شناسایی تاثیر معیارهای عدم اطمینان در ارزیابی فرصت های کارآفرینی در کسب و کارهای فناور(مورد مطالعه: صنعت نرم افزار)
محورهای موضوعی : آینده پژوهیشیوا مهدیزاده اقدم 1 , جهانگیر یدالهی فارسی, 2 , نرگس ایمانی پور 3
1 - گروه کارآفرینی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
2 - استادیار گروه توسعه کارآفرینی , دانشکده کارآفرینی , دانشگاه تهران , تهران , ایران
jfarsi@ut.ac.ir
3 - استادیار گروه کارآفرینی , دانشکده کارآفرینی , دانشگاه تهران , تهران , ایران
کلید واژه: فرصت های کارآفرینی, کسب و کار فناور, عدم اطمینان, ارزیابی فرصت, صنعت نرم افزار,
چکیده مقاله :
زمینه: تصمیمگیری برای انتخاب یک فرصت مناسب در شرایط عدم اطمینان یک معضل رایج برای کارآفرینان است و به خاطر تاخیر زمانی بین ارزیابی و بهرهبرداری فرصت ها، اطلاعات کارآفرینان در مورد فرصتها غیردقیق و حداقلی می باشد. درک ماهیت و منابع عدم اطمینان، پایه و اساس تصمیم گیری های کارآفرینانه و تمرکز اصلی کارآفرینی بوده است. هدف: هدف این مطالعه شناسایی معیارهای عدم اطمینان در ارزیابی فرصت های کارآفرینی در کسب و کارهای فناور محور با رویکرد آمیخته می باشد. روشها:جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان حوزه صنعت نرم افزار می باشد. روش نمونهگیری در این بخش به صورت نمونهگیری هدفمند بوده است که ابراز گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در قسمت داده های کیفی توسط کدگذاری ودر قسمت داده های کمی توسط وزن دهی و تحلیل واریانس و تصمیم گیری های چند معیاره صورت پذیرفته است.یافتهها و نتیجهگیری: نشانگرهای عدم اطمینان در این تحقیق مشمول شش کدمحوری عدم اطمینان منایع، مشتری، عامل، رقابتی، تکنولوژیکی و سیاسی و 29 کد اولیه بوده است که مدل شماتیک هرکدام از عوامل ارائه گردیده است .
Background: The decision to choose a suitable opportunity in uncertain conditions is a common problem for entrepreneurs. Due to the time delay between evaluating and exploiting opportunities, entrepreneurs ' information about opportunities is inaccurate and minimal. Therefore, understanding the nature and resources of uncertainty is the basis for entrepreneurial decisions and the main focus of entrepreneurship.Purpose: This study aims to identify measures of uncertainty in assessing entrepreneurial opportunities in business-oriented businesses with a mixed approach.Methods: The statistical population of research includes experts in the field of the software industry. The sampling method in this section was purposeful sampling which showed the collection of information, semi-structured interview, and questionnaire. Data analysis is done in the qualitative data section by coding and quantitative data analysis by weighting and analysis of variance and multi-criteria decision making.Findings and conclusion: uncertainty markers in this research are subject to six uncertainty sources, customer, agent, competitive, technological and political, and 29 initial codes, a schematic model of each element.
_||_
منابع و مآخذ
Shane, S., & Venkataraman, S. (2000). The Promise of Entrepreneurship as a Field of Research. Academy of Management Review, 25(1), 217-226. doi:10.5465/amr.2000.2791611
Keh, H. T., Der Foo, M., & Lim, B. C. (2002). Opportunity Evaluation under Risky Conditions: The Cognitive Processes of Entrepreneurs. Entrepreneurship Theory and Practice, 27(2), 125-148. doi:10.1111/1540-8520.00003
Dollinger, M. J. (2003). Entrepreneurship: Strategies and Resources: Prentice Hall.
Ireland, R. D., Hitt, M. A., & Sirmon, D. G. (2003). A Model of Strategic Entrepreneurship: The Construct and its Dimensions. Journal of Management, 29(6), 963-989. doi:10.1016/s0149-2063_03_00086-2
Baker, T., & Nelson, R. E. (2005). Creating Something from Nothing: Resource Construction through Entrepreneurial Bricolage. Administrative Science Quarterly, 50(3), 329-366. doi:10.2189/asqu.2005.50.3.329
McMullen, J. S., & Shepherd, D. A. (2006). Entrepreneurial Action And The Role Of Uncertainty In The Theory Of The Entrepreneur. Academy of Management Review, 31(1), 132-152. doi:10.5465/amr.2006.19379628
Bryant, P. (2007). Self‐regulation and decision heuristics in entrepreneurial opportunity evaluation and exploitation. Management Decision, 45(4), 732-748. doi:doi:10.1108/00251740710746006
Sebestova, J., Rylkova, Z., & Smysl, M. (2007). How to Gain Success in SME? A Case Study of a region in the Czech Republic. 2(1), 41. doi:10.2478/v10033-007-0014-0
Meijer, I. S. M. (2008). Uncertainty and entrepreneurial action. The role of uncertainty in the development of emerging energy technologies. Utrecht University
Haynie, J. M., Shepherd, D. A., & McMullen, J. S. (2009). An Opportunity for Me? The Role of Resources in Opportunity Evaluation Decisions. Journal of Management Studies, 46(3), 337-361. doi:10.1111/j.1467-6486.2009.00824.x
Grichnik, D., Smeja, A., & Welpe, I. (2010). The importance of being emotional: How do emotions affect entrepreneurial opportunity evaluation and exploitation? Journal of Economic Behavior & Organization, 76(1), 15-29. doi:10.1016/j.jebo.2010.02.010
Mitchell, J. R., & Shepherd, D. A. (2010). To thine own self be true: Images of self, images of opportunity, and entrepreneurial action. Journal of Business Venturing, 25(1), 138-154. doi:10.1016/j.jbusvent.2008.08.001
Smith, B., Kickul, J., & Wilson, F. (2010). Entrepreneurial Opportunity Evaluation: A Discrete Choice Analysis of Financial and Social Entrepreneurial Opportunity Attributes. doi:10.1057/9780230298026_7
McKelvie, A., Haynie, J. M., & Gustavsson, V. (2011). Unpacking the uncertainty construct: Implications for entrepreneurial action. Journal of Business Venturing, 26(3), 273-292. doi:10.1016/j.jbusvent.2009.10.004
Rose, J. (2012). Software Entrepreneurship: two paradigms for promoting new information technology ventures. Software Innovation Aalborg University: Aalborg, Denmark, 1, 98.
