مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت و تغییر طبقهبندی درآمدها و هزینهها از دیدگاه اخلاقی مدیریت سود
مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت و تغییر طبقهبندی درآمدها و هزینهها از دیدگاه اخلاقی مدیریت سود
محورهای موضوعی : حسابداری مدیریت
یاسر شیرزادی 1 , کاوه پرندین 2 , سمیه حسینی عقدایی 3
1 - مربی گروه حسابداری، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
2 - استادیارگروه حسابداری، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
3 - استادیارگروه حسابداری، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
کلید واژه: مدیریت سود, مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت, تغییر طبقه بندی, دیدگاه اخلاقی,
چکیده مقاله :
امروزه شرکتها برای کسب رضایت ذینفعان و کاهش فشار آنها برای ارائه اطلاعات غیر مالی اقدام به افشا گزارش فعالیتهای مسئولیت اجتماعی مینمایند. با وجود این، فعالیتهای مسئولیت اجتماعی میتواند به عنوان راهکاری برای رسیدن به اهداف شخصی مدیران و در نتیجه مدیریت سود استفاده گردد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه بین مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت و رفتار شرکت برای طبقهبندی اشتباه درآمدها و هزینهها برای مدیریت سود از دیدگاه اخلاقی است. به منظور آزمون فرضیههای پژوهش، نمونه ای شامل 177 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران طی سال های 1394 تا 1400 انتخاب گردید. فرضیههای پژوهش با استفاده از رگرسیون چند متغیره به روشهای حداقل مربعات معمولی و تعمیم یافته مورد آزمون قرار گرفته اند. یافتههای پژوهش نشان میدهد، شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا نسبت به شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی پایین، کمتر درگیر تغییر طبقهبندی درآمدها و هزینهها هستند. این نتایج از دیدگاه اخلاقی مدیریت سود حمایت می کند. به طور کلی، نتایج پژوهش بیانگر آن است که شرکتها دارای مسئولیتپذیری اجتماعی در گزارشگری مالی دارای رفتار اخلاقی هستند. این بدان معناست که افزایش مسئولیتپذیری اجتماعی از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، موجب افزایش شفافیت اطلاعات مالی و درنتیجه کاهش تغییر طبقهبندی اقلام سود و زیانی میشود. از طرفی نتایج این پژوهش با توسعه ادبیات به غناپذیری دانش در پژوهشهای حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی و مدیرت سود، کمک می-نماید
Today companies disclose social responsibility activity reports in order to gain the satisfaction of stakeholders and reduce their pressure to provide non-financial information. Despite this, social responsibility activities can be used as a solution to achieve the personal goals of managers and thus earnings management. Therefore, the purpose of this research is to investigate the relationship between corporate social responsibility and company behavior for the misclassification income and expenses from ethical perspective. In order to test the hypotheses, a sample consisting of 177 companies accepted to the Tehran Stock Exchange during the years 2015 to 2022 was selected. Research hypotheses have been tested using multivariate regression statistical methods using ordinary and generalized least squares methods. Research findings show that companies with high social responsibility are less involved in the classification shifting income and expenses than companies with low social responsibility. This finding supports an ethical perspective to earnings management. In general, the research results indicate that companies with social responsibility in financial reporting have ethical behavior. This means that the increase in social responsibility through the reduction of information asymmetry will increase the transparency of financial information and as a result reduce the change in the classification of profit and loss items. On the other hand, the results of this research contribute to the enrichment of knowledge in the field of social responsibility and earnings management research by developing literature.
نشریـه علمـی حسابداري مدیریت دوره 17 / شماره 62 / پاییز 1403 صفحه 57 تا 72 |
مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت و تغییر طبقهبندی درآمدها و هزینهها از دیدگاه اخلاقی مدیریت سود
یاسر شیرزادی*1
کاوه پرندین2
سمیه حسینی عقدایی3
تاريخ دريافت: 31/03/1402 تاريخ پذيرش: 29/06/1402
چکیده
امروزه شرکتها برای کسب رضایت ذینفعان و کاهش فشار آنها برای ارائه اطلاعات غیر مالی اقدام به افشا گزارش فعالیتهای مسئولیت اجتماعی مینمایند. با وجود این، فعالیتهای مسئولیت اجتماعی میتواند به عنوان راهکاری برای رسیدن به اهداف شخصی مدیران و در نتیجه مدیریت سود استفاده گردد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه بین مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت و رفتار شرکت برای طبقهبندی اشتباه درآمدها و هزینهها برای مدیریت سود از دیدگاه اخلاقی است. به منظور آزمون فرضیههای پژوهش، نمونه ای شامل 177 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران طی سال های 1394 تا 1400 انتخاب گردید. فرضیههای پژوهش با استفاده از رگرسیون چند متغیره به روشهای حداقل مربعات معمولی و تعمیم یافته مورد آزمون قرار گرفته اند. یافتههای پژوهش نشان میدهد، شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا نسبت به شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی پایین، کمتر درگیر تغییر طبقهبندی درآمدها و هزینهها هستند. این نتایج از دیدگاه اخلاقی مدیریت سود حمایت می کند. به طور کلی، نتایج پژوهش بیانگر آن است که شرکتها دارای مسئولیتپذیری اجتماعی در گزارشگری مالی دارای رفتار اخلاقی هستند. این بدان معناست که افزایش مسئولیتپذیري اجتماعی از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، موجب افزایش شفافیت اطلاعات مالی و درنتیجه کاهش تغییر طبقهبندی اقلام سود و زیانی میشود. از طرفی نتایج این پژوهش با توسعه ادبیات به غناپذیری دانش در پژوهشهای حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی و مدیرت سود، کمک مینماید.
واژه های کلیدی: مدیریت سود، مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت، تغییر طبقه بندی، دیدگاه اخلاقی
[1] مربی گروه حسابداری، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران(نویسنده مسئول)، shirzadi62@pnu.ac.ir
[2] استادیارگروه حسابداری، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران، kparandin@pnu.ac.ir
[3] استادیارگروه حسابداری، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران، Hosseinia@pnu.ac.ir
مقدمه
مهمترین هدف شرکتها، کسب سود و افزایش ثروت سهامداران است. با گذشت زمان و تغییرات محیطی، این رویکرد دستخوش تغییراتی شده است. در دنیای امروزی مهمترین اصل برای یک شرکت، کسب و حفظ رضایت جامعه است. این امر در صورتی محقق میگردد که اعضای جامعه باور داشته باشند که فعالیت آن شرکت اثر مفیدی بر انسان و محیط زیست بجای میگذارد. از طرف دیگر، سود مهمترین خروجی صورت سود و زیان است که برای استفادهکنندگان از صورتهای مالی از اهمیت خاصی برخوردار است. توجه استفاده کنندگان به سود حسابداری باعث شده که مدیریت شرکت در ساختار و نحوه ارائه اقلام تشکیل دهنده سود و همچنین مبلغ آن مطابق با نظر و خواست خود تغییراتی ایجاد نماید. بنابراین همواره این نگرانی وجود دارد که سود به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای عملکرد، توسط مدیران که در تضاد منافع بالقوه با سهامداران عادی قراردارند، با اهداف خاصی مدیریت شود.
با توجه به اینکه سود عملیاتی یکی از معیارهای عملکرد عملیاتی است، در سالهای اخیر سهامداران شرکتها با توجه به فعالیتهای اصلی و عملیاتی اقدام به ارزیابی عملکرد مدیریت نموده و حتی در سوی مقابل، مدیران نیز بیشتر دستورالعملهای پاداش انگیزشی را براساس سود عملیاتی تنظیم میکنند. از سوی دیگر، سهامداران تداوم روند سودآوری عملیاتی شرکتها را در تصمیمات خود تاثیر میدهند و تداوم سود عملیاتی را در پیشبینیهای خود از سود یا زیان شرکت لحاظ می کنند. این عوامل موجب میگردد که مدیریت نیز به سمتی سوق داده شود که دستیابی به سود عملیاتی برای وی از اهمیت بسیاری برخوردار گردد؛ لذا اگر در این راه، نتواند با عملکرد واقعی خود به پیشبینیهای مورد نظر دست یابد، به روشی متوسل خواهد شد که با کمترین واکنش از جانب حسابرسان، استانداردگذاران و نهادهای قانونی، به اهداف خود نائل شود. این روش مدیریت سود، تغییر طبقه بندی اقلام سود و زیانی است. پژوهش های قبلی همچون کیم1 و همکاران (2012)، پاکدلان و همکاران(1400) و خواجوی و همکاران(1390) ارتباط مدیریت سود واقعی و تعهدی را با مسئولیت پذیری اجتماعی بررسی و به نتایج متضادی در این زمینه رسیده اند؛ اما این پژوهش نوع دیگری از مدیریت سود یعنی تغییر طبقه بندی و آن هم از دیدگاه اخلاقی نسبت به بحث مدیریت سود مورد توجه قرار داده است. لذا این پژوهش از این بُعد متمایز از پژوهشهای بالا است.
