بررسی رابطه بین کارکردهای تشکل های مردم نهاد و مولفه های نوین توسعه پایدار (مورد مطالعه: تشکل-های مردم-نهاد استان کرمانشاه)
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایراننادر نادری 1 , معین سلیمانی 2 , بهاره بهرامی نیا 3
1 - گروه مدیریت و کارآفرینی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
2 - گروه مدیریت و کارآفرینی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
3 - مدیریت کارآفرینی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
کلید واژه: تشکل های مردمنهاد, توسعه پایدار, سرمایه اجتماعی, توانمندسازی, دموکراسی مشارکتی,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد و مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی و دموکراسی مشارکتی) در استان کرمانشاه میباشد که از نظر اجرا و شیوه گردآوری دادهها جزء پژوهش-های توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش تشکلهای مردمنهاد فعال موجود در استان کرمانشاه است که 182 پرسشنامه به عنوان نمونه (با استفاده از جدول مورگان) توسط آنان تکمیل گردید. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که "ارزیابی فعالیتها" و "جذب سرمایهها و منابع کوچک مردمی (بسیج منابع)" بر مولفه توانمندسازی تأثیر دارد. "جلب مشارکت مردمی (بسیج عمومی)" و "افزایش بهرهوری در استفاده از منابع" بر مولفه سرمایه اجتماعی تأثیر دارد. "افزایش بهرهوری در استفاده از منابع" و "ایجاد، گسترش و تقویت هماهنگی بین دولت و مردم" بر مولفه دموکراسی مشارکتی تأثیر دارد. در نهایت "افزایش بهرهوری استفاده از منابع"، "جذب سرمایهها و منابع کوچک مردمی (بسیج منابع)" و "ایجاد، گسترش و تقویت هماهنگی بین دولت و مردم" بر مولفه مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی) تأثیر دارد.
The present study seeks to investigate the relationship between the functions of NGOs and the new components of sustainable development (empowerment, social capital and participatory democracy) in Kermanshah province. In terms of implementation and data collection method, this is a descriptive- Scrolling. The statistical population of this study is active NGOs located in Kermanshah province. 182 questionnaires were completed as a sample (using Morgan table). The results of step-by-step regression showed that "evaluation of activities" and "attraction of small capital resources and resources" (resource mobilization) affect the empowerment component. "Attracting popular participation (public mobilization)" and "increasing productivity in resource use" have an impact on the component of social capital. "Increasing productivity in resource use" and "Creating, expanding and strengthening coordination between government and people" have an impact on the component of participatory democracy. Finally, "increasing resource efficiency," "attracting small funds and resources (resource mobilization)," and "creating, expanding and strengthening coordination between government and people" on the components of the new components of sustainable development (empowerment, Social capital, participatory democracy).
_||_
بررسی رابطه بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد و مولفههای نوین توسعه پایدار
(مورد مطالعه: تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه)
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد و مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی و دموکراسی مشارکتی) در استان کرمانشاه میباشد که از نظر اجرا و شیوه گردآوری دادهها جزء پژوهشهای توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش تشکلهای مردمنهاد فعال موجود در استان کرمانشاه است که 182 پرسشنامه به عنوان نمونه (با استفاده از جدول مورگان) توسط آنان تکمیل گردید. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که "ارزیابی فعالیتها" و "جذب سرمایهها و منابع کوچک مردمی (بسیج منابع)" بر مولفه توانمندسازی تأثیر دارد. "جلب مشارکت مردمی (بسیج عمومی)" و "افزایش بهرهوری در استفاده از منابع" بر مولفه سرمایه اجتماعی تأثیر دارد. "افزایش بهرهوری در استفاده از منابع" و "ایجاد، گسترش و تقویت هماهنگی بین دولت و مردم" بر مولفه دموکراسی مشارکتی تأثیر دارد. در نهایت "افزایش بهرهوری استفاده از منابع"، "جذب سرمایهها و منابع کوچک مردمی (بسیج منابع)" و "ایجاد، گسترش و تقویت هماهنگی بین دولت و مردم" بر مولفه مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی) تأثیر دارد.
کلمات کلیدی: تشکلهای مردمنهاد، سرمایه اجتماعی، توانمندسازی، دموکراسی مشارکتی، توسعه پایدار
مقدمه:
توسعه در دنیای امروز جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است. هر ملتی روی آن تمرکز میکند و کشورهای در حال توسعه نیاز به استفاده از استراتژیهای مختلفی برای رسیدن به مرحله توسعه دارند (آریادی و همکاران1، 2018). در 30 سال گذشته پیشرفتهای بزرگی در کشورهای صنعتی و در حال توسعه دیده شده است، اما بسیاری از این کشورها، نیاز به دستیابی به پایدار بودن توسعه را درک کردهاند (سالویا و همکاران2، 2019). برخی معتقدند «توسعه پایدار» توسعهای است که نیازهای زمان حال را بدون اینکه توانایی نسلهای آینده را در تأمین نیازهایشان به مخاطره اندازد، فراهم کند (حسن و فرهاد3، 2013؛ مرصوصی و بهرامی، 1396: 17). توسعه پایدار روندی است که بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فنآوری به سوی عدالت اجتماعی باشد و در جهت آلودگی اکوسیستم و تخریب منابع طبیعی نباشد (عزیزی،1380، 22). توسعه پایدار، با یکپارچهسازی پیشرفتهای اجتماعی، زندگی بهتری را برای مردم فراهم میکند (آریادی و همکاران، 2018).
در زمینه توسعه پایدار، سازمان ملل متحد4 نقش کلیدی ایفا میکند، زیرا به طور مداوم برای کمک به کشورها برای غلبه بر چالشهای پایداری حال حاضر و آینده، تلاش میکند (سالویا و همکاران، 2019). در سال 2001، با برگزاری نشست هزاره در این سازمان، اهداف توسعه هزاره5 مورد تایید قرار گرفت. این اهداف، هشت طرح را برای ایجاد جهان بهتر برای زندگی تا سال 2015 با تمرکز بر گرسنگی، فقر، آموزش و پرورش، برابری جنسیتی، سلامت و محیط زیست، اهداف اجتماعی با نتایج مثبت بیشتری تعیین کردهاند (مکآرتور و راسموسن6، 2018). با این حال، از سال 2000، تمرکز مشکلات قدیمی در سراسر جهان، به علاوه ظهور چالشهای جدید و پیچیده در رابطه با طیف وسیعی از مسائل باقی مانده است (اورزس و همکاران7، 2018). بنابراین، در سال 2015، این سازمان اهداف توسعه پایدار8 را ایجاد کرد، که به دنبال تداوم اهداف توسعه هزاره بود، اما این بار با مجموعهای از اهداف که تا سال 2030 به دست آید (سالویا و همکاران، 2019).
با درک اینکه دولت و نهادهای زیرمجموعه آن نمیتوانند به اهداف 2030 دست یابند، تشکلهای مردمنهاد به عنوان ستونی برای اجرای اهداف توسعه پایدار شناخته شدهاند (کابالرو و اوجو9، 2019). تشکل مردمنهاد سازمانی است که نه بخشی از یک دولت است و نه کسب و کار متعارف سودآور، که در سطح محلی، ملی یا بینالمللی سازماندهی شده است (اسلام10، 2015). تشکلهای مردمنهاد نقش مهمی در تغییر و تحول جامعه ایفا کردهاند. بر اساس یک رویکرد حقوق بشر، تشکلهای مردمنهاد یک پل ضروری بین شهروندان و مقامات دولتی برای تعادل بین خواستههای اجتماعی و ظرفیت پاسخ مقامات دولتی هستند (کابالرو و اوجو، 2019). با این حال، از ویژگیهای اساسی یک تشکل مردمنهاد این است که نباید فقط برای سودآوری باشد و مستقیما توسط دولت اداره شود (گرین و ماتیاس11، 1995). یک تشکل مردمنهاد اغلب خودمختار و خصوصی است (کارکی و کامفورت12، 2016).
