تدوین و اعتبار یابی مدل تجاری سازی دانش برای آموزش عالی کشور (یک مطالعه آمیخته)
محورهای موضوعی : آینده پژوهیآرزو عرفان 1 , محمد علی نادی 2
1 - علوم تربیتی،دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان
2 - علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی.دانشگاه ازاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان).اصفهان.ایران
کلید واژه: فرهنگ ثروت آفرین, آموزش عالی, دانشگاه ثروت آفرین, تجاری سازی دانش, رصد خانه نیاز,
چکیده مقاله :
زمینه: این یک واقعیت است که شرکتها نیاز به دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی ناشی از دانشگاههای مختلف دارند اما تجاری سازی تحقیقات دانشگاهها را نمیتوانند با موفقیت با توجه به بسیاری از تحقیقات علمی پیشنهاد شده توسط دانشگاهها برای نیازهای واقعی شرکتها و همچنین بازارها برآورده و اجرا کنند. هدف: هدف این پژوهش شناسایی مولفههای تجاری-سازی دانش به منظور ارائه مدل برای آموزش عالی کشور بود. روش: روش پژوهش ترکیبی متوالی اکتشافی بود. در بخش کیفی مطالعه از تحلیل مضمون بارویکرد استقرایی استفاده گردید. در بخش آمار استنباطی از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. با توجه به شاخصهای برازش کای اسکوئر نسبی، برازش تطبیقی، برازش تطبیقی مقتصد، و هلتر مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. یافته ها:در این پژوهش سه مضمون فراگیر فرهنگ ثروت آفرین، دانشگاه ثروت آفرین و رصد خانه نیاز شناسایی شد که در آن مضمون فراگیر فرهنگ ثروت آفرین شامل دو مضمون سازمان دهنده حمایت و به گزینی بود مضمون فراگیر دانشگاه ثروت آفرین شامل دو مضمون سازمان دهنده تفکر تجاری و کیفیت مداری بود و مضمون فراگیر رصد خانه نیاز شامل دو مضمون سازمان دهنده یکسان سازی منافع و موقعیت شناسی بود و این شبکه در قالب مدل ساختاری برازش شد. نتیجه گیری:با توجه به مضامین اصلی استخراج شده می توان گفت فرهنگ سازی و بسترسازی دانشگاه جهت فراهم سازی امکانات و آموزش کارکنان و درنظر گرفتن نیازهای جامعه و بازار و ارتباط سه جانبه بین دانشگاه، دولت و صنعت از عوامل کلیدی در ایجاد تجاری سازی دانش در آموزش عالی محسوب می شود.
Background: It is a fact that companies need the scientific and technological achievements of different universities, but the commercialization of university research cannot be successful, given the many academic research proposed by universities for Meet the real needs of companies as well as markets. Purpose: The purpose of this study was to identify the components of commercialization of knowledge in order to provide a model for higher education in the country. Method: The research method was a sequential exploratory combination. In the qualitative section of the study, the subject analysis of inductive loading was used. The inferential statistics of the confirmatory factor analysis were used. Regarding the Chi-square fitting, comparative fit, adaptive fit, and Holder model, the fit was appropriate. Findings: In this research, three main themes of wealthy culture, university of wealth and observatory were identified, in which the rich content of rich culture included two themes of support and selection. The comprehensive content of the wealthy university consists of two organizing themes Business thinking and orbital quality, and the overwhelming content of the observation site needed to include two themes of equalization of interests and positioning. Conclusion: According to the main themes extracted, it can be said that the development of the university in order to provide the facilities and training of the staff, taking into account the needs of society and the market and the three-way communication between the university, government and industry, are key factors in the creation of knowledge commercialization In higher education
_||_
تدوین و اعتبار یابی مدل تجاری سازی دانش برای آموزش عالی کشور(یک مطالعه آمیخته)
چکیده
زمينه: این یک واقعیت است که شرکتها نیاز به دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی ناشی از دانشگاههای مختلف دارند اما تجاری سازی پژوهشات دانشگاهها را نمیتوانند با موفقیت با توجه به بسیاری از پژوهشات علمی پیشنهاد شده توسط دانشگاهها برای نیازهای واقعی شرکتها و همچنین بازارها برآورده و اجرا کنند. هدف: اين مطالعه با هدف شناسایی مولفههای تجاریسازی دانش به منظور ارائه مدل برای آموزش عالی کشور می باشد. روش: پژوهش حاضر از روش آميخته با استراتژي متوالی اکتشافی استفاده می کند؛ که در بخش کیفی مطالعه از تحلیل مضمون بارویکرد استقرایی استفاده و در بخش كمّي از آمار استنباطی و روش تحلیل عاملی تاییدی بهره گرفته شده است. این پژوهش مقطعی است وگردآوری دادهها در آن، در بازه ی یک یا چند صفت در یک مقطع از زمان از طریق نمونه گیری از جامعه انجام میشود. جامعه آماری در بخش کمی، 1749 نفر تعیین گردید. نمونه گیری در بخش کمی مطالعه به شکل تصادفی یک استان انتخاب گردید؛ همچنین نحوه ی نمونه گیری در این مرحله خوشه ای چند مرحله ای بوده است. يافته ها: با توجه به شاخصهای برازش کای اسکوئر نسبی، برازش تطبیقی، برازش تطبیقی مقتصد، و هلتر، مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتيجه گيري: با توجه به مضامین اصلی استخراج شده می توان گفت فرهنگ سازی و بسترسازی دانشگاه جهت فراهم سازی امکانات و آموزش کارکنان و درنظر گرفتن نیازهای جامعه و بازار و ارتباط سه جانبه بین دانشگاه، دولت و صنعت از عوامل کلیدی در ایجاد تجاری سازی دانش در آموزش عالی محسوب می شود.
واژگان کلیدی: تجاری سازی دانش، آموزش عالی، دانشگاه ثروت آفرین، فرهنگ ثروت آفرین، رصد خانه نیاز.
1-مقدمه
تجاری سازی پژوهشات فرایندی است که دانش تولید شده در دانشگاهها و سازمان های پژوهشاتی را به محصولات قابل عرضه در بازار یا فرایندهای صنعتی تبدیل میکند. این فرایند مستلزم همکاری و تعامل جدی مراکز آموزش عالی و سازمان های پژوهشاتی وابسته به دولت، شرکت های صنعتی، سازمانهای مالی و سرمایهگذاری، کارآفرینان و افراد علمی می باشد. ریمار و همکاران به طور کلی واژه تجاریسازی توسط شرکتها در دو وضعیت متفاوت بکار گرفته میشود: الف- تجاریسازی در یک شرکت نوپا: این حالت زمانی است که یک شرکت جدید به منظور تجاریسازی یک محصول یا خدمت جدیدالتأسیس شده است. اگر شرکت به عنوان بخشی از شرکتهای بزرگتر نباشد و در زمانهای بحرانی نتواند منابع مالی لازم را تهیه کند، موفقیت در تجاریسازی بسیار حیاتی است. ب- تجاریسازی به عنوان قسمتی از فعالیتهای یک کسبوکار: در این حالت فرآیند تجاریسازی به عنوان بخشی از فعالیتهای یک کسبوکار صورت میپذیرد و شرکتها معمولاً پایهای از مشتریان تثبیت شده در یک بخش از بازار خاصی را دارند(عرفان، نادي و ابراهيم زاده،1395). پژوهشات نشان می دهد که محققان و دانشگاهیانی که بخشی از فرایند پژوهش در نیازهای صنعتی هستند بیشتر مستعد به تجاری سازی پژوهشات خود می باشند(پرودان و درنوسیک1،2010). با این حال، مایر بر این عقیده است که فعالیت تجاری سازی پژوهشات دانشگاهی عمدتا باید توسط شرکت های کوچک و متوسط که در حال حاضر تاسیس شده اند و یا جدیدا سرمایه گذاری و راه اندازی شده اند، انجام شود. او در ادامه می گوید که فعالیت تجاری عمدتا براساس سیستم ملی نوآوری استوار است که تاثیر آن بر نوآوری علمی و فعالیت های کارآفرینی می باشد. با این حال، رایت، برلی و موسی مدعی هستند که برای تجاری سازی پژوهشات دانشگاه و دانشگاهیان، مدل اسپین-اوت موثر ترین گزینه است و میتواند برای شرکتهای تاسیس شده قابل استفاده است)هانگ و والش2، 2009). يكي از موانع مهم در برقراري ارتباط پويا و پيوسته بين صنعت و دانشگاه عدم دسترسي به زباني است كه براي هر دو طرف كاملاً شناخته شده باشد. هدف عمده صنايع سود بالاتر است در حاليكه در دانشگاه توجيه علمي و ارائه مكانسيمي براي يك پديده، مسئله اصلي ميباشد. ترجمه نشدن نيازهاي واحدهاي صنعتي به زبان دانشگاهي شايد از عوامل موثر در ناموفق ماندن پروژههاي مشترك بين اين دو قطب اصلي توسعه كشور باشد(مک کارو1، 2016). در جهان امروز براي حل اين معضل راههاي متنوعي در پيش گرفته شده است. ايجاد مراكز تحقيقاتي درصنايع بزرگ كه نقش واسطه بين صنعت و دانشگاه را ايفا ميكند يكي از اين راهها است. اين عناصر واسطه، با آشنايي كامل به مسائل صنعتي آنها را به زبان دانشگاه ترجمه ميكنند و به صورت پروژههايي به مراكز آموزش عالي ارائه ميدهند. كار ايجاد پژوهشكدههاي تحقيقاتي در دانشگاهها به كمك صنايع در بعضي كشورها در پيش گرفته شده است. با اتخاذ اين روش، پروژههاي دورههاي تحصيلات تكميلي دانشگاهها كاربردي تر ميشوند. در نتيجه با كمك به حل مسائل صنايع، اين دوره ها (كارشناسي ارشد و دكترا) رونق بيشتري ميگيرد. كشور دانمارك سالهاست كه در اين مسير تجربه كسب كرده و كشور استراليا نيز در سالهاي اخير شروع به تاسيس چنين مراكزي نموده است(علمی،1390). موسساتي در اين امر موفق بودهاند كه نقش واسطه را به افرادي محول كردهاند كه همسائل صنعت را خوب ميشناسند و هم به امور دانشگاهها آگاهي دارند. در واقع با تجربهترين افراد صنايع در اين بخش به فعاليت مشغولند. كشور ژاپن نمونه بارز اين نوع سيستم ارتباطي ميباشد. در بعضي از صنايع كشور مشاهده ميشود كه در بخش تحقيقات از افراد كم تجربه و نه چندان موفق بهره گرفته ميشود كه اين تا حدي در عدم موفقيت كامل تحقيقات در صنايع نقش داشته است(امیری، حیدری و حیدری، 1390).
در بعضي از كشورها مانند امريكا و كانادا دولت با تاسيس مراكزي، به طور مشترك با صنعت، پروژههاي تحقيقاتي را حمايت مالي ميكند. بدين صورت كه اگر صنعت 10% هزينه يك پروژه را تقبل كند بقيه را دولت تامين مينمايد. در اين روش آزمايشگاههاي دانشگاهها مجهزتر شده و رشد تحصيلات تكميلي تسريع ميشود. راه ديگري كه به نظر ميرسد براي كشورهايي كه در ابتداي راه برقراري ارتباط بين صنايع و دانشگاه هستند، مناسب ميباشد ارتباط مستقيم و يا حضور محقق دانشگاهي در صنعت و آشنايي با مسائل صنعت از طريق مشاوره و انجام پروژهها با مشاركت كاركنان صنايع است. اين راه نسبت به راه اول به مراتب مشكلتر بوده و زمان زيادي براي بهره دهي نياز دارد و در واقع زمينه ساز ايجاد مراكز تحقيقاتي و پژوهشي مشترك ميباشد(بندریان، 1388). در حال حاضر دانشگاه ها به عنوان مهم ترین بخش عرضه دانش با چالش پاسخگویی بهتر به نیاز ها و انتظارات جامعه روبه رو هستند. از اینرو تلاش های زیادی برای انتقال، بکارگیری دانش واستفاده از آن در بخش های اقتصادی، اجتماعی و صنعت انجام پذیرد که از آن بعنوان تجاری سازی دانش تعبیر می شود. امروز دانشگاه ها نیازمند ایجاد محیطی برای توسعه کار آفرینی هستند که بتوانند در توسعه اقتصادی و اجتماعی سهیم باشند(کربی،2011).
تجاري سازي دانش از اهميت شايان توجهي براي دانشگاهاي جهان برخوردار شده است. بنظر مي رسد امروزه كسب بودجه سه بخشي، ثبت پتنت و ساختار شركت هاي تجاري بطور مشابهي به ديگر فعاليتهاي علمي همچون هدايت پژوهش و تدريس مربوط باشد(ليتنر، برگنر و ريبنيك3،2020).
بررسیهای سه دانشگاه(هاروارد، اکسفورد و کمبریج) پیشرو در زمینه تجاری سازی نشان میدهد که همهی آنها دارای دفتر یا شرکتی برای اداره امور مربوط به داراییهای فکری و انجام فعالیتهای مربوط به تجاری سازی آنها هستند. در دانشگاه امریکایی هاروارد انتقال و تجاری سازی فناوری بر عهده دفاتری است که تحت نظارت و سرپرستی دفتر رئیس دانشگاه فعالیت میکند در حالی که در دانشگاههای انگلیسی اکسفورد و کمبریج این فعالیتها توسط شرکتهای تجاری انجام میشوند که خود دانشگاه آنها را ایجاد کرده است. در دانشگاههای هاروارد و کمبریج بر تجاری سازی داراییهای فکری تولید شده در حوزههای علمی کاربردی مانند علمی مهندسی و علوم زیستی تاکید میشود در حالی که دانشگاه آکسفورد بر کلیه رشتههای علمی از جمله علوم انسانی و اجتماعی نیز تاکید دارد اما گزارش های سالانهی این دانشگاه حاکی از درآمد اندک به دست آمده از تجاری سازی در این گونه رشتههای علمی است (عباسی و همکاران، 1388).
