کاربست نظریه تضاد منافع در تبیین نقش مالکبت دولتی در رابطه بین معاملات غیرعادی با اشخاص وابسته و اجتناب مالیاتی
کاربست نظریه تضاد منافع در تبیین نقش مالکیت دولتی در رابطه بین معاملات غیرعادی با اشخاص وابسته و اجتناب مالیاتی
محورهای موضوعی : حسابداری مدیریت
سید مهدی حسینی هرندی 1 , محسن صادقی 2 , میثم فروغی 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه حسابداری، واحد مبارکه، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
2 - استادیار، گروه حسابداری، واحد مبارکه، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران(نویسنده مسئول).
3 - استادیار، گروه حسابداری، واحد مبارکه، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
کلید واژه: معاملات با اشخاص وابسته, معاملات غیرعادی با اشخاص وابسته, اجتناب مالیاتی, مالکیت دولتی,
چکیده مقاله :
در اقتصادهای مدرن، مالیات مهمترین منبع درآمد دولت است. از طرفی مالیات کاهنده ارزش شرکتها و شرکتها همواره در پی یافتن راههایی هستند تا از پرداخت مالیات سرباز زنند. ازجمله این راهها میتوان به معاملات غیرعادی با اشخاص وابسته و قیمتگذاری انتقالی بین اینگونه معاملات اشاره کرد. در این میان شرکتهای با مالکان عمده دولتی بهواسطه حافظ منافع دولت میتوانند بهعنوان مکانیسم حاکمیت شرکتی مؤثری در برابر اقدامات مدیریت مانند معاملات غیرعادی با اشخاص وابسته بهقصد پرهیز از پرداخت مالیات عمل نمایند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه معاملات غیرعادی با اشخاص وابسته و اجتناب مالیاتی با در نظر گرفتن اثر تعدیل گری مالکیت دولتی است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- همبستگی است. پژوهشگر با استفاده از دادههای ترکیبی 283 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1389 تا 1400 و به کمک رگرسیون خطی چندگانه دریافت که معاملات غیرعادی با اشخاص وابسته و اجتناب مالیاتی با استفاده از شاخص نرخ مؤثر مالیات تعهدی رابطه مثبت و معنادار دارد درصورتیکه با استفاده از شاخص نرخ مؤثر مالیات نقدی رابطه معناداری ندارد. همچنین، نتایج فرضیه دوم پژوهش نشان داد مالکیت دولتی بر رابطه میان معاملات غیرعادی با اشخاص وابسته و اجتناب مالیاتی تأثیر منفی و معنادار دارد. بااینحال، نتایج این مطالعه نشان میدهد که چارچوب نظارتی باید برای در نظر گرفتن معامله بر اشخاص وابسته برای محافظت از منافع سهامداران اقلیت شرکتهای با مالکیت غیردولتی تجدیدنظر شود.
In modern economies, taxation is the most important source of government revenue. On the other hand, since taxes reduce the wealth and value of companies, companies are always looking for ways to avoid paying taxes. Among these ways, one can refer to related party transactions and transfer pricing. In this context, state-owned companies can act as an effective corporate governance mechanism against management actions such as related party transactions with the intention of tax avoidance due to their role in protecting government interests. Given the above, the aim of this research is to examine the relationship between related party transactions and tax avoidance considering the moderating effect of state ownership. This research is applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of method. The researcher found that related party transactions and tax avoidance have a significant positive relationship using a sample of 283 accepted companies on the Tehran Stock Exchange during 1389-1400 and multiple linear regression, while there is no significant relationship using the cash effective tax rate index. Furthermore, the results showed that state ownership has a significant negative impact on the relationship between related party transactions and tax avoidance. However, this study's results indicate that regulatory framework should be reconsidered for considering related party transactions to protect minority shareholders' interests in non-state-owned companies.