در هر کشوری، تشکلهای مردمنهاد نقشی متنوع، با طیف وسیعی از روابط اغلب پیچیده با دولت بازی میکنند (مککاب و دنگ13، 2018). برای مثال، در ویتنام، "افزایش شیوع ایدز" منجر به تشکلهای جدید مردمنهاد برای رسیدگی به نیازهای گروههای آسیبپذیر مربوطه و تکمیل خدمات ارائه شده توسط دولت شد (هوانگ14، 2013). کوک15 (2015) بیان میکند که در اروپای شرقی و مرکزی و اتحاد جماهیر شوروی سابق تشکلهای مردمنهاد برای پاسخ دادن به نیازهای اجتماعی جدید مانند بیخانمانی و فقر ایجاد شدند. تشکلهای مردمنهاد به فقرا نزدیکترند و میتوانند کمکهای هدفمند ارائه دهند (دیویس16، 2019). مطالعه تشکلهای مردمنهاد در کنیا، برزیل، بنگلادش و بولیوی نیز نشان میدهد که تشکلهای مردمنهاد فقیرترین افراد و مناطق را هدف قرار دادهاند (فروچرو و گاری17، 2005؛ کوست18، 2016). تشکلهای مردمنهاد در کرواسی، به دنبال افزایش نیاز به خدمات بهداشتی، مسائلی را مورد توجه قرار دادند که توسط دولت نادیده گرفته شده بودند (دیل19، 2014). به هرحال اغلب تشکلهای مردمنهاد برای پاسخگویی به نیازهای حل نشده توسط دولت و همچنین نیازهای جدید ایجاد شدهاند (مککاب و دنگ ، 2018). ولی در مجموع، تشکلهای مردمنهاد با فعالیتهای متنوع خود، نقش مهمی در ترویج و تسهیل فعالیتهای توسعه ایفا میکنند (آریادی و همکاران، 2018).
به طور کلی، کارکردهای انجام شده توسط تشکلهای مردمنهاد، در مقایسه با دولتها و سایر سازمانها، کمهزینهتر، اما موثرتر است (سنگ و همکاران20، 2018). تشکلهای مردمنهاد با بهرهگیری از منابع انسانی به عنوان سرمایههای اجتماعی داوطلب و جذب منابع مالی، با هزینه بسیار پایین قادر به تحقق اهدافی میباشند که سایر سازمانها از انجام دادن آنها با آن حد هزینه قاصرند؛ این سازمانها با استقرار در محلهها و مناطق، موجب توسعه و رشد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مردمان محلی میگردند. افراد منطقه با عضویت و مشارکت عمومی در فعالیتهای اینگونه سازمانها از شیوهها و روشهای جدید مشارکت اجتماعی آگاه میشوند و در واقع نوعی تمرین مشارکت را انجام میدهند که آنان را به صورت اعضای فعال سیاسی جامعه خود در میآورند. شهروندان از این طریق در مقابل جامعه مسؤولیتپذیر میشوند و خود را در سرنوشت محله، منطقه، کشور و دنیای خود مؤثر مییابند؛ تشکلهای مردمنهاد با فعالیتهای آموزشی، ترویجی و ارشادی خود، موجبات توانمندسازی جامعۀ پیرامون خود را فراهم میسازند؛ این سازمانها با طرح مسایل تازه و مشخص ساختن نیازهای محله، در ذهن افراد سؤالات جدیدی را مطرح میسازند که موجب بروز خلاقیت و نوآوری در آنان میگردد؛ در نتیجه، این میتواند به ابداع شیوههای جدید برخورد با مسایل و خلق فناوریهای نوین منجر گردد (الوانی، 1387).
در گذشته توسعه پایدار را بیشتر به توسعه زیستمحیطی نسبت میدادند، ولی امروزه مفهوم توسعه پایدار تقریباً یک معنای ضمنی و صرفاً زیستمحیطی سازمان یافته نیست (مرصوصی و بهرامی، 1396). اکثر پژوهشهای انجام شده نیز بر تاثیر کارکردها و فعالیتهای تشکلهای مردمنهاد بر مفاهیم اقتصادی، اجتماعی و محیطزیست توسعه پایدار تمرکز کردهاند و بر مولفههای نوین آن (زاهدی، 1388) یعنی توانمندسازی، سرمایه اجتماعی و دموکراسی مشارکتی توجه کمتری شده است. به نظر میرسد که انجمنها و تشکلهای مردمنهاد با توجه به آشنایی به فرهنگ بومی مناطق مختلف و اعتماد مردمی میتوانند نقش اساسی در توانمندسازی افراد، جذب سرمایههای اجتماعی و ایجاد دموکراسی مشارکتی داشته باشند و اهرمی ارزشمند در راستای دستیابی به توسعه پایدار باشد. پژوهش حاضر به دنبال رفع این خلا پژوهشی است. دستیابی به توسعه پایدار نیاز اساسی هر جامعهای است. از آنجا که تشکلهای مردمنهاد، یک سازمان غیرانتفاعی و داوطلبانه است و بر رشد و توسعه افراد جامعه نقش دارند، ارزیابی کارکردهای تشکلهای مردمنهاد و تعیین رابطه کارکردهای آنها با توسعه پایدار، همچنین تلاش و برنامهریزی برای ارتقاء فعالیت آنها میتواند در جهت رسیدن به این اهداف موثر باشد. به این ترتیب، هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد و مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی و دموکراسی مشارکتی) در استان کرمانشاه میباشد و نتایج این پژوهش میتواند در اختیار سیاستگذاران و تشکلهای مردمنهاد به منظور تقویت عوامل توسعه پایدار قرار گیرد.
مبانی نظری و پیشینۀ موضوع
تشکلهای مردمنهاد در سراسر دنیا از جایگاه مهمی برخوردار هستند و نقش برجستهای در حل مسائل جامعه به عهده دارند (موسویشندی،1387: 8). اصطلاح «تشکل مردمنهاد» برابر با «سازمان غیردولتی» و «سازمان مردمنهاد» است. همچنان که از عنوان این عبارت مشخص است، این اصطلاح در مورد مؤسسههایی به کار میرود که مستقیماً از بودجه دولتی استفاده نمیکنند و اعضای آنها در مقابل فعالیتی که انجام میدهند، مسئولیت واگذار شده دولتی ندارند. گاهی این اصطلاح هم مفهوم «سازمان مردمی21» بهکار برده میشود (اعرابی، 1378: 62). تشکل مردمنهاد به عنوان سازمانهای انسان دوستانه و اخلاق محور باید بتوانند قدرت را با کسب شناخت و حساسیت نسبت به آن مهار کنند (موسویشندی، 1387: 8). این سازمانها در ارائه خدمات اجتماعی که دولت/دولت محلی انجام نمیدهد، مشارکت دارند (هندرسون، 2002؛ زبوخیا و رومانلی22، 2018). سازمان ملل متحد23 نیز تشکل مردمنهاد را به هر گروه سازمانی غیرانتفاعی داوطلبانه از شهروندان جهانی اطلاق میکند که در سطح محلی، ملی یا بین المللی تشکیل شده باشند. آنها نظرات یا ارزیابیهای کارشناسی خود را ارائه میدهند و به مثابه مکانیسم هشداردهنده عمل میکنند و در اجرای توافقنامههای بینالمللی همکاری و نظارت دارند.
بدیهی است هر مؤسسه یا بنیاد غیردولتی با توجه به نیاز مخاطبین خود و اهداف ترسیمی، موضوع فعالیت مشخصی را پی میگیرد؛ موضوعات کلی مانند دین، آموزش، بهداشت، محیط زیست، اشتغال، فرهنگ، هنر، جوانان، کودکان، زنان، سالمندان و یا موضوعات تخصصی و علمی. با بررسی مجموع اسناد رسمی و قوانین و مقررات موجود میتوان مهمترین کارکردهای رسمی و اقدامات تکلیفی و مورد انتظار از تشکلهای مردمنهاد را چنین برشمرد (آجرلو و منصوریان، 1394):
- اطلاع رسانی و آگاهسازی عمومی (ارتباطات)
- جلب مشارکت مردمی (بسیج عمومی)
- جذب سرمایهها و منابع کوچک مردمی (بسیج منابع)
- ایجاد، گسترش و تقویت هماهنگی بین دولت و مردم
- گسترش نظارت عمومی
- ارزیابی فعالیتها
- افزایش بهرهوری در استفاده از منابع
عدم موفقیت الگوهای توسعه برای پیشرفت واقعی کشورهای در حال توسعه موجب شده است که الگوها به طور جدی زیر سؤال برده شده و مورد نقادی قرار گیرند. علت این نقادیها مخالفت با فرایند توسعه و پیشرفت نبوده و اساساً به دنبال علل و عوامل عدم موفقیت الگوهای توسعه نظر داشتند. همچنین به دنبال راهکارهایی برای افزایش کارایی و بهرهوری بودند. نتیجه این نقادیها تقسیم الگوهای توسعه به دو پارادایم «قدیم» و «جدید» بود. خصوصیات مشترک الگوهایی که در پارادایم قدیم جای میگرفتند شامل برخورد مکانیکی و ابزاری با مردم به عنوان مهمترین موضوع توسعه بود. این نوع برخورد مانع جذب مردم به فرایند توسعه میشود و در نتیجه در به ثمر رسیدن اهداف و برنامهها جلوگیری میکند (زاهدی، 1388: 44).
