طراحی الگوی تغییر فرهنگ سازمانی با توجه به رویکرد توسعه اخلاق کار و شناسایی نقاط اهرمی آن به روش آمیخته در سازمان های دولتی ( مورد مطالعه استان گلستان)
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایران
1 - دانشجوی دکتری رشته مدیریت دولتی گرایش منابع انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران
کلید واژه: تغییر فرهنگ سازمانی, نقاط اهرمی, طراحی الگو, اصلاح اخلاق کار,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تغییر فرهنگ سازمانی با رویکرد توسعه اخلاق کار و شناسایی نقاط اهرمی آن در سازمانهای دولتی انجام شد. روش تحقیق آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شد. جامعه پژوهش بخشی کیفی خبرگان و صاحبنظران و بخش کمی 290 نفر مدیران و کارشناسان سازمانها و دستگاههای دولتی استان گلستان بود. در بخش کیفی برای گردآوری دادهها، از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای کیفی از روش گراندد تئوری و در بخش کمی از آمار توصیفی، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری استفاده گردید. یافتههای بخش کیفی در قالب 8 مفهوم: رویکرد راهبردی به اصلاح اخلاق کار(مقوله راهبردی)، مدیریت ارزشهای سازمانی(مقوله مداخله گر)، مدیریت عملکرد تغییرمدار (مقوله زمینهای)، رهبری تحولگرا (مقوله علی)، کارکنان حامی تغییر(مقوله زمینهای)، مدیریت دانش و اطلاعات تغییر (مقوله راهبردی)، سازماندهی متناسب با تغییر (مقوله راهبردی) و مقوله هشتم به عنوان پیامدها مقولهبندی و در قالب مدل پارادایمی تحقیق تدوین گردید. نتایج مدل ضریب تاثیر عاملهای تغییر بر پیامدها حاکی از آن بود که رهبری تحولگرا (729/0)، رویکردهای راهبردی (600/0)، کارکنان حامی تغییر (618/0)، مدیریت دانش و اطلاعات تغییر (730/0) بالاترین تاثیر را دارند. در نهایت از نتایج شاخص نیکویی برازش، امتیاز شاخص GOF مدل تحقیق، تقریبا 549/0 به دست آمد که بیانگر مطلوبیت قوی مدل است. بر اساس نتایج رتبهبندی و نمودار دوبعدی اهمیت مقولهها، امکان شناسایی نقطه یا نقاط اهرمی میسر نگردید.
Purpose of study was designing a model of organizational culture development with a work-ethic correction approach and identifying its leverage points in governmental organizations. Research method was mixed (qualitative and quantitative). Populations were experts and 290 managers of governmental organizations of Golestan province. For collecting data, was used of a deep and semi-structured interview and a researcher-made questionnaire. To analyze the data, Grand Theory descriptive statistics, confirmatory factor analysis and structural equations methods was used. Findings of qualitative section were eight concepts: a strategic approach to reforming the work ethic (strategic category), managing organizational values (intervener category), managing switching performance (field context ), Transformational leadership (causal category), shift support staff (underlying category), knowledge management and change information (strategic category), organizing according to change (strategic category) and eighth category as outcomes and categorized as paradigmatic model. According to the results of the model, the coefficient of the effect of change factors on the outcomes indicated transformational leadership (0.729), strategic approaches (0.600), support staff of change (0.618), knowledge management and change information (730 / 0) have the highest impact. Finally, the results of the index of goodness of fit, the index of GOF index of the research model, was approximately 0.549, indicating the strong utility of the model. Based on the results of the ranking and two-dimensional charts of the importance of the categories, it was not possible to identify the leverage point or points.
_||_