نقش فرهنگ در جهت گیری سیاست خارجی چین
محورهای موضوعی : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری
1 - ندارد
کلید واژه: فرهنگ, سیاست خارجی, چین, اقتصاد, امنیت, اندیشه های کنفوسیوس و سازه انگ,
چکیده مقاله :
سیاست خارجی هر کشور از حلقه های به هم پیوسته ای از یک زنجیر طولانی مناسبات اجتماعی تشکیل می گردد و از این رو پدیده ای نیست که بتوان در خلأ و به صورت تجریدی و انتزاعی درباره آن بحث کرد. سیاست خارجی هر کشور به حلقه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن کشور گره خورده است. برا یبررسی تحلیلی سیاست خارجی چین می توان آن کشور را به عنوان نظامی متشکل از رفتار انسان ها، بااصول و قوانین و روش های تصمیم گیری خاص خود تشریح و توصیف کرد. بیشتر کارشناسان سیاست خارجی چین به منظور تشریح سیاست آن کشور بر عوامل داخلی همچون فرهنگ، ارزش ها، ادراکات و دیدگاه های رهبران آن تاکیید کرده اند. نگرش رهبران کشورها به مسائل داخلی و خارجی و اتخاذ تصمیم راجع به آن ها تحت تأثیر فرهنگ های آن ها انجام می گیرد. بنابراین فرهنگ در تصمیم گیری های مبوط به سیاست خارجی نقش اساسی دارد، از این منظر تحلیل سیاست خارجی چین به کندوکاو و تحلیل در ویژگی های فرهنگی آن کشور نیاز دارد.
The foreign policy of every country is composed of linked segments of long chain of social relations; therefore, it is not a phenomenon to be debated abstractly. Foreign policy of every country linked to its political, economic and cultural segments. To analyze China’s policy we can describe this country as a system of human’s behavior with its system of norms, laws and methods of decision making. Most of China’s foreign policy experts in their studies have emphasized on internal factors like culture, values, perceptions and leader views. The views of leaders on internal and external affairs and taking decisions for them are affected by their cultures. So, in foreign policy decision making, culture plays a basic role. Hence, t. analyze China’s foreign policy, investigating the cultural specifications of this country is a must.