ارایه الگوی مدرسه آینده با تاکید بر مؤلفههای فرهنگی
محورهای موضوعی : مدیریت فرهنگیناهید شریفی 1 , بدری شاه طالبی 2 , اکبر اعتباریان 3
1 - دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران..
2 - دانشیار و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران (نویسنده مسئول).
3 - دانشیار و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران.
کلید واژه: الگوی پارادایمی, مدرسه آینده, فرهنگ,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش: جایگاه فرهنگ به واسطه نقش راهبردی آن در توسعه مدارس آینده به عنوان یک دغدغه بنیادین مطرح است. این پژوهش با هدف بررسی این جایگاه به دنبال تدوین الگوی فرهنگی مدرسه آینده است. روش پژوهش: روش پژوهش کمی، از نوع توصیفی و از طریق مدل معادلات ساختاری است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که بر پایه مصاحبه با متخصصان به دست آمد؛ نمونه آماری این پژوهش به دلیل نامعلوم جامعه آماری از طریق فرمول نمونهگیری جامعه نامعلوم کوکران 400 نفر برآورد گردید، اعتبار ابزار از طریق روایی صوری و محتوایی و همچنین پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: یافتهها نشان داد مدل مدرسه آینده در 21 مقوله کلی شامل (توسعه فرهنگ فناوری سیاستهای مشارکت فرهنگی، توسعه سرمایهای، تاکتیکهای نهادی، تفکر آیندهنگرانه، گفتمان نمایشی، تنازع نهاد قدرت، مدیریت تفاوتهای فرهنگی، وابستگی منابع، فرهنگ یادگیری، سرمایههای اجتماعی و فرهنگی، حساسیت فرهنگی هنری، توسعه گفتمان صنایع خلاق، احیای فرهنگ مدرسهای، پذیرش چند فرهنگ گرایی، بازآرایی محیطی، بازاندیشی آموزشی، بسط فرهنگ شفافیت، فرهنگ یادگیری مستمر، فرهنگ تحولپذیری، توسعه فرهنگ دانایی محوری) و در قالب مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین قابل تبیین است؛ یافتهها همچنین نشان داد همه ضرایب مدل بالاتر از 0.3 برآورد و ضرایب برازش مدل از مطلوبیت کافی برخوردار است. نتیجه گیری: مدرسه آینده را میتوان بر پایه مولفههای فرهنگی تبیین نمود. نتایج این پژوهش برای توسعه گفتمان فرهنگ در مدارس و همچنین تقویت نقش مولفههای فرهنگی در آموزش و پرورش کاربرد دارد.
The position of culture due to its strategic role in the development of future schools is a fundamental concern. The aim of this study is to develop a cultural model for the future school. The research method is quantitative, descriptive and through structural equation modeling. The data collection tool was a researcher-made questionnaire based on interviews with experts; the statistical sample of this study was estimated to be 400 people due to the unknown statistical population through the Cochran's unknown population sampling formula. The validity of the instrument was measured through face and content validity as well as its reliability through Cronbach's alpha. The analysis was performed using a structural equation model. The results showed that the future school model in 21 general categories including (development of technology culture, cultural participation policies, capital development, institutional tactics, futuristic thinking, theatrical discourse, power institution conflict, cultural difference management, resource dependence, learning culture, capital Social and cultural, cultural and artistic sensitivity, development of creative industries discourse, revival of school culture, acceptance of multiculturalism, environmental rearrangement, educational rethinking, development of transparency culture, culture of continuous learning, culture of change, development of knowledge-based culture) and in the form of Strauss paradigm model And Corbin can be explained; Findings also showed that all model coefficients are higher than 0.3 and the model fit coefficients are sufficiently desirable.The results of this study are used to develop the discourse of culture in schools and also to strengthen the role of cultural components in education.
_||_