استلحاق زیاد به ابوسفیان: انگیزه ها و پیامدها
محورهای موضوعی : تاریخ و تمدن اسلامیعباس علی تفضلی 1 , هانیه بیک 2
1 - ندارد
2 - ندارد
کلید واژه: زیاد, معاویه, بن یامیه, خلافت, استلحاق,
چکیده مقاله :
استلحاق زیاد بن عبید به ابوسفیان در تاریخ اسلام مشهور است. شهرت این موضوعشاید بیش از آن که معلول عدم مشروعیت آن باشد، به سبب شهرت شخص زیاد بهعنوان یکی از چهار داهی عرب و یکی از سه شخصیت مؤثر در تحکیم پایه هایحکومت اموی با کمک معاویه است. آرزوی دست یابی زیاد به خلافت - که البتهمحقق نگشت- تنها در گرو پذیرش استلحاق و پیوند نسبی با معاویه بو د . وی بارسمیت یافتن استلحاق به ابوسفیا ن ، خود را برادر معاویه و رقیب ولیعهد اومی دانست و هوای جانشینی او را در سر می پروراند؛ از این رو ولایت عهدی یزید وموروثی کردن خلافت را یاری نکرد. استلحاق هرچند هزینه های فراوانی برای جامعةمسلمانان عراق در بر داشت و موجب بدنامی زیاد نیز شد، اما او و بیشتر از او معاویهرا در دست یابی به مطامعشان کامروا ساخت. در این مقاله انگیزه ها و پیامدهای اینموضوع از منظر تاریخ بررسی شده است.
The story of the annexation of Ziyād b. ÝUbayd to Abū Sufyān is wellknown in the history of Islam. Probably this fame, more than itsillegitimacy, is due to the fame of Ziyād himself as one of four Arabsagacious men, and as one of three effective figures who assistedMuÝāwiya in strengthening the basis of Umawid Caliphate. Ziyād’sdesire to be a Caliph, which was not accomplished, was only pledgedto the acceptance of the annexation and relation to Mu‘āwiya. Afterthe recognition of annexation, he knew himself as Mu‘āwiya’s brotherand a competitor of his crown prince, and craved for Caliphate.Therefore he didn’t contribute in Yazīd’s crown prince-ship and thehereditary of Caliphate. Though the annexation cost too much forMuslim society of Iraq, and disgraced Ziyād himself, but made himand Mu‘āwiya, even more than him, successful to achieve theirdesires. This paper is to investigate motivations and consequences ofthis subject from a historical point of view (F.S.).