عوامل موثر بر خط مشی گذاری استراتژیهای کسب و کارهای فناوری محور در شرکتهای صادراتی
محورهای موضوعی : خطمشیگذاری عمومی در مدیریتصدیقه مهدوی نژاد 1 , سعید یاری 2
1 - کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی بین الملل، دانشگاه غیرانتفاعی مهرالبرز
2 - کارشناسی ارشد مدیریت رسانه، دانشگاه صداوسیما، تهران، ایران
کلید واژه: استراتژیهای کسب و کار فناوری محور, شرکتهای دانش بنیان, شرکتهای صادراتی,
چکیده مقاله :
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر خط مشی گذاری استراتژی های کسب و کارهای فناوری محور در شرکتهای صادراتی انجام پذیرفت . روش: پژوهش مذکور کاربردی و در زمینه مطالعات توسعه ای است. داده های گردآوری شده کیفی و با رویکرد نظریه داده بنیاد می باشد. جامعه ی آماری پژوهش مدیران و متخصصان حوزه ی صادرات در شرکت های دانش بنیان بوده که از طریق نمونه گیری نظری با یازده نفر از آنان مصاحبه های عمیق نیمه ساختمند انجام شده است. سپس با استفاده از کدگذاری باز، مفاهیم و مقوله های استخراج شدند . یافته ها: براساس فرایند نظریه داده بنیاد، طی مراحل کدگذاری 52 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی شناسایی و دسته بندی شدند. سپس ضمن شناسایی مقوله محوری، مقوله ها در درون مولفه های اساسی شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردهای و پیامدهای قرار گرفتند و مدل نهایی شکل گرفت. نتیجه گیری: شرکت های دانش بنیان می توانند با استفاده از استراتژی های فناورانه در مدل کسب و کار، شناسایی بازارهای هدف جدید، استفاده از خلاقیت و دانش بروز و بهره گیری از تجربیات سایر کشورها، به روش های فناورانه در تولید محصولات جدید و گسترش صادرات این کالاها روی آورند.
Purpose: The purpose of this research is to identify the factors influencing the policy formulation of technology-oriented business strategies in export companies. Method: The collected data is qualitative and with the approach of foundational data theory. The statistical population of the research is managers and specialists in the field of export in knowledge-based companies, and semi-structured in-depth interviews were conducted with eleven of them through theoretical sampling. Then, using open coding, concepts and categories were extracted. Findings: Based on the foundation's data theory process, 52 sub-categories and 5 main categories were identified and categorized during the coding process. Then, while identifying the central category, the categories were placed within the basic components of causal conditions, fields, interventionists, strategies and consequences, and the final model was formed. Conclusion: Knowledge-based companies can use technological strategies in the business model, identify new target markets, use creativity and up-to-date knowledge, and take advantage of the experiences of other countries, to turn to technological methods in producing new products and expanding the export of these goods.