در کشورهای توسعهیافته، آموزش و پژوهش، هدفمند و مشتری مدار است. به بیان دیگر، دانشگاه ها، در صورت تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد، جهت کار در شرکت ها و واحدهای تولیدی، میتوانند به حیات خود ادامه دهند. از سوی دیگر، در جهان پررقابت امروز، شرکت ها نیز -که نیازمند بهبود مستمرند برای ادامهی کار خود، ناچار به همکاری با دانشگاه ها می باشند (رینالت2، 2016).
دانشجویان دانشگاهها، در صورتی که آیندهی شغلی خود را در گرو دستیابی به توانمندیهای مورد نیاز صنایع ببینند، شیوهی برخورد آن ها با کلاس و آموزش، بسیار متفاوت خواهد بود. ولی در شرایط فعلی، که بیشتر افراد به دنبال اخذ مدرک و یافتن روزنهای جهت استخدام در یک شرکت دولتی هستند، امید به قرار گرفتن دانشگاه، در جایگاه واقعی خود، منطقی به نظر نمیرسد(موسایی، صدرایی و بندریان، 1388).
متاسفانه در سالهای اخیر، تنها مسئلهی چاپ مقالات، آن هم در مجلات معتبر بین المللی، به وظیفه اصلی همهی پژوهشگران دانشگاهی و غیردانشگاهی تبدیل شده است. این امر، مشکل ارتباط صنعت و دانشگاه را بسیار پیچیدهتر از قبل کرده است. مشکلات اکثر صنایع کشور از نظر علمی، موضوعاتی نو و بدیع نیستند که با حل آن ها بتوان، تولید علم کرد و مقالات حاصل از آنها، قابل چاپ در مجلات معتبر باشد. از طرف دیگر، حل آن ها موجب ارتقا بهره وری و در کل، سعادت جامعه میشود. برونرفت از این تناقض آشکار، باعث قرارگیری صنعت و دانشگاه، در جایگاه اصلی خود، خواهد شد(گودرزی وهمکاران، 1392).
این در حالی است که از اقدامات مهم دانشگاههای پیشرو مانند دانشگاه اکسفورد به نقل از اسکایرمی و ماکارو3(2016) در جریان تجاری سازی طیف عظیمی از حمایتها از هیات پژوهش از جمله:کمکهای مالی، فراهم کردن امکانات و دادههای مورد نیاز، امکان برقراری ارتباط با سایر محققان در سرتاسر جهان و مشاوره و راهنمایی علمی و حرفهای که تمام این عوامل باید در دانشگاههای کشور نیز به عنوان مهمترین و تاثیر گذارترین عوامل موثر در تجاری سازی دانش در نظر گرفته شود. باتوجه به اینکه امروزه دانشگاهها علاوه بر پژوهش و آموزش، به ایفاي نقش در جهت مأموریت جدید مشارکت در توسعه اقتصادي جامعه نیز میپردازند؛ امروزه تجاريسازي دانش به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. این در حالی است که هنوز دانشگاههاي ایران نتوانستهاند به طور مطلوب دانش خود را تجاري نمایند (خادمی و همکاران،1394).
تا چندي پیش دانشمندان و پژوهشگران دانشگاه، از تجاريسازي پژوهش امتناع میکردند و رسالت اصلی خود را صرفاً تولید دانش بدون توجه به کاربرد آن در عرصه تولید میدانستند. این وضع به تدریج به خاطر فشار بر دانشگاهها براي مشارکت در توسعه اقتصادي و فرصتهایی براي ایجاد ثروت، تغییر یافت.
از سوي دیگر، بیانیه جهانی آموزش عالی که در سال 1998 میلادي توسط یونسکو منتشر شد، فشار وارده بر انتقال تجاري دانش از دانشگاه به صنعت را افزایش داد. بیانیه مذکور مراکز آموزش عالی و دانشگاههاي کشورهاي جهان را به همگرایی بین المللی دعوت نمود. بنابراین، به منظور تطبیق با روندهاي جهانی، تجاريسازي دانش یکی از ملزومات اساسی قلمداد شد(هاندرسون4 و همکاران، 2015).
دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، به طور طبیعی، جهت تربیت نیروی انسانی متخصصِ بخشهای مختلف جامعه، بنا نهاده شدهاند. این وظیفهی روشن، به دلایل آشکار و پنهان، به فراموشی سپرده شده است و دانشگاهها، عمدتا بدون بررسی نیازهای جامعه، بر اساس الگوهای از پیش تعیین شدهی وارداتی، به کار آموزش جوانان این مرز و بوم مشغول هستند. دانشگاههای دولتی، که حقوق خود را از دولت، بدون دغدغهی حل نیازهای جامعه دریافت میکنند و دانشگاههای آزاد نیز که بودجه خود را از طریق شهریه دانشجویان تامین میکنند، انگیزهای برای تغییر رویه و یا حرکت به سمت کاربردیتر شدن ندارند. از سوی دیگر، صنایع وارداتی که اکثرا دولتی هستند نیز، انگیزهی لازم را برای ارتقا بهرهوری، از طریق همکاری نزدیک با دانشگاهیان، ندارند. همین امر، باعث شده است که این مراکز اصلی تاثیرگذار در توسعهی کشور، هر یک راه خود را در پیش بگیرند و هیچ ارتباط پویا و نظاممندی بین آنها، برقرار نگردد(گل افشانی و همکاران،1394).
این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته، آموزش و پژوهش، هدفمند و مشتریمدار است. به بیان دیگر، دانشگاهها، در صورت تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد، جهت کار در شرکتها و واحدهای تولیدی، میتوانند به حیات خود ادامه دهند. از سوی دیگر، در جهان پررقابت امروز، شرکتها نیز که نیازمند بهبود مستمرند برای ادامهی کار خود، ناچار به همکاری با دانشگاهها میباشند. علی رغم تجاری سازی دانش به عنوان یکی ازوظایف دانشگاه ها، شواهد متعددی از سراسر جهان حاکی از آن است؛ هرچند تعداد زیادی ازپژوهشات انجام شده ازنظر تکنیکی موفق بوده اند، اما درصد اندکی از آن ها در زمینه تجاری سازی به موفقیت دست یافته اند(عزتی راد و همکاران،1396). همچنین بطورکلی مطالعات در زمینه تجاری سازی دانشگاهی پراکنده است و مدلی جامع نگر که در برگیرنده همه ابعاد مهم و کلیدی باشد کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
امروزه ورود دانشگاههاي ایران به تجارت دانش از یک مزیت به یک ضرورت تبدیل گشته است و این درحالی است که دانشگاههاي کنونی کشور هنوز نتوانستهاند به نحوي مؤثر یافتههاي علمی خود را وارد صنعت کنند و تعاملی مؤثر بین صنعت و دانشگاه برقرار سازند. علتیابی واقعی این مسئله، مستلزم انجام مطالعات کاربردی در رابطه با مولفهها و عوامل موثر در تجاری سازی دانش میباشد که این مسئله خود تأکیدي بر ضرورت انجام این پژوهش است.
2-پیشینه پژوهش
در پژوهشی پورنقی و حجازی(1398) به بررسی عوامل موثر بر تجاری سازی دانش از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی پرداختند و دریافتند که که از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاهِ مورد مطالعه، عوامل اقتصادی بیشترین (41/4)، و مکانیزم های آموزشی و پژوهشی کمترین(3/64) تأثیر را در رشد و موفقیت تجاری سازی دانش دارند. مدیران و سیاست گذاران دانشگاه باید برای تسهیل در ایجاد شرکت ها و تجاری سازی دانش، خط مشی گذاری تجار ی سازی دانش، و سیاست گذاری توزیع درآمد ناشی از تجاری سازی دانش فعالیت نمایند و در این راستا، شبکه های گسترده ایجاد ارتباط بین طرف های ذینفع و دارای نقش در فراگرد تجاری سازی دانش را توسعه دهند. یاری، حیدری و عظیمی(1398)به شناسایی و تحلیل موانع تجاریسازی دانش در علم اطلاعات و دانششناسی از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری این رشته پرداختند و پس از مرور متون، 40 مانع تجاریسازی شناسایی و در 7 محور کلی دستهبندی شدند. در میان موانع شناسایی شده، مهمترین موانع تجاریسازی دانش از دیدگاه جامعهی مورد بررسی شامل «عوامل فردی»، «عوامل زیرساختی حمایتی» و «عوامل قانونی- سازمانی» هستند. همچنین از دیدگاه جامعهی پژوهش، موانع فناورانه نسبت به سایر موانع از اهمیت کمتری برخوردار بوده است. دهدشتي، محمديان محمودي تبار و تقوا(1398) الگوی فرآیندی تجاریسازی خدمات در شرکتهای دانشبنیان صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات را ارائه كردند. بر اساس نتایج، الگوی فرآیندی تجاری سازی خدمات در شرکت های دانش بنیان صنعت فن آوري اطلاعات و ارتباطات طراحی و ارائه شد. مراحل اصلی الگوی مذکور عبارت اند از: پژوهشات بازاریابی(نیازسنجی)، ایدهیابی، تحلیل و تامین مالی، تامین و آموزش نیروی انسانی، تدوین و اجرای استراتژی های بازاریابی و تبلیغات، امکان سنجی جامع تولید و تولید و آزمایش و بهبود و ارتقا، کنترل کیفیت، اخذ مجوزها و استانداردها و تدوین و اجرای استراتژی های قیمت گذاری و فروش و توزیع. صيف، صفا و بيرانوند(1398) عوامل موثر بر تمایل به تجاریسازی دانش در دانشگاه شیراز را بررسي كردند. نتایج این پژوهش بر اساس مقادیر ضریب همبستگی به دست آمده نشان می دهد که تمایل به تجاری سازی به طور مجزا با متغیرهای توانمندسازی روان شناختی، کنترل رفتار ادراک شده ، نگرش به تجاری سازی و سرمایه اجتماعی، رابطه معناداری دارد. همچنین تمایل به تجاری سازی با متغیر های خودکارآمدی و سیاست دانشگاه فاقد رابطه معنادار می باشد. آقازاده، محمدی و زادبر(1397) به شناسایی و مقایسه اولویت خدمات تجاریسازی مورد نیاز برای شرکتهای رشدی و توسعهای مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران پرداختند و دريافتند كه شرکتهای رشدی به خدمات بازاریابی، تأمین مالی و سرمایهگذاری و خدمات آموزشی بهترتیب بیشترین اولویت را دادهاند، در حالی که برای شرکتهای توسعهای خدمات تأمین مالی و سرمایهگذاری، بازاریابی و امور قراردادها و ضمانت نامهها به ترتیب بالاترین اولویت را کسب کردهاند. قربانی و خیاطیان یزدی(1397) به شناسایی موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش از دیدگاه دانشجویان در دانشگاه شهید بهشتی تهران با رویکرد مدل سازی ساختاری-تفسیری پرداختند و دریافتند که موانع مدیریتی و ساختاری از مهم ترین موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش از دیدگاه دانشجویان در دانشگاه شهید بهشتی تهران است. محمد صالحی، رودی و محمدصالحی(1397) عوامل موثر بر فرایند تجاری سازی دانش در دانشگاه ها مطالعه موردی: دانشگاه علامه طباطبایی را انجام دادند و دریافتند که یافته های حاصل از پرسشنامه که در 6 محور فرهنگی-اجتماعی، مالی-اقتصادی، حقوقی-قانونی، منابع زیر ساخت ها، علمی-فناوری و مدیریتی-سازمانی طبقه بندی شده و در 28 گویه تنظیم شده بود، نشان داد که بین دانشجویان دهکده و پردیس تفاوت های معناداری در عوامل فرهنگی-اجتماعی، مالی-اقتصادی، حقوقی- قانونی و منابع زیر ساختی وجود دارد ولی در عوامل علمی- فناوری و مدیریتی و سازمانی تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. صراطی شیرازی، عصاره و فرج پهلو(1397) ارتباط بین هم انتشاری دانشگاه-صنعت و تجاری سازی دانش دانشگاهی در قالب اسپین آف در ایران را بررسی کردند و دریافتند که در تمامی این سالها تعداد همانتشاری دانشگاههای ایران با تعداد اسپینآفهای برگزارشده توسط این دانشگاهها ارتباطی قوی داشته است. به عبارت دیگر، همانتشاری بیشتر، به شکلگیری اسپین آفهای بیشتری منجر شده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، میتوان سیاستهای پژوهشی را بهگونهای اتخاذ نمود که همکاری پژوهشی میان دانشگاهها و بخش پژوهش و توسعه در صنایع، در قالب همانتشاری افزایش یابد و از این طریق منجر به گسترش تجاریسازی دانش دانشگاهی گردد. پژوهشهای مشترکی که سودآوری تجاری دارند، میتوانند علاوهبر تقویت پیوند میان صنعت و دانشگاه، نیازهای شغلی هردو گروه را برآورده سازند. بر این اساس از طریق تمرکز بر پژوهشهای مشترک، میتوان به تجاریسازی دانش دستیافت. قنادی نژاد و یاری(1396) به شناسایی راهکارهای توسعه ی تجاری سازی دانش در حوزه های علوم انسانی و اجتماعی از دیدگاه اساتید این حوزه در دانشگاه شهید چمران پرداختند و نشان دادند که که مهمترین راه کارها از دیدگاه اساتید حوزه های علوم انسانی و اجتماعی، شامل راه کارهای فردی- رفتاری، فرهنگی-اجتماعی و فناورانه هستند. همچنین میان دیدگاه اساتید دارای رتبه ی علمی مختلف در خصوص مهمترین راهکارهای انتخابی اختلاف معنی داری وجود دارد و در مورد سایر ویژگی های جمعیت شناختی اختلاف معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: تجاری سازی یافته های پژوهشی این فرصت را برای حوزه های علوم انسانی و اجتماعی فراهم می کند که ازحالت نظری فاصله بگیرد و با کاربردی کردن پژوهش ها در عرصه ی عمل و محیط واقعی جامعه، ایفای نقش کند. عرفان، نادی و بنیسی(1396) مولفه های تجاری سازی دانش موثر بر کسب و کارهای نو را بررسی کردند و با استفاده از تحلیل مضمون اکتشافی به روش آترايد- استرلینگ (2001) به شناسایی مضامین سازمان دهنده و پایه که در راستای تجاری سازی دانش در جهت ایجاد کسب و کارهای نو موثر می باشد پرداخته است. مضامین سازمان دهنده این پژوهش شامل دانشگاه با 13 مضمون پایه، صنعت با 2 مضمون پایه و دولت با 18 مضمون پایه می باشد که یک شبکه مضامین برای رسیدن به مولفه های تجاری سازی دانش موثر بر کسب و کار می باشد. کمالیان، بنی اسدی و بنی اسدی(1395) به شناسایی و اولویت بندی الزامات موثر برتجاری سازی دانش در دانشگاه( مورد مطالعه: دانشگاه سیستان و بلوچستان پرداختند. بر اساس نتایج بدست آمده عوامل؛ ساختاری، فرهنگی و سیاسی-قانونی تشکیل دهنده ی الزامات و پیش نیازهای تجاری سازی دانش می باشند و برای هر عامل بر طبق بخش کیفی پژوهش چند زیر مولفه در نظر گرفته شد که بر اساس نتایج این پژوهش عامل فرهنگی دارای بالاترین رتبه در تجاری سازی دانش بوده است. از این رو می توان گفت برگزاری نشست های هم اندیشی و کارگاه ها و دوره های آموزشی جهت فرهنگ سازی و اطلاع رسانی در خصوص فرصت ها، مزیت های مرتبط با تجاری سازی دانش، قراردادن مشوق های مناسب برای ایجاد انگیزه در فعالان دانشگاهی به تجاری سازی و ترغیب پژوهشگران دانشگاه به تجاری سازی نتایج پژوهش های خویش، از پیشنهادات مهمی است که برای تجاری سازی دانش ارایه گردیده است. مطالعه توکلی طرقی، مساحی، همیشه بهار و ثمری(1395)با موضوع "مدلی نوین برای سرمایه گذاری در حوزه تجاری سازی فناوری مطالعه موردی :دانشگاه آزاد اسلامی "به ارائه مدلی برای مدیریت پارک علم و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی با عنوان اولین مدل پارک غیر دولتی پرداخته است که در این مدل بر مشارکت دانشگاه آزاد در سرمایه گذاری بر روی شرکت های دانش بنیان، نظارت، مدیریت، رصد مستمر، مشارکت در شرکت ها و پروژه های کوچک را تاکید می کند. مطالعه گل افشانی، غلامی و کشاورز(1394) با موضوع" بررسی عوامل موثر و ارتباط بین آنها در موفقیت تجاری سازی دانش در دانشگاههای آزاد" نشان داد که عامل شرایط محیطی بیشترین تاثیر را بر موفقیت تجاری سازی دانش دانشگاههای آزاد دارد و بعد از آن به ترتیب عوامل مربوط به صنعت، روشهای انتقال دانش بر موفقیت تجاری سازی تاثیر میگذارد. خیاط مقدم و رستگار(1393) به شناسایی تسهیل كننده های تجاری سازی دانش در حوزه علوم انسانی (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد) پرداختند و با بررسی امتیازات به دست آمده موانع بنیادی و موانع ساختاری بالاترین درجه اهمیت را کسب کردند و موانع فرایندی، موانع محیطی، موانع مدیریتی و موانع فردی به ترتیب اولویت در جایگاه های بعدی قرار گرفتند.
