حسن نیت در تجارت بین الملل
محورهای موضوعی : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری
1 - ندارد
کلید واژه: اصل حسن نیت, قرارداد تجاری بین المللی, حقوق کامن لا, حقوق نوشته, کنوانسیون وینCISG, اصول حقوق قراردادهای اروپائی P, اصول قراردادهای تجاری بین المل,
چکیده مقاله :
اصل حسن نیت در حقوق قراردادها یکی از مهم ترین و اساسی ترین اصولمی باشد که از دیرباز مورد توجه طرفین قرارداد بوده است. اهمیت این اصل با گذر زمان وپیچیده شدن روابط تجاری و ظهور قراردادهای تجاری بین المللی بیشترو افزون ترگردیدهاست و امروزه در اسناد و قوانین تجاری بین المللی اهمیت خاصی به این اصل داده شده وآن را در قواعد عمومی ذکر می نمایند.این به آن معنی است که حسن نیت بایسته وشایستههرنوع قرارداد تجاری است. دراین مقاله سعی گردیده است که اصل مزبور به نحو مطلوبمورد بحث قرار گیرد. در آغاز به مفهوم و مبانی اصل حسن نیت و تاریخچة مختصری از آندر عرصة تجارت بین الملل پرداخته شده است. از آن جایی که خاستگاه حسن نیت حقوقداخلی کشورهای مختلف می باشد، لذا بخشی از این مقاله به بررسی اهمیت این اصل درنظام های مختلف حقوقی اختصاص یافته است. در پایان نیز به بررسی اصل حسن نیتدر اسناد تجاری بین المللی همچون کنوانسیون ۱۹۸۰ وین در مورد فروش بین المللی کالا CTSG و سند اصول حقوق قراردادهای اروپایی PEC پرداخته شده است.
The Principle of Good Faith in the law of contracts is one of themost important and fundamental principles. Nowadays this principleis located and mentioned in general rules of international commercialdocuments. It means that Good Faith should be considered andexecuted in every transaction. In this article, the author endeavors toexplaine the importance of this principle in international transactions.In the first part it is tried to explain the concept of Good Faith. Thenit is shown the place of this principle in Common Law and Civil Lawsystems. In the second part of this article, it is explained the place ofGood Faith in international Commercial documents like CISG, PECLand UNIDROIT. In this part we can see the great expansion anddevelopment in the scope of Good Faith principle in new internationalcommercial documents. All of these lead us to have an independent common law. The aim of this study is to consider the notion and elements ofevasion of law in private international law as a limitation of party autonomy.It will consider the relationship of this doctrine to other institutions such asavoidance, public policy, good faith and mandatory rules, and will discusswhether or not it can be considered as a proper device for limiting freedomof choice by the parties. Consideration will also be given to the existenceof this doctrine in private international conventions in particular the RomeConvention on the Law Applicable to Contractual Obligations, 1980.