Tumasjan, A., Welpe, I., & Spörrle, M. (2012). Easy Now, Desirable Later: The Moderating Role of Temporal Distance in Opportunity Evaluation and Exploitation. Entrepreneurship Theory and Practice, 37(4), 859-888. doi:10.1111/j.1540-6520.2012.00514.x
Aarstad, J. (2014). Structural Holes and Entrepreneurial Decision Making. Entrepreneurship Research Journal, 4(3). doi:10.1515/erj-2013-0077
Paternoster, N., Giardino, C., Unterkalmsteiner, M., Gorschek, T., & Abrahamsson, P. (2014). Software development in startup companies: A systematic mapping study. Information and Software Technology, 56(10), 1200-1218. doi:10.1016/j.infsof.2014.04.014
Mishra, C. S., & Zachary, R. K. (2015). The Theory of Entrepreneurship. Entrepreneurship Research Journal, 5(4). doi:10.1515/erj-2015-0042
Williams, D. W., & Wood, M. S. (2015). Rule-Based Reasoning for Understanding Opportunity Evaluation. Academy of Management Perspectives, 29(2), 218-236. doi:10.5465/amp.2013.0017
Wood, M., Bylund, P., & Bradley, S. (2016). The influence of tax and regulatory policies on entrepreneurs’ opportunity evaluation decisions. Management Decision, 54. 1160-1182. 10.1108/MD-10-2015-0446.
Marinho, M., Sampaio, S., & Moura, H. (2017). Managing uncertainty in software projects. Innovations in Systems and Software Engineering, 14(3), 157-181. doi:10.1007/s11334-017-0297-y
Tomy, S., & Pardede, E. (2017). Opportunity Evaluation Using Uncertainties in Software Entrepreneurship. Entrepreneurship Research Journal, 7(3). doi:10.1515/erj-2016-0044
Erzurumlu, S., Canakoglu, E., & Erzurumlu, Y. (2018). Data-Driven Entrepreneurship: A Data Analysis Approach to Business Opportunity Evaluation. Academy of Management Proceedings, 2018(1), 11500. doi:10.5465/AMBPP.2018.11500abstract
شناسايي تاثير معيارهاي عدم اطمينان در ارزيابي فرصت هاي كارآفريني در كسب و كارهاي فناور(مورد مطالعه: صنعت نرم افزار)
زمينه: تصمیمگیری برای انتخاب یک فرصت مناسب در شرایط عدم اطمینان یک معضل رایج برای کارآفرینان است و به خاطر تاخیر زمانی بین ارزیابی و بهرهبرداری فرصت ها، اطلاعات کارآفرینان در مورد فرصتها غیردقیق و حداقلی می باشد. درک ماهیت و منابع عدم اطمینان، پایه و اساس تصمیم گیریهای کارآفرینانه و تمرکز اصلی کارآفرینی بوده است.
هدف: هدف این مطالعه شناسايي معيارهاي عدم اطمينان در ارزيابي فرصت هاي كارآفريني در كسب و كارهاي فناور محور با رويكرد آميخته مي باشد.
روشها:جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان حوزه صنعت نرم افزار مي باشد. روش نمونهگیری در این بخش به صورت نمونهگیری هدفمند بوده است که ابراز گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه مي باشد. تجزيه و تحليل داده ها در قسمت داده های کیفی توسط کدگذاری و در قسمت داده های کمی توسط وزن دهی و تحلیل واریانس و تصمیم گیری های چند معیاره صورت پذيرفته است.
یافتهها و نتیجهگیری: نشانگرهای عدم اطمينان در این تحقیق مشمول شش کدمحوری عدم اطمينان منايع، مشتري، عامل، رقابتي، تكنولوژيكي و سياسي و 29 کد اولیه بوده است که مدل شماتیک هرکدام از عوامل ارائه گردیده است .
كليد واژه
عدم اطمينان، ارزيابي فرصت، كسب و كار فناور، فرصت هاي كارآفريني، صنعت نرم افزار
مقدمه
تغییرات در محیط فنی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موجب میشود که کارآفرینان با فرصتهای زیادی روبرو شوند، گرچه به دلیل محدودیتهای زمانی و منابع محدود، امکان دنبال کردن همه فرصت ها وجود ندارد. بنابراین، کارآفرینان باید فرصت مناسب را انتخاب نمایند و این مبنایی برای ارزیابی فرصت میباشد(برایانت،2007) در واقع ارزیابی فرصت ها، هسته تصمیم گیری کارآفرینی است(ارزوروملو1 و همکاران،2018).
تصمیمگیری برای انتخاب یک فرصت مناسب در شرایط عدم اطمینان یک معضل رایج برای کارآفرینان است كه با در نظر گرفتن آینده نامعلوم(مک مولان و شفرد2،2006) و به خاطر تاخیر زمانی بین ارزیابی و بهرهبرداری فرصت ها (توماسجان و همکاران،2013)، اطلاعات کارآفرینان در مورد فرصتها غیردقیق و حداقلی می باشد. درک ماهیت و منابع عدم اطمینان، پایه و اساس تصمیم گیری های کارآفرینانه و تمرکز اصلی کارآفرینی بوده است(مک کالوی3 و همکاران،2011).
