اثر سالیسیلات بر برخی از پاسخهای فیزیولوژیکی گیاه بامیه (Hibiscus esculentus L.) در تنش خشکی
محورهای موضوعی : فیزیولوژی گیاهیشهر بانو شکی 1 , علی رضا ایرانبخش 2 , مریم نیاکان 3
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد رشته زیست شناسی علوم گیاهی، گرایش فیزیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان
2 - استاد زیست شناسی علوم گیاهی، گرایش سلولی و تکوینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن
3 - دانشیار زیست شناسی علوم گیاهی، گرایش فیزیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان
کلید واژه:
چکیده مقاله :
بذرهای گیاه بامیه (Hibiscus esculentus)، از مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی خراسان رضوی تهیه و در مزرعه به صورت گلدانی کاشته شد. 35 روز بعد از کاشت، دو غلظت سالیسیلات 4-10 و 7-10 مولار به شکل محلولپاشی در قالب 9 تیمار با 3 تکرار به مدت 30-20 روز به شکل پیشتیمار و قبل از اعمال تنشهای خشکی شامل دو سطح خشکی ملایم (35% ظرفیت اشباع خاک) و شدید (15%) به همراه شاهد (50%) اعمال شد. برای سنجشهای فیزیولوژیکی شامل سنجش کلروفیل a,b، قندهای محلول و آنزیمهای آنتی اکسیدانی، 3 ماه پس از زمان کاشت دانهها، از گیاهان هر گلدان با چهار تکرار به صورت تصادفی استفاده شد. از نرم افزار آماری SPSS و تستهای آماری دانکن جهت آنالیز دادهها و مقایسه میانگینها استفاده شد. با کاربرد سالیسیلات، میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت تحت تنش افزایش یافت و به عنوان یک جاروب کننده سیستم رادیکال هیدروکسیل عمل کرده است. کاربرد سالیسیلات در میزان قندهای محلول و محتوای کلروفیل تحت تنش شدید خشکی منجر به اختلاف معنیداری نشد. در نتیجه میتوان بیان کرد که سالیسیلات به عنوان یک محرک رشد می تواند رشد گیاه مورد مطالعه را در شرایط استرس تحریک کند و کاهش رشد ناشی از استرس خشکی را بهبود بخشد.