تاثیر عوامل فردی و اجتماعی در بهبود عملکرد بهداشتی استانها
محورهای موضوعی : اقتصاد کاربردیتیمور محمدی 1 , بهنوش سادات آقایان 2
1 - ندارد
2 - مسئول مکاتبات
کلید واژه: بهداشت, روش تحلیل پوششی داده ها, روش ابرکارایی, عوامل فردی و اجتماعی,
چکیده مقاله :
در مقاله حاضر در ابتدا به منظور ارزیابی عملکرد بخش بهداشت و درمان استانهای کشور، از روش تحلیل پوششی دادهها (DEA) و رهیافت ستاده محور و همچنین به منظور رتبه بندی واحدهای کارا از روش ابرکارایی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد طی سالهای مورد بررسی، استانهای ناکارا بطور میانگین میتوانند بدون استفاده بیشتر از منابع، با مدیریت صحیح، 0.66 ستادهها را افزایش دهند در این میان نیز استان خراسان رضوی با 2. 45 درصد بیشترین پتانسیل را دارا میباشد و همچنین از طریق بهبود در مقیاس، میتوانند ستادهها را تا 20. 02درصد افزایش دهند و در این میان استان مازندران با 47. 18 درصد بیشترین پتانسیل را در این زمینه دارا میباشد. در ادامه با توجه به آنکه عواملی خارج از حیطه نظام سلامت وجود دارند که بر کارایی بخش بهداشت و درمان موثر هستند، این عوامل، در دو سطح فردی و اجتماعی برای 30 استان طی سالهای 86-1383 در نظر گرفته شده است. سطح فردی متغیرهای عادات بد غذایی و هزینههای بهداشتی افراد و سطح اجتماعی متغیرهای سطح آموزش، نرخ پوشش بیمه و درآمد سرانه در هر استان را در بر میگیرد. نتایج حاصل از تخمین این عوامل بر کارایی بخش بهداشت، نشان دهنده تاثیر منفی متغیرهای عادات بد غذایی، هزینههای بهداشتی افراد و تاثیر مثبت سطح آموزش است همچنین متغیر درآمد سرانه نیز پس از گذشتن از حد آستانه دارای تاثیر مثبت بر کارایی است. یکی از نتایج قابل تامل آن است که نرخ پوشش بیمه در تمام سالهای مورد بررسی دارای تاثیر منفی بر کارایی بخش بهداشت و درمان است که لزوم توجه بیشتر در جهت بهبود سیستمهای بیمه را میطلبد. علاوه بر آن نتایج نشان میدهد میتوان عوامل فردی را از طریق تغییر در عوامل اجتماعی بهبود بخشید، بدین معنی که میتوان عادات بد غذایی را از طریق افزایش سطح آموزش جامعه خصوصاً آموزشهای بهداشتی و هزینههای بهداشتی افراد را از طریق افزایش کارایی سیستمهای بیمه ای و بالا بردن سهم دولت در تامین هزینههای درمانی مردم بهبود بخشید، که این امر مستلزم توجه بیشتر به عوامل اجتماعی نسبت به عوامل فردی در بهبود کارایی بخش بهداشت و درمان است.
This paper focuses on the efficiency measurement of health care system for Iran's provinces during the years 1383-86.The methodology is DEA (input and output oriented).Results indicate that there is so much room for increasing this efficiency. In order to determine factors affecting this low efficiency, by using panel data techniques, efficiency scores are regressed on variables which reflect both personal and social status of the provinces. Bad nutritional habits and individual health care expenditures are personal variables which have a negative effect on efficiency. On the other hand social variables such as per capita GDP and literacy rate move directly with efficiency. Per capita GDP has positive threshold effect. Noticeably, health care insurance expenditure as a social variable has a negative effect on efficiency which invokes attention of policy-makers in this area. As a result restructuring this industry, pave the way for higher efficiency