در فرایند جدید توسعه، سه بعد مهم پایداری مورد توجه قرار گرفته است:
1- سرمایه اجتماعی24
2- دموکراسی مشارکتی25
3- توانمندسازی26
سرمایه اجتماعی، به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی پارادایم جدید توسعه مورد توجه قرار گرفت. سرمایههای اجتماعی را میتوان منابعی تعریف کرد که میراث روابط اجتماعیاند و کنشهای جمعی را تسهیل میکنند. این منابع که از طریق اجتماعیشدن مناسب حاصل میشود در برگیرنده اعتماد، هنجارها و شبکههایی از پیوندهای اجتماعی است که موجب گردهمآمدن افراد به صورتی منسجم و با ثبات در داخل گروه به منظور تأمین اهداف مشترک میگردد (زاهدی، 1388: 45).
دموکراسی مشارکتی، از دید هابرمارس، دموکراسی را باید شیوه خاصی دانست که شهروندان توسط آن تصمیمات جمعی و عقلانی اتخاذ میکنند (هابرماس27، 1984) هابرماس فضایی را که این نوع دموکراسی در آن پرورش مییابد «حوزه عمومی» میخواند. حوزه عمومی در اساس بین اقتصاد و دولت قرار گرفته است و بر طبق تعریف عرصه ای است که بر اساس برابری در دسترس همه شهروندان است و بنابراین تحت سلطه یا کنترل کنشگران قدرتمند اقتصادی و یا مقامات دولتی قرار ندارد. حوزه عمومی نیازمند انجمنهای داوطلبانه و مستقل شهروندان و دستگاهی نهادینه است که اجازه انتشار بدون محدودیت اطلاعات و اندیشهها را بدهد (کیوسیتو28، 1378: 110-109). و نیز شرایط لازم برای تأمین مشارکت همه شهروندان را در تعیین سرنوشت جامعه فراهم سازد.
توانمندسازی نیز نظیر سرمایه اجتماعی و دموکراسی مشارکتی از مؤلفههای اصلی پارادایم جدید توسعه و از عناصر اصلی مفهومسازی مجدد آن برای پایدارسازی است. توانمندسازی به معنای ایجاد قدرت قانونی یا به سخن دیگر سرمایهگذاری به منظور تقویت قدرت قانونی، برای تواناسازی و تفویض اختیار به مردم است. دلالت مستقیم توانمندسازی مقابله با عوامل بیقدرتی است که منجر به ایجاد فقر میشوند که محصول اصلی و مستقیم بیقدرتی است و جلوههای اصلی آن از این قرارند:
- نداشتن قدرت اقتصادی که همان فقر مادی است.
- نداشتن قدرت تصمیمگیری که به معنای فقر سیاسی و معنوی است.
- نداشتن قدرت انتخاب که به معنی فقر فرهنگی یا ناآگاهی است.
توانمندسازی دقیقاً به معنای مقابله با وضعیت بی قدرتی مردم است. این فرایند در بعد اقتصادی، دلالت بر فقرزدایی دارد، از بعد سیاسی به دنبال رهاسازی مردم و خارج ساختن آنها از سلطه قدرتمندان و بالاخره از بعد فرهنگی، به دنبال دستیابی به سازوکارهای افزایش انتخابهای مردمی است (زاهدی، 1388: 46). اسلام (2015)، و اسلام و مورگان (2012) در تحقیقاتی نقش سازمانهای غیردولتی را به عنوان یکی از عوامل توانمندسازی جامعه در بنگلادش نشان دادهاند.
پژوهشی که به صورت مستقیم به تمام جنبههای مطالعه حاضر از نظر مساله مورد بررسی شباهت داشته باشد یافت نشد. اما به صورت غیرمستقیم میتوان پژوهشهایی را عنوان کرد از جمله: آستروالدر29 (2003)، در پژوهشی نشان داد بسیاری از سازمانهای غیردولتی مستقر در کشورهای توسعه یافته و سازمانهای غیردولتی بینالمللی به این نتیجه رسیدهاند که کار مستقیم با سازمانهای محلی و غیردولتی در مناطق عملیاتی ثمربخشتر از درگیری مستقیم اجرائی است، زیرا به جای آن که چنین سازمانهایی از بیرون برای توسعه و عمران محلی تماس برقرار کنند، میتوانند از طریق سازمانهای محلی به نحو مطلوب مشارکت مردم محلی را در فعالیتهای مربوط به حل مسائل خویش جلب و نهادینه سازند. نیکخواه و رضوان30 (2010)، در پژوهشی با عنوان « نقش سازمانهای غیردولتی در تقویت توانمندی برای توسعه پایدار جامعه» با مطالعه سازمانهای غیردولتی در کشور مالزی نشان دادند که سازمانهای غیردولتی میتوانند با دعوت به مشارکت با برنامهریزی و ارزیابی، اعتماد به نفس، ابتکار عمل و ظرفیتسازی در بلندمدت به توانمندسازی اقتصادی کمک کنند و حاصل توانمندسازی توسعه پایدار خواهد بود. اسلام (2015) بیان کرد که مشارکت سازمانهای غیردولتی در توسعه سرمایه اجتماعی در برخی از حوزههای رفاه اجتماعی، مانند مشارکت در فعالیتهای توسعه، شبکههای اجتماعی، اقدام جمعی، رهبری و تولید درآمد، باور نکردنی بوده است. همچنین بیان کرد که ابتکارات سازمانهای غیردولتی باعث افزایش آگاهی عمومی، افزایش ظرفیتهای ارزیابی مشکلات، تشویق مشارکت، به اشتراکگذاری ارزشها و هنجارها، معرفی فنآوری های جدید، پاسخ به بحران مالی و بسیج منابع محلی، میشود. نیانگائو و همکاران31 (2016)، در پژوهشی با عنوان «نقش سازمانهای غیردولتی در توسعه اجتماعی در کشورهای در حال توسعه» نشان دادند که در چالشهای توسعه اجتماعی همه بازیگران دولت، دانشگاه، صنعت، بخش خصوصی، جامعه مدنی و جوامع بینالمللی باید به عنوان تیم عمل کنند و سازمانهای غیردولتی باعث ایجاد آگاهی در همه ذینفعان خواهند بود و این سازمانها در آموزش و پرورش تمامی بازیگران نقشی مهم ایفا میکنند. هارتمن و همکاران32 (2019)، تأثیر فعالیت های سازمانهای غیردولتی بر سرمایه اجتماعی و نوآوری سه جامع کشاورزی در کشور پرو در بین سالهای 2003 تا 2018 بررسی کردند و در نهایت بیان کردند که سازمانهای غیردولتی در توسعه مناطق روستایی در مراحل مختلف توسعه این مناطق کمک میکنند. الوانی (1387)، در پژوهش خود با عنوان «بررسی نقش سازمانهای غیردولتی بر توسعه» ضمن بیان مفهوم و ماهیت انواع سازمانهای غیردولتی، نقش آنها را در توسعه تشریح و مدیریت اثربخش این سازمانها توصیف نموده است. در این پژوهش نشان داده شد همکاری مردم با هم و با دولت و بخش خصوصی میتواند بسترساز توسعه و رشد جامعه باشد. صبحیمقدم (1393)، در تحقیقی با عنوان «سازمانهای مردم نهاد محلی: شرایط، تعاملات و پیامدها» در روستای کیخای شهرستان زابل به این نتیجه رسیده است که تشکیل این سازمانها در روستای کیخا تحت تأثیر شرایط زمینهای (بومشناختی، اعتقادات مذهبی و عوامل فرهنگی)، شرایط علی (ارتباط و انسجام درونی و عوامل اقتصادی) و شرایط مداخلهگر (نفوذ فناوری و نفوذ بیرونی) به وجود آمده است. تشکیل این سازمان زمینه ایجاد تعاملاتی بین مردم و مسئولان را فراهم آورده است (نظارت و ارزیابی مردم و تضادهای داخلی) و پیامدهایی را برای مردم به همراه داشته است (آموزشی و یادگیری، توانمندسازی زنان، بهداشتی و زیستمحیطی، اجتماعی و جهان شهری، اقتصادی و عمران روستایی و روانشناسی). جوانی و همکاران (1395)، در پژوهشی با عنوان «وضعیت سازمانهای مردم نهاد در روستاها» به شرایط و پیامدهای تشکیل سازمانهای مردم نهاد محلی در روستاها دریافتند که با توجه به الگوی طراحی شده، سازمانهای مردم نهاد در مناطق روستایی با اهداف و شرایط علّی همچون (عوامل اقتصادی، اجتماعی و نفوذ عوامل داخلی و خارجی) و شرایط زمینهای مشخص (شرایط بومشناختی، فرهنگی، مذهبی و اعتقادی) به وجود میآیند و توسعه این سازمانها در مناطق مستعد روستایی به آثار اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی مختلفی منجر شده است. همچنین دریافتند از مهمترین مشکلات پیش روی این سازمانها در مناطق روستایی، عدم درک کامل مردم از کارکرد سمن در روستا، کمبود بودجه، وجود فقر فرهنگی، تجربه ناموفق سمنهای قبلی و وجود دیدگاه منفی به سمنها در مناطق روستایی عنوان گردید.
