الگوی مفهومی مدیریت توجه در سیمای جمهوری اسلامی ایران
محورهای موضوعی : مدیریت رسانهشکوه سلطانی 1 , اکبر اعتباریان 2 , سعید شریفی 3 , علی رشیدپور 4
1 - دانشجوی دکتری مدیریت رسانه، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه از اد اسلامی، اصفهان، ایران
2 - دانشیار، گروه مدیریت، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه از اد اسلامی، اصفهان، ایران، (نویسنده مسئول)
3 - استادیار، گروه مدیریت، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه از اد اسلامی، اصفهان، ایران
4 - دانشیار، گروه مدیریت، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه از اد اسلامی، اصفهان، ایران
کلید واژه: مدیریت توجه, روش نظریه زمینهای, اقتصاد توجه, توجه, رسانه ملی,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مدیریت توجه در تلویزیون با تأکید بر سیمای جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت. روش پژوهش ترکیبی در دو فاز کیفی وکمی است. در فاز اول روش پژوهش کیفی - استقرایی است و از روش نظریه زمینهای استراوس-کوربین استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختمند بود که به سه روش کدگذاری باز محوری و انتخابی، تجزیهوتحلیل شد. مشارکتکنندگان متخصصان موضوعی واجد شرایط ورود به مصاحبه بودند که از طریق نمونهگیری نظری تا 15 نفر به سطح اشباع دادهها رسید. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان رسانه بودند که از این میان به روش نمونهگیری سهل الوصول تعداد 150 نفر به عنوان حجم نمونه برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بر گرفته از بخش کیفی بود که اعتبار محتوایی آن توسط متخصصان و اعتبار صوری آن توسط تعدادی از پاسخگویان تأیید شد. پایایی ابزار نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 برآورد گردید. نتایج بخش کیفی با 21 مقوله کلی در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علی (انباشت اطلاعات، ویژگیهای مخاطب، سیاست رقابتی، سیاست تولیدکننده، اقتضائات محیطی) پدیده محوری (مدیریت توجه)، شرایط زمینهساز (رصد فرهنگی، سازمان خبره چابک، اخلاق حرفهای)، شرایط مداخلهگر (جذابیت محتوایی، رقابتپذیری، مدیریت سرمایه، مداخله سیاسی) راهبردها (آفرینش دیداری و شنیداری، تولید ناب، تمرکز بر مخاطب، توسعه سرمایه اجتماعی و فرهنگی، گفتمانسازی) و پیامدها (مدیریت مخاطب، تغییر عملکرد، فهمپذیر بودن پیام) قرار گرفت. نتایج بخش کمی نشان داد مدل ارائه شده از مدیریت توجه در تلویزیون با تأکید بر سیمای جمهوری اسلامی ایران از برازش مطلوب برخوردار است
The present study was conducted with the aim of presenting a model of attention management in television with emphasis on the broadcasting of the Islamic Republic of Iran. In the first phase, the research method is qualitative-inductive and the Strauss-Corbin Grounded theory method was used. The data collection tool was a semi-structured interview. The research method in the descriptive-correlation quantitative part and the statistical population included all media experts, from which 150 people were selected as the sample size to participate in the research by accessible sampling method. The instrument used in the quantitative part was a researcher-made questionnaire taken from the qualitative part, the content validity of which was confirmed by experts and its formal validity by a number of respondents. The reliability of the instrument was estimated to be higher than 0.7 using Cronbach's alpha coefficient. The results of the qualitative section with 21 general categories in the form of a paradigm model including causal conditions (information accumulation, audience characteristics, competitive policy, producer policy, environmental requirements) pivotal phenomenon (attention management), contextual conditions (cultural observation, agile expert organization, professional ethics) Interventional conditions (content attractiveness, competitiveness, capital management, political intervention) Strategies (visual and auditory creation, lean production, audience focus, social and cultural capital development, discourse building) and outcomes (audience management, performance change, message comprehensibility ) it placed. The results of the quantitative part showed that the presented model of attention management in television with emphasis on the image of the Islamic Republic of Iran has a favorable fit
_||_