از طرفی این پژوهش، ادبیات مدیریت سود و مسئولیتپذیری اجتماعی را به چندین روش توسعه می دهد. اول اینکه، کیم و همکاران (2012)، پاکدلان و همکاران(1398) و خدایی (1396) شواهدی از ارتباط معکوس مسئولیت پذیری اجتماعی و مدیریت سود تعهدی و واقعی ارائه دادند؛ به عبارت دیگر عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی بالاتر شرکت با مدیریت سود واقعی و تعهدی کمتر مرتبط میدانند. این پژوهش، یافتههای آنها را با ارائه شواهدی در مورد نوع دیگری از مدیریت سود یعنی تغییر طبقهبندی تکمیل میکند. با توجه به رابطه جایگزین بالقوه بین تغییر طبقهبندی و سایر ابزارهای مدیریت سود (ثقفی و جمالیان پور، 1397؛ فان و همکاران، 2010؛ آبرناتی و همکاران، 2014)، یافتههای این پژوهش تصویر بهتری از رفتار شرکتها در گزارشگری مالی از دیدگاه اخلاقی و فرصتطلبانه ارائه می دهد. دوم، این پژوهش به ادبیات رو به رشد در مورد تغییر طبقهبندی، با بررسی یک عامل تعیین کننده مهمِ تغییر طبقهبندی یعنی مشارکت شرکت در فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی کمک میکند. در حالی که مطالعات قبلی(زالاتا و رابرتز2، 2016؛ نگار و سن3، 2017؛ حمیدیان و همکاران، 1397) نشان میدهند که عوامل متعددی مانند انگیزههای گزارشگری مالی، حاکمیت شرکتی، درماندگی مالی و تخصص حسابرس بر رفتارهای تغییر طبقهبندی شرکتها تأثیر میگذارد، این پژوهش اولین شواهد را در مورد نقش عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی در تغییر طبقهبندی ارائه میکند. در نهایت، یافتههای ما پیامدهای مهمی را برای قانونگذاران و سیاستگذاران ارائه میکند. ارتباط مثبت بین عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی و کیفیت گزارشگری مالی نشان میدهد که سرمایهگذاران و قانون گذاران میتوانند از اطلاعات مربوط به عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها هنگام ارزیابی کیفیت گزارشدهی مالی یا شناسایی شرکتهایی که درگیر تغییر طبقهبندی هستند، استفاده کنند. بنابراین هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها با تغییر طبقهبندی هزینهها و درآمدها از دیگاه اخلاقی است.
مبانی نظری
در سالهاي اخیر، موضوع مسئولیت پذیري اجتماعی در کانون توجه ذینفعان قرار گرفته است. درواقع، انتظار بر این است که درگیر شدن شرکتها در فعالیتهاي مسئولیتپذیری اجتماعی براي تمام ذینفعان مفید باشد. انتظار میرود که سهامداران اغلب جذب شرکتهایی شوند که از شهرت خوبی در زمینۀ مسئولیتپذیری اجتماعی برخوردار هستند. ایمنا و جمال4 (2022) بیان میکنند که مدیران احتمالا براي جلب حمایت سهامداران و بهبود شهرت تجاري در فعالیتهاي مسئولیتپذیری اجتماعی مشارکت دارند.
در زمینه مشارکت شرکتها در فعالیتهای اجتماعی و در گیر شدن آنها در مدیریت سود دو دیدگاه فرصتطلبانه و اخلاقی مطرح است. از دیدگاه فرصت طلبانه و مطابق با تئوري نمایندگی، هدف از انجام فعالیتهاي مسئولیتپذیری اجتماعی، رفتار فرصتطلبانه مدیران در جهت منافع شخصی است. از این دیدگاه مسئولیتپذیري اجتماعی ابزاري براي رسیدن به اهداف شخصی است. تعدادی از پژوهشها نشان میدهند، مدیران فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی را برای اهداف فرصتطلبانه انجام میدهند، این امر بیانگر آن است که شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا به احتمال بیشتری، مدیریت سود دارند (مکویلیامز5 و همکاران، 2006؛ پریور6 و همکاران، 2008؛ سوروکا و تریبو7، 2008). در این راستا همینگوی و مکلاگان8 (2004) استدلال میکنند که شرکتها در فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی درگیر میگردند تا رفتار نادرست خود را پنهان و ذینفعان را گمراه نمایند. از سوی دیگر دونالدسون و پرستون9 (1995) و کارول10(1979) فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت را به انگیزههای اخلاقی مرتبط دانسته و بیان میکنند که شرکتهایی که بطور فعال در فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی مشارکت دارند، اخلاقاً موظف هستند که اعتماد عمومی استفادهکنندگان از صورتهای مالی را به دنبال کرده و کمتر در مدیریت سود شرکت نمایند. در این زمینه کیم و همکاران (2012) دریافتند که شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا نسبت به شرکتهایی با مسئولیتپذیری اجتماعی پایین، احتمال کمتری دارد که در مدیریت سود مبتنی بر تعهدی و واقعی شرکت کنند؛ این یافته آنها از دیدگاه اخلاقی حمایت میکند. از طرفی تغییر طبقهبندی نشاندهنده رفتار فرصتطلبانه مدیران در گزارشگری مالی است که از طریق آن سود عملیاتی با استفاده از جابجایی هزینهها و درآمدها افزایش مییابد. از آنجایی که تغییر طبقهبندی یک روش مدیریت سود جایگزین و کمهزینه است، شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا میتوانند نسبت به شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی پایین در تغییر طبقهبندی درگیر شوند، حتی اگر در مدیریت سود واقعی و تعهدی کمتری مشارکت داشته باشند(کیم و همکاران،2012). پژوهشهای قبلی نشان میدهند زمانی که شرکتها در بکارگیری سایر روشهای مدیریت سود محدودیت دارند، آنها به احتمال زیاد از روش جایگزین یعنی تغییر طبقهبندی درآمدها و هزینهها استفاده خواهند کرد (فان11 و همکاران، 2010؛ آبرناتی12 و همکاران، 2014). بنابراین، حتی اگر شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا به دلیل نگرانی در مورد آسیب احتمالی به شهرت خود، کمتر در سایر روشهای مدیریت سود درگیر شوند، ممکن است تلاش کنند تا عملکرد عملیاتی خود را به طور مطلوب ارائه دهند، که در این حالت میتوانند از طبقهبندی اشتباه هزینهها و درآمدها برای گزارش سود عملیاتی بالاتر بهره ببرند. دیدگاه اخلاقی، در مورد رابطه بین عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت و تغییر طبقهبندی، یک دیدگاه جایگزین است. هاوانگ13 و همکاران (2022) بیان میکنند که طبق دیدگاه اخلاقی، اگر شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا، به دنبال گزارشدهی مالی شفاف باشند، صرفنظر از هزینه روشهای مدیریت سود، احتمال کمتری وجود دارد که در تمام انواع مدیریت سود شرکت کنند. به عبارت دیگر از دیدگاه اخلاقی، بین مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی و عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی یک رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی هرچه عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتی بالاتر باشد به احتمال کمتری شرکتها در انواع مدیریت سود درگیر خواهند شد. با وجود این، تئوریهای نمایندگی، ذینفعان، مشروعیت و علامت دهی، ارتباط بین مسئولیتپذیری اجتماعی و مدیریت سود را نیز تبیین میکنند.