گودرزی، بامداد صوفی،اعرابی و امیری(1392) سعی کردند با بررسی عمیق فرایند تجاری سازی فناوری با انجام بیست و چهار مطالعه موردی در شش پژوهشگاه دولتی ایران الگویی برای تجاری سازی فناوری در این گونه سازمانها ارائه کنند. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی تجاری سازی فناوری در این گونه از سازمانها از 4جزء: مراحل، فعالیتها، ذی نفعان و عوامل نقش آفرین در فرایند تجاری سازی تشکیل شده است.بررسی چالش های اشاده شده توسط مدیران پژوهشگاه ها و مسئولین پروژه های تجاری سازی نشان داد که بخش اول فرایند تجاری سازی در پژوهشگاه های دولتی یعنی ایده پردازی به خوبی صورت نمیگیرد. در این بین اولین مرحله از فرایند تجاری سازی فناوری از اهمیت فراوانی به نسبت سایر مراحل برخوردار است چراکه اساس مراحل دیگر بر پایه این مرحله شکل می گیرد. محمدپور، رحیمیان، عباس پور و دلاور(1391) به بازشناسی چالش های فراروی تجاری سازی پژوهشهای مدیریت آموزشی با ارائه نظریه زمینه ای پرداختند. یافته های اصلی این پژوهش با استفاده از نظریه زمینه ای شامل موضوعهایی همچون: ناتوانمندی علمی، سیاستگذاری، ناتوان میلی پژوهشگر، بد انگاری تجاری سازی و ماهیت پژوهش ها میباشد که می توان تمامی مقولات را زیر مقوله در این نظریه زمینه ای « مقوله هسته » قرار داد. به بیان دیگر، ناتوانمندی علمی"مقوله هسته ای" در نظریه زمینه ای می باشد. با استفاده از این موضوعها مدل پارادایمی ارائه شده است. حسنقلی پور، قلی پور و روشندل اربطانی(1390) به بررسی موانع تجاری سازی دانش دركارآفرینی دانشگاهی پرداختند و دریافتند که نتایج مصاحبهها در قالب سه مقوله، ضرورتها، موانع و الزامات تجاریسازی دانش دستهبندی و در پایان نیز، مکانیزم تجاریسازی دانش ارایه شده است. پژوهشي جاهد، آراسته و جعفری(1390) با عنوان تعیین و تبیین عوامل فردی مؤثر در تجاری سازی نتایج پژوهشی؛ مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و پژوهشات انجام دادند. نتایج پژوهش نشانگر تاثیر عواملی فردی شامل خودکارآمدی، موفقیتطلبی، قدرتطلبی، خلاقیت و نوآوری، رقابتطلبی و منبع کنترل درونی در تجاریسازی نتایج پژوهشی است. در تبیین روابط این عوامل، علاوه بر اولویتبندی آنها، بررسی روابط بین عوامل نشان داد که تمامی آنها رابطه همبستگی معناداری با یکدیگر دارند و بیشترین بار عاملی مربوط به متغیرهای خودکارآمدی و موفقیت طلبی است. ليتنر، برگنر و ريبنيك(2020) پژوهشي با هدف بررسي اينكه چطور دانشگاهها مي توانند در تبديل به موسسات كارآفرين حمايت شوند انجام شد و نشان داد كه تجربيات تجاري دانشمندان ممكن است تجاري سازي دانش را رشد دهد. هرچند، پژوهش در مورد نقش رهبران دانشگاهی در این روند ناچیز است. در این مطالعه، بررسي شد که تا چه اندازه تجربه تجاری و علمی مدير گروه بر فعالیت های کارآفرینی کل یک تیم از دپارتمان تأثیر می گذارد. نتایج اين پژوهش نشان داد که صاحبان تجارب تجاری به طور مثبت بر جذب وجوه شخص ثالث و تولید اختراع ثبت شده کل اداره تأثیر می گذارند. با این حال نتايج حاكي از آن بود که پایه و اساس اسپين-آف ها تحت تأثیر منفی این تجربیات است. آي بمه(2020)در مطالعه خود با استفاده از شواهدی از ایالت انوگو در جنوب شرقی نیجریه، تأثیر رابطه بین دانشگاه و صنایع را در تجاری سازی نوآوری های آموزش عالی در نیجریه بررسی كرد. نتايج این مطالعه توصيفي نشان داد که سیاست های دولت تأثیر قابل توجهی بر تعداد حقوق مالکیت معنوی فروخته شده یا خریداری شده دارد و توسعه منابع انسانی تأثیر قابل توجهی در تعداد کنفرانس های علمی یا آموزش های تحت حمایت دولت یا شرکت ها داشته است. خولياوكو و شستاكوواسكا(2018) فرآیندهای تجاری سازی را در مكانيزمهاي قانوني و اقتصادي تجاري سازي نتايج تحقيق و توسعه را در اوكراين بررسي نمودند و دريافتند كه فعال سازی چنین فرآیندهایی در زمینه شکل گیری نوع جدیدی از اقتصاد - اقتصاد اطلاعاتی – ضروري است. هالووي و هردر(2019) در پژوهشي با عنوان مسئولیت تجاری سازی؟ ردیابی تعامل محققان دانشگاهی با تجاری سازی پژوهشات زیست پزشکی در يافتند که تجاری سازی جنبه عادی و پیش پا افتاده پژوهشات دانشگاهي است و تنها راه ایجاد نوآوری در پژوهشات زیست پزشکی برای بیماران تجاري سازي است. ناتشه و همكاران(2015) مقاله اي با عنوان شناسايي چالش هاي تجاري سازي نوشتند. نتايج حاصل از مصاحبه ها نشان داد كه بازارهاي كوچك و « تكنولوژي پيشرفته پراكنده، اعتبار تكنولوژي، صدور مجوز، فقدان زيرساخت ها و خدمات پس از فروش جدي ترين چالش هاي مواجه با تجاري سازي موفق فناوري ارتباطات است.
وو و همكاران(2015) یک مطالعه منحصر به فرد از طریق مجوز های ثبت اختراع دانشگاهی را انجام دادند و بیان نمود که عوامل فردی و سازمانی در تجاری سازی یک اختراع ثبت شده وجود دارد. پژوهشی توسط اسمایل7 و همکاران(2015) در کشور مالزی با عنوان"چارچوبی برای تجاری سازی پژوهشات: مصاحبه با محققان دانشگاه مالزی" انجام شد که با توجه به اینکه تجاری کردن پژوهشات دانشگاهی جز دستور کار کلیدی دولت مالزی برای افزایش رشد اقتصادی است هدف از این پژوهش مطالعه یک چار چوب کلی برای تجاری سازی پژوهشات با 20 نفر از پژوهشگران موفق در دانشگاه های مالزی مصاحبه ای انجام شده است تا عوامل کلیدی برگرفته از تجارب و دیدگاههای پژوهشگران برای تجاری سازی پژوهشات شناسایی شود.طبق مصاحبه ای که با چند تن از محققان موفق در زمینه ی تجاری سازی پژوهشات دانشگاهی داشتند هشت عنصر را برای تجاری سازی استخراج کردند: ایده ی برتر، توسعه، بسته بندی و ارتقا و بهبود محصول، شناسایی مسیرهای تجاری،شناسایی مزیت رقابتی در بازار، انتخاب شریک مناسب، پرورش ارتباط سالم با شریک، امکانات و حمایت که جز عناصر کلیدی در تجاری سازی شناسایی شدند. پژوهش گالاشکو و ساجینبکو4(2014) با عنوان تجاري سازي تحقيقات دانشگاه هاي كانادا صورت گرفت. اين پژوهش با هدف مشخص ساختن موانع تجاري سازي در كانادا انجام شد. داده ها و اطلاعات اين مطالعه از طريق مصاحبه با مديران انتقال تكنولوژي و اعضاي هيأت علمي در 9 دانشگاه كانادا جمع آوري شد و عدم سرمايه گذاري و نبود ظرفيت تجاري سازي به عنوان موانع تجاري سازي توسط پاسخ دهندگان مطرح شد. پژوهش دیوانت، ویتال و سوهال 6(2010) از دانشگاه ملبورن نشان می دهد مزیت اصلی همکاری با صنعت، توسعه اختراعات بر اساس نیاز بازار است چرا که صنعت نسبت به دانشگاهیان از نیازهای مشتری آگاهی بیشتری دارد.این پژوهش همچنین عدم تقاضا برای آدرس های پروتکل اینترنت (شبکه جهانی) دانشگاه در بازار است که می تواند ناشی از ناسازگاری فن آوری دانشگاهی با الزامات صنعتی را نشان دهد. یوسف (2009) طی پژوهش خود در هند در ارتباط با "عوامل موثر بر تجاریسازی دانش در دانشگاه ها" به این نتیجه رسید که همانند قوانین دولتی، میزان حمایت از طرحهای پژوهشی، میزان حمایت دولت از بخش صنعت ودانشگاه ها كه در جستجوي تبادل اطلاعات با صنعت هستند، باید از طریق راهبردهاي درازمدت براي توسعه و رسیدن به تعالی در زمینه پژوهشاتی خاص خود در حین انجام نقش اولیه خود كه آموزش است، تلاش كنند تا بتوانند شایستگی خود را به عنوان واسطههاي اهداف كلی به تثبیت برسانند. این مستلزم وجود یک بالانس مناسب بین محركهاي جامعه و تخصیص منابع و سرمایه میباشد. سیاستگذاران دولتی و مؤسسات عمومی میتوانند به تقویت این محركها كمک كنند و اطمینان حاصل كنند كه دانشگاه هاي پژوهشاتی كلیدي نه تنها میتوانند به توسعه منابع انسانی كمک كنند بلکه به نوسازي صنعتی نیز كمک كنند. پژوهش کالیتزدوناکس5 (2009) در دانشگاه فلوریدا ایالات متحده آمریکا با عنوان"طراحی مدلی برای انتقال موثر دانش از دانشگاه به صنعت" که با روش کمی و طراحی پرسشنامه انجام شده بود نشان داد که برای رسیدن به تجاری سازی در دانشگاه باید این نکات را در دستور کار قرار داد: ایجاد سیستم پاداش برای انتقال تکنولوژی طراحی سیاست های منعطف دانشگاهی برای انتقال تکنولوژی اختصاص منابع اضافی به فرایند انتقال تکنولوژی از دانشگاه به صنعت کاهش مرزهای فرهنگی و اطلاعاتی میان ذی نفعان اصلی انتقال تکنولوژی. با توجه به آنچه بيان شد پژوهش حاضر بدنبال پاسخگويي به سئوال هاي زير طراحي و تدوين گرديده است؟1- مولفه هاي تجاري سازي دانش در آموزش عالي كدام است؟
2- مدل تجاري سازي انش در آموزش عالي ايران از اعتبار مطلوبي برخوردار است؟
3-روش پژوهش
پژوهش حاضر از حیث هدف آن یک پژوهش کاربردی است. اين پژوهش تركيبي با استراتژي اکتشافی متوالی انجام شد. طرح اکتشافی متوالی طرحی است که در آن تحلیل و جمع آوری دادههای کمی پس از جمع آوری و تحلیل دادههای کیفی انجام میشود. کرسول8 و همکاران(2005) خاطر نشان میکنند این طرح به جنبههای کمی مطالعه اولویت میدهد اما از دید رویکرد تفسیری پژوهشگران اجزای کمی را در خدمت اجزای کیفی قرار میدهد که اولویت اصلی به شمار میرود. از سوی دیگر طرح اکتشافی متوالی با جمع آوری و تحلیل دادههای کیفی آغاز میشود و به تبع آن، این طرح به جنبههای کیفی پژوهش اولویت داده است. در بخش کمی از روش همبستگي مبتني بر تحلیل عاملی استفاده شده است. این پژوهش مقطعی است و گردآوری داده ها و اطلاعات این پژوهش در سال 96-1394 جمع آوری شده است. جامعه آماری در بخش کمی، عبارت است از کلیه مسئولین مراکز رشد و پارک های علم وفناوری و شرکت ها و موسسات دانش بنیان و اعضای فعال مستقر در این مراکز و معاونتهای پژوهشی در دانشگاه آزاد اسلامی در کشور که حجم این جامعه آماری بر اساس گزارش مرکز هماهنگی امور استانها و هیاتهای امنای استانی در دانشگاه آزاد اسلامي و دفتر گسترش آموزش عالی وزارت علوم و کار گروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکت ها و موسسات دانش بنیان، 1749 نفر تعیین گردید. علت انتخاب آموزش عالی کشور در این مطالعه در واقع کاربست و تطابق استراتژی های تجاری سازی در کلیه موسسات آموزش عالی کشور به صورت جامع، واحد و هماهنگ است. یکی از تکنیک های تحلیلی مناسب در پژوهشات کیفی، تحلیل مضمون است. تحلیل مضمون روشی برای شناسایی، تحلیل و گزارش الگوها و مضامین موجود در دادهها می باشد. این روش دادهها را به داده هایی غنی و تفضیلی تبدیل می کند (براون و کلارک9، 2006، ص 86). در مطالعه کیفی محقق برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده نموده است. تحلیل مضمون روشی برای شناسایی، تحلیل و گزارش الگوها و مضامین موجود در داده ها می باشد. این روش داده ها به دادههایی غنی و تفضیلی تبدیل می کند(آتراید-استرلینگ10،2001). حاصل این بخش، اکتشاف سه مضمون فراگیر و شش مضمون سازمان دهنده هجده مضمون پایه بوده است که از آن ها در ساخت ابزار اصلی پژوهش(سیاهه) استفاده شده است. جهت تحلیل استنباطی داده ها، از روش مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی بهره گرفته شده است. به منظور برآورد و آزمون مدل معادلات ساختاری، از نرم افزار Amos استفاده شده است. براساس جدول کرجسی و مورگان(1971) تعداد نمونه ی تعیین شده برای این جامعه ی آماری 322 نفر در نظر گرفته شد که از این تعداد در نهایت، 265 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل گردید . بدين ترتيب نرخ بازگشت پرسشنامه ها 30/82 درصد بوده است.
