گرای شهای فراآتلانت کیی و سیاست جدید خاورمیان های فرانسه
محورهای موضوعی : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفریسعید تائب 1 , علیرضا ملاقدیمی 2
1 - ندارد
2 - ندارد
کلید واژه: ناکارآمدی, گسست, ی کجانب هگرایی, جهان یشدن, بازنگری, کاهش هزین هها, نقش مؤثر, همگرایی و عم لگرایی,
چکیده مقاله :
ابراز مخالفت و فاصله گرفتن فرانسه از سیاست های ی کجانبه گرایانه امر کیا بر مبنای اصول گلیستی خود، درزمان ریاس تجمهوری ژاک شیراک، باعث واگرایی این دو کشور غربی از کیدیگر، افزایش هزینه های سیاستخارجی فرانسه و تا حدی تضعیف نقش این کشور در تحولات خاورمیانه شد. ناکارآمدی سیاس تهای گلیستیفرانسه بر اثر تغ ییر شرایط بی نالمللی، ظهور قدر تهای جدید در کنار سلطه امر کیا، برخورد تمد نها و از جملهدرگیر یهای اسلام و غرب و جهانی شدن اقتصاد موجب بازنگری نسل جدید سیاس تمداران فرانسوی درسیاست خارجی این کشور و نهایتاً همگرایی فرانسه با امر کیا در قالب سیاست های فراآتلانت کیی گردید.نوشتار حاضر با تحلیل و ارزیابی دلایل شکل گیری سیاست خارجی جدید فرانسه نشان م یدهد که گسستاز اصول گلیستی و همگرایی فرانسه با امر کیا در سیاست خارجی ب هویژه در خاورمیانه اصولاً بر مبنای عمل گراییو نه تعریف دقیق اهداف و راهبردهای این کشور در هماهنگی با شرایط جدید بی نالمللی صورت گرفته است،در عین حال همین دیپلماسی دوران گذار فرانسه نتایج مثبتی مانند کاهش هزینه های سیاست خارجی و ارتقایجایگاه این کشور در خاورمیانه را ب هدنبال داشته است.
Under Chirac, France, in accordance with the Gaullistic principles of her president, tookdistance from American unilateral policies. Such a policy brought about the disintegrationof two western powers from each other, increasing the cost of the foreign policy and finallyweakening her conventional Middle East achievements. Moreover, this policy, whiledemonstrating inefficiency of Gaullistic principles in the new international circumstances,resulted in the advent of novel variables such as the emergence of new powers in the shadowof US preponderance, clash of civilizations and especially putting forward the theory of Islamand West conflict and globalization of Economy. To respond the existing costly situation, thenew generation of French politicians, through revising the foreign policy, have approved offinal integration of France with the US within Trans Atlantic policies.This paper examines both French new foreign policy and its origins. It also shows despiteverification of the French policy makers in revising the Gaullistic principles, their new policyof integration with the US in some regions like the Middle East has been achieved only on thebasis of pragmatism, and not necessarily because of the French definite understanding of thenew international circumstances. The findings of this work demonstrate that for France thisvery transition period diplomacy has brought about positive results such as a decrease in thecost of foreign policy as well as promotion in her Middle Eastern prestige and position.