تئوری نمایندگی را می توان به عنوان اولین و اساسی ترین تئوری دانست که در این زمینه ارائه شده است. هنگامی که مدیران به اقدامات فرصتطلبانهای جهت حداکثر کردن منافع شخصی خود روی میآورند، هزینههای نمایندگی از جمله عدم تقارن اطلاعاتی و تضاد منافع افزایش می یابد. چیه و همکاران(2008) افشا فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی را موجب کاهش مشکلات نمایندگی میدانند. شفیر14 (2004) بیان میکند که شرکتهایی که عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی بالایی دارند کمتر در مدیریت سود درگیر هستند؛ در حالی که اینما و جمال(2022) استدلال میکنند مدیرانی که منافع شخص خود را از طریق مشارکت در مدیریت سود دنبال میکنند، احتمالاً از مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتري استفاده خواهند برد تا از این طریق مدیریت سود خود را پنهان نمایند. تئوری ذینفعان، مسئولیتپذیری اجتماعی را ابزاری در جهت مدیریت ارائه اطلاعات به گروههای ذینفع میداند تا از این راه شرکتها بتوانند برخی منافع از طریق آن کسب نمایند. برخی پژوهشگران(گرویگیوس15 و همکاران،2014؛ سان16 و همکاران، 2010) معتقدند، مدیران برای اینکه ذینفعان را راضی کنند که همواره در راستای کسب و حداکثر کردن منافع آنها عمل میکنند، در فعالیت های مسئولیتپذیری اجتماعی وارد میگردند. تئوری مشروعیت بیان میکند شرکتها در واکنش به شرایط محیطی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که بر آنها تاثیر میگذارند، اطلاعات مرتبط با فعالیتهای خود را افشا میکنند(ایمنا و جمال، 2022). افشای اطلاعاتِ فعالیتها توسط شرکتها میتواند در جامعه برای آنها مشروعیت به همراه داشته و یا مشروعیت آنها را از بین ببرد. بنابراین همان گونه که سانچز و مکا17 (2017) بیان میکنند یک شرکت ممکن است از مسئولیتپذیری اجتماعی برای حفظ یا افزایش ادارکات مشروعیت خود یا برای کاهش فشار اجتماعی استفاده نموده و با دستکاری سود از آن برای حفظ مشروعیت نزد ذینفعان استفاده نماید. بنابراین مسئولیتپذیری اجتماعی میتواند موجب گردد که یک شرکت رفتاری اجتماعی را در پیش گیرد. بر اساس تئوری علامتدهی، شرکتها برای علامتدهی به سرمایهگذاران کنونی و آینده خود، از اطلاعات مالی استفاده میکنند. سان و همکاران(2010) نشان دادند که افشا اطلاعات زیست محیطی توسط شرکت به عنوان یکی از مولفههای مسئولیتپذیری اجتماعی، این پیام را به سرمایهگذاران و دیگر ذینفعان شرکت القا میکند که شرکت در فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی درگیر بوده و از لحاظ ارزش در سطح خوبی قرار دارد. با توجه به اینکه مدیران بیشتر زمانی درگیر مدیریت سود میشوند که عدم تقارن اطلاعاتی بالا باشد، گرویگیوس و همکاران(2014) در چارچوب تئوری علامتدهی معتقدند که مسئولیتپذیری اجتماعی یک عامل مهم در تضمین عدم تقارن اطلاعاتی کمتر در بین شرکت و ذینفعان است.
پیشینه پژوهش
هاوانگ و همکاران(2022) با بررسی ارتباط بین مسئولیت پذیری اجتماعی و تغییر طبقه بندی به این نتیجه رسیدند که شرکت های با عملکرد خوب مسئولیت اجتماعی نسبت به شرکت هایی که عملکرد ضعیف مسئولیت اجتماعی دارند کمتر در تغییر طبقه بندی هزینه ها درگیر می گردند. آنها همچنین دریافتند که شرکتهای با مسئولیتپذیری بالا حتی زمانی که انگیزههای بیشتری برای دستیابی به معیارهای سود دارند، در تغییر طبقهبندی کمتر شرکت میکنند. ایمنا و جمال (2022) دریافتند که مسئولیتپذیري اجتماعی تأثیر مثبت و معناداري بر مدیریت سود دارد و قدرت مدیرعامل، رابطۀ مسئولیت اجتماعی و مدیریت سود را تعدیل می کند. نتایج پژوهش سارایره18 و همکاران(2022) بیانگر این است که مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت و تنوع هیئت مدیره با مدیریت سود شرکتهای اردنی ارتباط مثبت دارند. بارتوف19 و همکاران(2021) نشان دادند که عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی لزوما باعث افزایش ارزش نشده و ممکن است ارزش آن را تخریب کند. بورک20 و همکاران(2020) در بررسی ارتباط عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی و محافظه کاری شرطی حسابداری با تاکید بر دیدگاههای درگیر شدن ذینفعان و تقویت اطلاعاتی از فعالیتهای مسئولیت اجتماعی، به این نتیجه رسیدند که بین عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت و محافظه کاری یک رابطه منفی برقرار است. نسیم21 و همکاران (2019) در پژوهشی نشان دادند که مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتی بر عملکرد شرکت تاثیر میگذارد و به طور خاص، مدیریت ریسک شرکت نقش واسطهای در رابطه میان مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت و عملکرد مالی شرکت دارد. جو و چمبرلین22 (2017) پیشنهاد میکنند که عمل محافظت از پاداشهای اجرایی در برابر موارد خاص منفی، انگیزهای را برای مدیران ارشد فراهم میکند تا در تغییر طبقهبندی، شرکت کنند تا بر پاداش آنها تأثیر بگذارند. یافته های سالوسکی و زولچ23 (2014) نشان می دهد شرکتهایی که رتبه مسئولیتپذیری اجتماعی بالاتری دارند، میزان مدیریت سود بالاتر و شرکتهایی که رتبه مسئولیتپذیری اجتماعی پایینتری دارند، محافظه کاری بیشتری دارند. نتایج پژوهش آنها حاکی از این است که شرکتها به دلایل فرصتطلبانه در مسئولیتپذیری اجتماعی مشارکت میکنند؛ بنابراین بین مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت و کیفیت گزارشگری مالی ارتباط منفی وجود دارد. کیم و همکاران (2012) نشان دادند که شرکتهاي داراي مسئولیت اجتماعی، کمتر احتمال دارد که: به مدیریت سود از طریق اقلام تعهدي اختیاري بپردازند، فعالیتهاي عملیاتی واقعی شرکت را دستکاري و موضوع رسیدگی کمیسیون بازار و اوراق بهادار در آینده قرار گیرند. نتایج پژوهش هانگ و اندرسون24(2011) بیانگر آن است که شرکتهای فعال در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی از کیفیت اقلام تعهدی بالاتری برخوردارند و کمتر به فعالیتهای مبتنی بر مدیریت سود می پردازند.
نتایج پژوهش خان احمدی و همکاران(1400) نشان داد که سودآوری شرکت، یک عامل تعیین کننده در افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی در ایران می باشد. یافتههای آنها بیانگر این است که، شرکتهای با سودآوری بیشتر در حوزه سرمایه بکار گرفته شده، افشای مسئولیت اجتماعی بهتری دارند. همچنین یافتههای آنها نشان داد که شهرت شرکت، یک عامل تعیین کننده در افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی در ایران نیست. پاکدلان و همکاران(1400) نشان دادند که بین افشای مسئولیتپذیری اجتماعی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. یاراحمدی و محمدی(1398) نشان دادند که بین مالکیت خانوادگي با مسئولیت اجتماعي و مدیریت سود به ترتیب رابطه مثبت و منفي معناداري وجود دارد و دریافتند که در شرکتهاي خانوادگي، رابطه بین مسئولیت اجتماعي و مدیریت سود تضعیف مي شود. یافتههای پژوهش فروغی و همکاران(1397) نشان می دهد که مسئوليت اجتماعی از طریق ریسک غيرنظاممند(نظاممند) بر نگهداشت وجه نقد تأثير مثبت(منفی) و معنادار و مسئوليت اجتماعی از طریق حاکميت شرکتی بر نگهداشت وجه نقد اثر مثبت و معناداری دارد. برزگر و غواصی کنار(1395) با اعلام اینکه به طور متوسط حدود 80 درصد از شاخصهای مسئولیت اجتماعی در گزارشهای سالانۀ فعالیت هیئت مدیره افشاء نمیشود، نشان دادند که بین سطح افشای مسئولیت اجتماعی با نسبت تقسیم سود، رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. آنها استدلال میکنند که مدیران شرکتهایی که سطح بیشتری از مسئولیت اجتماعی را افشا میکنند، به منظور جلب رضایت و افزایش علاقۀ سهامداران سود، بیشتری را نیز بین آنان توزیع مینمایند. رحیمی و همکاران(1394) دریافتند که رابطة مثبتی بین سرمایه اجتماعی و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد. جلیلی و قیصری (1393) نشان دادند که در مدل اقلام تعهدی اختیاری و مدل هزینههای تولیدی غیرعادی، بین مسئولیت های اجتماعی شرکتی و مدیریت سود رابطه مثبت غیر معنادار وجود داشته و در مدل وجوه نقد عملیاتی غیرعادی و مدل هزینههای اختیاری غیرعادی بین مسئولیت های اجتماعی شرکتی و کیفیت سود رابطه معناداری وجود دارد. خواجوی و همکاران(1390) نشان دادند كه بين مسئوليت پذيري اجتماعي شـركت و مـديريت سود، رابطه منفي وجود دارد و حدود 16 % از تغييـرات مـسئوليت پـذيري اجتماعي شركت به طور معكوس تحت تأثير متغيرهاي اندازه شركت، منابع مالي و مديريت سو د مي باشد. همچنين يافته هـاي پژوهش آنها نشان می دهد که عملكرد مالي شركت با مديريت سـود رابطه مثبت و با مسئوليت پذيري اجتماعي شركت، رابطه منفي و معكوس؛ ولي مسئوليت پذيري اجتماعي شركت در كنار مديريت سود، باعـث كاهش اثر معكوس مسئوليت پذيري اجتماعي شركت بر عملكرد مالي؛ يعني بهبود عملكرد مالي شركت شده است. در نهايت نشان دداند که، تعهدات سازماني با مديريت سود و عملكرد مالي شركت رابطه منفي دارد.