مطالعات بسیاری تا به امروز برای درک چگونگی ارزیابی فرصتها انجام شدهاست(کح و همکاران4،2002؛ باکر و نلسون5،2005؛ برایانت،2007؛ هاینی و همکاران6،2009؛ گریچنیک و همکاران7،2010؛ میچل و شفرد8،2010؛ اسمیت و همکاران9،2010). با این حال، هر یک از آنها رویکردی خاص به موضوع داشتهاند، مانند دیدگاه اول شخص و سوم شخص(آتیو و همکاران10،2013؛ مک مولان و شفرد،2006؛ هاینی و همکاران،2009)، دیدگاه بیشینهسازی درآمد اقتصادی(وود و همکاران11،2016) و نقش عوامل شناختی یا اجتماعی در ارزیابی فرصتها(بارتو12،2012؛ میچل و شفرد،2010؛ هاینی و همکاران،2009 ؛ وود و یلیام و 13،2014).
بسیاری از کارآفرینان بالقوه قادر به شناسایی فرصتها هستند، اما اکثر سرمایهگذاریها در زمانی که کارآفرینان درک صحیحی از خطرات مرتبط با فرصتها ندارند، شکست میخورند(ایرلند، هیت و سیرمون14،2003).
صنعت نرم افزاری یک صنعت آشفته است که به علت تغییرات سریع در تحولات تکنولوژیکی و نوآوری ها، عدم امکان پیش بینی و رقابت سخت، با فشار بسیار زیادی مواجه میباشد(پاترونسترو همکاران15،2014). علاوه بر این، صنعت نرم افزاری به بسیاری از نیروهای خارجی وابسته است که شرکت ها کنترل محدودی نسبت به آنها دارند(شین و ونکاتارامان16،2000).
ارزیابی فرصتها، یک فرایند جهت بررسی و ارزیابی درک خطرات مربوط به سرمایه گذاری است(سبستووا ، ریلکووا و اسمیتل17،2007). کارآفرین برای شناسایی خطرات بالقوه و ارزیابی اینکه آیا یک فرصت مناسب میباشد، به یک طرح دقیق نیاز دارد. سپس کارآفرین میتواند تصمیم بگیرد که از یک فرصت پس از تجزیه و تحلیل خطرات ناشی از عدم قطعیتها در محیط اطراف فرصتها بهرهبرداری نماید(میجر18،2008). نبودن عدم اطمینان به این معنی است که محیط کسبوکار هیچ خطری برای کسبوکار ایجاد نمیکند و کارآفرین میتواند این فرصت را بدون ترس دنبال کند(دلیگر19،2005). عدم قطعیتها تاثیر زیادی در تصمیمگیریها، نوآوری و اقدامات کارآفرینان دارد. اهمیت عدم قطعیت در مرحله تصمیمگیری روند کارآفرینی به طور کلی و گسترده شناخته شده است(آرستاد20،2014؛ میشرا و زاخاری21،2015). تحقیقات در زمینه شناسایی و ارزیابی عدم قطعیتها و فرصتهایی که راهاندازی نرمافزار ایجاد میکنند اندک است. بنابراین تحقیقات گسترده، در شروع برنامههای نرمافزاری مهم است تا به کارآفرینان کمک کند تصمیمات بهتری بگیرند و از انتخابی که منجر به شکست کسب وکار میشود اجتناب کنند(پاترونسترو همکاران،2014). اکثر تحقیقات در این خصوص بر روی فرآیند کلی کارآفرینی متمرکز هستند اما مختص تاسیس شرکت های نرمافزاری نیستند.
چالش اصلی در کارآفرینی نرمافزاری، ارزیابی فرصتهای تجاری در بازار جهانی نوآورانه است که به سرعت در حال تغییر هستند(پاترونسترو همکاران،2014).
بنابراین، با وجود تقاضای بی وقفه و نوآوری مداوم، این زمینه همیشه به سرمایهگذاریهای موفق نمیانجامد. نرخ شکست در میان شرکت های نرم افزاری نسبت به سایر صنایع بالا است. اکثریت بزرگی از این شرکت ها در طول 2 سال از تاسیس آنها شکست خورده است. با توجه به تحقیقات فوربز 9 مورد از 10 استارت آپ شکست میخورند و اکثر آنها استارت آپ های نرم افزاری میباشند(پاترونسترو همکاران،2014). کارآفرینان معمولا با ارزیابی ریسک های آینده در ارتباط با این سرمایه گذاری ها مواجه می باشند(رز22،2012).
اگرچه عدم قطعیت نقش مهمی در استارت آپ های نرمافزاری ایفا میکند، اما هیچ یک از تحقیقات تاکنون یک مدل جامع در ارزیابی فرصت با استفاده از عوامل عدم قطعیت، به ویژه در کارآفرینی نرمافزاری نداشتهاند(تامی و پارددی23،2017).
هنگامی که کارآفرینان بر این باورند که فرصتی را مطابق با تجربیاتشان پیدا کرده اند، عدم قطعیت تقاضا را کاهش می دهد و امکان بهره برداری و کارآفرینی را افزایش میدهد(آتیو و همکاران،2013). این کاهش در عدم قطعیت و افزایش ارزش گذاری فرصت مثبت می تواند منجر به اقدام تکانشی شود. هنگامی که یک کارآفرین فرصتی را ارزیابی می کند، عوامل بسیاری وجود دارد که می تواند برای او ناشناخته باشد و منجر به تاثیر نامتقارن اطلاعات گردد و اين عدم قطعیت و ریسک ممکن است خیلی بیشتر از حد تصور کارآفرین باشد(مک مولان و شفرد،2006).
