منطق موقعیت و کاربرد آن در نقد و نظریه ی ادبی
محورهای موضوعی : فلسفه
1 - ندارد
کلید واژه: منطق موقعیت, نقدادبی, عقلانیت استراتژیک (راهبردی ), عقلانیت پارامتری
, 
, (مؤلفه ای), مؤلف, مرگ مؤلف, خواننده, نویسنده, فرد واقعی, فرد نوعی,
چکیده مقاله :
در مباحث نقد ادبی از جایگاه نویسنده و خواننده در تعین نوع خوانش ها و نوع دعاوی موجود درنقادی ها، سخن بسیار به میان آمده است. ولی مشکل اینجا است که هویات نویسندگان و خوانندگانمتون مختلف، هویاتی دقیقاً شناخته شده و متعین نیستند که ما بخواهیم دعاوی نقادانه مان را بااستفاده از آن ها متعین کنیم. چگونه می توان با این مشکل کنار آمد و راه برون رفتی برای آن جست؟برای حل مشکل فوق از مفاهیمی مانند فرد واقعی و فرد نوعی و مفهوم کلان تر منطق موقعیترولان بارت مرگ مؤلف استفاده شده است و همه ی این بحث ها مقدمه ی ورود به مبحث نظریه یشده اند. و همین جاست که آرای بارت را می توان به چالش گرفت. اگر نظریه ی بارت را از نگاه مفهوممنطق موقعیتی مورد بررسی قرار دهیم، می توان به نتایجی رسید که با نتایجی که خود بارت به آنهارسید، در تضاد قرار دارد. در حقیقت کاری که در این مقاله صورت گرفته است، این است کهنظریه ی مرگ مؤلف بر خود آن نظریه اعمال شده است؛ یعنی تبعات نظریه ی بارت فارغ از خواست هیخود وی بررسی شده است.
Much has been said in discussions concerning literary criticism fromthe position of the writer and the reader deciding the type of theexisting readings and claims in criticisms. But the problem is that theidentity of the writers and readers of various texts are not preciselydefinite and determined in a way we could be able to establish ourcritic claims. How could we deal with such a problem and what mightbe the solution to it? The concepts such as “the real individual”,“typical individual” and the broader concept of “the logic of situation”have been applied here to find a solution to this problem and all thesediscussions have become an introduction to Roland Barth's “the deathof the writer” theory. And here Roland Barth's viewpoints can bechallenged. A study of Barth's theory according to the concept of “thelogic of situation” can lead us to results contradictory with those ofBarth's. In fact, the work done here in this article is that the theory of 'the death of the writer' has been applied to that theory itself; that is, theconsequences of Barth's theory have been studied independent from hisown intentions.