توسعه فرضیه
دو دیدگاه فرصتطلبانه و دیدگاه اخلاقی در مورد رابطه بین عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی و تغییر طبقهبندی هزینهها و درآمدها هر کدام پیشبینی هایی دارند. با توجه به رابطه جایگزین بالقوه بین تغییر طبقهبندی و سایر ابزارهای مدیریت سود (آبرناتی و همکاران، 2014)، شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا ممکن است بیشتر از شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی پایین در تغییر طبقهبندی وارد شوند، این استدلال یک رابطه مثبت بین عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی و تغییر طبقهبندی را پیشبینی میکنند. مطابق با این دیدگاه که مبتنی بر دیدگاه فرصتطلبانه است، چندین پژوهش شواهد تجربی را ارائه میکنند که شرکتها بیشتر مدیریت سود را انجام میدهند. در این راستا، پتروویتس (2006) دریافت که شرکتهایی با افزایش سود اندک، انتخابهای افزاینده سود را برای تامین مالی خود نشان میدهند. چیه و همکاران (2008) همچنین دریافتند که شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا به احتمال زیاد اقلام تعهدی را به صورت تهاجمی مدیریت میکنند. همچنین، رحیمی و همکاران(1394)؛ موتاکین25و همکاران(2015)؛ اسکولتن و کنگ26 (2013) نشان دادند که بین مدیریت سود و مسئولیتپذیری اجتماعی رابطه مثبت معناداری وجود دارد؛ این بیانگرآن است که شرکتهایی با سطح بالاتری از فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی به دنبال پنهان ساختن رفتارهای فرصتطلبانه مدیریتی هستند. از سوی دیگر، دیدگاه اخلاقی پیشبینی میکند که شرکتهای دارای مسئولیت اجتماعی، عمدتاً به دلیل ملاحظات اخلاقی، کمتر در هر شکلی از مدیریت سود، از جمله تغییر طبقهبندی، درگیر میشوند. پژوهش های قبلی فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی را به انگیزههای اخلاقی مرتبط میکنند(دونالدسون و پرستون، 1995)، این امر بیانگر آن است که شرکتها از نظر اخلاقی موظف به مشارکت در فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی هستند. مسئولیت اخلاقی شامل دستیابی به یک استاندارد رفتاری بالا در فرآیندهای مختلف تجاری از جمله گزارشگری مالی است. مطابق با این دیدگاه، آتکینز27 (2006) استدلال میکند که مفهوم مسئولیتپذیری اجتماعی شامل شفافیت در گزارشگری مالی است. دیدگاه اخلاقی نشان میدهد که شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا احتمال کمتری برای مدیریت سود دارند و در نتیجه گزارشهای مالی شفاف و قابل اعتماد ارائه میکنند. مطابق با انگیزههای اخلاقی برای فعالیتهای مسئولیت اجتماعی، کیم و همکاران (2012) دریافتند که شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا احتمال کمتری برای مشارکت در مدیریت سود واقعی و تعهدی دارند. همچنین پژوهش های پاکدلان و همکاران(1400)؛ السعدی و همکاران28(2017)؛ چو و چون29(2016) و چو30 و همکاران (2013) نشان داد رابطه منفی معناداری بین مدیریت سود و فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی وجود دارد به این معنا که شرکتهایی با تعهد قوی به مسئولیتپذیری اجتماعی کمتر احتمال دارد که در مدیریت سود شرکت کنند. بنابراین با توجه به دو دیدگاه فرصتطلبانه و دیدگاه اخلاقی که، نتایج متناقضی از ارتباط بین مدیریت سود و مسئولیتپذیری اجتماعی ارائه میکنند فرضیههای پژوهش به صورت زیر بیان می گردند:
فرضیه اول: شرکتهای با عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی بالا در مقایسه با شرکتهای با عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی پایین، احتمالاً کمتر در تغییر طبقهبندی هزینهها درگیر میشوند.
فرضیه دوم: شرکتهای با عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی بالا در مقایسه با شرکتهای با عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی پایین، احتمالاً کمتر در تغییر طبقهبندی درآمدها درگیر میشوند.
روش شناسی پژوهش
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نقطه نظر نحوه استنباط در خصوص فرضیههای پژوهش در طبقه پژوهشهای توصیفی- همبستگی قرار میگیرد؛ چون که به منظور یافتن رابطه بین متغیرها از رگرسیون و همبستگی استفاده شده است. همچنین برای آزمون فرضیه ها از مدلی رگرسیون چند متغیره بر اساس دادههای ترکیبی استفاده شده است.اطلاعات لازم براي اين پژوهش از نرم افزار رهآورد نوين 3 و همچنین سایت کدال گردآوري شده است و از نرم افزار ایویوز برای انجام تحلیل ها استفاده گردید.
جامعه آماري و روش نمونهگيري
جامعهی آماری پژوهش حاضر، همه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به منظـور انتخاب نمونـهی آماری از دادههای شرکتهایی استفاده گردید که دارای شرایط زیر باشند: شرکتها تا پایان سال 1393 در بورس تهران پذیرفته شده باشند. طی دوره زمانی 1394 تا 1400 در بورس تهران فعال بوده باشند. جزء شرکتهای مالی، سرمایهگذاری، بیمه و بانکها نباشند. اطلاعات آنها در دسترس باشد. سال مالی آنها به پایان اسفند منتهی و تغییر سال مالی نداده باشند. در پایان تعداد 177 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران که شرایط بالا را داشتند، به عنوان نمونه انتخاب شدند.
مدلهای پژوهش و نحوه اندازه گیری متغیرها
برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدلهای (1) و (2) که برگرفته از مدل هاوانگ و همکاران(2022)، است، استفاده گردید.
مدل (1)
مدل (2)
در مدل (1) و (2) بر ضریب و تاکید می گردد. یک ضریب منفی و معنادار بیانگر آن است که شرکتهای با عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی بالا در مقایسه با شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی پایین، احتمالا کمتر در تغییر طبقهبندی اقلام سود و زیانی درگیر هستند. این ارتباط منفی نه تنها با دیدگاه رفتارهای اخلاقی؛ بلکه با سایر توضیحات همچون عملکرد مالی و نگرانی های مرتبط با شهرت نیز سازگار است(هاوانگ و همکاران،2022)؛ زیرا برخی پژوهش ها نشان دادند که عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی با عملکرد شرکت ارتباط دارد و شرکتهای با عملکرد فوق العاده، انگیزه کمتری برای مدیریت سود دارند(رومان31 و همکاران، 1999) بنابراین شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا ممکن است تغییر طبقهبندی کمتری را نشان دهند. از طرف دیگر چنانچه شرکتها در فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی برای ایجاد یا حفظ شهرت درگیر شوند، این شرکتها احتمالا از هرگونه فعالیتهای نامطلوبی اجتماعی همچون تغییر طبقهبندی، برای محافظت از شهرت خود، دوری میکنند.
UEOP سود (زیان) عملیاتی غیر منتظره است. مشابه با رویکرد مک وی (2006) سود (زیان) عملیاتی غیرمنتظره بیانگر تفاوت میان سود (زیان) عملیاتی گزارش شده و سود (زیان) عملیاتی مورد انتظار است که سود (زیان) عملیاتی مورد انتظار با استفاده از مدل (3) اندازه گیری میشود. به عبارت دیگر سود (زیان) عملیاتی غیر منتظره باقی مانده مدل (3) است.
(3)
NOE هزینههای غیر عملیاتی است که برابر درصد کاهش در سود (زیان) غیرعملیاتی که براساس خالص درآمد کل استاندارد شده است و هرگاه با افزایش در سود همراه باشد برابر است با صفر. (سود غیرعملیاتی از تفاوت بین سود(زیان) خالص و سود(زیان) عملیاتی تقسیم بر خالص درآمد، بدست آمده است(ثقفی و جمالیان پور،1397).
NOR درآمدهای غیر عملیاتی است که برابر است با درصد افزایش در سود غیرعملیاتی که براساس خالص درآمد استاندارد شده است و هرگاه با کاهش در سود همراه باشد برابر است با صفر.
