بررسی تلفیق و تیسیر در اجتهاد
محورهای موضوعی : فقه النوادر(مستحدثات)عبدالوهاب سلیمی پور 1 , محمد عادل ضیائی 2 , ناصر مریوانی 3
1 - دانشجوی دکتری فقه شافعی، واحد علوم و تحقیقات ، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - دانشیار فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
3 - استادیار فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
کلید واژه: تلفیق, تیسیر, فتوی, عُسر و حرج, مشقت,
چکیده مقاله :
در یک تعریف، تلفیق آمیختهای از آرای مجتهدان است که مطابق نظر هیچ کدام از آنان نباشد. این کار، چه بسا به هدف تسهیل در انجام تکالیف دینی انجام میگیرد و از این حیث؛ تیسیر به عنوان یک مبنا در شریعت اسلامی و تحت قواعدی چون رفع حرج و قاعده یُسر اشتراکاتی دارد. امّا از طرف دیگر گاه ممکن است تلفیق به هدف رفع تکلیف از مکلف انجام شده یا عملاً به این امر منجر شود.برخی از فقیهان و اصولیان معتقدند که تلفیق فتوی در حالت ضرورت، به سبب گشایش و رفع حرجی که برای مکلف دارد جایز است. برخی دیگر دایره استفاده از تلفیق را وسیعتر دانسته و استفاده از آن را به هنگام حاجت ـ ونه ضرورت ـ هم جایز دانستهاند. مستند این حکم هم تیسیر و رفع مشقتی است که در مورد مکلف وجود دارد. به نظر میرسد تلفیق و تیسیر رابطه عموم و خصوص منوجه دارند زیرا هر تلفیقی لزوماً تیسیر نیست و هر تیسیری لزوماً تلفیق نیست، گرچه در مقام عمل و به ویژه در فتاوی معاصر اکثر تلفیق ها متضمن تیسیر است.
Talfiq (integration) is defined as a combination of the different views of religious scholars which is not fully consistent with the exact views of any of them. It is aimed at facilitating religious assignments. Therefore, Talfiq enjoy commonalities with Taysir (facilitation) as a tenet in Islamic tradition and under rules such “removal of constrictions” and the “Yosr rule”. On the other hand, however, Talfiq may take place to relieve the religious obligations of an obligated person or actually lead to such a thing. .Some religious scholars believe that integration over a Fatwa is allowed in case of necessity since it leads to openings as well as removal of constrictions. Others have considered a wider application for Talfiq, arguing that it is allowed not only when necessary, but also when needed. It is evidenced upon Taysir (facilitation) and removal of constriction that could be applied to the relevant obligator. It seems that Taysir and Talfiq overlap each other, because every case of Talfiq is not necessarily considered as Taysir, and every case of Taysir is not necessarily categorized under Talfiq, although all cases of Talfiq ensure Tatsir in practice and especially in contemporary Fatwas.
1-قرآن کریم
2-ابن الأثیر، مجدالدین محمد جزری، جامع الأصول فی احادیث الرسول، مکتبة دار البیان، ریاض، چاپ اول، 1392ق.
3-ابن عابدین، محمدامین، حاشیه ردّالمحتار علی الدرالمختار، بیروت دارالفکر، 1399ق.
4-ابن عبدالبر، ابو عمر یوسف، جامع بیان العلم و فضله، بیروت، دارالفکر، بیتا.
5- ابن فارس، ابی الحسین احمد، معجم مقاییس اللغة، بیروت، دارالجیل، 1392ق.
6-ابنقیم، محمد بن ابی بکر بن ایوب، اعلام الموقعین، ریاض، دارابن الجوزی،1423ق.
7-ابنمنظور، جمالالدین محمدبن مکرم، لسانالعرب، بیروت، دار صادر،1414ق.
8-ابنمکّی(ابنملاّ فرّوخ)، محمدبنعبدالعظیم، القول السدید فی بعض مسائل الاجتهاد و التقلید، کویت، دارالدعوة، 1988م.
9-ابننجار، تقیالدین ابوالبقا فتوحی، شرح الکوکب المنیر، مطبعةالسنة المحمدیة، بیتا.
10-ابوزید، ابوبکر، المدخل المفصل إلى فقه الإمام احمد، دارالعاصمة، ریاض، 1417ق.
11- اردبیلى، احمد بن محمد، زبدة البیان فى براهین احکام القرآن، بیتا.
12-امیرپاشاه، محمد امین، تیسیر التحریر علی کتاب التحریر، بیروت، دارالفکر، 1417ق.
13-اَلباﻧﻲ، ﻣﺤﻤﺪ ﺳﻌﻴﺪ، ﻋﻤﺪة ﺍﻟﺘﺤﻘﻴﻖ ﻓﻲ ﺍﻟﺘﻘﻠﻴﺪ ﻭﺍﻟﺘﻠﻔﻴﻖ، ﺩﻣﺸﻖ، دار القادری، 1418ق.
14-بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، کتاب الایمان، بیروت، دار الجیل،1330ق.
15-بغوى،حسینبنمسعود، شرح السنة، المکتب الاسلامی، بیروت، چاپدوم، 1403ق.
