is a combination of instinct and nature, religious politics, and the theory of divine government so the overriding principle in international relations is the nobility of peace. The most important distinction between the Islamic and realistic approach to international relations lie in the epistemological foundations of the Islamic theory by which it could have represented an interpretation of the essence of international relations that corresponds more to the realities in the world.
قرآن کریم
ابراهیمی، شهروز؛ ستوده، علیاصغر؛ شیخون، احسان (1389). رویکرد اسلامی به روابط بینالملل در مقایسه با رویکردهای رئالیستی و لیبرالیستی. دانش سیاسی، شماره 6، ص 5-42.
اسلامی، محسن؛ داوند، محمد؛ داوند، حجت (1395). بحران نظریهپردازی در روابط بینالملل؛ بستری مساعد برای اندیشهورزی اسلامی. پژوهشهای روابط بینالملل، دوره اول، شماره 22، ص 236-211.
افتخاری، اصغر (1389). درک روابط بینالملل؛ رویکردی قرآنی. روابط خارجی، سال دوم، شماره چهارم، ص 228-193.
برچیل، اسکات و همکاران (1392). نظریههای روابط بینالملل. ترجمه سجاد حیدریفرد. تهران: نشر دانشگاهی.
جهانبین، فرزاد؛ پرتو، فتحالله (1394). سناریوهای آیندۀ نظام بینالملل و جایگاه جهان اسلام. پژوهشهای راهبردی سیاست، سال چهارم، شماره 13، ص 168-147.
چگنیزاده، غلامعلی (1392). ایران، جهان اسلام و تغییر در هندسۀ قدرت بینالمللی. پژوهشهای سیاست، سال دوم، شماره 7، ص 92-69.
خانی، محمدحسین (1385). سازمانهای بینالمللی از تئوری تا عمل: گذشته، حال و آینده.تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق(ع).
دهقانی فیروزآبادی، سید جلال (1389). مبانی فرانظری نظریه اسلامی روابط بینالملل. روابط خارجی، شماره 2، ص 96-49.
سازمند، بهاره؛ عظیمی، ابوالفضل؛ نظری، علیاکبر (1389). نظریه موازنه قدرت والتز: نقد و بررسی کارآمدی آن در عصر حاضر. روابط خارجی، سال دوم، شماره 4، ص 274-251.
ستوده، محمد (1382). ماهیت انسان و روابط بینالملل. علوم سیاسی، سال ششم، شماره 22.
سلیمی، عبدالحکیم (1394). اسلام خاستگاه واقعی حقوق بینالملل. حقوق اسلامی، سال دوازدهم، شماره 47، ص 111-79.
فراتی، عبدالوهاب (1389). چارچوب و روابط دولت اسلامی با نظام بینالملل. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق(ع).
فیرحی، داوود (1386). نظام سیاسی و دولت در اسلام. تهران: انتشارات سمت.
قاسمی، فرهاد (1391). اصول روابط بینالملل. تهران: انتشارات میزان.
قنبرلو، عبدالله (1391). ریشهها و مؤلفههای سکولاریسم و دینگرایی در روابط بینالملل. مطالعات انقلاب اسلامی، سال نهم، شماره 30، ص 134-115.
قوام، سید عبدالعلی (1397).روابط بینالملل: نظریهها و رویکردها. تهران: سمت.
کریمینیا، محمدمهدی (1382). ادیان الهی و همزیستی مسالمتآمیز. رواق اندیشه، شماره 26.
مشیرزاده، حمیرا (1389). تحولات جدید نظری در روابط بینالملل: زمینه مناسب برای نظریهپردازی بومی. پژوهشنامه علوم سیاسی، شماره 6، ص 204-165.
والتز، کنت نیل (1392). نظریه سیاست بینالملل. ترجمه غلامعلی چگینیزاده و داریوش یوسفی. تهران: مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی.
Christensen, T.J. & Snyder, J.L. (1990). Chain Gangs & Passed Bucks: Predicting Alliance Patterns in Multipolarity. International Organization, 44(2), P. 137-168. DOI:
10.1017/S0020818300035232.
Griffiths, M. (1992). International Relation’s Theory for the Twenty First Sentury. London: Routledge.
Hopf, T. (1991). Polarity, the Offense-Defense Balanse & War. The American Political Science Review, Vol. 85, No. 2, P. 475-493. DOI: https://doi.org/10.2307/1963170.
Kegley, C.W. & Blanton Shannon, L. (2005). World Politics: Trends & Transformation. New York: Cengage Learning.
Snyder, J. (2009). Religion & International Relations Theory. New York: Columbia University Press, cop.
Waltz, K.N. (1979). Theory of International Politics. New York: McGraw-Hill Publishing Company.