CSR امتیاز عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت است. در این پژوهش از دسته بندی فروغی و همکاران(1397) برای عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی بهره گرفته شده است. در جدول (1) ابعاد مسئولیتپذیری اجتماعی همراه با نقاط قوت و ضعف آنها گزارش شده است.در صورت وجود هر نقطه ضعف یا قوت مربوطه، عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر در نظر گرفته خواهد شد. مطابق با پژوهش هاوانگ و همکاران(2022) امتیاز هر دسته به عنوان مجموع همه نقاط قوت منهای مجموع همه نقاط ضعف مربوطه تقسیم بر حداکثر تعداد ممکن کل اقلام نقاط قوت و ضعف محاسبه میشود؛ سپس نمره کلی عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت از طریق میانگین حسابی نمرات ترکیبی در چهار بُعد مسئولیتپذیری اجتماعی بدست میآید. به عنوان مثال امتیاز بُعد مشارکت اجتماعی CSRcom از طریق مدل (4) محاسبه شده است:
(4)
مجموع نقاط قوت بُعد مشارکت اجتماعی؛ مجموع نقاط ضعف بُعد مشارکت اجتماعی و حداکثر تعداد ممکن کل نقاط قوت و ضعف بُعد مشارکت اجتماعی شرکت i در سال t.
سپس امتیاز ابعاد دیگر مسئولیتپذیری اجتماعی یعنی روابط کارکنان CSRepm؛ محیط زیست CSRenv و ویژگی های محصولات CSRprod مشابه با مدل (4) محاسبه و در نهایت امتیاز کلی مسئولیتپذیری اجتماعی از طریق میانگین حسابی امتیاز تمام ابعاد به شرح مدل (5) بدست آمده است.
(5)
[1] Kim
[2] Zalata and Roberts
[3] Nagar and Sen
[4] Emna and Jamel
[5] McWilliams
[6] Prior
[7] Surroca and Tribo
[8] Hemingwa and Maclagan
[9] Donaldson and Preston
[10] Carroll
[11] Fan
[12] Abernathy
[13] Hwang
[14] Shleifer
[15] Grougiou
[16] Sun
[17] Sanchez and Meca
[18] Saraireh
[19] Bartov
[20] Burke
[21] Naseem
[22] Joo and Chamberlain
[23] Salewski and Zülch
[24] Hong and Anderson
[25] Muttakin
[26] Scholtens and Kang
[27] Atkins
[28] Alsaadi
[29] Cho and Chun
[30] Cho
[31] Roman
جدول(1) ابعاد مسئولیتپذیری اجتماعی همراه با نقاط قوت و ضعف آنها
ابعاد مسئولیت اجتماعی | نقاط قوت | نقاط ضعف |
مشارکت اجتماعی | 1) کمک های خیریه | 1) پرداخت نکردن مالیات |
2) کمک های نوآورانه(کمک به سازمانهای غیرانتفاع و مشارکت در طرحهای عمومی) | 2) اثر منفی اقتصادی(تأثیر منفی بر کیفیت زندگی، تعطیلی کارخانه) | |
روابط کارکنان | 1) پرداخت پاداش به کارکنان | 1) ضعف بهداشت و ایمنی (نداشتن ایزو 18001) |
2) مزایای بازنشستگی | 2) کاهش نیروی کار | |
محیط زیست | 1) انرژ پاک(استفاده از سوخت با آلودگی کمتر) | 1) تولید زباله های خطرناک |
2) کنترل آلودگی هوا و کاهش گاز گلخانه ای (ایزو 14001) | 2) پرداخت جریمه به دلیل نقض مدیریت زباله | |
ویژگی محصولات | 1) کیفیت محصول(ایزو 9001) | 1) پرداخت جریمه برای تبلیغات منفی |
2) ایمنی محصول | 2) پرداخت جریمه در مورد ایمنی محصول |
متغیرهای کنترلی
مطابق با ادبیات مرتبط (هاوانگ و همکاران، 2022؛ بانسال1، 2021 )، متغیرهای کنترلی در نظر گرفته شده عبارتند از؛ SIZE اندازه شرکت برابر است با لگاریتم طبیعی کل داراییها؛ ROA بازده داراییها برابر است با سود خالص تقسیم بر کل داراییها؛ SG رشد شرکت برابر است با درصد تغییرات در فروش ؛ LEV نسبت اهرمی برابر است با نسبت کل بدهیها به کل دارایی ها؛ MB نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری برابر است با ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام در پایان سال؛ REP شهرت شرکت؛ در صورتی که شرکت در فهرست صد شرکت برتر سازمان مدیریت صنعتی قرار گرفته باشد؛ یک و در غیر این صورت صفر. CLC چرخه عمر شرکت است که مطابق با روش شناسی دیکینسون (2011) مراحل چرخه عمر شرکت تعیین شده و چرخه عمر به 5 مرحله ظهور (INTRODUCTION) ، رشد (GROWTH) ، بلوغ (MATURE) ، رکود (DECLINE) و افول (SHAKE OUT) دسته بندی گردید. مدیریت سود تعهدی(AACC) از طریق مدل تعدیل جونز؛ مدیریت سود واقعی شامل هر سه نوع مدیریت سود از طریق فعالیتهای واقعی ارائه شده توسط رویچودهوری2(2006) یعنی، سطح هزینههای تولید غیرعادی(APROD)، سطح مخارج اختیاری غیر عادی(ADISE) و سطح جریان وجه نقد عملیاتی غیرعادی(AOCF) اندازه گیری شده است.
یافتههای پژوهش
جدول(2) آماره توصیفی متغیرهای پژوهش را ارائه میکند. طبق اطلاعات جدول(2) میانگین و میانه سود(زیان) عملیاتی غیرمنتظره به ترتیب 0081/0- و 0183/0- است. میانگین(میانه) امتیاز مسئولیتپذیری اجتماعی به ترتیب 043/0 و 062/0 است. میانگین هزینههای غیر عملیاتی و درآمدهای غیر عملیاتی به ترتیب 0426/0- و 0419/0 است. بین بیشینه و کمینه متغییرهای مربوط به انواع مدیریت سود فاصله نسبتا زیادی وجود دارد که احتمال دارد این شرکتها از سطوح غیر عادی مربوطه برای مدیریت سود استفاده کنند.
[1] Bansal
[2] Roychowdhury
جدول (2) آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
متغیر | میانگین | میانه | بیشینه | کمینه | انحراف استاندارد |
SIZE | 8957/13 | 4683/13 | 8536/19 | 4956/10 | 438/1 |
LEV | 5276/0 | 5384/0 | 1257/1 | 0112/0 | 1953/0 |
ROA | 1382/0 | 1065/0 | 7804/0 | 4162/0- | 1512/0 |
MB | 874/4 | 2518/3 | 4829/57 | 4739/22- | 3479/6 |
SG | 4156/0 | 2167/0 | 3741/55 | 9586/0- | 7281/1 |
UEOP | 0081/0- | 0183/0- | 2681/5 | 1692/3- | 3672/0 |
AACC | 1378/0 | 1132/0 | 0852/1 | 0025/0 | 1402/0 |
ADISE | 0287/0 | 0202/0 | 3217/0 | 0003/0 | 0409/0 |
AOCF | 0896/0 | 0582/0 | 7862/0 | 0001/0 | 1327/0 |
APROD | 1152/0 | 0783/0 | 9832/0 | 0002/0 | 1253/0 |
NOE | 0426/0- | 0196/0- | 0000/0 | 5927/0- | 0542/0 |
NOR | 0419/0 | 0000/0 | 8921/6 | 0000/0 | 2975/0 |
CSR_SCORE | 0432/0 | 0625/0 | 4375/0 | 3125/0- | 1137/0 |
CSR_BIN | 5273/0 | 0000/1 | 0000/1 | 0000/0 | 4863/0 |
REP | 4370/0 | 0000/0 | 0000/1 | 0000/0 | 4835/0 |
آزمون فرضیه اول
جدول(3) نتایج آزمون فرضیه اول را برای بررسی ارتباط بین عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی و تغییر طبقهبندی هزینه ها را نشان می دهد. نتایج حاکی از آن است که، مدل رگرسیون در سطح اطمینان 99 درصد معنی دار است. ضریب تعیین تعدیل شده بیانگر آن است که 12 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای توضیحی در مدل تشریح و پیشبینی میشود. میزان آماره آزمون دوربین - واتسن نشانگر آن است که خودهمبستگی مرتبه اول در بین مقادیر خطا وجود ندارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول نشان می دهد که متغیر تعاملی NOE*CSR در سطح اطمینان 99 درصد با سود(زیان) عملیاتی غیرمنتظره بطور منفی مرتبط است. ضریب منفی و معنادار متغیر تعاملی NOE*CSR بیانگر آن است که شرکتهای با عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی بالا نسبت به شرکتهای با عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی پایین به احتمال کمتری در تغییر طبقهبندی هزینه ها درگیر میشوند که این یافته مبتنی بر دیدگاه اخلاقی است.