فرضیههای پژوهش
با توجه به ادبیات و پیشینه موضوع، شکل ۱ به عنوان مدل مفهومی پژوهش حاضر در نظر گرفته شد و فرضیههای زیر مورد بررسی قرار گرفت.
فرضیه 1: بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه و مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیه 2: کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه بر مولفه توانمندسازی تأثیر دارد.
فرضیه 3: کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه بر مولفه سرمایه اجتماعی تأثیر دارد.
فرضیه 4: کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه بر مولفه دموکراسی مشارکتی تأثیر دارد.
فرضیه 5: کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه بر مولفه مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی) تأثیر دارد.
شکل 1: مدل مفهومی پژوهش |
روششناسی
مسأله اصلی این پژوهش بررسی تاثیر کارکردهای تشکلهای مردمنهاد بر مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی و دموکراسی مشارکتی) است. این پژوهش بر حسب هدف کاربردی و بر حسب روش گردآوری اطلاعات توصیفی- همبستگی میباشد. ابزار گردآوری داده پرسشنامه با مقیاس 5 گزینهای لیکرت (کم، نسبتا کم، متوسط، نسبتا زیاد و زیاد) میباشد. جامعۀ آماري پژوهش کارشناسان و یا مدیران 325 تشکلهای مردمنهاد فعال مستقر در استان کرمانشاه میباشد که از استانداری و فرمانداری استان مجوز دریافت نمودهاند. به دلیل عدم دسترسی به پرسشنامه استاندارد، بر اساس مطالعه مبانی نظری، جهت سنجش کارکردهای تشکلهای مردمنهاد از پرسشنامه محققساخته و جهت سنجش مولفههای نوین توسعه پایدار، پرسشنامهای به صورت محققساخته با اقتباس از پرسشنامههای توانمندسازی اسپریتزر (1995) و شورت و راینهارت (۱۹۹۵)، سرمایه اجتماعی گروه کندی و نهاپیت و گوشال (1988) و دموکراسی مشارکتی مدل سیاسی اینگلهارت و ولزل (2005) تدوین شد. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از دیدگاه خبرگان دانشگاهی استفاده شد. بعد از جمعآوری پرسشنامه تحلیلها نشان داد روایی تحلیل عاملی تاییدی و آلفای کرونباخ قابل قبول است (جدول 1). جامعه آماری این تحقیق کارشناسان و مدیران تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه می باشد. از این رو تعداد 250 پرسشنامه با روش تصادفی ساده و به صورت دستی و الکترونیکی به منظور گردآوري دادهها بین مدیران تشکلهای مردمنهاد توزیع و 182 پرسشنامه تکمیل شد که ضریب آلفای کرونباخ تمامی سؤالات عدد 8/0 است که نشانه داشتن پایایی لازم است، محاسبه شد. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش با نرمافزارSPSS24 انجام شد و از روشهای آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل مسیر استفاده شد که نتایج آنها در ادامه بررسی شده است.
یافتههای پژوهش
آمار توصيفي پژوهش در جدول شماره 1 و پایایی متغیرهای پرسشنامه در جدول شماره 2 آمده است.
جدول 1: اطلاعات توصیفی
ویژگی | مشخصه | تعداد | درصد |
جنسیت | زن | 69 | 91/37 |
مرد | 113 | 09/62 | |
سن | 20 تا 29 سال | 61 | 52/33 |
30 تا 39 سال | 57 | 76/30 | |
40 تا 49 سال | 40 | 98/21 | |
50 و بالاتر | 25 | 74/13 | |
مقطع تحصیلی | دیپلم | 22 | 08/12 |
کاردانی | 29 | 94/15 | |
کارشناسی | 82 | 06/45 | |
کارشناسی ارشد | 42 | 08/23 | |
دکتری | 7 | 84/3 | |
سابقه فعالیت | کمتر از 5 سال | 33 | 13/18 |
5 تا 10 سال | 74 | 65/40 | |
11 تا 15 سال | 47 | 82/25 | |
16 تا 20 سال | 16 | 80/8 | |
20 سال به بالا | 12 | 60/6 |
جدول 2: پایایی متغیرهای پرسشنامه
متغیر | آلفای کرونباخ | ابعاد | تعداد سوالات | آلفای کرونباخ |
مولفههای توسعه پایدار (11 سوال) | 823/0 | توانمندسازی | 4 | 708/0 |
سرمایه اجتماعی | 4 | 702/0 | ||
دموکراسی مشارکتی | 3 | 798/0 | ||
کارکردهای تشکلهای مردمنهاد (16 سوال) | 920/0
| ایجاد، گسترش و تقویت هماهنگی بین مردم و دولت | 2 | 756/0 |
جذب مشارکت مردمی (بسیج عمومی) | 2 | 678/0 | ||
جذب سرمایه و منابع کوچک مردمی (بسیج منابع) | 2 | 723/0 | ||
اطلاع رسانی و آگاهسازی عمومی (ارتباطات) | 2 | 642/0 | ||
گسترش نظارت عمومی | 2 | 760/0 | ||
ارزیابی فعالیت ها | 2 | 635/0 | ||
افزایش بهرهوری و استفاده از منابع موجود | 4 | 651/0 |
با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف نرمال بودن توزیع دادهها نیز بررسی گردید (جدول 3).
جدول 3: بررسی نرمال بودن متغیرها
متغیر | ابعاد | K-S | Sig |
مولفههای توسعه پایدار (11 سوال) | سرمایه اجتماعی | 117/۰ | ۰/۰ |
توانمندسازی | ۱30/۰ | ۰/۰ | |
دموکراسی مشارکتی | 193/۰ | ۰/۰ | |
کارکردهای تشکلهای مردمنهاد (16 سوال) | ایجاد گسترش، تقویت هماهنگی بین مردم و دولت | 224/۰ | ۰/۰ |
جذب مشارکت مردمی (بسیج عمومی) | 192/۰ | ۰/۰ | |
جذب سرمایه و منابع کوچک مردمی (بسیج منابع) | 186/۰ | ۰/۰ | |
اطلاع رسانی و آگاهسازی عمومی (ارتباطات) | 149/۰ | ۰/۰ | |
گسترش نظارت عمومی | 197/۰ | ۰/۰ | |
ارزیابی فعالیت ها | 185/۰ | ۰/۰ | |
افزایش بهرهوری در استفاده از منابع | 211/۰ | ۰/۰ |
به منظور بررسی رابطه بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد و مولفههای نوین توسعه پایدار به بررسی همبستگی آنها پرداخته شد و قبل از آن با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف نرمال بودن توزیع دادهها نیز بررسی گردید (جدول 3). اگر آزمون معنیدار بود یعنی sig بزرگتر از 0۵/۰ بود، به معنی نرمال بودن توزیع دادهها است و باید از آزمون پارامتریک استفاده کنیم (آزمون پیرسون) و در غیر این صورت باید از آزمونهای ناپارامتریک استفاده کنیم (آزمون اسپیرمن). همانطور که در جدول 3 مشاهده میشود، تمام ابعاد مربوط به رابطه کارکردهای تشکلهای مردمنهاد و مولفههای نوین توسعه پایدار دارای sig کمتر از 0۵/۰، در نتیجه با توجه به نرمال نبودن نتایج آزمون، از ضریب همبستگی اسپیرمن برای سنجش همبستگی بین متغیرهای پژوهش استفاده شد.
