باطنیگری، اتهام عین القضات همدانی
محورهای موضوعی : مسیحیت
1 - ندارد
کلید واژه: پیر, امام, عین القضات همدانی, تصوف, اسماعیلیه, باطن, تأویل,
چکیده مقاله :
یکی از اتهامات قاضی همدانی، ترویج تعالیم باطنیه، به ویژه باور آنان دربارة امام است و مغرضان،ضرورت دستگیری پیر از مریدان را که در آثار قاضی فراوان مورد تأکید قرار گرفته ، دستاویز ایناتهام نمودند. حقیقت آن است که این دو مفهوم، به لحاظ وجودی مشابهت های فراوانی با یکدیگردارند، زیرا تصوف و تشیع، هر دو به ساحتی باطنی معتقداند که فراتر از فهم و ادراک ظاهری انساناست و راه یافتن و بهرهمندی از آن کار هر کسی نیست. این باور، مستلزم معرفی امام/پیر به عنوانانسان کامل و جانشین پیامبر در هر عصر، و تعلیم حقایق باطنی و تأویل متون مقدس به عنوانمهم ترین منصب امام/پیرِ ملهم از جانب خداوند، و ضرورت تبعیت کامل از وی از سوی شیعه/مریدمیباشد که همگی آنها از سوی اکثریت اهل سنت مردود و غیر قابل پذیرش است.
One of The charges against ‘Ayn al-Quzzāt Hamedānī was propagationof Ismā‘īlī doctrines, especially the doctrine of infallible Imam. Hisidea about the necessity of master’s guidance for aspirants provided thepretext for his opponents to accuse him. In fact, there are closesimilarities between these two concepts, i.e. Imam in Shi’ism andMaster in Sufism, because both Sufis and Shiites believe that there isan esoteric knowledge beyond the external world which could beacquired only by a few men. Consequently, as they say, people needImam/Master as the successor of the prophet to teach them the secrettruths and to uncover the esoteric meanings of Holy Quran. SinceImam/Master’s knowledge is inspired by God Shiites/aspirants shouldobey him without questioning. However, this doctrine is completelyrejected by the majority of Sunnis.