جدول (3) نتایج آزمون فرضیه اول
متغیر | ضریب | خطای استاندارد | آماره T | سطح معناداری | VIF |
C | 1383/0- | 0820/0 | 6857/1- | 0921/0 | --- |
NOE | 1484/0 | 1368/0 | 0852/1 | 2781/0 | 3037/1 |
CSR | 1386/0- | 0823/0 | 6826/1- | 0927/0 | 6365/1 |
NOE*CSR | 9041/2- | 1176/1 | 5983/2- | 0095/0 | 5572/1 |
AACC | 0055/0 | 0618/0 | 0901/0 | 9282/0 | 3664/1 |
ADISE | 2056/0- | 2437/0 | 8436/0- | 3991/0 | 0878/1 |
AOCF | 4610/0 | 0905/0 | 0912/5 | 0000/0 | 3554/1 |
APROD | 0377/0 | 0774/0 | 4874/0 | 6260/0 | 2991/1 |
SIZE | 0083/0 | 0052/0 | 5751/1 | 1155/0 | 1775/1 |
LEV | 0289/0- | 0520/0 | 5569/0- | 5777/0 | 0356/2 |
ROA | 2827/0 | 0773/0 | 6540/3 | 0003/0 | 4491/2 |
MB | 0008/0- | 0011/0 | 7263/0- | 4678/0 | 1899/1 |
SG | 0040/0- | 0042/0 | 9551/0- | 3397/0 | 0418/1 |
REP | 0180/0- | 0162/0 | 1069/1- | 2686/0 | 0143/1 |
INTRO | 1462/0- | 0367/0 | 9786/3- | 0001/0 | 5279/2 |
GRO | 0142/0 | 0341/0 | 4164/0 | 6772/0 | 9378/2 |
MAT | 0301/0 | 0292/0 | 0291/1 | 3036/0 | 3670/3 |
DEC | 2057/0- | 0371/0 | 5308/5- | 0000/0 | 4939/1 |
SHA | 0241/0- | 0352/0 | 6870/0- | 4922/0 | 4899/4 |
آماره D-W | ضریب تعیین | ضریب تعیین تعدیل شده | آماره F | سطح معناداری | |
3961/2 | 1343/0 | 1215/0 | 5113/10 | 0000/0 | |
آزمون های تشخیصی | آماره F | سطح معناداری | نتیجه آزمون | روش برآورد مدل | |
چاو | 3873/1 | 2264/0 | اثرات مشترک | حداقل مربعات معمولی | |
براش-پاگان-گادفری | 6551/0 | 8565/0 | همسانی واریانس خطا | ||
براش -گادفری | 5853/3 | 0586/0 | عدم وجود خودهمبستگی |
آزمون فرضیه دوم
جدول(4) نتایج آزمون فرضیه دوم را برای بررسی ارتباط بین عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی و تغییر طبقهبندی درآمدها را گزارش میکند. نتایج نشان دهنده آن است که، مدل رگرسیون در سطح اطمینان 99 درصد معنی دار است. ضریب تعیین تعدیل شده بیانگر آن است که 27 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای توضیحی در مدل تشریح و پیشبینی میشود. میزان آماره آزمون دوربین - واتسن نشانگر آن است که خودهمبستگی مرتبه اول در بین مقادیر خطا وجود ندارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم نشان می دهد که متغیر تعاملی NOR*CSR در سطح اطمینان 99 درصد با سود(زیان) عملیاتی غیر منتظره بطور منفی مرتبط است. ضریب منفی و معنادار متغیر تعاملی NOR*CSR بیانگر آن است که شرکتهای با عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی بالا نسبت به شرکتهای با عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی پایین به احتمال کمتری در تغییر طبقهبندی درآمد ها درگیر می گردند که این یافته مبتنی بر دیدگاه اخلاقی است.
جدول (4) نتایج آزمون فرضیه دوم
متغیر | ضریب | خطای استاندارد | آماره T | سطح معناداری | VIF | |
C | 1987/0- | 0462/0 | 2926/4- | 0000/0 | --- | |
NOR | 2067/0 | 0360/0 | 7312/5 | 0000/0 | 3629/3 | |
CSR | 0306/0 | 0395/0 | 7753/0 | 4383/0 | 1581/1 | |
NOR*CSR | 9441/0- | 1968/0 | 7957/4- | 0000/0 | 3505/3 | |
AACC | 0300/0- | 0412/0 | 7288/0- | 4663/0 | 4668/1 | |
ADISE | 0998/0- | 1527/0 | 6533/0- | 5137/0 | 0779/1 | |
AOCF | 4136/0 | 0587/0 | 9429/7 | 0000/0 | 3611/1 | |
APROD | 0112/0 | 0500/0 | 2241/0 | 8227/0 | 3033/1 | |
SIZE | 0073/0 | 0030/0 | 4205/2 | 0157/0 | 1683/1 | |
LEV | 0437/0 | 0285/0 | 5300/1 | 1263/0 | 8981/1 | |
ROA | 3593/0 | 0459/0 | 8260/7 | 0000/0 | 4295/2 | |
MB | 05-E37/1 | 0007/0 | 0185/0 | 9852/0 | 1820/1 | |
SG | 0060/0- | 0022/0 | 7301/2- | 0064/0 | 0432/1 | |
REP | 0088/0- | 0093/0 | 9438/0- | 3454/0 | 0125/1 | |
INTRO | 1294/0- | 0216/0 | 9776/5- | 0000/0 | 5323/2 | |
GRO | 0031/0- | 0201/0 | 1573/0- | 8750/0 | 9483/2 | |
MAT | 0474/0 | 0158/0 | 9932/2 | 0028/0 | 3959/3 | |
DEC | 1877/0- | 0209/0 | 9442/8- | 0000/0 | 4957/1 | |
SHA | 0408/0- | 0199/0 | 0454/2- | 0411/0 | 9105/4 | |
آماره D-W | ضریب تعیین | ضریب تعیین تعدیل شده | آماره F | سطح معناداری | ||
1563/2 | 2788/0 | 2682/0 | 2092/26 | 0000/0 | ||
آزمون های تشخیصی | آماره F | سطح معناداری | نتیجه آزمون | روش برآورد مدل | ||
چاو | 8408/1 | 1022/0 | اثرات مشترک | حداقل مربعات تعمیم یافته | ||
براش-پاگان-گادفری | 7849/48 | 0000/0 | ناهمسانی واریانس خطا | |||
براش -گادفری | 4007/1 | 2369/0 | عدم وجود خودهمبستگی |
نتیجه گیری، بحث و پیشنهاد
طبق مبانی نظری استدلال میشود، چنانچه فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی ناشی از پنهان کردن تخلف های شرکت یا پیگیری انگیزها و منافع شخصی باشد، شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا، ممکن است نسبت به شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی پایین، تغییر طبقهبندی اقلام سود و زیانی بیشتری را نشان دهند. از طرف دیگر، چنانچه انگیزه مدیران برای تلاش و صرف منابع در فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی، ترویج ارزشهای اخلاقی شرکت باشد، شرکتهای با مسئولیتپذیری اجتماعی بالا، گزارشگری مالی اخلاقی را نیز ارائه خواهند کرد. برای این منظور رابطه مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت با تغییر طبقهبندی هزینه ها و درآمدها بررسی شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که شرکتهای با عملکرد مسئولیت اجتماعی بالا نسبت به شرکتهای با عملکرد مسئولیت اجتماعی پایین به احتمال کمتری در تغییر طبقهبندی اقلام سود و زیانی(هزینه ها و درآمدها) درگیر میشوند. این نتایج با یافتههای هاوانگ و همکاران(2022) همخوانی و از لحاظ ارتباط منفی بین مسئولیتپذیری اجتماعی و مدیریت سود با یافتههای پاکدلان و همکاران(1398)؛خدایی (1396) مطابقت دارد. نتایج فرضیه ها متضاد با دیدگاه فرصتطلبانه است که بیان میکند مدیران به صورت فرصتطلبانه در فعالیتهای مسئولیت اجتماعی درگیر شده تا منافع خود را تامین نمایند؛ در حالی که این نتایج از دیدگاه اخلاقی حمایت میکند که استدلال میکند شرکتهای با مسئولیت اجتماعی بالا با ارائه گزارشگری مالی اخلاقی، کمتر در مدیریت سود درگیر میشوند. یعنی مدیران از افشا فعالیتهای مسولیت اجتماعی در جهت ترویج و افزایش ارزش های اخلاقی شرکتهای تحت مدیریت خود استفاده مینمایند. در حقیقت، این نتایج بیانگر آن است که با مشارکت بیشتر شرکت در فعالیتهای مسـئولیت پذیري اجتماعی، تغییر طبقهبندی اقلام سود و زیانی شرکتها کاهش مییابد. بر اســـاس دیدگاه اخلاقی، مســـئولیت پذیري اجتماعی شرکتها میتواند به عنوان ابزاري در جهت کاهش تغییر طبقهبندی اقلام سود و زیانی اســتفاده شــود. ازاینرو، شرکتهایی که فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی بالاتري دارند، هم در زمینه افشا مسئولیت اجتماعی، شفافیت اطلاعاتی بهتری داشته و هم تعامل با ذینفعان را تقویت نموده و موجب رضایت و کاهش فشار آنها شده و در نتیجه عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و ذینفعان را کاهش می دهد. به عبارت دیگر این شرکتها، ارائه و گزارش اطلاعات غیرمالی از طریق افشا گزارش های مسئولیت اجتماعی را نه برای پوشش مدیریت سود و تامین منافع شخصی بلکه برای ملاحظات اخلاقی و شفافیت اطلاعات مالی به ذینفعان ارائه میکنند و از این طریق ارزش بالاتری برای شرکت خود فراهم میکنند.