فرضیه 1: بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه و مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
جدول ۴: ماتریس ضرایب همبستگی اسپیرمن
| توسعه پایدار | توانمتدسازی | سرمایه اجتماعی | دموکراسی مشارکتی | هماهنگی دولت و مردم | بسیج منابع | بسیج عمومی | ارتباطات | نظارت عمومی | ارزیابی فعالیتها | افزایش بهرهوری |
توسعه پایدار سطح معناداری | 1 | 734/0 000/0 | 785/0 000/0 | 720/0 000/0 | 338/0 000/0 | 463/0 000/0 | 437/0 000/0 | 419/0 000/0 | 364/0 000/0 | 300/0 000/0 | 430/0 000/0 |
توانمندسازی سطح معناداری |
| ۱
| 375/۰ 000/0 | 299/۰ 000/0 | 259/۰ 000/0 | 331/۰ 000/0 | 365/۰ 000/0 | 396/۰ 000/0 | 367/۰ 000/0 | 272/۰ 000/0 | 326/۰ 000/0 |
سرمایه اجتماعی سطح معناداری |
|
| ۱
| 422/۰ 000/0 | ۴۸۷/۰ 000/0 | ۴۶۷/۰ 000/0 | ۵۵۸/۰ 000/0 | 308/۰ 000/0 | 237/۰ 000/0 | 228/۰ 000/0 | 324/۰ 000/0 |
دموکراسی مشارکتی سطح معناداری |
|
|
| ۱
| 245/۰ 000/0 | 397/۰ 000/0 | 319/۰ 000/0 | 205/۰ 000/0 | 226/۰ 000/0 | 177/۰ 000/0 | 326/۰ 000/0 |
ایجاد گسترش، تقویت هماهنگی بین مردم و دولت سطح معناداری |
|
|
|
| ۱
| 623/۰ 000/0 | 499/۰ 000/0 | 482/۰ 000/0 | 505/۰ 000/0 | 475/۰ 000/0 | 390/۰ 000/0 |
جذب مشارکت مردمی(بسیج عمومی) سطح معناداری |
|
|
|
|
| ۱
| 615/۰ 000/0 | 582/۰ 000/0 | ۵72/۰ 000/0 | 537/۰ 000/0 | 494/۰ 000/0 |
جذب سرمایه و منابع کوچک مردمی(بسیج منابع) سطح معناداری |
|
|
|
|
|
| ۱
| 656/۰ 000/0 | 458/۰ 000/0 | 561/۰ 000/0 | 521/۰ 000/0 |
اطلاع رسانی و آگاه سازی عمومی(ارتباطات) سطح معناداری |
|
|
|
|
|
|
| ۱
| 627/۰ 000/0 | 501/۰ 000/0 | 694/۰ 000/0 |
گسترش نظارت عمومی سطح معناداری |
|
|
|
|
|
|
|
| ۱
| 368/۰ 000/0 | 642/۰ 000/0 |
ارزیابی فعالیت ها سطح معناداری |
|
|
|
|
|
|
|
|
| ۱
| 408/۰ 000/0 |
افزایش بهرهوری در استفاده از منابع |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ۱ |
** رابطه معنادار در سطح خطای ۱/۰ برای همه ضرایب
در ضریب همبستگی اگر مقدار این ضریب بین ۰ تا ۰٫۲۹ نشاندهنده همبستگی ضعیف، ضریب بین ۰٫۳۰ تا ۰٫۶۹ نشاندهنده همبستگی متوسط، ضریب بین ۰٫۷۰ تا ۱ نشاندهنده همبستگی قوی میباشد. با توجه به نتایج جدول ۴ ضرایب همبستگی اسپیرمن نشان میدهد که همبستگی بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه و مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی) مثبت میباشد. با توجه به نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن، میتوان گفت که متغیرهای پژوهش با سطح اطمینان ۹۹% دارای رابطه معنیدار هستند و تمامی رابطهها در سطح خطای ۱/۰ تأیید شدند.
از اهداف این پژوهش، پیشبینی تاثیر کارکردهای تشکلهای مردمنهاد بر اساس هر کدام از مولفههای نوین توسعه پایدار، توانمندسازی، سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی و در در نهایت متغیر توسعه پایدار بود. برای این کار از رگرسیون گام به گام استفاده شد که نتایج آن به صورت تفکیک شده برای هر فرضیه در زیر آورده شده است.
فرضیه 2: کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه بر مولفه توانمندسازی تأثیر دارد.
جدول5. رگرسیون گام به گام بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد و مولفه توانمندسازی
مدل | ضرایب استاندارد | ضرایب غیراستاندارد | t | سطح معناداری | میزان همبستگی | ضریب تعیین | ضریب تعیین تعدیل شده | |
B | خطای استاندارد | بتا | ||||||
عدد ثابت | 377/2 | 225/0 |
| 563/10 | 000/0 | 433/0 | 187/0 | 183/0 |
ارزیابی فعالیتها | 374/0 | 058/0 | 433/0 | 438/6 | 000/0 | |||
عدد ثابت | 012/2 | 257/0 |
| 834/7 | 000/0 | 470/0 | 221/0 | 212/0 |
ارزیابی فعالیتها | 298/0 | 063/0 | 345/0 | 709/4 | 000/0 | |||
جذب سرمایهها و منابع کوچک مردمی ( بسیج منابع) | 177/0 | 064/0 | 203/0 | 781/2 | 006/0 |
همانطور که در جدول 5 نمایان است، با استفاده از روش گام به گام، تحلیل رگرسیون تنها دو گام پیش رفته است و متغیرهای ارزیابی فعالیتها و جذب سرمایهها و منابع کوچک مردمی (بسیج منابع) که اثربخشی آنها بر متغیر توانمندسازی، با سطح اطمینان 95 درصد تأیید شده است، در تحلیل وارد شدهاند. اما چون تاثیر بقیه عوامل بر مولفه توانمندسازی از نظر آماری مورد تایید قرار نگرفتهاند، در تحلیل وارد نشدهاند.
در اولین گام، ابعاد کارکردهای تشکلهای مردمنهاد را در معادله وارد کردیم. به نوعی در صدد آن هستیم که میزان تغییرات در متغیر توانمندسازی را با استفاده از این متغیر و بدون در نظر گرفتن متغیرهای دیگر بسنجیم. به عبارتی میخواهیم بدانیم که چند درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تبیین و پیشبینی میشود. میزان همبستگی این متغیر 433/0 است و مقدار ضریب تعیین تعدیل شده برابر است با 187/0 میباشد و سطح معناداری کمتر از 05/0 (000/0) است. ضریب تعیین نشان میدهد که 7/18 درصد از تغییرات مولفه توانمندسازی در پژوهش توسط متغیر ارزیابی فعالیتها تببین میشود. به عبارتی میتوان گفت، با استفاده از عوامل کارکردهای تشکلهای مردمنهاد، مولفه توانمندسازی در توسعه پایدار را بدون در نظر گرفتن متغیرهای دیگر پیشبینی کرد.
در گام دوم، متغیر دیگری علاوه بر متغیر ارزیابی فعالیتها به معادله اضافه شد تا میزان تاثیر عوامل ارزیابی فعالیتها و جذب سرمایههای کوچک مردمی (بسیج منابع) را بر مولفه توانمندسازی بسنجیم. میزان همبستگی این متغیر 47/0 است که نشاندهنده متوسط بودن همبستگی متغیرها است. مقدار ضریب تعیین و ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 221/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 ( 006/0 ) است. ضریب تعیین نشان میدهد که 21 درصد از تغییرات توانمندسازی به ارزیابی فعالیتها و جذب سرمایهها و منابع کوچک مردمی (بسیج منابع) مردمی تبیین میشود.
با توجه به مقادیر جدول مذکور در رگرسیون چند متغیره و سطح معناداری، معادلهی خطی رگرسیون برای پیشبینی متغیرهای موجود در جدول 5 به صورت زیر میباشد.
(توانمندسازی) Y= 012/2+ (298/0 × ارزیابی فعالیتها )+(177/0 ×جذب سرمایه و منابع مردمی)
فرضیه 3: کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه بر مولفه سرمایه اجتماعی تأثیر دارد.
جدول6. رگرسیون گام به گام بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد و مولفه سرمایه اجتماعی
مدل | ضرایب استاندارد | ضرایب غیراستاندارد | t | سطح معناداری | میزان همبستگی | ضریب تعیین | ضریب تعیین تعدیل شده | |
B | خطای استاندارد | بتا | ||||||
عدد ثابت | 411/2 | 242/0 |
| 946/9 | 000/0 | 385/0 | 148/0 | 143/0 |
جذب مشارکت مردمی (بسیج مردمی) | 355/0 | 063/0 | 385/0 | 595/5 | 000/0 | |||
عدد ثابت | 158/2 | 262/0 |
| 233/8 | 000/0 | 417/0 | 174/0 | 165/0 |
جذب مشارکت مردمی (بسیج مردمی) | 256/0 | 075/0 | 277/0 | 398/3 | 001/0 | |||
افزایش بهرهوری و استفاده از منایع موجود (بهرهوری) | 166/0 | 070/0 | 194/0 | 376/2 | 019/0 |
همانطور که از جدول 6 بر میآید، به دلیل استفاده از روش گام به گام، تحلیل رگرسیون تنها دو گام پیش رفته است و متغیرهای جذب مشارکت مردمی (بسیج مردمی) و افزایش بهرهوری در استفاده از منابع که اثربخشی آنها بر متغیر سرمایه اجتماعی،حداقل با 05/0 خطا(یا در سطح 95 درصد اطمینان) تأیید شده است در تحلیل وارد شده اند. اما چون تاثیر مابقی عوامل بر مولفه سرمایه اجتماعی از نظر آماری مورد تایید قرار نگرفته اند، بنابراین در تحلیل وارد نشده اند.