[1] Prodan, & Drnovsek
[2] Hong & Walsh
[3] . Leitner, Bergner & Rybnicek
[4] . Galushko & Sagynbekov
توزیع نمونه برحسب جامعه ی آماری در هر استان و نیز به تفکیک هر واحد جامع یا بسیار بزرگ دانشگاهی به قرار جدول 1 است. دلیل انتخاب این واحدها، قابل ملاحظه و بارز بودن شاخصهای بازاریابی در آن ها بوده است. دو مرحله كيفي و كمي پژوهش بدين ترتيب انجام گرفت كه ابتدا با روش تحليل مضمون شبكه مضامين مبتني بر بررسي منابع متني انجام گرفت و بعد از محاسبه شاخصهاي اعتبار شبكه مضامين با استفاده از مضامين پايه معرف هايي(گويه هايي) در قالب پرسشنامه تهيه و با تاييد روايي و پايايي آنها، بر روي نمونه آماري اجرا گرديد.
مضامین فراگیر | مضامین سازماندهنده | مضامین پایه | مقدار آلفا |
دانشگاه ثروت آفرین | تفکر تجاری | ایجاد خطیمشی راهبردی در راستای ثروتآفرینی | 87/0 |
همکاری با دانشگاههای برند | 72/0 | ||
کیفیتمداری | انجام آزمون و خطا در مرحله بذر | 71/0 | |
تشکیل تیم توسعه و پژوهش | 80/0 | ||
ارتباط با دانشگاهها، صنعت و دولت | 70/0 | ||
چابکسازی دفاتر ارتباط با صنعت | 81/0 | ||
ایجاد سیستم نظارت بر کیفیت | 86/0 | ||
فرهنگ ثروتآفرین | حمایت معنوی | ایجاد فرهنگ حمایتی از تجاریسازی دانش | 73/0 |
پاسداری و نکوداشت | 70/0 | ||
رعایت حقوق داراییهای فکری و معنوی | 87/0 | ||
بهگزینی | تبدیل دانش فنی ضمنی به آشکار | 76/0 | |
بهبود سازمانی | 73/0 | ||
استفاده از دانشورزان | 92/0 | ||
رصدخانه نیاز | یکسانسازی منافع | شناسایی و جذب سرمایهگذاران مناسب | 84/0 |
حمایت و پشتیبانی دولت از فرایند تبدیل ایده به ثروت | 70/0 | ||
موقعیتشناسی | امکانسنجی فنی و علمی | 86/0 | |
امکانسنجی اقتصادی | 95/0 | ||
امکانسنجی اجتماعی | 72/0 |
جدول 1- توزیع نمونه برحسب استان های منتخب
ردیف | استان | تعداد مراکز رشد و پارک های علم و فناوری | اعضای مراکز رشد و پارک های علم و فناوری | تعداد معاونین (معاونت پژوهشی و معاونت دانش بنیان) | نمونه منتخب |
1 | مازندران | 7 | 334 | 15 | 53 |
2 | چهار محال بختیاری | 2 | 87 | 5 | 14 |
3 | اصفهان | 12 | 609 | 24 | 94 |
4 | کرمان | 6 | 221 | 14 | 35 |
5 | هرمزگان | 7 | 432 | 8 | 64 |
| کل | 34 | 1683 | 66 | 260 |
4-یافته های پژوهش
روش این پژوهش مبتنی بر تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در دو بخش کیفی وکمی به شرح زیر انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل داده های کیفی براساس تحليل مضمون با روش آترايد-استرلينگ(2001) شامل تجزیه و تحلیل مقالات مندرج در پایگاه ها و وب سایت های معتبردانشگاه ها و موسسات آموزش عالی درحوزه ی تجاری سازی، که در فاصله ی زمانی سال های 2006 تا 2017 نشان داد تجاری سازی مفهومی چند بعدی مرکب از سه مضمون فراگير و شش مضمون سازمان دهنده و هجده مضمون پایه به شرح جدول 2 می باشد.
جدول2- مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه مربوط به مفهوم تجاری سازی دانش
مضامین فراگیر | مضامین سازماندهنده | مضامین پایه |
دانشگاه ثروتآفرین | تفکر تجاری | ایجاد خطیمشی راهبردی در راستای ثروتآفرینی |
همکاری با دانشگاه های برند | ||
کیفیتمداری | انجام آزمون و خطا در مرحله بذر | |
تشکیل تیم توسعه و پژوهش | ||
ارتباط با دانشگاه ها،صنعت و دولت | ||
چابکسازی دفاتر ارتباط با صنعت | ||
ایجاد سیستم نظارت بر کیفیت | ||
فرهنگ ثروتآفرین | حمایت معنوی | ایجاد فرهنگ حمایتی از تجاریسازی دانش |
پاسداری و نکوداشت | ||
رعایت حقوق داراییهای فکری و معنوی | ||
بهگزینی | تبدیل دانش فنی ضمنی به آشکار | |
بهبود سازمانی | ||
استفاده از دانشورزان | ||
رصدخانه نیاز | یکسانسازی منافع | شناسایی و جذب سرمایهگذاران مناسب |
حمایت و پشتیبانی دولت از فرایند تبدیل ایده به ثروت | ||
موقعیتشناسی | امکانسنجی فنی و علمی | |
امکانسنجی اقتصادی | ||
امکانسنجی اجتماعی |
تفکر تجاری
تفکر تجاری در این پژوهش تشکیل شده است از دو مضمون پایه ایجاد خط مشی راهبردی در راستای ثروت آفرینی و همکاری با دانشگاه های برند بدین معنا که باید مجموعه ای از مسائل اجرائی و قاعده مند را مانند تغییر تدوین اهداف و اولیت های نهادی برای ارتباط با صنعت و تغییر خط مشی ها در نظر گرفته شود و همچنین همکاری با دانشگاه های برتر در زمینه تجاری سازی با هدف بهره گیری از تجربیات و اعتبار دانشگاه در راستای تبدیل ایده به ثروت صورت گیرد(عرفان، نادی و ابراهيم زاده،1395). بر اساس دانشگاه ها بازی می کنند. مشخص شده است که محققان دانشگاهی که بیشتر از نزدیک با متخصصان همکاری دارند عملکرد پژوهشی بالاتری نسبت به دیگران دارند. بنابراین، یک پذیرش گسترده ای از دانشگاه های اسپین آف و تجاری سازی پژوهشات دانشگاهی از طریق کارآفرینی به وجود آمده است(تدرویک11،2011).
سیاستهای رفتار تجاری سازی مانند سیستم های عملکرد و پاداش، در دانشگاه ها گسترده شده اند اما تفسیر و اجرای آنها بستگی به دانشکده ها و گروه هایی دارد که تاثیر مستقیمی بر جهت گیری و فعالیتهای تجاری سازی دانشکده ها دارند. فرهنگ دانشگاهی با نگرش غیر تعاونی، و با انگیزه های خفیف یا بدون انگیزه در تجارت، و زیرساخت های حمایت نشده، برخی از موانع مهم دانشگاهی و فعالیتهای تجاری سازی پژوهشات می باشند(لام12،2011). لایۀ سیاست گذاری و زیر ساخت با عوامل بینشی رشد و موفقیت تجاری سازی تکنولوژی در هم تنیده است. در بسیاری از موارد بینشهای مردم مسیر تجاری سازی تکنولوژی را تنگ و باریک کرده و موانع و چالش های متعددی را پیش روی تولید ثروت به وجود آورده است.تجربه نشان داده است که تغییر سیاستهای علم و تکنولوژی در کشورهای مختلف، یک جهش ناگهانی را در توسعۀ تکنولوژی آن کشورها دنبال داشته است. سیاستگذاری مناسب می تواند در تغییر سریعتر بینشها نیز گرهگشا باشد (پیرس13،2015).
کیفیت مداری
کیفیت مداری در این پژوهش تشکیل شده است از مضامین پایه تشکیل تیم توسعه و پژوهش و ارتباط با دانشگاه ها و صنعت و دولت و چابک سازی دفاتر ارتباط با صنعت و ایجاد سیستم نظارت بر کیفیت از فرایند ایده تا ثروت و انجام آزمون و خطا درمرحله نمونه سازی (بذر) بدین معنا که در آزمون ایده ها با هدف ساختن نمونه اولیه کاربردی جز مراحل اولیه و در عین حال حیاتی تجاری سازی دانش می باشد این عمل می تواند توسط تیم توسعه و پژوهش که وظیفه پشتیبانی و حمایت علمی و فنی از اعضا را بر عهده دارد صورت گیرد.همچنین ارتباط پویا و موثر دفاتر ارتباط با صنعت و پارک های علم و فناوری و ایجاد سیستم نظارت بر کیفیت چگونگی انجام کار و ارزیابی عملکرد عاملی برای سرعت بخشیدن و بهبود روند تجاری سازی دانش محسوب می شود (عرفان، نادی و ابراهيم زاده ،1395).
اهمیت تجاریسازی پژوهش و توسعه و تکنولوژی به حدی است که در حال حاضر بسیاری ار مؤسسات نحقیقاتی با بهرهگیری از خدمات مشاورهای و انجام پروژه های پژوهشاتی به صورت همکاری مشترک به تجاری سازی تکنولوژی خود اقدام می نمایند. تعداد این گونه مراکز خدمات مشاوره ای در کشورهای پیشرفتۀ صنعتی روزبه روز در حال افزایش است. نکتۀ حائزاهمیت آنکه تجاری سازی بخش مهمی از فرایند نوآوری است و هیچ تکنولوژی و محصولی بدون آن با موفقیت وارد بازار نمی شود(وست 14 ،2016).
حمایت معنوی
حمایت معنوی در این پژوهش تشکیل شده از مضامین پایه ایجاد فرهنگ حمایتی، پاسداری و نکوداشت و رعایت حقوق دارایی های فکری و معنوی بدین معنا که برای توسعه تجاری سازی محصولات دانشگاهی باید فرهنگ متناسب با این رویکرد را در دانشگاه ایجاد و تقویت کرد. برای تبدیل ایده به ثروت ضرورت اصلاح زیرساخت ها و ارتقای فرهنگ حمایتی به همراه قدر دانی و ایجاد انگیزه در ثروت آفرینان دانشگاهی باید انجام گیرد(عرفان، نادی و ابراهيم زاده ،1395).
