خبر به مثابه گفتمان؛ وانمایی واژگونه یا انعکاس بیطرفانه واقعیت؟
محورهای موضوعی : مدیریت رسانه
1 - استادیار گروه ارتباطات واحد تهران مرکزی،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایران
کلید واژه: خبر به مثابه گفتمان, سبک, ساختارهای اقناعی, تعادل خبری, زبان نسبی خبری, ساختارهای معنایی, ساختارهای نحوی,
چکیده مقاله :
اگر چهارچوب نظری مقاله "خبر به مثابه گفتمان " فرض شود، دیگر نمیتوان به تحلیل گفتمان به عنوان ابزاری برای تحلیل متن نگاه کرد بلکه به خبر به عنوان گونه خاصی از ارتباطات و گفتمان در رابطه با مفاهیم فرامتنی در بر گیرنده آن که ماهیتی اجتماعی و ایدئولوژیک دارند، برخورد میشود. ون دایک اعتقاد دارد که "خبر در عین پایبندی به سبکهای رایج خبری، اهداف اقناعی خاصی را نیز میتواند پیگیری نماید". چرا که در یک رویداد ارتباطی روزمره با آن که همه مباحث سبکی رعایت میگردد و دو سوی ارتباط سعی میکنند مناسب با شرایط سخن گویند یعنی سبک سخن گفتن مرسوم در آن شرایط را بکار گیرند، آنها اهداف مشخصی را نیز دنبال میکنند و بدنبال دستیابی به نتایج معینی میباشند. روزنامه نگاران هم از این قاعده مستثنی نیستند و از یک سو مجبور از بکارگیری سبک مرسوم و زبان خبری بیطرفانه هستند تا مخاطب را به واقعی بودن خبر قانع سازند و برای خبر مشروعیت ایجاد کنند اما از طرف دیگر آنها مجبور به پیگیری اهداف اقناعی خاصی نیز هستند که این اهداف منطبق است با نگرشی که مبتنی است بر نقشهها و مدلهای غالب بازنمایی اجتماعی و ایدئولوژی غالب. مقاله حاضر چنین استدلال میکند که در شرایطی که بازیگران خبری یاکنشگران خبری در تعامل کامل با یکدیگر باشند، نگرش خبرنگار که در انطباق است با "نقشههای بازنمایی غالب اجتماعی" با نگرش کنشگران خبری کاملاً منطبق میگردد به نوعی که کنشگران قطعه خبری را کاملاً بیطرفانه محسوب میدارند و قطعه لزومی در بکارگیری راهکارهای اقناعی ندارد مگر انعکاس خبر با همان نگرش غالب که مماس است با نگرش همه کنشگران خبری که در تعامل اجتماعی با یکدیگر قرار دارند. اما در شرایطی که تنشهای اجتماعی تشدید میگردند به نوعی که نقشههای بازنمایی دو سوی کنش خبری بر یکدیگر منطبق نباشند، خبر و موسسسات رسانهای غالب در عین پایبندی به سبک متعادل مجبور میشوند تا بعضی اهداف اقناعی را بطور ضمنی از طریق راهکارهای نحوی در سطح متن طرح کنند تا در عمق معانی اقناعی خاصی رمزگذاری شود. در پایگاهی اطلاعاتی مقاله موارد مشخصی در انطباق با "شرایط اجتماعی پرتنش" قابل ملاحظه است. تحلیل مقاله نشان خواهد داد که در شرایط اجتماعی و بینالمللی پرتنش، در عین استفاده از سبک مرسوم خبری متعادل، از راهکارهای اقناعی برای بیان بعضی اهداف خاص بهره برداری شده است.
The theoretical framework of this article is taken from Teun A. Van Dijk; News as Discourse, where analysis discourse is not seen as simply a method for news analysis but rather news texts are studied as a specific type of communicative and discursive act, in a wider social and ideological contexts. Van Dijk believes that while news texts use the conventional news style and language, they follow certain persuasive intentions by employing specific rhetorical devices. In social interactions also conventional and appropriate style is used along rhetorical devices to gain specific persuasive intentions. Journalists also have to comply with conventional news style and language to gain legitimacy and persuade their readers about their professional integrity and "news objectivity". But at the same time according to major dominant social and political perceptions journalists use certain rhetorical devices to gain specific persuasive intentions. Therefore some kind of balanced presentation and the usual news language is employed while persuasive intentions are also fulfilled by using implicit textual devices. This article argues that if social agreement in a given society or social situation is very high, the perception of journalist coincides that of all social actors involved in such interactions or news events. But if the situation, as it is the case, most of the time, involve certain conflicting interests and perceptions, journalist are forced to in code specific persuasive intentions that are of ideological origin, while maintaining their journalistic codes of language use and news reporting style. Article by studying a situation of political conflict (just before before it was raised to such antagonistic level of war situations), shows that while France Press used conventional news style, not demonizing Sadam at that time or portraying any kind of image of enemy, delegitimized him and discursively "overthought" him by repeatedly and intentionally avoiding to mention his official credential as the "president of Iraq".
_||_