با توجه به امکان وجود خطا در انتخاب فرصت مناسب و همچنین کمبود دانش جهت ارزیابی فرصت در شرایط عدم اطمینان و نیاز کارافرینان با توجه به شرایط موجود، در این تحقيق تاثير معيارهاي عدم اطمينان در ارزيابي فرصت هاي كارآفريني در كسب و كارهاي فناور مورد بررسي قرار گرفته است.
پيشينه پژوهش
محیط تکنولوژی با درجه بالایی از عدم اطمینان بازار، فنآوری و رقبا مواجه می باشد. سیستم راهاندازی نرمافزار به طور خاص با عدم اطمینان شدید و رقابت بیش از حد مواجه میباشد. صنعت نرم افزاری یک صنعت آشفته است که به علت تغییرات سریع در تحولات تکنولوژیکی و نوآوری ها، عدم امکان پیش بینی و رقابت سخت، با فشار بسیار زیادی مواجه میباشد(پاترونسترو همکاران، 2014). عدم اطمینان خاص ممکن است همیشه آشکار نباشد، اما آگاهی از منابع نامطمئن می تواند روی موفقیت یا شکست یک پروژه تاثیر بگذارند. عدم اطمینان ها در پروژه های نرم افزاری را می توان با تحلیل منابع عدم اطمینان بررسی نمود، این عدم اطمینان ها شامل موارد زير ميباشند(مارینهو24،2017):
عدم اطمینان تکنولوژیکی: بستگی به میزان استفاده از فنآوری جدید یا بالغ دارد.
عدم اطمینان بازار: نشان میدهد که محصول چقدر برای بازار، مصرف کنندگان و کاربران بالقوه جدید است. نشاندهنده میزانی است که خریداران و کاربران از محصول استفاده میکنند.
عدم اطمینان محیطی: ممکن است ناشی از اقدامات سازمانهای مختلف (تامین کنندگان، رقبا، مصرف کنندگان، دولت، سهامداران و غیره) باشد. این منبع شامل شک در مورد احتمال یا ماهیت تغییرات در محیط (گرایشها اجتماعی- فرهنگی، تغییرات جمعیتی و غیره) است.
عدم اطمینان اجتماعی- انسانی: روابط بین افراد درون یک سازمان را بررسی میکند. مسائل دینی، سیاست، ارزشها، تجربیات و آموزشهای فرهنگی از جمله مواردی هستند که باید در نظر گرفته شوند.
(تامی و پارددی،2017)در زمینه کارآفرینی نرم افزاری، عدم اطمینان ها را به عنوان عدم اطمینان های سیاسی، فناوری، رقبا، تأمین کننده، مصرف کننده و منابع طبقه بندی می نماید.
عدم اطمینان سیاسی: عدم اطمینان سیاسی ناشی از عدم اطمینان در مورد رفتار دولت، شرایط اقتصادی و سیاست ها در شرایط فعلی و آینده است. از آنجا که دولت نقش برنامه ریز، مروج و تنظیم کننده انکوباتورهای تجاری و سایر منابع در اکثر کشورها را بازی می کند، عوامل سیاسی از اهمیت زیادی برخوردار هستند. حتی اگر بازار نرم افزار جهانی باشد، تصمیمات سیاسی می تواند در بسیاری از زمینههای مهم و از بسیاری جهات روی سرمایه گذاری های جدید تأثیر بگذارد، به عنوان مثال از طریق قانون مالیات های مستقیم و غیرمستقیم، قوانین اشتغال، قوانین حمایت از مصرف کننده، محدودیت تجارت یا اصلاحات، تخصیص بودجه تحقیقات و یا به طور غیرمستقیم از طریق فضای سیاسی ایجاد شده توسط احزاب سیاسی، قدرت های سیاسی و ثبات در منطقه عملیاتی یا دفتر مرکزی شرکت ها و غیره.
عدم اطمینان تکنولوژیکی: نوآوری ها در صنعت نرم افزار با سرعت بسیار زیاد اتفاق می افتد تا بتواند با تغییر تقاضا برای فناوری ها و محصولات جدید مقابله کند. عدم اطمینان فنی مربوط به عدم اطمینان در مورد موجود بودن زیرساختهای فناوری و راه حلهای فناوری است.
عدم اطمینان رقابتی: عدم اطمینان رقبا به میزان آگاهی از عملکرد و رفتار رقیب در یک بازار به سرعت در حال تحول اشاره دارد و تمرکز بر شناسایی رقبا، ارائه محصولات و خدمات آنها و استراتژی های عملیاتی آنها است. راه اندازی نرم افزار ها با فشار زمان زیادی از بازار روبرو هستند و در معرض رقابت شدید با سرمایه گذاری های در حال ظهور و فناوری های جدید و نوآورانه قرار دارند. در این راستا، زمان ارائه به بازار، یک هدف اصلی استراتژیک در کارآفرینی نرم افزار می باشد.
عدم اطمینان عرضه کننده: عدم اطمینان عرضه کننده در زمینه صنعت نرم افزار به عدم اطمینان در مورد شرکا، سرمایه گذاران و کانال های بازاریابی در یک سرمایه گذاری مشترک مربوط می شود. تعداد شرکا و ارتباط با آن ها، فشار سرمایه گذاران و بازار، وجود کالاهای جایگزین، اعتماد و هزینه تعویض لوازم جانبی از جمله عواملی است که در تصمیم گیری ها تاثیر می گذارند. شرکت های نرم افزاری جدید به طور معمول برای ورود به بازار هدف بالقوه، نیاز به توسعه یا فعالیت به وسیله فناوری های موجود و همکاری با شرکت ها و کانال های موجود دارند. همچنین به احتمال زیاد عدم اطمینان در زمینه نوآوریهایی که نیاز به برقراری رابطه با تامین کنندگان جدید دارند، بیشتر خواهد بود.