تصویب «لایحه اصلاحات قانون پتنت و علامت تجاری» معروف به قانون بای-دال در سال 1980 به مرور مساعدتر گردیده است. بای-دال، قانونی است که به منظور توسعه بیشتر تجاری سازی اختراعات، به دانشگاه ها و مراکزی که از محل اعتبارات دولتی اختراعاتی را ثبت کردهاند اجازه میدهد که مالکیت و کنترل انحصاری اختراع را برای مرکز خود حفظ نمایند. همچنین این مراکز اجازه لیسانسدهی اختراعات را به طرف های سوم دارا هستند. البته دولت حق دارد در شرایط خاص و با استناد به دلایل معقول، مالکیت اختراع را تصرف یا بدون توافق مالک پتنت، لیسانس استفاده از آن را به شخص سوم واگذار کند(برکویت15 و همکارن،2016).
به گزینی
به گزینی در این پژوهش تشکیل شده از مضامین پایه بهبود سازمانی، تبدیل دانش فنی ضمنی به آشکار، استفاده از دانش ورزان بدین معنا که ایجاد فرهنگ ثروت آفرین نیازمند منابع انسانی غنی می باشد. نیروی انسانی نیروی انسانی متخصص و با انگیزه که بتوانند خود را با اهداف دانشگاه هماهنگ کنند . همچنین یکی از تاثیر گذارترین عوامل در تجاری سازی دانش انتقال دانش جدید از دانشگاه به صنعت در فرایند انتقال فناوری است(عرفان، نادی و ابراهيم زاده ،1395).
ایجاد بسترهایی برای عرضۀ دانش، علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی قابل توجه برای سازمان ها، منجر به رشد اقتصادی و فنی جامعه می شود. از آنجا که به بازار رسانیدن یک محصول میتواند، تضمین کنندۀ موفقیت و بقای سازمانها باشد، تجاری سازی تکنولوژی به عنوان یک عامل حیاتی مطرح میباشد. در سازمان های پژوهشاتی نیز بدون تجاری سازی یک محصول، پژوهشات معنایی ندارد، زیرا بدون دستیابی به مشتریان خاص یک محصول، تولید و یا انجام آزمایش، در مورد یک ایده سودی ندارد. تجاری سازی تکنولوژی، فرایند تغییر دانش به محصولات و خدمات، روشی بسیار مؤثر برای انتقال عقاید از ذهن و یا آزمایشگاه به دنیایی گسترده ترین می باشد، که نقش مهمی در رویکرد ترکیبی منطقهای یا ملی برای پژوهش و نوآوری دارد و می تواند عامل مهمی برای گسترش و توسعۀ اقتصادی باشد(ویتزمن و اسلووینسکی16،2006).
یکسان سازی منافع
یکسان سازی منافع در این پژوهش تشکیل شده از مضامین پایه شناسایی و جذب سرمایه گذاران مناسب و حمایت و پشتیبانی دولت از فرایند تبدیل ایده به ثروت بدین معنا که دانشگاه ها برای یافتن منابع جایگزین نیازمند حمایت عوامل بیرونی مانند صنعت و دولت می باشد تا بتواند امور مالی پژوهشات از زمان قبل از اختراع تا ورود به بازار را تامین کند. همچنین این مسائل با تغییر سیاست های ملی و حمایت دولت در تغییر نقش دانشگاه در جامعه و اذعان به سمت اینکه دانش یک دارایی است و باید سبب افزایش رفاه و باروری اقتصاد جامعه باشد ایجاد شده است(عرفان، نادی و ابراهيم زاده ،1395). ایجاد ارتباط بین دانشگاه و صنعت، یک مسئله سودمند دوطرفه است. انتقال فناوری میتواند یک منبع درآمد قابل توجه برای دانشگاه باشد و برای صنعت فناوری های جدید مهمی را فراهم کند. اساتید دانشکده با استفاده از حق امتیاز لیسانسدهی یا سایردرآمدها، میتوانند پژوهشات خود را تکمیل کنند و اعتبار لازم برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی، تجهیزات آزمایشگاهی و سایر ابزارهای پژوهشاتی را فراهم کنند. همکاری صنعت – دانشگاه همچنین ممکن است فرصتهای کارآفرینی برای دانشکده فراهم کند. انتقال فناوری برای صنعت نیز مفید است زیرا کاربرد فناوریهای توسعه یافته در دانشگاه، می تواند به جایگاه شرکت در بازار کمک کند و در زمان و هزینه پژوهشات و توسعه صرفه جویی شود. همچنین وابسته بودن به یک دانشگاه ممکن است برروی بازار محصولات شرکت اثر مثبت داشته باشد. سرانجام شرکتهایی که با دانشگاه همکاری میکنند به اختراعات و پژوهشات دانشگاهی جدید دسترسی بیشتری دارند. بنابراین مرحله بازاریابی در مدل سنتی بسیار با اهمیت است زیرا در این مرحله، بنیانی برای رابطه سودمند بین دانشگاه و صنعت ایجاد میشود(برکویت و همکاران،2016).
موقعیت شناسی
در این پژوهش تشکیل شده از مضامین پایه امکان سنجی فنی وعلمی، امکان سنجی اقتصادی و امکان سنجی اجتماعی بدین معنا که در راستای تجاری سازی ایجاد رشته جدید، تاسیس دانشکده اعطای اعتبار به دانشمندان با موفقیت در تجاری سازی یک اختراع وابسته است(عرفان، نادی و ابراهيم زاده ،1395). قبل از آنکه دانشگاه و مخترعان تصمیم به تجاری سازی یک اختراع بگیرند، آنها باید از پتانسیل بازار اختراعشان آگاهی داشته باشند. بنابراین، توجه به نیاز بازار برای موفقیت در تجاری سازی یک امر بسیار مهم است و این یافته با یافته های لوان17 و همکارانش (2010) مطابقت دارد.
تجربه ی فعالیت ثبت اختراع، تعامل با صنعتگران و تمرکز پژوهشی، از عوامل مهم در ظهور اهداف کارآفرینی دانشگاهی می باشند. با توجه به یافته های گراندی و گریمالدی 18در (2005)، دانشگاهیان در حالی که سرمایه گذاری های جدید در حال حاضر در اختراعات و دیگر فازهای تجاری درگیر ایجاد میکنند، به دنبال مهارت های کسب و کار و دانش علمی نیز هستند. آنها بر این عقیده اند که دانشگاهیان توجه خاصی به صنعت پژوهشاتی دارند بیشتر احتمال دارد که بعدها از خود شرکتی داشته باشند. به طور مشابه، لاندری، آمارا و جرارد19 (2006) نیز بیان داشته اند که دانشگاهیان درگیر در فعالیت های مشاوره با شرکت های خصوصی، سازمان های دولتی و سازمان های مرتبط با حوزه ی پژوهشات خود، درگیر در فعالیت های تجاری سازی میشوند که منجر به تشکیل یک شرکت خواهد شد(لی، وانگ، فووو لنگ20،2011).
حضور شرکت های مبتنی بر فن آوری مدت طولانی است که با رشد اقتصادی یک کشور همراه است، اما هدف شروع یک سرمایه گذاری جدید منعکس کننده ی عوامل مختلفی مانند جو نوآورانه ی سازمانی، پاداش و تشویقی و جهت گیری نوآورانه تمام افراد است. این عوامل، مهمترین و اولین دلایل رفتار هدفمند و یا سمتگیری به سوی کارآفرینی هستند(لینان و چن21،2010).
در دو دهه گذشته یا قبل تر از آن، رشد شدیدی در ارتباط دانشگاه و صنعت رخ داده که تاثیر عمیقی بر کار دانشمندان دانشگاهی و محققان گذاشته است. این امر منجر به ایجاد سرمایه علمی دانش شده است. دانشگاه ها، خودشان نیز در بهره برداری پژوهشاتی جهت افزایش درآمد خود و انطباق با محیط رقابتی نقش دارند. این تحولات مرزهای مبهمی میان کار علمی دانشگاهی و کسب و کار ایجاد کرده اند. این کارآفرینی دانشگاهی با انتقاد زیادی از سوی محققان همراه بوده است که آن را به عنوان یک خطر برای فعالیت های علمی می بینند(لام، 2011).
یکی از راهکارهایی که برای بر طرف کردن مشکل تجاری سازی طرح های پژوهشاتی و موفقیت آن ها ارائه گردیده، ارزیابی مقدماتی پتانسیل تجاری شدن آن ها قبل از اجرا است. ارزیابی مقدماتی پتانسیل تجاری یک پروژۀ پژوهشاتی در بردارندۀ مزایای متعددی است که از جملۀ آنها میتوان به تصمیمگیری در خصوص صرف هزینه و زمان برای تداوم توسعۀ آن اشاره کرد(اسپیتون و تیرلینک22،2014).
جامعه دانشگاهی از روسا دانشگاه و معاونین تا اعضای هیات علمی و دانشجویان فعالیتهای تجاری سازی را نمیتوان به آسانی با ساختارها و روالهای سنتی دانشگاهها تطبیق داد و دانشگاهها برای افزایش کارآفرینی دانشگاهی نیازمند بازنگری مجدد در ساختارهای سازمانی، روشهای کاری خود، و توسعهی مهارتهای تجاری سازی هستند.به منظور این که یک دانشگاه بتواند به تجاری سازی بپردازد در مرحله اول باید سیاست ها و چهارچوب های تفکر تجاری سازی را چه در امر محتوای آموزشی و چه در بستر اجرایی فراهم کند و به طور پیوسته میزان عملکرد دانشگاه را در این زمینه ارزیابی کند.دیگر اینکه دانشگاه باید از ایده آفرین حمایت کند و زمینه تشویق و حمایت مادی و معنوی را برای او فراهم کند که در این راستا دولت نیز نقش مهم تر و کلید یتری در ارتباط با یکپارچه سازی قوانین حمایت فکری و معنوی برعهده دارد. همچنین دانشگاه باید سعی کند در زمینه گزینش کارکنان و اعضای هیات علمی و دانشجویان حساسیت و دقت بیشتری داشته باشد و افرادی که انگیزه و تجربه بیشتری در راستای تجاری سازی و ایده آفرینی دارند جذب کند.تمام این تلاش ها زمانی به نتیجه خواهد رسید که آموزش عالی کشور بتواند دولت و صنعت را با خود در رسیدن به تجاری سازی دانش همراه و هم گام سازد.با توج به موارد ذکر شده در ارتباط با آموزش عالی و اهمیت تجاری سازی دانش با توجه به رقابت روزافزون دانشگاهها در جذب دانشجو و کسب بودجه بیشتر شناسایی الگویی در راستای تبدیل ایده به ثروت در آموزش عالی امری حیاتی به نظر می رسد.این امر مستلزم شناسایی عوامل و مولفه های تجاری سازی دانش در آموزش عالی می باشد. در این مقاله این موضوع مورد بحث قرار می گیرد.
شکل1- شبکه مضامین تجاری سازی دانش در آموزش عالی مبتنی بر تحلیل مضمون کیفی استقرائی
با توجه به روش پژوهش که تحلیل مضمون استقرایی می باشد تعارف نظری ارائه شده برای مضامین سازمان دهنده با توجه به مضامین پایه استخراج شده از منابع مورد استفاده و برداشت پژوهشگر بیان شده است.
تجاریسازی دانش
بازار به عنوان مهم ترین عامل در به نتیجه رسیدن فرایند تجاری سازی تکنولوژی، میتواند به تنهایی باعث موفقیت یا شکست کل زنجیرۀ تجاری سازی تکنولوژی شود. در صورت وجود بازار، بررسی راه های مختلف برای فتح و ورود به آن، همچنین نحوۀ تعامل با بازیگران فعلی بازار حیاتی است، در غیر این صورت بازار باید خلق شود که آن هم مستلزم وجود ساز و کارهایی برای ایجاد تقاضا و نیاز جدید است(اسپیتون و تیرلینک1،2014). سنگاپور و تایوان به عنوان یکی از صنعتی ترین اقتصادهای آسیا و با توجه به رشد اقتصادی قابل توجه شان و همچنین به دلیل مسیری که در تأمین مالی ایده های نوآورانه طی کرده اند می توانند به عنوان الگو مورد توجه قرار گیرند.
دولت سنگاپور اصلی ترین نقش را در هدایت ظرفیت های دانش و فناوری این کشور به سوی توسعه و تجاری سازی با هدف رسیدن به رشد اقتصادی، داشته است. به این صورت که با ایجاد سازمان ها، ادارات و مراکز مختلف تجاری سازی زیر نظر وزارتخانه های آموزش، تجارت، اطلاعات و ارتباطات، دفاع و هنر این کشور، سعی کرده است تا هر چه بیشتر به تجاری سازی و سرمایه گذاری در طرح های نوآورانه کمک کند. در تایوان نیز برای حمایت از تجاری سازی، مجمع سرمایه گذاران خصوصی و ریسک پذیر در سال 1999 میلادی با هدف سامان دهی سرمایه گذاری ها تشکیل شد. در این کشور شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر زیر نظر وزارت اقتصاد کار می کنند. علاوه بر آن ها سازمان هایی دولتی نیز برای حمایت در تأمین مالی نوآوری ها تشکیل شده اند(لیمپیرت، 2013). بنابراین مهم ترین ویژگی این دو کشور که می تواند الگویی برای کشور ایران در زمینه تجاری سازی معرفی شوند این است که در این کشورها مانند ایران مسیر تجاری سازی و حرکت به سمت اقتصاد دانش بنیان و استفاده از نتایج پژوهشات و ایده های نوآورانه از دولت شروع، و از جانب آن حمایت گردیده است. دولت های این دو کشور با راه انداری شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر نیمه دولتی و با استفاده از افزایش ارتباط با شرکت های موجود در دره سیلیکون آمریکا و الگوبرداری و همکاری با آن ها توانسته اند روابط اقتصادی محکمی در زمینه تکنولوؤی های پیشرفته با آمریکا بر قرار کنند. همچنین پارک های علم و فناوری نیزبه عنوان اصلی ترین مراکز تجاری سازی در جهان به سرعت رشد پیدا کرده اند. طبق آمارهای رسمی منتشر شده، هم اکنون بیش از 500 پارک علمی در دنیا وجود دارد که البته این تعداد با سرعتی زیاد رو به افزایش است. کشور آمریکا با بیش از 150 پارک علمی در صدر مراکز معتبر علمی جهان قرار دارد که پس از آن ژاپن با111 پارک در رتبه دوم قرار گرفته است. چین نیز کوشش خود را برای توسعه پارک های علمی در اواسط دهه 1980 آغاز کرد و هم اکنون حدود 100 پارک در این کشور ایجاد شده است. براساس آخرین درجه بندی های صورت گرفته، » دره سیلیکون در آمریکا«، مرکز» سوفیا آنتی پولیس» در فرانسه و شهرک علمی »سوکوبا « در ژاپن، به ترتیب بزرگ ترین پارک های فناوری دنیا محسوب می شوند(کنی2،2006).
