سهروردی و مسأله ی رئالیسم
محورهای موضوعی : فلسفه
1 - ندارد
کلید واژه: سهروردی, رئالیسم, ادراک حسی, ابصار, انطباع,
چکیده مقاله :
دیدگاه سهروردی در تبیین رئالیسم و مسألهی شناخت، نه با حکمای مسلمانِ پیش از خودششباهتی دارد و نه در پیشینهی افلاطونی و ارسطویی، رد پایی از آن مشهود است. وی بر خلافافلاطونیان، معتقد است پایهی شناخت، حس است و بر خلاف ارسطوئیان، این شناخت را مستقیم وبیواسطه میداند؛ از اینرو، ادراکات حسی را نقطهی عزیمت او در تفسیر رئالیسم باید دانست.مخاطب اصلی او در این جریان، حکمای مشاّیی هستند، برای همین، وی با نقد سه پیش فرضاصلی این مکتب، سعی در ارائهی نظریهی جدیدی دارد که با آن، به خوبی میتوان تصویر رئالیسم رادر منظومهی فکری سهروردی ترسیم کرد. این نوشتار پس از تقریر این وجه سلبی و منتقدانه ازاندیشهی او، به تحلیل رویکرد ایجابی، میپردازد. این رویکرد ایجابی در قالب شش پیش فرض،صورت بندی میشود و پذیرش آنها نهایتاً، مسألهی رئالیسم را در اندیشهی سهروردی، روشن می-کند
In arguing for realism and true knowledge, Sohrawardī's point of viewneither resembles his Muslim predecessors nor does it portray Platonicand Aristotelian impact on settling the notions. Unlike Platonists, hetends to ground knowledge in sensation, and in contrast to Aristotelianshe regards knowledge as direct and immediate; therefore sensationshould be his departure point to construe realism. Having primarilyaddressed Muslim peripatetic so as to criticize their school's three mainpre-suppositions, he strives to put forward a novel theory by which onecan sketch realism within his system of thought. After exposing thisnegative and critical aspect of his viewpoint, this paper will proceedwith the analysis of his positive approach. The approach will beformulated into six pre-suppositions while adopting them ultimatelysheds light upon realism within Suhrawardī's thought.