در اولین گام، ابعاد کارکردهای تشکلهای مردمنهاد را وارد معادله کردیم. به نوعی در صدد آن هستیم که میزان تغییرات در متغیر سرمایه اجتماعی را با استفاده از این متغیر و بدون در نظر گرفتن متغیرهای دیگر بسنجیم. به عبارتی میخواهیم بدانیم که چند درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تبیین و پیشبینی میشود. میزان همبستگی این متغیر 385/0 است و مقدار ضریب تعیین تعدیل شده برابر است با 148/0 میباشد و سطح معناداری کمتر از 05/0 (000/0) است. ضریب تعیین نشان می دهد که 14 درصد از تغییرات مولفه سرمایه اجتماعی در پژوهش توسط متغیر جذب مشارکت مردمی تببین میشود. به عبارتی میتوان گفت، با استفاده از عوامل کارکردهای تشکلهای مردمنهاد، مولفه سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار را بدون در نظر گرفتن متغیرهای دیگر پیشبینی کرد.
در گام دوم، متغیر دیگری علاوه بر متغیر ارزیابی فعالیتها به معادله اضافه میشود تا میزان تاثیر عوامل ارزیابی فعالیتها و جذب سرمایههای کوچک مردمی (بسیج منابع) را بر مولفه توانمندسازی بسنجیم. میزان همبستگی این متغیر 417/0 است. این نشان میدهد که متغیرها همبستگی متوسطی دارند. مقدار ضریب تعیین و ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 174/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 (019/0) است. ضریب تعیین نشان میدهد که 16 درصد از تغییرات سرمایه اجتماعی با جذب مشارکت مردمی و افزایش بهرهوری در استفاده از منابع تبیین میشود.
با توجه به مقادیر جدول مذکور در رگرسیون چندمتغیره و سطح معناداری، معادله خطی رگرسیون برای پیشبینی متغیرهای موجود در جدول 6 به صورت زیر میباشد.
(سرمایه اجتماعی) Y= 158/2+ (256/0 ×جذب مشارکت مردمی )+(166/0 ×افزایش بهرهوری در استفاده از منابع )
فرضیه 4: کارکردهای سازمانهای غیردولتی استان کرمانشاه بر مولفه دموکراسی مشارکتی تأثیر دارد.
جدول7. رگرسیون گام به گام بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد و مولفه دموکراسی مشارکتی
مدل | ضرایب استاندارد | ضرایب غیراستاندارد | t | سطح معناداری | میزان همبستگی | ضریب تعیین | ضریب تعیین تعدیل شده | |
B | خطای استاندارد | بتا | ||||||
عدد ثابت | 734/2 | 234/0 |
| 689/11 | 000/0 | 363/0 | 132/0 | 127/0 |
افزایش بهرهوری در استفاده از منابع | 318/0 | 061/0 | 363/0 | 235/5 | 000/0 | |||
عدد ثابت | 298/2 | 303/0 |
| 588/7 | 000/0 | 395/0 | 156/0 | 146/0 |
افزایش بهرهوری در استفاده از منابع | 257/0 | 066/0 | 294/0 | 891/3 | 000/0 | |||
ایجاد، گسترش و تقویت هماهنگی بین دولت و مردم | 171/0 | 077/0 | 169/0 | 234/2 | 027/0 |
همانطور که از جدول 7 بر میآید، به دلیل استفاده از روش گام به گام، تحلیل رگرسیون تنها دو گام پیش رفته است و افزایش بهرهوری در استفاده از منابع موجود و تقویت ارتباط بین دولت و مردم که اثربخشی آنها بر متغیر دموکراسی مشارکتی، حداقل با 05/0 خطا (یا در سطح 95 درصد اطمینان) تأیید شده است در تحلیل وارد شدهاند. اما چون تاثیر مابقی عوامل بر مولفه دموکراسی مشارکتی از نظر آماری مورد تایید قرار نگرفتهاند، بنابراین در تحلیل وارد نشدهاند.
در اولین گام، ابعاد کارکردهای تشکلهای مردمنهاد را وارد معادله کردیم. به نوعی در صدد آن هستیم که میزان تغییرات در متغیر دموکراسی مشارکتی را با استفاده از این متغیر و بدون در نظر گرفتن متغیرهای دیگر بسنجیم. به عبارتی میخواهیم بدانیم که چند درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تبیین و پیش بینی میشود. میزان همبستگی این متغیر 363/0 است و مقدار ضریب تعیین تعدیل شده برابر است با 132/0 میباشد و سطح معناداری کمتر از 05/0 (000/0) است. ضریب تعیین نشان میدهد که 7/12 درصد از تغییرات مولفه دموکراسی مشارکتی در پژوهش توسط متغیر افزایش بهرهوری در استفاده از منابع تببین میشود. به عبارتی میتوان گفت، با استفاده از کارکردهای تشکلهای مردمنهاد، مولفه دموکراسی مشارکتی در توسعه پایدار را بدون در نظر گرفتن متغیرهای دیگر پیشبینی کرد.
در گام دوم، متغیر دیگری علاوه بر متغیر افزایش بهرهوری در استفاده از منابع به معادله اضافه میشود تا میزان تاثیر عوامل افزایش بهرهوری در استفاده از منابع و تقویت ارتباط بین دولت و مردم را بر مولفه دموکراسی مشارکتی بسنجیم. میزان همبستگی این متغیر 395/0 است که نشان میدهد که متغیرها همبستگی متوسطی دارند. مقدار ضریب تعیین و ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 156/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 (027/0) است. ضریب تعیین نشان میدهد که 6/14 درصد از تغییرات دموکراسی مشارکتی به نظارت بر افزایش بهرهوری در استفاده از منابع و تقویت ارتباط بین دولت و مردم تبیین میشود.
با توجه به مقادیر جدول مذکور در رگرسیون چندمتغیره و سطح معناداری، معادلهی خطی رگرسیون برای پیشبینی متغیرهای موجود در جدول 7 به صورت زیر میباشد.
(دموکراسی مشارکتی) Y= 298/2+(257/0 ×افزایش بهرهوری در استفاده از منابع )+(171/0 ×تقویت ارتباط بین دولت و مردم)
فرضیه 5: کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه بر مولفه مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی) تأثیر دارد.
جدول8. رگرسیون گام به گام بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد و توسعه پایدار
مدل | ضرایب استاندارد | ضرایب غیراستاندارد | t | سطح معناداری | میزان همبستگی | ضریب تعیین | ضریب تعیین تعدیل شده | |
B | خطای استاندارد | بتا | ||||||
عدد ثابت | 734/2 | 234/0 |
| 689/11 | 000/0 | 363/0 | 132/0 | 127/0 |
افزایش بهرهوری در استفاده از منابع | 318/0 | 061/0 | 363/0 | 235/5 | 000/0 | |||
عدد ثابت | 298/2 | 303/0 |
| 588/7 | 000/0 | 395/0 | 156/0 | 146/0 |
افزایش بهرهوری در استفاده از منابع | 257/0 | 066/0 | 294/0 | 891/3 | 000/0 | |||
ایجاد گسترش، تقویت هماهنگی بین مردم و دولت | 171/0 | 077/0 | 169/0 | 234/2 | 027/0 | |||
عدد ثابت | 128/2 | 221/0 |
| 619/9 | 000/0 | 523/0 | 261/0 | 274/0 |
افزایش بهرهوری در استفاده از منابع | 215/0 | 052/0 | 321/0 | 151/4 | 000/0 | |||
جذب سرمایه کوچک مردمی (بسیج منابع) | 116/0 | 058/0 | 164/0 | 011/2 | 046/0 | |||
تقویت مشارکت بین دولت و مردم | 117/0 | 059/0 | 150/0 | 986/1 | 049/0 |
با توجه به جدول 8، تحلیل رگرسیون تنها سه گام پیش رفته است و افزایش بهرهوری در استفاده از منابع، جذب سرمایههای کوچک مردمی (بسیج منابع) و گسترش و تقویت ارتباط بین دولت و مردم که اثربخشی آنها بر متغیر توسعه پایدار، با سطح اطمینان 95 درصد تأیید شده است، در تحلیل وارد شدهاند. اما چون تاثیر بقیه عوامل بر متغیر توسعه پایدار از نظر آماری مورد تایید قرار نگرفتهاند، بنابراین در تحلیل وارد نشدهاند.