این مطالعه با گسترش پژوهش کیم و همکاران (2012)؛ پاکدلان و همکاران(1398)؛خدایی (1396) و رحیمی و همکاران(1394) و خواجوی و همکاران(1390) به نوع دیگری از مدیریت سود یعنی تغییر طبقهبندی اقلام سود و زیانی، ادبیات مرتبط با مدیریت سود و مسئولیتپذیری اجتماعی را توسعه داد. در حالی که یافتههای پژوهش رابطه منفی بین عملکرد مسئولیتپذیری اجتماعی و تغییر طبقهبندی اقلام سود و زیانی را به رفتارهای اخلاقی شرکتها نسبت میدهد، نمیتوان سایر توضیحات جایگزین را برای نتایج بطور کامل رد کرد. برای این منظور میتوان به استدلال مک وی (2006) استناد نمود که بیان میکند تغییر طبقهبندی میتواند برای شرکتها بسیار پرهزینه باشد، اگر گزارش سود اصلی بالاتر، انتظارات سود آتی را افزایش دهد و رسیدن به معیار سود در دوره های بعدی را دشوار نماید. بنابراین با توجه رابطه منفی مسـئولیتپذیري اجتماعی و تغییر طبقهبندی اقلام سود و زیانی، به سهامداران بالقوه پیشـنهاد میشود در راستاي سرمایه گذاري مطلوب و تخصیص بهینه منابع در اختیار خود، مســئولیتپذیري اجتماعی را به عنوان عامل کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، بهبود کیفیت و شـفافیت اطلاعات مدنظر قرار دهند. همچنین پیشنهاد میگردد که سرمایهگذاران براي بدست آوردن سـودهاي مستمر و کاهش هزینهها و مشکلات نمایندگی، در شرکتهایی با مسئولیتپذیری اجتماعی بالاتر ســـرمایهگذاري نمایند. به سازمان بورس اوراق بهادار و نهادهای متولی در سیاست گذاری مالی و سرمایهگذاری پیشنهاد میگردد که قوانين و مقرراتي را اتخاذ نمایند تا از یک طرف تا حد امكان بتواند ميزان امتیاز واقعي مسئوليتپذيري اجتماعي شركت ها را در طول سـال هـاي مختلف اندازه گيري کرد و از طرف دیگر این امتیاز ارائه شده از سوی یک نهاد رسمی قابل استناد بوده و تا هم پژوهشگران و هم ذينفعان از آن استفاده کنند. با توجه به اين كه پژوهشهای قبلی نشان دادند که مسئولیتپذیری اجتماعی بر عملکرد مالی و ارزش شرکت تاثیر دارد، و سرمایهگذاران به سود عملیاتی به عنوان یک عامل مهم در عملکرد عملیاتی توجه نموده و در بحث ارزشیابی نیز به مقوله سود و بخصوص سود عملیاتی نگاه ویژهای دارند لذا به سرمايهگذاران پيـشنهاد مـيشـود كـه در زمان تصميمگيري، مقوله مسئوليتپذيري اجتماعي را در نظر بگیرند. همچنین، نتایج فرضیههای پژوهش هم راستا با نظریه نمایندگی و دیدگاه بلندمدت است. این دیدگاه ادعا میکند که با وجود اینکه افشا اطلاعات مسئولیتپذیری اجتماعی اختیاری بوده، شرکتها با افشا و انتشار گسترده مولفههای مسئولیتپذیری اجتماعی سعی بر کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و بهبود روابط با ذینفعان داشته و به دنبال افزایش سود از طریق مدیریت سود نیستند. بنابراین پیشنهاد میشود که مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت را به عنوان مفهومی در نظر گرفته شود که از طریق الزامات قانونی و افشای الزامی بر منافع ذینفعان آن تاکید داشته باشد. ممکن است مدیران بنا به دلایل شخصی همچون پیشرفت شغلی یا افزایش شهرت خود و یا شرکت در فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی درگیر و آنها را افشا نمایند اما تاثیر خاصی بر درآمدها و هزینههای شرکت نداشته باشد در این صورت به سیاستگذاران و تدوینکنندگانی که در زمینه گزارشگری مالی و افشا اطلاعات غیر مالی فعال هستند، پیشنهاد میشود که با تقویت جایگاه مسئولیتپذیری اجتماعی و با معرفی مزایا و منافع آن برای شرکت ها، آنها را به اجرای صحیح و انتشار واقعی این فعالیتها تشویق و ترغیب نمایند. به علاوه پیشنهاد میشود، سرمایهگذاران در زمان تصمیمگیریهای اقتصادی به سطح افشای اطلاعات مولفههای مسئولیتپذیری اجتماعی عنایت کافی داشته باشند چون این اطلاعات می تواند موجب سرمایه گذاری کارآمدتر و سودآور بشود.
منابع
برزگر، قدرت الله و غواصی کناری، محمد. (1395). مطالعۀ رابطۀ سطح افشای مسئولیت اجتماعی و سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. مجله دانش حسابداری، 7(24)، 155-180.
پاکدلان، سعید؛ آذربراهمان، علیرضا و عزمی، بهناز (1400). بررسی رابطه بین افشای مسئولیتپذیری اجتماعی با مدیریت سود. مجله دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، 4(46)، 27-12.
ثقفی، علی؛ جمالیان پور، مظفر (1397). جایگاه پدیده تغییر طبقهبندی در مدیریت سود. مطالعات تجربي حسابداري مالي، 15(57): 1-23.
جلیلی، صابر و قیصری، فرزاد (1393). بررسی ارتباط بین کیفیت سود و مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. دانش حسابرسی، 14(57)، 170-147.
حمیدیان، محسن؛ بزرگمهریان، شاهرخ و جنت مکان، حسین (1397). نقش تخصص حسابرس در صنعت در پیشگیری از اعمال تغییر طبقهبندی فرصتطلبانه اقلام صورت سود و زیان. پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي ، 10(38)، 113-93
خان احمدی، محبوبه؛ دستگیر، محسن و علی احمدی، سعید (1400). بررسی ارتباط سودآوری و شهرت شرکت بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی در ایران. اقتصاد مالی، 15(55)، 296-269.
خدایی، بهزاد (1396). بررسی رابطه بین ایفای مسئولیت اجتماعی و مدیریت سود واقعی و حسابداری در شرکتهای دارای مالکیت خانوادگی و غیرخانوادگی. فصلنامه مطالعات مدیریت و حسابداری، 3(4)، 303-328.
خواجوی، شکرالله؛ بایزیدی، انور و جبارزاده کنگرلویی، سعید (1390). بررسی رابطه ی بین مدیریت سود و مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. مجله پیشرفت های حسابداری، 3(1)، 54-29.
رحیمی، سمیرا؛ لشگری، زهرا و حاجیها، زهره (1394). سرمایة اجتماعی و مدیریت سود. چشم انداز مدیریت مالی، 5(12)، 26-13.
فروغی، داریوش؛ امیری، هادی و جوانمرد، راضیه (1397). تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر نگهداشت وجه نقد از طریق اثرهمزمان متغیرهای منتخب. پژوهشهای حسابداری مالی، 10(1)، 36-19.
محمدی، سامان؛ اوریایی، زهرا و نادری، علی (1402). بررسی رابطۀ بین مسئولیتپذیری اجتماعی و مدیریت سود بانکها با تأکید بر نقش تعدیلی قدرت مدیرعامل. مطالعات تجربی حسابداری مالی، مقالات قابل انتشار.
یاراحمدی، جاوید و محمدی، عبداله (1399). تأثیر خانوادگی بودن شرکتها بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و مدیریت سود. حسابداری و منافع اجتماعی، 10(3)، 115-93.
Abernathy, J.L., Beyer, B., & Rapley, E.T. (2014). Earnings management constraints and classification shifting. Journal of Business Finance and Accounting, 41(5-6), 600-626.
Alsaadi, A., Ebrahim, M. S., & Jaafar, A. (2017). Corporate Social Responsibility, ShariahCompliance, and Earnings Quality. Journal of Financial Services Research, 51(2), 169-194.
Atkins, B. (2006). Is corporate social responsibility responsible? Forbes.com (November 28).