عدم اطمینان مشتری: عدم اطمینان مشتری به عدم آگاهی در مورد پذیرش و تقاضای کاربر با توجه به فناوری جدید اشاره دارد. عدم اطمینان مشتری در ارتباط با تحولات کلان اقتصادی است که بر توسعه بلند مدت تقاضا در طول زمان تاثیر می گذارند، مانند رشد جمعیت، اندازه بازار بالقوه، قدرت خرید مشتریان بالقوه، ویژگی های مشتری و رشد بازار.
عدم اطمینان منابع: عدم اطمینان منابع به دلیل مشکل در پیش بینی دقیق منابع و سرمایه گذاری های لازم برای شروع سرمایه گذاری، مانند دسترسی به دانش و مهارت و دسترسی به تخصص در تحقیق و توسعه، تجهیزات، رونق فناوری، انتقال فناوری، آموزش پرسنل، جریان درآمد و ساختار هزینه می باشد. علاوه بر این، نوآوری ها اغلب برنامه های نرم افزاری را برای مقابله با بازار هدف بالقوه با منابع محدود و زمان کمتری توسعه می دهند. منابع با ارزش می باشند و موجب ایجاد ارزش خواهند شد، زیرا شرکت را قادر می سازند از فرصت ها استفاده کند یا تهدیدات موجود در محیط را خنثی نماید. تغییر شرایط بیرونی و داخلی می تواند ارزش یک منبع را از بین ببرد، بنابراین لازم است با توجه به شرایط موجود، به صورت مرتب ارزش منابع بررسی شوند.
یک چالش مهم در کارآفرینی نرم افزاری، ارزیابی فرصت در بازار جهانی نوآورانه و پر سرعت است(پاترونسترو همکاران،2014). ارزیابی فرصت ها، مربوط به تحقیق و ارزیابی محیط بیرونی برای درک خطرات مرتبط با سرمایه گذاری می باشند. اندازه گیری یا ارزیابی موفقیت کارآفرینی یک فرایند طولانی مدت است که این فرایند شامل ارزیابی قابلیت زنده ماندن محصول یا خدمات نرم افزاری موجود در بازار با طرح سوال در مورد بسیاری از عدم اطمینان ها و بحث در مورد پیامدهای احتمالی میباشد. بررسی دقیق و حساسیت به نیازهای بازار و همچنین امکان مشاهده محل استقرار منابع ممکن است به یک کارآفرین کمک کند تا فرصتی برای توسعه پیدا کند. در صورتی که کارآفرین قادر به ارزیابی محیط و ارزیابی تغییرات احتمالی باشد، فرصتی عالی برای تشخیص فرصت مناسب در این خصوص وجود خواهد داشت(تامی و پارددی،2017).
روش شناسي تحقيق
برای بررسی این که کدام معیارهای ارزیابی فرصت کسبوکار برای شرکت های نرم افزاری مهم هستند، مصاحبههای نیمه ساختاری به عنوان روش جمعآوری دادهها و تهیه پرسشنامه انتخاب می شوند. دلیل انتخاب مصاحبههای نیمه ساختاری به عنوان روشی برای تجزیه و تحلیل به علت تعداد کم افراد شرکتهای نرم افزاری می باشد. این بدان معنی است که تحقیق کیفی برای این جمعیت مناسبتر است.
روش تحقیق در این پژوهش آمیخته است، لذا از مصاحبه، پرسشنامه، نظر خواهی از خبرگان برای پیشبرد اهداف پژوهش استفاده گشته است. براي جمع آوري اطلاعات در بخش کمی از روش هاي ذیل استفاده گرديد:
مطالعه کتابخانه اي: جهت گردآوري اطلاعات در زمينه مباني نظري و ادبيات موضوع، از منابع کتابخانهاي، مقالات استفاده شده است.
تحقيقات ميداني: به منظور جمع آوري دادهها و اطلاعات و براي تجزيه و تحليل، از مصاحبه و پرسشنامه استفاده گشت.
در بخش کیفی این پژوهش از شیوه مطالعه موردی استفاده گردیده است.
به طورکلی در مطالعه کیفی از روش تحلیل محتوا، مراجعه مستمر به ادبیات و چک کردن با مشارکت کنندگان و صاحب نظران صورت گرفت.
نتایج در گام اول تحلیل محتوایی است و در گام دوم در قالب تکنیکهای رتبه بندی و درجه بندی و نیز شاخصهای مرکزی مانند میانه و میانگین تحلیل و گزارش میگردد. در بخش کیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی، وزن دهی، تحلیل واریانس و تصمیم گیری های چند معیاره استفاده شد.
با توجه به اينكه هیچ یک از تحقیقات تا کنون یک مدل جامع در ارزیابی فرصت با استفاده از عوامل عدم قطعیت، به ویژه در کارآفرینی نرمافزاری نداشته اند. پژوهش حاضر میتواند به عنوان ابزاری مفید در دستان یک کارآفرین، کاربردهای عملی در زمینههای تجاری در بر داشته باشد و با توجه به جامعه آماری که شامل شرکت های با نوآوری فناورانه بالا در کشور می باشد و عدم وجود سابقه چنین تحقیقاتی در کشور می تواند در رشد و توسعه هر چه بیشتر این شرکت ها و اقتصاد جامعه موثر باشد.
