ارائه الگوی ساختاری تفسیری اعتماد عمومی به نظام مالیاتی
ارائه الگوی ساختاری – تفسیری اعتماد عمومی به نظام مالیاتی
محورهای موضوعی : دانش مالی تحلیل اوراق بهادار
محمد میرعرب رضی
1
,
روح الله سمیعی
2
,
سامره شجاعی
3
,
محمودرضا مستقیمی
4
1 - دانشجوی دکتری مدیریت، واحد علی آباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علی آباد کتول، ایران.
2 - استادیار گروه مدیریت، واحد علی آباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علی آباد کتول، ایران.(نوسنده مسئول))
3 - استادیار گروه مدیریت، واحد علی آباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علی آباد کتول، ایران.
4 - استادیار گروه مدیریت، واحد علی آباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علی آباد کتول، ایران.
کلید واژه: اعتماد عمومی, نظام مالیاتی, عدالت ورزی, دلفی فازی, مدل سازی ساختاری- تفسیری.,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضرارائه الگوی اعتماد عمومی به نظام مالیاتی می باشد. جامعه آماری شامل سازمان های امورمالیاتی استان های گلستان، مازندران، گیلان است. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی توسعه ای و از نظر ماهیت، آمیخته از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی ، جهت شناسایی عوامل موثر از روش تحلیل محتوا، مرور متون و همچنین مصاحبه های اکتشافی با خبرگان به تعداد 30 نفر استفاده گردید. جهت انتخاب خبرگان از روش غیرتصادفی با تکنیک گلوله برفی تا دستیابی به اشباع نظری استفاده شده است. در بخش کمی، از نظرات مدیران کل و معاونین مراکز استان و رؤسای ادارات به تعداد 130 نفر استفاده شد که حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی مورگان به تعداد 100 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده برآورد گردید. برای غربالگری و انتخاب عوامل از روش دلفی فازی استفاده شد که از بین 17عامل شناسایی شده ، 15 عامل انتخاب و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی عوامل تعیین شده در قالب سه عامل اصلی عدالت ورزی، اعتمادسازی و خطرپذیری مفهوم سازی شدند. همچنین برای سطح بندی از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده است که به ترتیب در سطح اول عدالت ورزی، سطح دوم اعتمادسازی و در سطح سوم خطرپذیری قرار گرفته است. با توجه به نمودار قدرت نفوذ و میزان وابستگی هر سه عامل در ناحیه خودمختار قرار گرفتند که قدرت نفوذ و میزان وابستگی پایینی دارند و تأثیر پذیری و نفوذ پذیری کمی نسبت بهم خواهند داشت.
The purpose of this research is to provide a model of public trust in the tax system. The statistical population includes the fiscal affairs organizations of Golestan, Mazandaran, and Gilan provinces. The research method is applied-developmental in terms of purpose, and mixed-exploratory in terms of nature. In the qualitative part, in order to identify the influential factors, the method of content analysis, literature review, and exploratory interviews with 30 experts was used. The non-random method with the snowball technique was used to select experts until reaching theoretical saturation. In the quantitative part, the opinions of general managers and deputy governors of provincial centers and heads of departments were used in the number of 130 people, and the sample size was estimated to be 100 people by simple random sampling using Morgan's Kargesi table. Delphi method was used to screen and select the factors, and among the 17 identified factors, 15 elements were selected, and using exploratory factor analysis, the determined factors were conceptualized in the form of three main factors fairness, trust building, and riskiness. Also, the structural-interpretive modeling method has been used for stratification, which is placed in the first level of fairness, the second level of trust building, and the third level of riskiness. According to the graph of the power of influence and degree of dependence, all three factors were placed in the autonomous region, which has low power of influence and degree of dependence and will have little influence and permeability.