در اولین گام، ابعاد کارکردهای تشکلهای مردمنهاد را وارد معادله کردیم تا که بدانیم چند درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تبیین و پیشبینی میشود. میزان همبستگی این متغیر 363/0 است و مقدار ضریب تعیین 132/0 میباشد و سطح معناداری کمتر از 05/0 (000/0) است. ضریب تعیین تعدیل شده نشان میدهد که 7/12 درصد از تغییرات متغیر توسعه پایدار در پژوهش توسط متغیر افزایش بهرهوری در استفاده از منابع تبیین میشود. به عبارتی میتوان گفت، افزایش بهرهوری در استفاده از منابع، متغیر توسعه پایدار را بدون در نظر گرفتن متغیرهای دیگر پیشبینی کرد.
در گام دوم، متغیر دیگری علاوه بر متغیر افزایش بهرهوری در استفاده از منابع به معادله اضافه میشود تا میزان تاثیر عوامل افزایش بهرهوری در استفاده از منابع و جذب سرمایههای کوچک مردمی (بسیج منابع) را بر متغیر توسعه پایدار بسنجیم. میزان همبستگی این متغیر 395/0 است. این نشان میدهند که متغیرها همبستگی متوسطی دارند. مقدار ضریب تعیین 156/0 و ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 146/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 است. ضریب تعیین تعدیل شده نشان میدهد که 6/14 درصد از تغییرات توسعه پایدار به افزایش بهرهوری در استفاده از منابع و جذب سرمایههای کوچک مردمی (بسیج منابع) تبیین میشود.
در گام سوم، متغیر گسترش و تقویت ارتباط بین دولت و مردم به معادله اضافه شد تا میزان تاثیر عوامل افزایش بهرهوری در استفاده از منابع و جذب سرمایههای کوچک مردمی (بسیج منابع) و گسترش و تقویت ارتباط بین دولت و مردم را بر متغیر توسعه پایدار بسنجیم. میزان همبستگی این متغیر 523/0 است که نشان میدهد متغیرها همبستگی متوسطی دارند. مقدار ضریب تعیین 261/0 و ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 274/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 (049/0) است. ضریب تعیین نشان میدهد که 27 درصد از تغییرات توسعه پایدار به افزایش بهرهوری در استفاده از منابع و جذب سرمایههای کوچک مردمی (بسیج منابع) و گسترش و تقویت ارتباط بین دولت و مردم تبیین میشود.
در نهايت، 3 متغير افزایش بهرهوری در استفاده از منابع، جذب سرمایه کوچک مردمی (بسیج منابع) و تقویت مشارکت بین دولت و مردم معيار ورود را كسب كردند و 4 متغير جذب مشارکت مردمی (بسیج عمومی)، اطلاعرسانی و آگاهسازی عمومی (ارتباطات)، گسترش نظارت عمومی، ارزیابی فعالیتها از معادله نهايي رگرسيون خارج شدند.
(توسعه پایدار) Y= 128/2+ (215/0 ×افزایش بهرهوری در استفاده از منابع ) + (116/0 ×جذب سرمایههای کوچک مردمی) + (117/0×گسترش و تقویت ارتباط بین دولت و مردم)
بحث و نتیجهگیری:
توسعه پایدار مفهومی نسبتاً جدید است که در عصر حاضر از اهمیت ویژهای برخوردار است. با نگاه مدرن به توسعه اگر توسعه پایدار را شامل «دموکراسی مشارکتی، سرمایه اجتماعی و توانمندسازی تعریف کنیم هر یک از بازیگران میدان توسعه پایدار اعم از دولت، جامعه، بخش خصوصی و سازمانهای دولتی و غیردولتی، سهم و نقش کارکردی متناسب با شان و نزول خود خواهند داشت، اما در این میان، تشکلهای مردمنهاد با توجه به جایگاه و میدان عمل فراگیر و گستردهای که در محیط توسعه محلی، ملی و بین المللی دارند، از اهمیت ویژهای برخوردارند.
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد و مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی و دموکراسی مشارکتی) در استان کرمانشاه میباشد که در بررسی فرضیه اول مبنی بر رابطه بین کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه و مولفههای نوین توسعه پایدار (توانمندسازی، سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی)، یافتهها مبین رابطه مثبت و معنادار است.
نتایج آزمون فرضیه دوم یعنی تأثیر کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه بر مولفه توانمندسازی نشان داد كه در گام اول، متغیر ارزیابی فعالیتها بيشترين پيشبيني را از مولفه توانمندسازی داشته است. ضريب تعيين 187/0 بين دو متغير ملاك و پيشبين نشاندهندهي اين است كه 7/18 درصد از تغييرات خلاقيت (متغير ملاك) توسط متغیر ارزیابی فعالیتها تبيين ميشود. در گام دوم متغیر جذب سرمایههای کوچک مردمی (بسیج منابع) نیز معيار ورود بـه معادله نهايي تحليل رگرسيون را پیدا کرد.
در بررسی فرضیه سوم یعنی تأثیر کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه بر مولفه سرمایه اجتماعی، نتايج به دست آمده از رگرسيون گامبهگام نشان داد مولفه سرمایه اجتماعی، بيش از ديگر متغيرهاي مطالعه شده تحت تأثير جذب مشارکت مردمی (بسیج مردمی) بوده است و هرچه تشکلهای مردمنهاد بتوانند جذب مشارکت مردمی (بسیج مردمی) را بیشتر تفویت کنند، احتمال ارتقاي سرمایه اجتماعی زيادتر خواهد بود. بعد از جذب مشارکت مردمی (بسیج مردمی)، متغیر افزایش بهرهوری و استفاده از منایع موجود (بهرهوری) بیشترین تاثیر را دارد.
در بررسی فرضیه چهارم یعنی تأثیر کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه بر مولفه دموکراسی مشارکتی با توجه به نتايج ضرايب همبستگي و رگرسيون گام به گام جدول شماره 7 استنباط ميشود كه متغیرهای افزایش بهرهوری استفاده از منابع موجود، ایجاد، گسترش و تقویت هماهنگی بین مردم و دولت، مطلوبترين کارکردهای تشکلهای مردمنهاد استان کرمانشاه بر مولفه دموکراسی مشارکتی میباشند.
نتايج حاصل از تحليل رگرسيون گام به گام فرضیه پنجم نشان داد كه 3 متغير افزایش بهرهوری در استفاده از منابع، جذب سرمایه کوچک مردمی (بسیج منابع) و تقویت مشارکت بین دولت و مردم، به عنوان متغيرهاي پيشبين، معيار ورود بـه معادله نهايي تحليل رگرسيون براي توضيح مولفههای نوین نوسعه پایدار (متغير ملاك) را دارا هستند. در جدول شماره 8 قابل مشاهده است كه شدت رابطه متغير افزایش بهرهوری در استفاده از منابع با مولفههای نوین نوسعه پایدار 363/0 است كه اين ميزان با ورود متغيرهاي جذب سرمایه کوچک مردمی (بسیج منابع) و تقویت مشارکت بین دولت و مردم، به ترتيب به 395/0 و 523/0 افزايش يافته است، ولي ورود جذب مشارکت مردمی (بسیج عمومی)، اطلاع رسانی و آگاه سازی عمومی (ارتباطات)، گسترش نظارت عمومی، ارزیابی فعالیتها افزايش همبستگي را به مقدار کم موجب شده و از معادله نهايي كنار گذاشته شدهاند. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر با بخشهایی از نتایج پژوهشهای آستروالدر (2003)، نیکخواه و رضوان (2010)، اسلام (2015)، هارتمن و همکاران (2019) و صبحیمقدم (1393) همراستا است.
فضای عمومی پژوهش به این سمت پیش رفته است که تشکلهای مردمنهاد نقش موثری در توانمندسازی جامعه، دموکراسی مشارکتی و سرمایه اجتماعی ایفا مینمایند. تشکلهای مردمنهاد میتوانند با استفاده از علائق گروههای مشخص و جذب نیروهای متخصص داوطلب نقش بسزایی در توانمندسازی هر منطقه داشته باشند. همچنین این سازمانها با ایجاد شبکههای اجتماعی منسجم میتوانند با تبدیل شدن به سرمایهاجتماعی، یکی از مهمترین مؤلفههای اصلی پارادایم جدید توسعه قرار گیرند. این هنجارها و پیوندهای اجتماعی موجب گرد آمدن افراد به صورت منسجم، با ثبات و اعتماد در داخل گروه به منظور تأمین اهداف مشترک تلاش نمایند. در این راستا، دموکراسی مشارکتی سبب میشود که اقتصاد و دولت بر اساس برابری در دسترس همه شهروندان قرار گیرد. حوزه عمومی نیازمند انجمنهای داوطلبانه و مستقل شهروندان است و نیز شرایط لازم برای تأمین مشارکت همه شهروندان را در تعیین سرنوشت جامعه فراهم میسازد. لذا ایجاد محیطی بر اساس برابری میتواند موجب مشارکت و همدلی افراد جامعه باشد.