جامعه آماری پژوهش، شرکت های کارآفرین در صنعت نرم افزار میباشند. نمونه گيري در بخش کیفی روش هدفمند و گلوله برفی با حجم نمونه اشباع نظری و تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی روش پیمایش با ابزار مصاحبه،پرسشنامه و نظر خواهی از خبرگان مي باشد.
روایی در پرسشنامه از طریق نظرخواهی از خبرگان و پایایی از طریق مقایسه روش های موازی گردآوری داده ها انجام يافته است.
در راستاي کسب اطلاعات و دانش از اعضای تیم تصمیمگیرنده خواسته شد، قضاوت خود را درباره میزان درجات اهمیت هر معیار و یا درجه تامین هر معیار توسط گزینههای تصمیم به صورت عبارات کلامی(شکل1) بیان کنند که مبتنی بر یک مقیاس ترتیبی خطی است.
واژه زبانی | نماد تعریف شده | مقدار زبانی |
بی نهایت مهم | S7 | OU1 |
بسیار مهم | S6 | VH |
مهم | S5 | H |
متوسط | S4 | M |
کم اهمیت | S3 | L |
بسیار کم اهمیت | S2 | VL |
بی اهمیت | S1 | N |
شکل1- گزینه های تصمیم
قضاوت ها و ارجحیتهای هر عضو تیم تصمیمگیرنده درباره درجات اهمیت هر معیار و یا درجه تامین هر معیار توسط گزینههای تصمیم با همدیگر تلفیق و تجمیع میشوند تا یک ارزش واحد برای هر عامل بدست آید.
مسایل تصمیمگیری چند شاخصه مستلزم ارزیابی و تعیین ارزش عملکردی موضوعها و پدیده های مورد مطالعه هستند، که نیازمند غربالسازی، شناسایی و انتخاب شاخص های کلیدی و مهم ارزیابی میباشند
يافته ها
مشخصات جمعيت شناختي افراد شركت كننده در مصاحبه مطابق شكل 2 مي باشد.
| درصد فراواني | |
جنسيت | مرد | 90.48 |
زن | 9.52 | |
تحصيلات | كارشناسي | 38.10 |
كارشناسي ارشد | 28.57 | |
دكترا | 33.33 |
شکل2- متغيير هاي جمعيت شناختي
براي تجزيه تحليل داده هاي كيفي عبارت هاي حاصل از مصاحبه توسط نرم افزار Atlas.ti8 كد گذاري شدند، در طي اين كد گذاري تعداد 115 عبارت اوليه استخراج و كد گذاري آن ها صورت پذيرفت، با ادغام عبارت كلي با عبارات فرعي تعداد كدها كمتر و سپس با ادغام موارد مشابه تعداد 29 مفهوم گزينش گشتند كه پس از گروه بندي شش کدمحوری مطابق شكل 3 استخراج گشت.
كدباز | كدگزينشي | كد محوري |
به روز بودن مهارت نیروی انسانی | مهارت منابع انسانی | عدم اطمینان منابع |
افزایش میزان درآمد | جریان درآمد | |
تعداد افراد مورد نیاز | هزینه اجرایی طرح | |
به روز رسانی مداوم تکتولوژی | روند نوآوری | |
مجوز نرم افزاري | قوانین کپی رایت | |
عدم دسترسی به منابع | منابع تکنولوژیکی | |
تسلط بر تکنولوژی | آموزش و تجربه کارآفرین | |
پیش بینی زمان | برآورد زمانی | |
تعداد مشتری | اندازه بازار بالقوه | عدم اطمینان مشتری |
تحمل تغییرات شغلی سازمانی | شرایط کاری مشتریان | |
اداراک ارزش کار | نیاز های مشتری | |
تاثیر بازار اقتصادی | قدرت خرید مشتری | |
تحمل زمانی مشتری | تغییرات رفتار خرید مشتری | |
پیش بینی روال فعالیت های سازمان | توضیح ناکافی الزامات | |
كانال توزيع | کانال های توزیع | عدم اطمینان عامل |
افزایش کیفیت کار | محصولات جایگزین | |
توان حفظ مشتری | رقابت در محیط | عدم اطمینان رقابتی |
قدرت رقابت | رقیب قدرتمند در بازار | |
سهم بازار | سهم بازار | |
استراتژی بازاریابی | استراتژی بازاریابی | |
تکنولوژی به روز | پیشرفت های تکنولوژیکی | عدم اطمینان تکنولوژیکی |
رشد سریع تکنولوژی | سرعت نوآوری | |
دانش فنی | فرآیندها و روش های نرم افزاری | |
دسترسی به ابزار مناسب | زیر ساخت های فناوری | |
معیار سنجش مناسب | استاندارد مشخص | |
سیاست های دولت | محیط سیاسی | عدم اطمینان سیاسی |
سازمان نظارتی | قوانین حمایتی دولت | |
پايداري نيروي انساني | قوانین حمایتی اشتغال | |
تحریم | شرایط اقتصادی جامعه |
شکل3- كدگذاري
سپس براي رتبه بندي تاثير معيارهاي عدم اطمينان در ارزيابي فرصت هاي كارآفريني در كسب و كارهاي فناور، نظرات 10 خبره توسط پرسشنامه از طريق تبديل هفت معيار زباني به اعداد فازي اخذ گرديد، كه تجميع نظرات و نرمالسازي آن ها در شكل4 قابل مشاهده مي باشد.
