سازه انگاری: سنتز پوزیتویسم و پست پوزیتویسم یا پلی میان نئورئالیزم و نئولیبرالیزم
محورهای موضوعی : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری
عبدالعلی قوام
1
(ندارد)
کلید واژه: سازه انگاری, رابطه ساختار و کارگزار, ساختار بین الاذهانی, هویت, هنجارهای تأسیسی, هنجارهای تنظیمی, پست پوزیتویست,
چکیده مقاله :
نویسنده مقاله سعی دارد با توجه به تعریف سازه انگاری به عنوان یک نظریهتوضیحی در رویکردهای مطالعه سیاست بین الملل، تصویر واقعی تری از الگوهای رفتاریسیاست بین الملل را نشان دهد. علل ظهور سازه انگاری اجتماعی و ریشه های آن درعرصه سیاست بین الملل، تنوع نظریه پردازان سازه انگاری و تأکید آن ها بر نقش انگاره هادرعرصه سیاست بین الملل، تأثیر هنجاری ساختارهای نهادی بنیادی و همچنین ارتباطمیان دگرگونی های هنجاری و هویت و منافع دولت ها از مباحث مورد بحث در این مقالهمی باشد.نویسنده دربخش دیگری از مقاله به ارزیابی و نقدسازه انگاری می پردازد و تلاشسازه انگاران را در کاهش شکاف میان خردگرایی و انعکاس گرایی و برقراری توازن میانپوزیتویسم و پست پوزیتویسم را بررسی می نماید. در آخر نویسنده به این نتیجه می رسدکه سودمندی سازه انگاری به عنوان یک نظریه توضیحی در هاله ا ی از ابهام قرار داشته وبه عنوان یک رویکرد نظری از کاربرد اندکی برخوردار است؛ اما به صورت یک چارچوبنظری مفید می تواند مورد استفاده صاحب نظران روابط بین الملل قرار گیرد.
In this article, the author looks at the difinition of sturcturalism,as an explainatory theory thereby striving to portray a realisticapproach in studying of international politics. He seeks to explorethe social approach of structuralism, the different theoricians in thisfield, the normative role that the institutional stuctures play. He alsohighligts the connectness between normative trarsformations andalso the subject of identity and state interests. When used to examinethe story of structure to reduce the conflict between intellectualismand rectionanism and making balance among post-positivism andpositivism, the author considers that the utility of structuralism istaking into account the explanatory approach which has no usefulapplication on its part
