بررسی نظریه های حرمت و حلیت استفاده از رحم جایگزین در فقه امامیه
محورهای موضوعی : جامع الفقهیه
1 - عضو هیئت علمی گروه الهیات و معارف اسلامی، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایران
کلید واژه: رحم جایگزین, صاحب رحم, زوجین متقاضی, حرمت جایگزینی, حلیت جایگزینی, ضرورت
, 
, جایگزینی,
چکیده مقاله :
این نوشتار به بررسی حکم تکلیفی استفاده از رحم جایگزین م یپردازد که در این خصوص ضمنبررسی منابع معتبر فقه امامیه، چهار نظریة حرمت، اباح ة واقعی، برائت ظاهری و جواز در فرضضرورت به دست آمد. قائلین به حرمت با استدلال به آیات و روایات متضمن وجوب حفظ فرج یالزوم احتیاط در آن، حرمت استقرار نطفه در رحم اجنبیه و نهی بر اختلاط انساب، جایگزینی رحم راحرام دانسته و برخی فقیهان نیز با استناد به اصول اباحه و برائت، قائل بر حلیت شد ه اند . نظری ةچهارم نیز صرفاً استفاده از روش موصوف را به عنوان اقدام درمانی و به شرط ضرورت جا یز دانستهاست. با بررسی نظریات مزبور و آرای فقیهان امامیه و ادلة استنادی آن ها مشخص شد که هیچ یکاز آیات و روایات مستند نظریة حرمت، مشمول جایگزینی رحم نبوده و استناد نظریة سوم به اصلبرائت نیز با وجود جریان اباحة واقعی در محل بحث، مخدوش است . نظری ة آخر نیز به جهتعمومیت جواز در فرض ضرورت در کلیة موضوعات و عدم ارائة نظر مستقل پیرامون جایگزینی، فاقدمبنای تحقیقی دانسته شده و از این حیث، روند پژوهش حاضر، ما را به سمت نظری ة دوم یعنیحلیت به استناد اصل اباحة واقعی رهنمون گشت.
This writing investigates the prescriptive judgement about surrogacy forwhich four theories are found including: permission, prohibition, apparentexemption and lawfulness. The said theories are based on the validImamites references. Those who believe in prohibition argue thatsurrogacy is illegal. They refer to sermons and arguments, and believe inthe necessity of keeping the pudendum safe, or taking care of if, also, theyargue about the prohibition of putting sperm in the others, wombs andthey think the kinship should be prevented, too. Some jurisprudentsbelieve in its being lawful based on permission and exemption principles.The fourth theory calls it contingent jast as a medical treatment and underspecific conditions. Having investigated the afore-mentioned theories andthe Imamites. Jurisprudents, beliefs and same dependable reasanings, weare led to believe that none of the sermons and narrations aboutprohibition believes in surrogacy and the third theory which is about theexemption, despite the existence of real prevention, is not clear-cut. Thelast theory has no investigatory basis, as it deals with public permission, ifneeded, and also because it presents no independent theory aboutsurrogacy. As a result, in this survey, we will be led to the second theory,that is, the lawfulness based on the real permission.