شکل4-نرمال سازي
بحث و نتيجه گيري
هدف ما در اين پژوهش شناسايي عوامل و ميزان تاثير معيارهاي عدم اطمينان در ارزيابي فرصت هاي كارآفريني در كسب و كارهاي فناور در صنعت نرم افزار بود كه كمك به تصميم گيري بهتر و انتخاب فرصت هاي مناسب در شرايط عدم اطمينان حاكم بر اين صنعت مي نمايد. در اين راستا ابتدا با بررسي پيشينه مبناي نظري به دست آمد و سپس با مصاحبه هاي نيمه ساختاريافته معيارهاي عدم اطمينان در صنعت نرم افزار به دست آمد و در ادامه با رتبه بندي معيارهاي به دست آمده از طريق پرسشنامه توسط خبرگان نشانگرهای عدم اطمينان در این تحقیق مشمول شش کدمحوری عدم اطمينان منايع، مشتري، عامل، رقابتي، تكنولوژيكي و سياسي و 29 كد فرعي گرديد.
يافته ها نشان مي دهد كه از بين 29 كد فرعي عدم اطمينان ناشي از ميزان دسترسي به زيرساخت هاي فناوري و عدم اطمينان ناشي از ميزان شناخت از نياز مشتري، از بين 6 كد محوري عدم اطمينان رقابتي (شكل 5) داراي بيشترين تاثير ميباشد.
شکل5-رتبه بندي معيارهاي عدم اطمينان در ارزيابي فرصتهاي كارآفريني در كسب و كارهاي فناور صنعت نرم افزار
با توجه به بررسي هاي انجام شده در معيار عدم اطمينان رقابتي معيار ميزان و شدت رقابت در محيط و سهم و نياز بازار دو معيار با اولويت بالا با رتبه 0.87، معيار استراتژيهاي بازاريابي با رتبه 0.86 در رتبه دوم و معيار وجود رقيب قدرتمند در بازار با رتبه 0.84 در رتبه بعدي قرار گرفته است. در بررسي كلي معيارهاي فرعي عدم اطمينان ناشي از ميزان دسترسي به زير ساخت فناوري و عدم اطمينان ناشي از ميزان شناخت از نياز مشتري با رتبه 0.9 در بالاترين جايگاه و عدم اطمينان ناشي از محيط سياسي با رتبه 0.73 در پايينترين جايگاه قرار مي گيرد.
با توجه به سرعت بسيار زياد نوآوری ها در صنعت نرم افزار و تغییر تقاضا برای فناوری ها و محصولات جدید، عدم اطمینان فنی مربوط به زیرساخت های فناوری و راه حلهای فناوری به عنوان يك عدم اطمينان قدرتمند مطرح ميگردد، با توجه به اينكه فن آوری های جدید به دلیل ماهیت ناپایدار و غیرقابل پیش بینی بودن آنها شناخته می شوند، یک فناوری پیچیده تر، سطح عدم اطمینان فناوری را بالاتر میبرد. عدم اطمینان فناوری نیاز به ارزیابی فناوری جدید یا نوآوری از نظر قیمت، کارایی و کیفیت دارد. در مقایسه با سایر بخش ها، پیشرفت های فناوری در صنعت نرم افزار بسیار سریعتر رشد می کنند، بنابراین مهم است که با این فناوری همگام باشیم تا از تهدیدات و عدم درک فرصت ها جلوگیری شود.
در مورد انتظارات مشتری در مورد محصولات یا خدمات نرم افزاری نوآورانه، عدم اطمینان زیادی وجود دارد. شرکت های نوپا اغلب برنامه های نرم افزاری را توسعه می دهند که مشتریان و کاربران نهایی به طور کامل شناخته شده باشند. بنابراین برای بهره برداری از یک فرصت، کارآفرین باید جنبه های خاصی از نیازهای کاربر را درک کند.
تعدادی از منابع عدم اطمینان در طول چرخه عمر نرمافزاری رخ میدهند و غیرقابلاجتناب می باشند. مدیریت صحیح این عدم اطمینان ها بسیار قابلتوجه است زیرا به عنوان عوامل تعیینکننده اصلی برای دستیابی موثر به پروژههای نرمافزاری شناسایی شدهاند که عملکرد آنها بهینه است.
یک چالش مهم در کارآفرینی نرم افزاری، ارزیابی فرصت در بازار جهانی نوآورانه و پر سرعت است(پاترونسترو همکاران،2014). ارزیابی فرصت ها، مربوط به تحقیق و ارزیابی محیط بیرونی برای درک خطرات مرتبط با سرمایه گذاری می باشند. اندازه گیری یا ارزیابی موفقیت کارآفرینی یک فرایند طولانی مدت است که این فرایند شامل ارزیابی قابلیت زنده ماندن محصول یا خدمات نرم افزاری موجود در بازار با طرح سوال در مورد بسیاری از عدم اطمینان ها و بحث در مورد پیامدهای احتمالی میباشد. بررسی دقیق و حساسیت به نیازهای بازار و همچنین امکان مشاهده محل استقرار منابع ممکن است به یک کارآفرین کمک کند تا فرصتی برای توسعه پیدا کند. در صورتی که کارآفرین قادر به ارزیابی محیط و ارزیابی تغییرات احتمالی باشد، فرصتی عالی برای تشخیص فرصت مناسب در این خصوص وجود خواهد داشت(تامی و پارددی،2017).
با توجه به محدوديت تعميم پذيري نتايج پژوهش هاي كيفي بهتر است در پژوهش هاي آتي عوامل موثر عدم اطمينان در ارزيابي از فرصت هاي كارآفرينانه در ساير صنايع نيز مورد بررسي قرار گيرد تا بتوان در صورت مشابهت نتايج، نظريات و راهبردهاي عام در اين خصوص تدوين گردد.
منابع و مآخذ
Shane, S., & Venkataraman, S. (2000). The Promise of Entrepreneurship as a Field of Research. Academy of Management Review, 25(1), 217-226. doi:10.5465/amr.2000.2791611
Keh, H. T., Der Foo, M., & Lim, B. C. (2002). Opportunity Evaluation under Risky Conditions: The Cognitive Processes of Entrepreneurs. Entrepreneurship Theory and Practice, 27(2), 125-148. doi:10.1111/1540-8520.00003
Dollinger, M. J. (2003). Entrepreneurship: Strategies and Resources: Prentice Hall.