مفهوم "تجاریسازی دانش" با استفاده از مضامین سازماندهنده و پایه مورد سنجش قرار گرفته است:
مدل عاملي مفهوم "تجاریسازی دانش" به صورت مدل عاملي مرتبه دوم شکل 3 تدوين گرديد، برآوردهاي مربوط به اين مدل شامل شاخصهاي کلي برازش و پارامترهای اصلی (بارهای عاملی این مفهوم) در زير گزارش شده است:
[1] Spithoven & Teirlinck
[2] Kenney
شکل3- مدل عاملی مرتبه دوم مفهوم
مدل شامل شاخصهاي کلي برازش و پارامترهای اصلی (بارهای عاملی این مفهوم) در زير گزارش شده است:
جدول3- شاخصهاي ارزيابي مدل عاملي مفهوم تجاریسازی دانش
شاخص | درجه آزادی | کای اسکوئر نسبی | شاخص برازش تطبیقی | شاخص برازش تطبیقی مقتصد | ریشه دوم میانگین مربعات خطای برآورد | هُلتر |
مقدار | 7 | 80/2 | 98/0 | 52/0 | 05/0 | 140 |
سطح تایید برازندگی |
| 1 تا 5 | 9/0تا 1 | 5/0تا 1 | 0تا 08/0 | 75 تا 200 |
شاخصهاي ارزيابي کليت مدل عاملی در مجموع بیانگر آن است که برازش دادهها به مدل برقرار است. همه شاخصهای ارزیابی کلیت مدل عاملی با مدنظر قرار دادن مقادیر مطلوب مربوط به این شاخصها دلالت بر مطلوبیت مدل عاملی مفهوم "تجاریسازی دانش" دارند.
جدول4- مقادير بارهاي عاملي مضامین فراگیر و سازماندهنده مفهوم تجاریسازی دانش
مضامین فراگیر | بار عاملی | Z | p | مضامین سازماندهنده | بار عاملی | Z | p |
دانشگاه ثروتآفرین | 73/0 | - | - | تفکر تجاری | 42/0 | - | - |
کیفیتمداری | 85/0 | 35/10 | 001/0 | ||||
فرهنگ ثروتآفرین | 72/0 | 11/10 | 001/0 | حمایت معنوی | 62/0 | - | - |
بهگزینی | 94/0 | 95/10 | 001/0 | ||||
رصدخانه نیاز | 78/0 | 87/8 | 001/0 | یکسانسازی منافع | 71/0 | - | - |
موقعیتشناسی | 68/0 | 38/9 | 001/0 |
مقادیر برآورد شده در جدول بالا؛ بیانگر این است بارهای عاملی مربوط به همه مضامین فراگیر و سازماندهنده مربوط به مفهوم "تجاریسازی دانش" در وضعیت مطلوبی قرار دارند، به عبارت دیگر همبستگي این مفهوم با مضامین فراگیر و سازماندهنده در حد بالا برآورد میشوند و در نتیجه ابزار سنجش در این سطح نیز از روایی عاملی برخوردار است.
5-بحث ونتیجه گیری
اين پژوهش با هدف شناسایی مولفههای تجاری سازی دانش در آموزش عالی و اعتبارسنجي مدل برای آموزش عالی کشور انجام گردید. در همین راستا مطالعه با رویکرد آميخته با استراتژي اكتشافي متوالي (کیفی و کمی) صورت پذیرفت. در رویکرد کیفی به دنبال استفاده از روش تحلیل مضمون بر روی 80 مورد مقاله، وب سایت و کتاب و متن مصاحبه، در نهایت 18 مضمون پایه و 6 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر استخراج گردید و در این راستا 118 گویه جهت سنجش و اندازه گیری مولفه هاي تجاری سازی دانش در آموزش عالی طراحی شد. جامعهی پژوهش شامل کلیه معاونت های پژوهش و فناوري، اعضای فعال در مراکز رشد، دفاتر ارتباط با صنعت و شرکت های دانش بنیان به تعداد 1749 نفر که از میان آنها 341 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و سیاهه در میان آنها توزیع گردید. نتایج حاصل از پژوهش در قالب پاسخ به چهار سوال بیان گردید. به عبارتی مولفههای تجاری سازی دانش در آموزش عالی مشخص، سپس مدل پژوهش تدوین و مزایای مدل تشریح شده در نهایت مدل اندازهگیری و معنیداری مربوط به ارتباط هریک از ابعاد با مولفهها و زیر مولفهها مورد برازش قرار گرفته، شاخصهای برازش آنها محاسبه گردید. مقادير شاخصهای برازش نشان داد که دادههای برگرفته از جامعهی مورد نظر با مدل پيشيني پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. بسیاری از پژوهشهایی که با هدف بررسی تجاریسازی در آموزش عالی صورت گرفتهاند، آن را نتیجه ضروری جهانی شدن و ایجاد توان رقابت در سطح بین المللی میدانند و درصددند تا چالشهای پیش روی تجاری شدن را برطرف کنند و زمینه را برای تبدیل دانش به ثروت هموار کنند. در همین راستا دولت و هیات حاکم بر مراکز پژوهشاتی و دانشگاهی باید ضمن بسترسازی، اعمال سیاستهای تشویقی موثر، نسبت به ایجاد مهارتهای لازم، به وجود آوردن انگیزش، فرهنگ تجاریسازی در پژوهشگران و سوق دادن آنها به سمت تجاری سازی پژوهش، اقدام کند.نتایج این پژوهش با یافته های کالیتزدوناکس(2009) که بر ایجاد سیستم پاداش برای انتقال تکنولوژی و ایجاد سیاست های منعطف در دانشگاه تاکید داشت همخوان است.
در رابطه با سئوال اول پژوهش و بر اساس نتایج پژوهش، توجه به مواردی همچون بستر و فرهنگ سازی تجاریسازی، تغییر نظام ارتقاء اعضای هیات علمی، ایجاد انگیزه و تشویق آنها، انجام پژوهشهای مساله محور، ایجاد مراکز بازاریابی و سفارشگیری پژوهش، ایجاد دفاتر ارتباط با صنعت و انتقال فناوری، به کاربستن نتایج پژوهشات درمحیط واقعی و ارائه گزارش از نتیجه آن و تغییر سیاستهای دانشگاهها و مراکز پژوهشی جهت گسترش رویکرد تجاری سازی ضروری است.همچنین با توجه به تامین بودجه غالب بخش دانشگاهی کشور از طرف دولت، لازم است از طرف دولت، مقررات قانونی تعیین کننده مالکیت داراییهای فکری حاصل از بخش دانشگاهی تدوین و اعلام گردد، وجود این قوانین نقش تعیین کنندهای در تحقق تجاریسازی نتایج پژوهشات دارد. در حال حاضر رسما مشخص نیست حقوق این مالکیت متعلق به دولت، موسسه دانشگاهی انجام دهنده پژوهش یا محققین ذیربط است؟در مورد دارایی های فکری شامل بر حق تالیف و پژوهشات مشترک یا قراردادی با صنعت نیز این حقوق مبهم است. بررسی و مطالعه تجربه سایر کشورها نشان میدهد که اختصاص حقوق داراییهای فکری حاصل از بخش دانشگاهی به دانشگاهها و موسسات پژوهشاتی بهترین تاثیر را در تجاری سازی این دارایی ها داشته و بیشترین فایده را نصیب جامعه می کند.این نتایج با یافته های یوسف (2009) که بر حمایت دولت از بخش صنعت و دانشگاه و تبادل اطلاعات میان این دو نهاد تاکید داشت همخوان می باشد.همچنین با توجه به رتبهبندی مضامین سازمان دهنده اولویت اول مربوط به مضمون حمایت معنوی است که نشان دهنده اهمیت توجه هر چه بیشتر به مسئله فرهنگ سازی در حوزه تجاری سازی و حمایت معنوی و فکری از پژوهشگر است.در مرتبه دوم کیفیت مداری اشاره به ضرورت تاکید بر ارزیابی و نظارت بر کیفیت محصول و خدمات ارائه شده به ویژه در مرحله بذر (نمونه سازی اولیه) دارد. در مرتبه سوم تفکر تجاری اشاره به ایجاد خط مشی و تغییر سیاست در ساختار دانشگاه در جهت تغییر نوع آموزش و کاربردی و هدفمند کردن پژوهشهای دانشگاهی در راستای ارتباط هر چه بیشتر صنعت، دولت و دانشگاه دارد. در مرتبه چهارم موقعیت شناسی اشاره به اهمیت نیازسنجی در سطح بازار و صنعت را نشان میدهد. در مرتبه پنجم یکسان سازی منافع اشاره به حمایت هرچه بیشتر دولت از طرحهای دانش بنیان و خصوصیسازی دارد و در مرتبه ششم به گزینی تاکید بر استفاده از دانشجویان فارغ التحصیل و اساتید با تجربه در راستای تجاری سازی طرح های پژوهشی دارد.این نتایج با یافته های اسمایل و همکاران(2015) که عوامل کلیدی همچون بهبود کیفیت محصول و شناسایی مسیرهای تجاری سازی و تاکید بر حمایت را در راستای تجاری سازی محصولات دانشگاهی مهم تلقی می کردند همخوان است.
دلیل اصلی برای اینکه صنعت از فن آوری دانشگاهی بهره نمی برد این است که پژوهشهاي دانشگاهي هیچ ارزش تجاری نشان نمی دهند و بنابراین در مراحل اولیه متوقف شده و وارد مرحله ی تجاری سازی نمیشوند. دانشگاه ها همیشه به دنبال یافتن فرصت برای تجاری سازی پژوهشاتی می باشند. این یک واقعیت است که شرکت ها نیاز به دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی ناشی از دانشگاه های مختلف دارند اما تجاری سازی پژوهشاتی دانشگاه ها را نمی توانند با موفقیت با توجه به بسیاری از پژوهشات علمی پیشنهاد شده توسط کالج ها و دانشگاه ها برای نیازهای واقعی شرکت ها و همچنین بازارها برآورده و اجرا کنند.
تا حدودی، نوآوری علمی و فن آوری در دانشگاه ها اغلب با پدیده از دست دادن ارتباط با بازار تحمیل شده است. علاوه بر این، بسیاری از دانشگاه ها مکانیزم انتقال فن آوری کارآمدی ندارند. تنها چند محقق دانشگاهی ارتباطی با انتقال تکنولوژی دانشگاه به شرکت ها توسط خود ابراز داشته اند اما غالبا این انتقال ها نیز با درک درستی به سمت گیری بازار همراه نبوده است. در واقع صنایع و نیازهای بازار لازم است توسط پژوهشگران دانشگاهی در نظر گرفته شود و برای تجاری سازی ثبت اختراع در همان ابتدا به منظور تولید دانش فرایندهای سودمندی انجام پذیرد. به عبارت دیگر، رویکرد ترکیبی از دانش پژوهشی و تقاضا در بازار صنعتی برای افزایش فرصتها و رسیدن به تجاری سازی پژوهشها نیاز است. قبل از آنکه دانشگاه و مخترعان تصمیم به تجاری سازی یک اختراع بگیرند، آنها باید از پتانسیل بازار اختراعشان آگاهی داشته باشند. بنابراین، توجه به نیاز بازار برای موفقیت در تجاری سازی یک امر بسیار مهم است. تجربهی فعالیت ثبت اختراع، تعامل با صنعتگران و تمرکز پژوهشی، از عوامل مهم در ظهور اهداف تجاری سازی دانش در آموزش عالی میباشند. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش میتوان پیشنهاداتی به روسا و معاونین آموزش عالی کشور ارائه داد. در دانشگاه به حساسیت مرحله آزمون نمونههای اولیه ساخته شده توسط محققین دانشگاهی توجه شود چرا که هرگونه ضعف در این مرحله در صورتی که توسط تیم پژوهش و اساتید نادیده انگاشته شود یا ملاحظه نشود و وارد مرحله تولید انبوه یا ارائه به صنعت و بازار گردد سبب زیان جبران ناپذیر مالی، بیاعتمادی صنعت و بازار به دانشگاه مربوطه و نیروی پژوهش و به دنبال آن بیاعتباری دانشگاه خواهد شد. بنابراین توجه هر چه بیشتر و هرگونه سرمایه گذاری در این مرحله برای شناسایی و آزمون تمامی ابعاد محصول یا خدمات ارائه شده نه تنها باعث از بین رفتن سرمایه و بودجه دانشگاه نخواهد شد بلکه خود یک سرمایه گذاری مطمئن به شمار میآید که قابل چشم پوشی نیست.
