بررسی رابطه سواد رسانه ای و سلامت اجتماعی بانوان شاغل در کارخانه های تبریز (مطالعه موردی: کارکنان زن شاغل در شرکت صنعتی داداش برادر "شونیز" و صنایع صبح پارلار آسیا)
محورهای موضوعی : مدیریت رسانه
1 - گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور تبریز
2 - گروه مدیریت رسانه ، دانشکده هنر و رسانه ، دانشگاه پیام نور تهران غرب
کلید واژه: سلامت اجتماعی, رسانه جمعی, رسانه, سواد رسانه ای,
چکیده مقاله :
این تحقیق به بررسی رابطه سلامت اجتماعی و سواد رسانه ای بانوان شاغل می پردازد. تحقیق از نوع کمی با تکنیک پیمایش و پرسشنامه، ابزار گردآوری اطلاعات می باشد. جامعه آماری، کلیه کارکنان زن شاغل در شرکتهای شونیز و صنایع صبح پارلار آسیا بوده است که از تکنیک تمام شماری استفاده شده و در بین همه 200 نفر پرسنل دو کارخانه، پرسشنامه توزیع شده است. در این مطالعه، رابطه سواد رسانه ای با هر یک از شاخص های سلامت اجتماعی به جز شاخص مشارکت اجتماعی، معنی دار بوده و فرضیات تحقیق در این موارد تایید شده است. اما رابطه معنی داری بین متغیر های پیش بین (سن، وضعیت تاهل و پایگاه اجتماعی) و سلامت اجتماعی وجود نداشته است. همچنین بین سن و سواد رسانه ای رابطه معنادار برقرار بوده است. نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون خطی دو متغیره حاکی از آن است که متغیر سواد رسانه ای 11.2 درصد تغییرات متغیر وابسته (سلامت اجتماعی) را توانسته تبیین کند و 88.8 درصد تغییرات باقی مانده متأثر از عوامل و متغیرهایی است که در تحقیق حاضر مدنظر نبوده اند. همینطور متغیر سواد رسانه ای حدود 34.1 درصد بر میزان سلامت اجتماعی زنان شاغل تأثیر داشته است؛ یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر سواد رسانه ای، میزان سلامت اجتماعی زنان شاغل به مقدار 0.341 انحراف استاندارد افزایش یافته است. بنابراین، بطور کلی می توان نتیجه گرفت که بین سلامت اجتماعی و سواد رسانه ای بانوان شاغل رابطه وجود دارد.
The present research investigates the relationship between the rate of “Media Literacy” and “Social Well-being” of working women in 2 companies “Shoniz” and “Parlar”. Standard quiestionnaire is used to collect information and is done in quantitative method and survey technique. The statistical society is working women in “Dadash Baradar Industrial co” which includes 140 woman and “Parlar Asia Industrial co.” that includes 60 woman. The quiestionnaire is distributed among all of the 200 women. The research finding showed that there was a meaningfull relationship between the independent variable “Media Literacy” dependant variables indicators including “Social Actualization”, “Social Coherence”, “Social Acceptance” and “Social Integration” except the “Social Contribution” and these four hypothesis are accepted. But there isn’t any meaningfull relationship between predestinate variables including “Age”, “Marital Statue” and “Socio-economic Base” with Social Well-being. Also a meaningfull relationship is seen between Age and Media Literacy. The result of linear regression analysis showed that Media Literacy could explain 11/2 % of Social Well-beings changes and 88/8 of the remaining changes were affected by the other variables and factors that aren’t included in this research. Also Media Literacy had the effect equal to 34/1 % on working women’s Social Well-being. It means that by increasing one standard deviation of Media Literacy, the rate of Social Well-being among working women had been increased equal to 0/341 of standard deviation. So it can be included that there is a relationship between Media Literacy and Social Well-being.
_||_