Ireland, R. D., Hitt, M. A., & Sirmon, D. G. (2003). A Model of Strategic Entrepreneurship: The Construct and its Dimensions. Journal of Management, 29(6), 963-989. doi:10.1016/s0149-2063_03_00086-2
Baker, T., & Nelson, R. E. (2005). Creating Something from Nothing: Resource Construction through Entrepreneurial Bricolage. Administrative Science Quarterly, 50(3), 329-366. doi:10.2189/asqu.2005.50.3.329
McMullen, J. S., & Shepherd, D. A. (2006). Entrepreneurial Action And The Role Of Uncertainty In The Theory Of The Entrepreneur. Academy of Management Review, 31(1), 132-152. doi:10.5465/amr.2006.19379628
Bryant, P. (2007). Self‐regulation and decision heuristics in entrepreneurial opportunity evaluation and exploitation. Management Decision, 45(4), 732-748. doi:doi:10.1108/00251740710746006
Sebestova, J., Rylkova, Z., & Smysl, M. (2007). How to Gain Success in SME? A Case Study of a region in the Czech Republic. 2(1), 41. doi:10.2478/v10033-007-0014-0
Meijer, I. S. M. (2008). Uncertainty and entrepreneurial action. The role of uncertainty in the development of emerging energy technologies. Utrecht University
Haynie, J. M., Shepherd, D. A., & McMullen, J. S. (2009). An Opportunity for Me? The Role of Resources in Opportunity Evaluation Decisions. Journal of Management Studies, 46(3), 337-361. doi:10.1111/j.1467-6486.2009.00824.x
Grichnik, D., Smeja, A., & Welpe, I. (2010). The importance of being emotional: How do emotions affect entrepreneurial opportunity evaluation and exploitation? Journal of Economic Behavior & Organization, 76(1), 15-29. doi:10.1016/j.jebo.2010.02.010
Mitchell, J. R., & Shepherd, D. A. (2010). To thine own self be true: Images of self, images of opportunity, and entrepreneurial action. Journal of Business Venturing, 25(1), 138-154. doi:10.1016/j.jbusvent.2008.08.001
Smith, B., Kickul, J., & Wilson, F. (2010). Entrepreneurial Opportunity Evaluation: A Discrete Choice Analysis of Financial and Social Entrepreneurial Opportunity Attributes. doi:10.1057/9780230298026_7
McKelvie, A., Haynie, J. M., & Gustavsson, V. (2011). Unpacking the uncertainty construct: Implications for entrepreneurial action. Journal of Business Venturing, 26(3), 273-292. doi:10.1016/j.jbusvent.2009.10.004
Rose, J. (2012). Software Entrepreneurship: two paradigms for promoting new information technology ventures. Software Innovation Aalborg University: Aalborg, Denmark, 1, 98.
Tumasjan, A., Welpe, I., & Spörrle, M. (2012). Easy Now, Desirable Later: The Moderating Role of Temporal Distance in Opportunity Evaluation and Exploitation. Entrepreneurship Theory and Practice, 37(4), 859-888. doi:10.1111/j.1540-6520.2012.00514.x
Aarstad, J. (2014). Structural Holes and Entrepreneurial Decision Making. Entrepreneurship Research Journal, 4(3). doi:10.1515/erj-2013-0077
Paternoster, N., Giardino, C., Unterkalmsteiner, M., Gorschek, T., & Abrahamsson, P. (2014). Software development in startup companies: A systematic mapping study. Information and Software Technology, 56(10), 1200-1218. doi:10.1016/j.infsof.2014.04.014
Mishra, C. S., & Zachary, R. K. (2015). The Theory of Entrepreneurship. Entrepreneurship Research Journal, 5(4). doi:10.1515/erj-2015-0042
Williams, D. W., & Wood, M. S. (2015). Rule-Based Reasoning for Understanding Opportunity Evaluation. Academy of Management Perspectives, 29(2), 218-236. doi:10.5465/amp.2013.0017
Wood, M., Bylund, P., & Bradley, S. (2016). The influence of tax and regulatory policies on entrepreneurs’ opportunity evaluation decisions. Management Decision, 54. 1160-1182. 10.1108/MD-10-2015-0446.
Marinho, M., Sampaio, S., & Moura, H. (2017). Managing uncertainty in software projects. Innovations in Systems and Software Engineering, 14(3), 157-181. doi:10.1007/s11334-017-0297-y
Tomy, S., & Pardede, E. (2017). Opportunity Evaluation Using Uncertainties in Software Entrepreneurship. Entrepreneurship Research Journal, 7(3). doi:10.1515/erj-2016-0044
Erzurumlu, S., Canakoglu, E., & Erzurumlu, Y. (2018). Data-Driven Entrepreneurship: A Data Analysis Approach to Business Opportunity Evaluation. Academy of Management Proceedings, 2018(1), 11500. doi:10.5465/AMBPP.2018.11500abstract
[1] OU stands for Outstanding, VH for Very High, H for High, M for Medium, L for Low, VL for Very Low, and N for None.
[1] Erzurumlu
[2] McMullen & Shepherd
[3] McKelvie
[4] Keh et al
[5] Baker& Nelson
[6] Haynie et al
[7] Grichnik et al
[9] Smit et al
[10] Autio et al
[11] Wood et al
[12] Barreto
[13] Wood and Williams
[14] Ireland et al
[15] Paternoster et al
[16] Shane & Venkataraman
[17] Sebestova et al
[18] Meijer
[19] Dollinger
[20] Aarstad
[21] Mishra and Zachary
[22] Rose
[23] Tomy & Pardede
[24] Marinho et al