Bansal, M. (2021). Influence of firm size and firm age on classification shifting: an empirical study on listed firms in India. Journal of Financial Reporting and Accounting, 19(5), 772-792.
Bansal, M., Kumar, A. & Badhani, K. N. (2021). Do Indian firms engage in classification shifting to report inflated core earnings? Managerial Finance, 47(11), 1533-1552.
Bartov, E., Marra, A., & Momente, F. (2021). Corporate social responsibility and the market reaction to negative events: evidence from inadvertent and fraudulent restatement announcements. Accounting Review, 96 (2), 81-106.
Burke, Q.L., Chen, P.C., & Lobo, G.J. (2020). Is corporate social responsibility performance related to conditional accounting conservatism? Accounting Horizon, 34 (2), 19-40.
Carroll, A. (1979). A three-dimensional conceptual model of corporate performance. Academy Management Review, 4(4), 497-505.
Chih, H., Shen, C., & Kang, F. (2008). Corporate social responsibility, investor protection, and earnings management: some international evidence. Journal of business ethics, 79(1), 179-198.
Cho, S.Y., Lee, C., & Pfeiffer Jr., R.Y. (2013). Corporate social responsibility performance and information asymmetry. Pacific Journal of Accounting and Public Policy, 32(1), 71-83.
Cho, E., & S. Chun. (2016). corporate social responsibility, real activities earnings management, and corporate governance: evidence from Korea. Asia-Pacific Journal of Accounting & Economics, 23(4), 400-431.
Donaldson, T., Preston, L. (1995). The stakeholder theory of the corporation: concepts, evidence, and implications. Academy of Management Review, 20(1), 65-91.
Dickinson, V. (2011). Cash flow patterns as a proxy for firm life cycle. Accounting Review, 86 (6), 1969-1994.
Emna, M., & Jamel, C. (2022). Does CEO power moderate the link between corporate social responsibility & bank earnings management? Journal of Global Responsibility, 13(2), 197-216.
Fan, Y., Barua, A., Cready, W., & Thomas, W. (2010). Managing earnings using classification shifting: evidence from quarterly special items. Accounting Review, 85(4), 1303-1323.
García-Sánchez, I.-M., and E. García-Meca. (2017). CSR Engagement and Earnings Quality in Banks. The Moderating Role of Institutional Factors. Corporate Social Responsibility and Environmental Management, 24 (2), 145-158.
Grougiou, V., S. Leventis, E. Dedoulis, and S. Owusu-Ansah. (2014). Corporate social responsibility and earnings management in U.S. banks, Accounting Forum, 14 (0), 1- 15.
Hemingway, C., & Maclagan, P. (2004). Managers’ personal values as drivers of corporate social responsibility. Journal of business ethics, 50(1), 33-44.
Hong, Y. & Anderson, M. (2011). The Relationship between Corporate Social Responsibility and Earnings Management: An Exploratory Study. Journal of Business Ethics, 104(4), 461-471.
Hwang, J, Choi, S., Choi, S., & Lee, G, Y. (2022). Corporate social responsibility and classification shifting. Journal of Accounting and Public Policy, 41(2), 106918.
Joo, J.H., & Chamberlain, S.L. (2017). The effects of governance on classification shifting and compensation shielding. Contemporary Accounting Research, 34(4), 1779-1811.
Kim, Y., Li, H., & Li, S. (2014). Corporate social responsibility and stock price crash risk. Journal of Banking & Finance, 43, 1–13.
Kim, Y., Park, M.S., & Wier, B. (2012). Is earnings quality associated with corporate social responsibility? Accounting Review, 87(3), 761–796.
Malikov, K., Manson, S. & Coakley, J. (2018). Earnings management using classification shifting of revenues. The British Accounting Review, 50(3), 291-305
Mcvay, s. (2006). The Use of Special Items to Inflate Core Earnings, dissertation. university of Michigan.
McWilliams, A., Siegel, D., & Wright, P. (2006). Corporate social responsibility: strategic implications. Journal Management Studies, 43(1), 1-18.
Muttakin, M. B., Khan, A., & Azim, M. I. (2015). Corporate social responsibility disclosures and earnings quality: Are they a reflection of managers’ opportunistic behavior? Managerial Auditing Journal, 30(3), 277-298.
Nagar, N., & Sen, K. (2017). Classification shifting: impact of firm life cycle. Journal Financing Reporting & Accounting, 15(2), 180-197.
Naseem, T., Shahzad, F., Ali Asim, G., Rehman, I.U., & Nawaz, F. (2019). Corporate social responsibility engagement and firm performance in Asia Pacific: The role of enterprise risk management. Corporate Social Responsibility and Environmental Management, 27(2), 501-513.
Paiva, I.S., Lourenço, I.C. & Dias Curto, J. (2019). Earnings management in family versus non-family firms: the influence of analyst coverage. Spanish Journal of Finance and Accounting, 48)2(, 113-133.
Petrovits, C. (2006). Corporate-sponsored foundations and earnings management. Journal of Accounting and Economics, 41(3), 335-361.
Prior, D., Surroca, J., & Tribo, J. (2008). Are socially responsible managers really ethical? Exploring the relationship between earnings management and corporate social responsibility. Corporate Governance an International Review, 16(3), 160-177.
Roman, R., Hayibor, S., & Agle, B. (1999). The relationship between social performance and financial performance. Business & Society, 38(1), 109–125.
Roychowdhury, S. (2006). Earnings management through real activities manipulation. Journal of Accounting and Economics, 42(3), 335-370.
Salewski, M. & Zülch, H. (2013). The Association between Corporate Social Responsibility (CSR) and Earnings Quality: Evidence from European Blue Chips. Journal of Accounting and Auditing, 4, 55-96.
Saraireh, S., Owais, W., Abbas, N., Matar, G., Aryan, L., ALRahamneh, A & Al-Hawary, S. (2022). The effect of corporate social responsibility and board diversity on earnings management: Evidence from Jordanian listed firms.Uncertain Supply Chain Management, 10(4), 1253-1260.
Scholtens, B., & Kang, F.C. (2013). Corporate Social Responsibility and Earnings Management: Evidence from Asian Economies. Corporate Social Responsibility and Environmental Management, 20(2), 95-112.
Shleifer, A. (2004). Does Competition Destroy Ethical Behavior? The American Economic Review, 94 (2), 414-418.
Skousen, C., Sun, L. & Wu, K. (2019). The role of managerial ability in classification shifting using discontinued operations. Advances in Management Accounting, 31, 113-131.
Sun, N., Salama, A., Hussainey, K., & Habbash, M. (2010). Corporate Environmental Disclosure, Corporate Governance & Earnings Management, Managerial Auditing Jornal, 25 (7), 679-700.
Surroca, J., & Tribo, J.A. (2008). Managerial entrenchment and corporate social performance. Journal of Business Finance and Accounting, 35(5–6), 748-789.
Zalata, A. M., & Roberts, C. (2017). Managing earnings using classification shifting: UK evidence. Journal of International Accounting, Auditing and Taxation, 29, 52-65.
Zang, A. (2012). Evidence on the trade-off between real manipulation and accrual manipulation. Accounting Reviwe, 87(2), 675–703.
Corporate social responsibility and Classification Shifting of income and expenses from the ethical perspective of earnings management
1Yasser Shirzadi*
2Kaveh parandin
3Somayeh Hosseini Aghdaei
Abstract
Today companies disclose social responsibility activity reports in order to gain the satisfaction of stakeholders and reduce their pressure to provide non-financial information. Despite this, social responsibility activities can be used as a solution to achieve the personal goals of managers and thus earnings management. Therefore, the purpose of this research is to investigate the relationship between corporate social responsibility and company behavior for the misclassification income and expenses from ethical perspective. In order to test the hypotheses, a sample consisting of 177 companies accepted to the Tehran Stock Exchange during the years 2015 to 2022 was selected. Research hypotheses have been tested using multivariate regression statistical methods using ordinary and generalized least squares methods. Research findings show that companies with high social responsibility are less involved in the classification shifting income and expenses than companies with low social responsibility. This finding supports an ethical perspective to earnings management. In general, the research results indicate that companies with social responsibility in financial reporting have ethical behavior. This means that the increase in social responsibility through the reduction of information asymmetry will increase the transparency of financial information and as a result reduce the change in the classification of profit and loss items. On the other hand, the results of this research contribute to the enrichment of knowledge in the field of social responsibility and earnings management research by developing literature.
Keywords: earnings management, corporate social responsibility, classification shifting, ethical perspective
[1] Instructor of Accounting, Payame Noor University, Tehran, Iran (Corresponding author) shirzadi62@pnu.ac.ir.
[2] Assistant Professor of Accounting, Payame Noor University, Tehran, Iran. kparandin@pnu.ac.ir
[3] Assistant Professor of Accounting, Payame Noor University, Tehran, Iran. Hosseinia@pnu.ac.ir