16-حفناوی، محمد ابراهیم، تبصیرالنجباء بحقیقة الاجتهاد و التقلید و التلفیق و الافتاء، قاهرة، دارالحدیث، 1415ق.
17-حلوانی، احمد بن اسماعیل، الوسم فی الوشم، ریاض، مطبعة نرجس، ١٤٢٦ق.
18-دسوقی، محمد بن عرفة، حاشیة على الشرح الکبیر، داراحیا الکتب العربیة، بیروت، بیتا.
19- دویش، محمدبن عبدالرزاق بن احمد، التلفیق و موقفُ الاصولیین منه، وزارة الاوقاف و الشؤون الاسلامیة الکویتیة، با همکاری مجلة الوعی الاسلامی الکویتیة، چاپاول، 1434ق.
20- زبیدی، محمد مرتضی حسینی، تاج العروس من جواهر القاموس، مطبعة حکومة الکویت، 1385ق.
21-زحیلی، وهبةمصطفی، الرخص الشرعیة احکامها و ضوابطها، دمشق، دارالخیر، 1413ق.
22-همو، ضوابط الشرعیة لأخذ بالایسر، بیروت، دارالهجرة، چاپ اول، 1398ق.
23-زرکشی، محمدبن بهادر، البحرالمحیط فی اصول الفقه، کویت، دار الصفوة، 1413ق.
24-زمخشری، محمودبن عمر، اساس البلاغة، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1419ق.
25- سبکی، تاجالدین عبدالوهاب، الاشباه و النظائر، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1411ق.
26-سعیدی، عبد الله بن محمد، التلفیق و حکمه فی الفقه الإسلامی، ریاض، دانشگاه ملک سعود، بیتا.
27-سفّارینی، محمد بن احمد، التحقیق فی بطلان التلفیق، ریاض، دار الصمیعی، 1418ق.
28-سهالوی اللکنوی، محمد بن نظام الدین، فواتح الرحموت، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1423ق.
29-شاطبی، ابواسحاق ابراهیم، الموافقات فی اصول الشریعة، سعودی، داربن عفان،1417ق.
30-شفشاونی، عبدالقادر بن عبدالکریم، سعد الشموس و الأقمار، مصر، مطبعةالمصریة، ١٣٠٤ق.
31-شوکانی، محمد بن علی، ارشاد الفحول، بیروت، دار الکتاب العربی، 1419ق.
32-صغیر، فالح بن محمد، الیسر و السماحة فی الاسلام، وزارة الاوقاف السعودیة، ریاض،2010م.
33- عبدالباقی، محمد فواد، اللؤلؤ والمرجان، احادیث مشترک بخاری و مسلم، ترجمه: ابوبکر حسن زاده، تهران، نشر احسان، چاپ پنجم، 1391ش.
34-عتیبی، غازی بن مرشد بن خلف، التلفیق بین المذاهب الفقهیة، سعودی، دانشگاه ام القری، بیتا.
35-عطار، شیخ حسن، حاشیه العطار علی شرح المحلی ، بیروت، دارالکتب العلمیة، 2011م.
36- علیش، محمد بن احمد، فتح العلی المالک فی الفتوی علی مذهب الامام مالک، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
37-عنزی، سعد، التلفیق فی الفتوی، دانشگاه کویت، ﻣﺠﻠﺔﺍﻟﺸﺮﻳﻌﺔ وﺍﻟﺪراسات الاﺳﻼمیه، شماره38، 1420ق، ص 271-270.
38- فاضل لنکرانی، محمدجواد، قاعده لاحرج، قم، نشر مرکز ائمه اطهار، بیتا.
39-قرافی، شرح تنقیح الفصول فی اختصار المحصول، قاهرة، دارالفکر، چاپ اول، 1393ق.
40- متقى الهندی، علامة علاالدین علی، کنز العمال فی سنن الاقوال والافعال، موسسة الرسالة، بیروت، 1409ق.
41-محلّی، شمس الدین، محمدبن احمد، شرح المحلّی علی جمع الجوامع و علیه حاشیة البنانی، بیروت، دارالفکر، بیتا.
42- مرداوی، ابوالحسن علی بن سلیمان، الانصاف فی معرفة الراجح من الخلاف، بیروت، داراحیاءالتراثالعربی، بیتا.
43-منظمة المؤتمر الاسلامی، مجله مجمع فقه اسلامی، جده، بی تا.
44-میمان، ناصر بن عبدالله، التلفیق فی الاجتهاد والتقلید، ریاض، مجلة العدل، 1433ق.
45-نابلسی، عبدالغنی، خلاصة التحقیق فی بیان حکم التقلید والتلفیق، استانبول، مکتبة حقیقة، 1432ق.
46-نووی، ابوزکریا محیالدین، روضة الطالبین و عمدة المفتین، بیروت، المکتب الاسلامی، بیتا.
47- همو، الفتاوی، دارالفکر، بیروت، چاپاول، 1419ق.
48-همو، المجموع شرح المهذب، بیروت، دارالفکر، بیتا.
49-هنیه، مازن اسماعیل، التلفیق وتتبع الرخص، دانشگاه اردن، پایاننامه کارشناسی ارشد، 1412ق.
_||_