مدل تجاری سازی دانش که در پژوهش حاضر در بخش كمي تدوين و اعتبارسنجي شده است مدلی شامل سه مولفه اصلی است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که این مدل دارای 6 عامل روی این سه مولفه اصلی یعنی دانشگاه ثروت آفرین، فرهنگ ثروت آفرین و رصد خانه نیاز است.دو عامل که عبارتند از عامل های تفکر تجاری و کیفیت مداری مربوط به مولفه دانشگاه ثروت آفرین و دو عامل که عبارتند از عامل های حمایت معنوی و به گزینی مربوط به مولفه فرهنگ ثروت آفرین و دو عامل که عبارتند از عامل های یکسان سازی منافع و موقعیت شناسی مربوط به مولفه رصد خانه نیاز می باشد. در همین راستا تحلیل عاملی تاییدی عامل تفکر تجاری نشان داد که مضامین پایه:ایجاد خطی مشی راهبردی در راستای ثروت آفرینی ( با ضریب مسیر66/0) و همکاری با دانشگاههای برند(با ضریب مسیر 62/0) دارای همبستگی قوی با عامل تفکر تجاری بوده و شاخصی قوی برای اندازه گیری آن محسوب می شود.همچنین مقادیر پی برای کلیه ی مضامین پایه این عامل کوچکتر از 05/0 بوده که نشان دهنده ی ارتباط معنی دار هر مضمون با عامل اصلی مرتبه بالاتر از خود می باشد.
تحلیل عاملی تاییدی عامل کیفیت مداری نشان داد که مضامین پایه:انجام آزمون و خطا در مرحله بذر( با ضریب مسیر 83/0)، تشکیل تیم توسعه و پژوهش (با ضریب مسیر 74/0)، ارتباط با دانشگاهها، صنعت و دولت (با ضریب مسیر 69/0)، چابک سازی دفاتر ارتباط با صنعت( با ضریب مسیر 74/0) و ایجاد سیستم نظارت بر کیفیت ( با ضریب مسیر76/0) دارای همبستگی قوی با عامل کیفیت مداری بوده و شاخصی قوی برای اندازه گیری آن محسوب می شود.همچنین مقادیر پی برای کلیه ی مضامین پایه این عامل کوچکتر از 05/0 بوده که نشان دهنده ی ارتباط معنی دار هر مضمون با عامل اصلی مرتبه بالاتر از خود می باشد. تحلیل عاملی تاییدی عامل حمایت معنوی نشان داد که مضامین پایه:ایجاد فرهنگ حمایتی از تجاری سازی دانش( با ضریب مسیر 77/0)، پاسداری و نکوداشت (با ضریب مسیر 81/0)و رعایت حقوق دارایی های فکری و معنوی(با ضریب مسیر 93/0) دارای همبستگی قوی با عامل حمایت معنوی بوده و شاخصی قوی برای اندازه گیری آن محسوب می شود.همچنین مقادیر پی برای کلیه ی مضامین پایه این عامل کوچکتر از 05/0 بوده که نشان دهنده ی ارتباط معنی دار هر مضمون با عامل اصلی مرتبه بالاتر از خود می باشد. تحلیل عاملی تاییدی عامل به گزینی نشان داد که مضامین پایه:تبدیل دانش فنی – ضمنی به آشکار( با ضریب مسیر 95/0)، بهبود سازمانی (با ضریب مسیر 83/0)و استفاده از دانش ورزان(با ضریب مسیر 66/0) دارای همبستگی قوی با به گزینی بوده و شاخصی قوی برای اندازه گیری آن محسوب می شود.همچنین مقادیر پی برای کلیه ی مضامین پایه این عامل کوچکتر از 05/0 بوده که نشان دهنده ی ارتباط معنی دار هر مضمون با عامل اصلی مرتبه بالاتر از خود می باشد. تحلیل عاملی تاییدی عامل یکسان سازی منافع نشان داد که مضامین پایه:شناسایی و جذب سرمایه گذاران مناسب( با ضریب مسیر 81/0)، حمایت و پشتیابی دولت از فرایند تبدیل ایده به ثروت (با ضریب مسیر 53/0) دارای همبستگی قوی با یکسان سازی منافع بوده و شاخصی قوی برای اندازه گیری آن محسوب می شود.همچنین مقادیر پی برای کلیه ی مضامین پایه این عامل کوچکتر از 05/0 بوده که نشان دهنده ی ارتباط معنی دار هر مضمون با عامل اصلی مرتبه بالاتر از خود می باشد. تحلیل عاملی تاییدی عامل موقعیت شناسی نشان داد که مضامین پایه:امکان سنجی فنی و علمی( با ضریب مسیر 73/0)، امکان سنجی اقتصادی(با ضریب مسیر 53/0)و امکان سنجی اجتماعی (با ضریب مسیر93/0) دارای همبستگی قوی با موقعیت شناسی بوده و شاخصی قوی برای اندازه گیری آن محسوب می شود.همچنین مقادیر پی برای کلیه ی مضامین پایه این عامل کوچکتر از 05/0 بوده که نشان دهنده ی ارتباط معنی دار هر مضمون با عامل اصلی مرتبه بالاتر از خود می باشد. مدل پژوهش حاضر مدلی جامع است که از یک سو با توجه به مشکلات مالی دانشگاهها چه در دانشگاه های دولتی و آزاد و از سوی دیگر کم شدن جمعیت دانشجویان و افزایش رقابت ما بین موسسات آموزش عالی در جذب همین جمعیت محدود و تلاش دانشگاهها برای رسیدن به استقلال مالی و تلاش برای تامین بودجه خود تلاش برای که در راستایتجاری سازی نتایج پژوهشات بسیار لازم و ضروری است.تا به امروزاهداف اموزش عالی از نیازهای صنعت و جامعه جدا بوده و در محیطی کاملا تفکیک شده به فعالیت های خود ادامه می داد اما امروزه با توجه به نیاز صنعت در به دانش علمی دررفع مشکلات پیشرو و از سوی دیگر نیاز دانشگاه به کاربردی کردن پژوهشات دانشگاهی جهت تامین منابع مالی و بودجه خود این پیوند باید میان این دو قطب ایجاد شود که مهم تحقق نخواهد یافت مگر با حمایت و پشتیبانی دولت از این ارتباط و اهمیت هر چه بیشتر به طرح های دانش بنیان به خصوص طرحی هایی که با نیروی جوان به خصوص فارغ التحصیلان جویای کار دانشگاهی راه اندازه شده و نیازمند حمایت مادی و معنوی دولت می باشد که امر خود به توسعه و پیشرفت و استقلال کشور منجر خواهد شد .البته این هدف با اهداف طولانی مدت سند چشم انداز پنج ساله ششم یعنی کسب موقعیت علمی برتر در منطقه و همچنین شعار سال که توسط مقام معظم رهبری بیان شد اقتصاد مقاومتی، اشتغال و تولید از دیگر نقاط قوت مدل حاضر به شمار می رود.مدل پژوهش حاضر توانسته از یک سو یک مدل جامع و بومی در راستای آموزش عالی کشور با توجه به امکانات و محدودیت کشور ارائه دهد و همچنین توانسته در امر تجاری سازی دانش در آموزش عالی تجربیات مفید و ارزنده سایر کشورها را از دیدی کاربردی و قالب مستندات ارائه نماید.دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور با الهام از مولفه های پیشنهادی مدل و تکه بر ادبیات کاربردی که تمامی ان کاربردی و راهنمای عمل می باشد خواهند توانست راهکار مناسبی جهت تبدیل پژوهشات و پایان نامه های غیر کاربردی به منابعی جهت رفع نیازها و مشکلات صنعت و جامعه و به دنبال آن منبعی غنی برای کسب در آمد و رسیدن به هدف والاتر ایجاد اشتغال برای نیروی جوان دانشگاهی استفاده کنند. در قالب يافته هاي پژوهش پيشنهاد مي گردد در دانشگاه با ایجاد تیمهای پژوهش از افراد با تجربه و مشتاق به حمایت و پشتیبانی علمی و معنوی پرداخته شود و زمينه حضور اين اساتيد در محيط هاي واقعي جامعه فراهم گردد. این تیم باید شامل مشاوران و اساتید متخصص در زمینه موضوع پژوهش و کارشناسانی باشد که به تجزیه وتحلیل وضعیت بازار جهت معرفی محصول و خدمات مورد نظر در زمان مقتضی و بررسی نقاط ضعف پروژه بپردازند. بعلاوه مي توان با زمينه سازي حضور اساتيد در محيط هاي صنعتي و سازماني در قالب فرصت هاي مطالعاتي، زمينه ارتباط بيشتر محققان با معضلات و مسايل موجود در جامعه را فراهم آورد. پیشنهاد می گردد در راستای ارتباط بین مضمون پایه ارتباط با دانشگاهها، صنعت و دولت با مضمون پایه ایجاد خط مشی راهبردی در راستای ثروت آفرینی، رشته های تحصیلی جدید با رویکرد کاربردی و میان رشته ای ايجاد گردد و موضوعات کاربردی با هدف رفع نیاز یا درخواست صنعت و دولت به عنوان موضوعات پایان نامه و رساله انتخاب شود. همچنين سعی شود با توجه به اعتبار و تجربه دانشگاه های مطرح چه در داخل و چه در خارج از کشور از همکاری آنها در انجام پروژه های پژوهشاتی و فعال کردن دفاتر ارتباط با صنعت استفاده شود. از انجا که این دانشگاه ها شناخته شده هستند روند تجاری سازی و اعتبار پژوهش را افزایش خواهند و با تجربه ی خود در این زمینه به موفقیت طرح ها و پروژه ها کمک خواهند کرد. بعلاوه به حساسیت مرحله آزمون نمونه های اولیه ساخته شده توسط محقیق دانشگاهی توجه شود چرا که هرگونه ضعف در این مرحله در صورتی که توسط تیم پژوهش و اساتید نادیده انگاشته شود یا ملاحظه نشود و وارد مرحله تولید انبوه یا ارائه به صنعت و بازار گردد سبب زیان جبران ناپذیر مالی، بی اعتمادی صنعت و بازار به دانشگاه مربوطه و تيم پژوهش و به دنبال آن بی اعتباری دانشگاه خواهد شد. بنابراین توجه هر چه بیشتر و هرگونه سرمایه گذاری در این مرحله برای شناسایی و آزمون تمامی ابعاد محصول یا خدمات ارائه شده نه تنها باعث از بین رفتن سرمایه و بودجه دانشگاه نخواهد شد بلکه خود یک سرمایه گذاری مطمئن به شمار می آید که قابل چشم پوشی نیست. زمانی دانشگاه می تواند در تجاری سازی دانش موفق عمل کند که از نیازهای صنعت و جامعه مطلع باشد و این مهم محقق نخواهد شد مگر در ارتباط تنگاتنگ و هدفمند با سایر دانشگاهها، صنعت و دولت جهت شناسایی نیازها و درخواستها و ارائه پیشنهادات از جانب آنها جهت کاربردی کردن پروژه های تحقيقاتي که به دنبال آن ایجاد اشتغال برای جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهی در پی خواهد داشت. در راستای ارتباط بین مضمون پایه امکان سنجی اقتصادی با مضمون پایه ایجاد فرهنگ حمایتی از تجاری سازی دانش در دانشگاه به تغییر دیدگاه در بین دانشگاه و دانشگاهیان و ایجاد یک فرهنگ حمایتی در راستای کاربردی کردن تحقيقات و محتوای آموزشی در محیط دانشگاه پرداخته شود چراکه تنها از این طریق است که می توان رسالت دانشگاه را با نیازهای جامعه و بازار و راستای تعالی جامعه سوق داد. همچنين با ایجاد انگیزه و تشویق از ایده پردازان و محققان دانشگاهی مي توان جذب هرچه بیشتر اساتید و دانشجویان به سمت موضوعات کاربردی و تلاش در جهت ارائه ایده و عملی کردن آن را شاهد بود و با ایجاد قوانین حمایت از دارایی فکری و معنوی به پاسداری از حقوق محققان و ایده پردازان پرداخت. سعی شود از افرادی استفاده گردد که مشتاق تغییر در راستای پیشرفت و بهبود وضعیت موجود باشند و در واقع تسهیل کننده تغییرات باشند نه مقاوم در برابرآن چرا که ایجاد فرهنگ تجاری سازی دانش نیازمند تغییرات بنیادی در ساختار و برنامه های دانشگاهی است که به همراهی و هماهنگی تمامی اعضای دانشگاه نیازمند است. از نیروی با تجربه در زمینه کارآفرینی و فارغ التحصیلان و نیروی جوان مشتاق به خلق ایده، کوشا و پشتکار استفاده گردد که خود نیروی محرک در امر تجاری سازی دانش محسوب می شود. در دانشگاه از برنامه درسی از نوع توسعه و رشد فرایندهای ذهنی و عقلی دانشجویان با استفاده از دروس تحلیل گر و چالش برانگیز و مطابق با امکانات و محدودیت های کشور و در واقع جامعه محور و مبتنی بر نیازهای اجتماعی استفاده شود. این نوع برنامه درسی نیازمند سرفصل های خاص است این سرفصل ها باید منطبق بر نیازهای جدید جامعه و برطرف کننده ی مشکلات فنی حرفه ای، اصول ایده پردازی و خلاقیت باشد. اين پژوهش در فرايند اجرايي و عملياتي با محدوديت هايي مواجه بود. با توجه به اينكه نمونه های پژوهش شامل معاونین پژوهشی، اعضای پارک های علم و فناوری و مراکز رشد و شرکت های دانش بنیان در نظر گرفته شد، لیکن مقایسه ای بین نظرات آنان صورت نگرفت، همچنين با عنايت به اينكه نمونه پژوهش شامل گروه فوق الذكر بود بايد در تعميم يافته ها جانب احتياط در نظر گرفته شود.