منابع و مآخذ
آجرلو، ا. و منصوریان، م. (1394). فرآیند حقوقی تأسیس سازمانهای مردمنهاد و فعالیت آن در عرصه بینالملل، سازمان بسیج حقوقدانان.
الوانی، م. (1387). بررسی نقش سازمانهای غیردولتی بر توسعه، علم مدیریت، سال اول، شماره 4، 64-37.
اعرابی، ا. (1378). سازمانهای غیردولتی، سازمانهای مردمی، توسعه پایدار، نقش و جایگاه سازمانهای غیردولتی در عرصه فعالیتهای ملی و بینالمللی (مجموعه مقالات همایش)، دفتر تحقیقات وزارت کشور با همکاری دفتر مطالعات وزارت امور خارجه.
جوانی، خ.، بوزرجمهری، خ.، شایان، ح. و قاسمی، م. (1396). وضعیت سازمانهای مردم نهاد در روستاها: فرایند شکلگیری، آثار و پیامدها (منطقه مورد مطالعه شهرستان رشتخوار)، مقاله پژوهشی، دوره 8، شماره1: 167-156
زاهدی، م. (1388). نقش سازمانهای غیردولتی در توسعه پایدار. تهران: مازیار.
صبحیمقدم، م. (1393). شرایط محلی سازمانهای غیردولتی، تعاملات و نتایج (مطالعه موردی: روستای کیکه، زابل)، پایاننامه کارشناسیارشد. دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
عزيزي، م. (1380). توسعهي شهري پايدار برداشتي و تحليلي از ديدگاههاي جهاني، تهران. نشريه صفه. شماره 3
کیوسیتو (1378). اندیشههای بنیادی در جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی.
مرصوصی، ن. و بهرامیپاوه، ر. (1396). توسعه پایدار شهری. تهران: دانشگاه پیام نور.
موسویشندی، پ. (1378). تحلیل قدرت در سازمانهای غیردولتی؛ برندهها و بازندهها، روزنامه اعتماد، شماره 1706، 1378، به تاریخ 3/4/1387.
Ariadi, S., Saud, M., & Ashfaq, A. (2018). Exploring the Role of NGOs’ Health Programs in Promoting Sustainable Development in Pakistan.
Callabero Serrano, E., & Ojo, M. (2019, March). Role of NGOs in Sustainable Development: Addressing Imbalances from the Shift in the Cooperation between Middle and Upper-Middle Income Countries (II) (Presentation Slides). In Forthcoming, Joint Presentation at the Inaugural Conference of the Centre and Institute for Innovation and Sustainable Development.
Cook, L. J. (2015). New winds of social policy in the East. Voluntas, 26, 2330–2350. doi:10.1007/s11266-015-9642-7.
Costa, M. M. (2016). What Influences the Location of Nonprofit Organizations? A Spatial Analysis in Brazil. VOLUNTAS: International Journal of Voluntary and Nonprofit Organizations 27 (3): 1064–1090.
Davis, J. M. (2019). Real “non-governmental” aid and poverty: comparing privately and publicly financed NGOs in Canada. Canadian Journal of Development Studies/Revue canadienne d'études du développement, 1-18.
Deeppa, k. Anupama, T and Murthy K. (2011). An NGO approach in promoting sustainable community development: A case of on RDO at Nilgiris distracts International NGO Journal vol.6 (6): 144-151.
Dill, A. P. (2014). Health care and disability NGOs in Croatia: State relations, privatization, and professionalism in an emerging field. Voluntas, 25, 1192–1213. doi:10.1007/s11266-014-9440-7.
Fruttero, A., and Gauri. V. (2005). The Strategic Choices of NGOs: Location Decisions in Rural Bangladesh. Journal of Development Studies 41 (5): 759–787.
Green A, Matthias A. Where do NGOs fit in? Dev Pract (1995) 5:313–23. doi:10.1080/0961452951000157334.
Habermas, Jurgen (1984), The Theory of Communicative Action, vol. 1. Boston: Beacon.
Hartmann, D., Arata, A., Bezerra, M., & Pinheiro, F. L. (2019). The network effects of NGOs on social capital and innovation of smallholder farmers. A case study in Peru. A Case Study in Peru (January 9, 2019).
Hassan, A., & Forhad, A. (2013). THE ROLE OF NGOs IN THE SUSTAINABLE DEVELOPMENT IN BANGLADESH. Present Environment & Sustainable Development, 7(2).
Hoang, T. (2013). Civil society organisations’ roles in health development in Vietnam: HIV as a case study. Global Public Health, 8 (sup1), S92–S103. doi:10.1080/17441692.2013.811530.
Islam, M. R. (2015). NGOs’ social capital development initiatives for social welfare: Bangladesh experience. Global Social Welfare, 2(4), 167-176.
Islam, M. R., & Morgan, W. J. (2012). Agents of community empowerment? The possibilities and limitations of non-governmental organizations in Bangladesh. Journal of Community Positive Practices, 12(4), 703–725.
Karkee, R., & Comfort, J. (2016). NGOs, foreign aid, and development in Nepal. Frontiers in public health, 4, 177.
McArthur, J. W., & Rasmussen, K. (2018). Change of pace: Accelerations and advances during the Millennium Development Goal era. World Development, 105, 132-143.
McCabe, H., & Deng, G. (2018). “So They’ll Have Somewhere to Go”: Establishing Non-Governmental Organizations (NGOs) for Children with Autism in the People’s Republic of China. VOLUNTAS: International Journal of Voluntary and Nonprofit Organizations, 29(5), 1019-1032.
Nikkhah, H. and Redzhuan, M. (2010). The role of NGOs in promoting empowerment for sustainable Community Development, kamla-raj, University Putra Malaysia, 43400 Serdang, Selanger, Malaysia, J Hum Ecol, 30(2):85-92.
Nyang'au, S, Nyangosi, R, Oenga, J, Suleiman, A. (2016). Role of Non-Governmental Organizations (NGOs) in Social Development in Developing Nations, Journal of Economics and Sustainable Development, Vol. (7):1700-2222.
Orzes, G., Moretto, A. M., Ebrahimpour, M., Sartor, M., Moro, M., & Rossi, M. (2018). United Nations Global Compact: Literature review and theory-based research agenda. Journal of cleaner production, 177, 633-654.
Osterwalder, A. (2003). Sustainable rural development in developing countries. Lausanne: University of Lausanne Pub.
Salvia, A. L., Leal Filho, W., Brandli, L. L., & Griebeler, J. S. (2019). Assessing research trends related to Sustainable Development Goals: Local and global issues. Journal of cleaner production, 208, 841-849.
Sang, H., Ngamau, N., & Ragama, P. (2018). EFFECTS OF STRATEGIC ALIGNMENT ON THE PERFORMANCE OF NON GOVERNMENTAL ORGANIZATIONS IN NAKURU TOWN, KENYA. INTERNATIONAL JOURNAL OF BUSINESS AND PROCESSES, 4(2), 21. Retrieved from http://www.irjbp.com/index.php/Business/article/view/115.
Turner, M; McCourt. W and D. Hulme (2013), Governance, Management and Development, Second Edition, London, Palgrave.
Zbuchea, A., & Romanelli, M. (2018). The Role of NGOs in Urban Development. Societal Impact of Knowledge and Design, Proceedings of the IFKAD.
[1] Ariadi et al.
[2] Salviaa et al.
[3] Hassan & Forhad
[4] United Nations (UN)
[5] Millennium Development Goals (MDGs)
[6] McArthur and Rasmussen
[7] Orzes et al.
[8] Sustainable Development Goals (SDGs)
[9] Callabero & Ojo
[10] Islam
[11] Green and Matthias
[12] Karkee and Comfort
[13] McCabe and Deng
[14] Hoang
[15] Cook
[16] Davis
[17] Fruttero and Gauri
[18] Costa
[19] Dill
[20] Sang et al.
[21] People Organization
[22] Zbuchea and Romanelly
[23] United Nations
[24] .Social Capital
[25] .Participatory Democracy
[26] .Empowerment
[27] .Huber Mas
[28] .Kiocyto
[29] Osterwalder
[30] Nickkhah & Redzuan
[31] Nyang’au et al.
[32] Hartmann et al.