بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردان در مسألهی علم
محورهای موضوعی : فلسفهقاسم پورحسن درزی 1 , مریم سلگی 2
1 - ندارد
2 - مسؤول مکاتبات
کلید واژه: علم, عالم, معلوم, نفس ناطقه, عوالم وجود, علم حصولی, علم حضوری,
چکیده مقاله :
علامه طباطبایی علم را به حضور امری مجرد برای امری مجرد تعریف می کند، امر مجرد اول در علم حضوری همان وجود معلوم است و در علم حصولی صورت یا ماهیت معلوم است و امر مجرد دوم همان نفس عالم است. برای اثبات مجرد بودن دو امر مذکور ادله ای از طرف جناب علامه و دیگر فلاسفه معاصر اسلامی بیان شده است که به نظر می رسد اولین قدم در هستی شناسی علم بیان همین ادله تجرد نفس و صور ادراکی است. از دیگر اصولی که می تواند ما را در هستی شناسی علم یاری کند، عوالم وجود و انطباق آنها بر هم، اتحاد علم و عالم و معلوم و بازگشت علم حصولی به حضوری است که در این نوشتار به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت.
Tabataba’i has defined knowledge as the presence of one abstract inanother abstract. The first abstract which is the known has its existencein knowledge by presence and its essence in knowledge by aquintance.The second one is the very knower’s mind. Tabataba’i and hissuccessors have deduced some argument in order to demonstrateabstractedness of the two mentioned case. It seems that suchargumentation would be the first step in ontology of knowledge. Othersteps and themes are the realms of being, overlapping of these realms,unification of knower and known and that of knowing [world], andreduction of knowledge by acquaintance to knowledge by presence.