منابع
1)آقازاده، هاشم؛ محمدی، میثم؛ زادبر، حسین(1397). « شناسایی و مقایسه اولویت خدمات تجاریسازی مورد نیاز برای شرکتهای رشدی و توسعهای مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران». نشریه مدیریت صنعتی دوره دهم شماره 4
2) اميري، عبدالرضا؛ حيدري، طیبه؛ حيدري، معصومه (1390 ). «موانع و الزامات تجاری سازی دانش از صنعت به دانشگاه». دومین کنفرانس مدیریت اجرایی، 1 (2).
3) بندریان، رضا (1388). «بازاریابی و تجاری سازی فناوری های جدید: مراحل عوامل تسهیل کننده و فاکتورهای کلیدی موفقیت». مجله رشد فناوری،6 (19).
4) پور تقی، رویا؛ حجازی، اکرم السادات(1398). «بررسی عوامل موثر بر تجاری سازی دانش از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی». نشریه پردازش و مدیریت اطلاعات، شماره 3.
5) توکلی طرقی، علیرضا؛ مساحی، مهدی؛ همیشه بهار، حسین؛ ثمری، داوود (1395). «مدلی نوین برای سرمایه گذاری در حوزه تجاری سازی فناوری مطالعه موردی». دانشگاه آزاد اسلامی، دانش سرمایه گذاری،5(20):1-23
6) جاهد، حسین علی؛ آراسته ،حمیدرضا؛جعفری ،پریوش ( 1390).«تعیین و تبیین عوامل فردی موثر در تجاری سازی نتایج پژوهشی». مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و پژوهشات. مجله سیاست علم و فناوری، ( 13).
7) حسنقلی پور، حكیمه؛ آرین، قلی پور؛ روشندل اربطانی ، طاهر(1390). « موانع تجاری سازی دانش دركارآفرینی دانشگاهی». نشریه توسعه كارآفرینی، زمستان - شماره14
8) حسین پور گل افشانی، داریوش؛ غلامی، رمضان؛ کشاورزی، شهرام ( 1394). «بررسی عوامل موثر و ارتباط بین آنها بر موفقیت تجاری سازی دانش در دانشگاههای آزاد، کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای دانش بنیان». دانشگاه مازندران.
9) خیاط مقدم، سعید؛ نفیسه، رستگار(1393). «شناسایی تسهیل كننده های تجاری سازی دانش در حوزه علوم انسانی: مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد». نشریه صنعت و دانشگاه ، بهار و تابستان - شماره23-24.
10)دهدشتی شاهرخ؛ محمدیان، زهره، محمودیتبار، محمود؛ تقوا، محمدرضا؛ فرج شوشتریپور، حمیدرضا(1398). « الگوی فرآیندی تجاریسازی خدمات در شرکتهای دانشبنیان صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات». نشریه مدیریت فرهنگ سازمانی علوم. دوره 17- شماره1.
11) صراطی شیرازی، منصوره؛ عصاره، فریده؛ فرج پهلو، عبدالحسین (1396). «بررسی ارتباط میان هم انتشاری دانشگاه-صنعت و تجاری سازی دانش دانشگاهی در قالب اسپین آف در ایران ». نشریه پژوهشنامه علمسنجی، پاییز و زمستان - شماره 6 .
12)صیف، محمدحسن؛ صفا، سهیلا؛ بیرانوند، علی(1398). « عوامل موثر بر تمایل به تجاریسازی دانش در دانشگاه شیراز». نشریه علم و فناوری شماره 41
13)عباسی، بدری؛ قلی پور،آرین؛ دلاور، علی؛جعفری، پریوش (1388). «پژوهش کیفی پیرامون تاثیر رویکرد تجاری سازی بر ارزش های سنتی دانشگاه». سیاست علم و فناوری، 2(2)
14) علمی، محمد (1390). «شرکت های دانش پایه و عوامل موثر در موفقیت آنها. روابط عمومی و امور بین المللی سازمان توسعه تجارت ایران».
15) عرفان، آرزو؛ نادی خوراسگانی، محمد علی؛ بنیسی، وحید (1396). «مولفه های تجاری سازی دانش موثر بر کسب و کارهای نو». اولین کنفرانس ملی اندیشه های نوین در مدیریت کسب و کار.
16) قائدی، مریم (1391). «احداث مراکز رشد:انقلاب علمی و ساختاری تجاری سازی دانش و تکنولوِژی دانشگاه ها». کنفراس ملی کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای دانش بنیان.
17) قربانی، امیر؛ خیاطیان یزدی، محمدصادق (1397). «شناسایی موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش از دیدگاه دانشجویان در دانشگاه شهید بهشتی تهران با رویکرد مدل سازی ساختاری-تفسیری ISM». کنفرانس بین المللی نوآوری در مدیریت کسب و کار و اقتصاد.
18) قنادی نژاد، فرزانه؛ یاری، صادق(1396). «شناسایی راهکارهای توسعه ی تجاری سازی دانش در حوزه های علوم انسانی و اجتماعی از دیدگاه اساتید این حوزه در دانشگاه شهید چمران». دهمین همایش ملی ادکا.
19) کمالیان، امین رضا؛ بنی اسدی، نازیلا؛ بنی اسدی، مرتا (1395). «شناسایی و اولویت بندی الزامات موثر برتجاری سازی دانش در دانشگاه، مورد مطالعه: دانشگاه سیستان و بلوچستان». اولین کنفرانس بین المللی کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری .
20) گودرزی، مهدی؛ بامداد صوفی، جهانیار؛ اعرابی، سید محمد؛ امیری، مقصود ( 1392 ). «الگوی فرایند تجاری سازی تکنولوِژی در موسسات پژوهشاتی دولتی ایران». فصلنامه مدیریت توسعه فناوری ، 1(1):4
21) محمدصالحی، مینا؛ رودی، محمد؛ محمدصالحی، مهشید(1397). «عوامل موثر بر فرایند تجاری سازی دانش در دانشگاه ها مطالعه موردی: دانشگاه علامه طباطبایی». اولین کنفرانس رشد، توسعه و سلامت انسان.
22) محمودپور، بختیار؛ رحیمیان، حمید؛ عباس پور، عباس؛ دلاور، علی(1391).« بازشناسی چالش های فراروی تجاری سازی پژوهشهای مدیریت آموزشی با ارائه نظریه زمینه ای». مجله رهیافتی نو در مدیریت آموزشی پاییز شماره 11
23) موسایی، احمد؛ صدرائی، ساسان؛ بندریان، رضا ( 1388). «مدل فرایند تجاری سازی دانش فنی محصولات شیمیایی». فصلنامه رشد و فناوری(16):8-18
24) یاری، صادق؛ حیدری، غلامرضا؛ عظیمی، محمد حسن(1398).«شناسایی و تحلیل موانع تجاریسازی دانش در علم واطلاعاتودانش شناسی ازدیدگاهاعضای هیات علمی و دانشجویان دکتری این رشته». نشریه علوم و فنون مدیریت اطلاعات، 5 (2):155-180
25) Beck, T., Demirgüç-Kunt, A. and Maksimovic V. (2008). Financing Patterns around the World: Are Small Firms Different? Financial Economics - .259 239
26) Berkhout AJ, Hartmann D. 2016. Van der Duin, P, Ortt R. “innovating the innovation process”, International Journal of Technology Management, 34(3-4): 390-404.
27) Creswell, J. W., Fetters, M. D., Plano Clark, V. L., & Morales, A. (2005). Nesting qualitative data in health sciences intervention trials: A mixed methods application. In annual meeting of the American Educational Research Association, Montreal, Canada
28) Dhewanto, W., Vitale, M., & Sohal, A. (2010).The Effect of Organisational Culture and Organisational Structure on Technology Commercialisation Performance: Conceptual Framework.
29) Erfan, A. Nadi, M A. (2016) .Components of knowledge commercialization in the selectes universities of the world.CZECH-Polich historical and pedagogical Journal; 8(2):103-111
30) Henrekson, M. and Rosenberg, N. (2015). “Designing Efficient Institutions for Science-Based Entrepreneurship: Lesson from the US and Sweden”, Journal of Technology Transfer Vol.26: 207-231.
(31 Hong, W., & Walsh, J. P., (2010). For money or glory? Commercialization, competition, and secrecy in the entrepreneurial university. Sociological Quarterly 50(1), 145-171.
31) Holloway, K & Herder, M.(2019). A responsibility to commercialize? Tracing academic researchers’ evolving engagement with the commercialization of biomedical research. Journal Of Responsible Innovation, 6, (3)263–283.
31) Ibeme, N. P .(2020). effect of university and industries linkages on commercialization of innovations of higher education in Nigeria with evidence from Enugu State, South-East Nigeria Internaitonal Journal of Development and Management Review. 15,1.
31) Ismail. Mohr Nor, M, J. Side, S. (2015). A Framework for a Successful Research Products Commercialization: A Case of Malaysian Academic Researchers, Procardia - Social and Behavioral Sciences, Vol6, N163, 283-292
32) Kalaitzandonakes, N. (2009). Commercialization of research and technology. Department of Agricultural Economics, 1-27.
(33 Kirbyd, d., Urbano, d.,&Guerrero, m. (2011), Making Universities More Entrepreneurial: Development of a Model. Canadian Journal of Administrative Sciences, 28(1), 302–316.
34) Khademia T. Ismaila K. Tin Leeb C. Shafaghatc A . (2016). Enhancing Commercialization Level of Academic Research Outputs in Research University, Jurnal Teknologi, 74(4 ): 141-151.
35)Kholiavko, N Shestakovska, T. (2018). The economic and legal mechanism of commercialization of R&D results. Economics& Education 2018 03(01).
35) Lam, A. (2011). What motivates academic scientists to engage in research commercialization: ‘Gold’, ‘ribbon ‘or ‘puzzle’? Research Policy, 40(10), 1354-1368.
36) Lee, L., Wong, P. K., Foo, M. D., & Leung, A. (2011). Entrepreneurial intentions: The influence of organizational and individual factors. Journal of Business Venturing, 26(1), 124-136.
37) Lin Y. Wang Y. Kung L A. (2015). Influences of cross-functional collaboration and knowledge creation on technology commercialization: Evidence from high-tech industries, Industrial Marketing Management 49: 128-138.
(38Leitner, K‑H, Bergner, S; Rybnicek, R.(2020). The role of heads of departments in the commercialization of university research. Journal of Business Economics. (0123456789). https://doi.org/10.1007/s11573-020-01003-y.
37) Microbe. (2016).Department of Education University of Oxford. Available from: http://www.education.ox.ac.uk[Accessed 11 September 2015].
39) Pearce R. (2015). “The globalization of R& D; key features and the role factors, proceeding of the expert meeting genera”, Janury.
(40 Prodan, I., & Drnovsek, M. (2010). Conceptualizing academic-entrepreneurial intentions: An empirical test. Technovation, 30(5), 332-347.
40) Skyrme.D. (2014).Knowledge commerce: commercializing Knowledge. Available from: http://www.skyrme.com[Accessed 11 September 2015].
41) West J. (2016). “Challenges of open innovation: the paradox of firm investment in open-source software. “ R& D Management, 36(3): 319-331.
42)William Todorovic, Z., McNaughton, R. B., & Guild, P. (2011). ENTRE-U: An entrepreneurial orientation scale for universities. Technovation, 31(2), 128-137.
43)Witzeman S, Slowinski G, Dirkx R, Gollob L, Tao J, Ward S, Miraglia S. (2006). “Harnessing external technology for innovation: Research-Technol-ogy Management, 49(3): 19-27.
44)Yusuf, S. (2009). From creativity to innovation. Technology in Society, 31(1), 1-8
45) Wu Y, Welch EW, Huang, WL. (2015). Commercialization of University Inventions: Individual and Institutional Factors Affecting Licensing of University Patents. Technovation, 36-37, 12-25.
(46Wonglimpiyarat, J (2013) Innovation financing policies for entrepreneurial development .Journal of High Technology Management Research - .221 -202
(47Wonglimpiyarat, J (2013) The Role of Equity Financing to Support Entrepreneurship in Asia - The Experience of Singapore and Thailand .Technovation.
یادداشت ها
1- McCarrow
2- Rina Lot
3- Skyrim and McCarrow
4- Henrekson
5- Kalitas Donaks
6- Dhewanto, Vitale & Sohal
7- Ismail
8- Creswell
9- Brown and Clark
10- Atriod-Stirling
11- William Todorovic
12- Lam
13- Pearce
14- West
15- Berkhout
16- Witsman and Slowinsky
17- Levan
18- Grande and Grimaldi
19- Landry,Amart and Gerrard
20- Lee, Wang, Foo، Leung
21- Linan & Chen
22- Spitton and Tirolink
Developing and validating a Commercialization of knowledge model for higher education in the country (A mixed study)
Abstract
It is a fact that companies need the scientific and technological achievements of different universities, but the commercialization of university research cannot be successful, given the many academic research proposed by universities for Meet the real needs of companies as well as markets. Purpose: The purpose of this study was to identify the components of commercialization of knowledge in order to provide a model for higher education in the country. Method: The research method was a sequential exploratory combination. In the qualitative section of the study, the subject analysis of inductive loading was used. The inferential statistics of the confirmatory factor analysis were used. Regarding the Chi-square fitting, comparative fit, adaptive fit, and Holder model, the fit was appropriate. Findings: In this research, three main themes of wealthy culture, university of wealth and observatory were identified, in which the rich content of rich culture included two themes of support and selection. The comprehensive content of the wealthy university consists of two organizing themes Business thinking and orbital quality, and the overwhelming content of the observation site needed to include two themes of equalization of interests and positioning. Conclusion: According to the main themes extracted, it can be said that the development of the university in order to provide the facilities and training of the staff, taking into account the needs of society and the market and the three-way communication between the university, government and industry, are key factors in the creation of knowledge commercialization In higher education.
Keywords: Knowledge Commercialization, Higher Education, Fortune-telling University, Fortune-telling Culture, Need for Surveillance