Waltz, K.N. (1999). Globalization & Govvernance. PS: Political Today.
Wohlforth, W.C. (1999). Stability of A Unipolar World, International Security, Vol. 24, No.1, P. 5-41.
_||_The Holy Quran.
Barchel, S. (2013). International Theorys.tarjoma. S. hydarefard. Tehran: Nashre Daneshgahe. [In Persian]
Chegni Zadeh, Gh.A. (2013). Iran, the Islamic World and the Change in the Geometry of International Power. Quarterly Journal of Political Research, Second Year, No. 7, P.92-69.
[In Persian]
Christensen, T.J. & Snyder, J.L. (1990). Chain Gangs & Passed Bucks: Predicting Alliance Patterns in Multipolarity. International Organization, 44(2), P. 137-168. DOI:
10.1017/S0020818300035232.
Dehghani, Firoozabadi, J. (2010). Fundamental Principles of Islamic Theory of International Relations. Quarterly Journal of Foreign Relations, No.2, P.96-49. [In Persian]
Ebrahimi, Sh., Sotoudeh, A.A. & Sheikhon, E. (2010). Islamic Approach to International Relations in Compared to Realist and Liberalist Approaches. Quarterly Journal of Political Science, No. 6, P.42-5.[In Persian]
Eftekhari, A. (2010). Understanding International Relations; A Quranic Approach. Quarterly Journal of Foreign Relations, Second Year, No. 4, P.228-193. [In Persian]
Farati, A.W. (2010). Framework and Relations of the Islamic State with the International System.Tehran: Imam Sadegh University Press. [In Persian]
Firhi, D. (2007). Political System and Government in Islam. Tehran: Samat Publications.
[In Persian]
Ghasemi, F. (2012). Principles of International Relations. Tehran: Mizan Publications. [In Persian]
Ghavam, A.A. (2018). International Relations: Theories and Approaches. Tehran: Samat Publications. [In Persian]
Griffiths, M. (1992). International Relation’s Theory for the Twenty First Sentury. London: Routledge.
Hopf, T. (1991). Polarity, the Offense-Defense Balanse & War. The American Political Science Review, Vol. 85, No. 2, P. 475-493. DOI: https://doi.org/10.2307/1963170.
Islami, M., Davand, M. & Davand, H. (2016). The Crisis of Theoretical Theory in International Relations; A Favorable Base for Islamic Thought. Quarterly Journal of International Relations Research, Vol. 1, NO.22, P.236-221. [In Persian]
Jahanbin, F. & Parto, F. (2015). Future Scenarios of the International System and the Position of the Islamic World. Quarterly Journal of Strategic Policy Research, Vol. 4, No.13, P.168-147. [In Persian]
Karimnia, M.M. (2003). Divine Religions and Peaceful Coexistence. Stoke of Thought, No.26. [In Persian]
Kegley, C.W. & Blanton Shannon, L. (2005). World Politics: Trends & Transformation. New York: Cengage Learning.
Khani, M.H. (2006). International Organizations from Theory to Practice: Past, Present and Future. Tehran: Imam Sadegh University Press. [In Persian]
Mushirzadeh, H. (2010). New Theoretical Developments in International Relations: A Suitable Field for Indigenous Theory. Journal of Political Science, No. 6, P. 204-165. [In Persian]
Qanbarloo, A. (2012). Roots and Components of Secularism and Religiosity in International Relations. Quarterly Journal of Islamic Revolution Studies, Year 9, No.30, P.134-115. [In Persian]
Salimi, A.H. (2015). Islam, the Real Origin of International Law. Islamic Law, Vol. 12, No. 47, P. 111-79. [In Persian]
Sazmand, B., Azimi, A. & Nazari, A.A. (2010). Waltz's Theory of Power Balance: A Critique of Its Efficiency in the Present Age. Foreign Relations Quarterly, Vol. 2, No. 4, P. 274-251. [In Persian]
Snyder, J. (2009). Religion & International Relations Theory. New York: Columbia University Press, cop.
Sotoudeh, M. (2003). The Nature of Man and International Relations. Quarterly Journal of Political Science, Vol.6, No.22. [In Persian]
Waltz, K.N. (1979). Theory of International Politics. New York: McGraw-Hill Publishing Company.
Waltz, K.N. (1979). Theory of International Politics. Translated by Gholam Ali Cheginizadeh & Dariush Yousefi.Tehran: Center for International Education and Research. [In Persian]
Waltz, K.N. (1999). Globalization & Govvernance. PS: Political Today.
Wohlforth, W.C. (1999). Stability of A Unipolar World, International Security, Vol. 24, No.1, P. 5-41.