دلایل توجیهی حمایت افتراقی از بزهدیدگان آسیب پذیر در پرتو آموزه های علوم جنایی (با نگاهی به قوانین موضوعه ایران)
محورهای موضوعی : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری
1 - ندارد
کلید واژه: بزه دیدگان آسیب پذیر, سیاست جنایی افتراقی, بزه دیده شناسی, حمایت, آموزه های علوم جنایی, قوانین ایران,
چکیده مقاله :
یکی از موضوعات نسبتاً جدید در قلمرو رشته بزه دیده شناسی حمایتی در سطح ملی و بویژه بین المللی ، مطالعه و بررسی گونه های خاص بزه دیدگی است. بر این پایه، شایسته است که یک گرایش جدیدی در زمینه بزه دیده شناسی حمایتی راجع به بزه دیدگان آسیب پذیر(خاص) تحت عنوانبزه دیده شناسی حمایتی افتراقی ایجاد شود که بایستی از یک نوع سیاست جنایی افتراقی بر مبنای اصلتبعیض مثبت و متناسب با نیازها و مشکلات خاص این دسته از بزه دیدگان تبعیت کند. به همین منظور، مقاله حاضر ضمن بررسی اجمالی مفهوم بزه دیدگان آسیب پذیر و گونه های خاص حمایت از آنان بر اساس سیاست جنایی افتراقی در قسمت مقدماتی در صدد پاسخ به این سوأل اساسی است که آیا مسأله ضرورت حمایت ویژه از بزه دیدگان آسیب پذیر در آموزه های علوم جنایی و نیز قوانین موضوعه ایران جایگاهی دارد؟ در پاسخ، می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که اگرچه در اکثر آموزه های علوم جنایی- مورد اشاره در این مقاله- به طور صریح و مستقیم به مسأله حمایت از بزه دیدگان و بویژه بزه دیدگان آسیب پذیر و حمایت افتراقی از آنان پرداخته نشده است ولی با این وجود، اغلب می توان از طریق برداشت ضمنی و غیر مستقیم بین آموزه های علوم جنایی و مضامین و محتوای آنها با مسأله ضرورت حمایت ویژه از بزه دیدگان آسیب پذیر رابطه منطقی برقرار کرد. به عبارت دیگر، دلایل توجیهی حمایت از بزه دیدگان آسیب پذیر در بطن مضامین و محتوای هر یک از شاخه های مذکور نهفته است.
One of the rather new issues in the realm of protective victimology of the national and above all, internationally levels is the study and investigating particular types of victimization. Accordingly, it is advisable that a new branch of protective victimology concerning special vulnerable victims be created which could be referred to as differential protective victimology. To this end, The present paper, briefly investigating the concept and definition of vulnerable victims and its special kinds of protective measures adopted based on the differential criminal policies, attempts to answer a basic question as to whether the urgency for differentially protecting vulnerable victims has been well-established in criminal sciences teaching? In response, we can conclude that although in most criminal sciences teaching mentioned in this paper, the protection of victims, especially vulnerable victims and differentially protecting have not been directly and clearly discussed, a logically relationship between criminal sciences teaching and their concepts and contents with the urgency for a special protective of vulnerable victims could be established through indirect and covert interpretation. To put it differentially, the issue of protecting vulnerable victims is hidden in the heart of each of the above-mentioned branches.