بازخوانی مفهوم آیرونی در پردۀ عاشورا اثر حسین قوللرآقاسی: از روایت تراژیک تا متن تصویری
محورهای موضوعی : مجله «مطالعات ادبی دینی» بر آن است تا با رویکردي میان رشتهاي، بستري براي پژوهشگران، اساتید و دانشجویان علاقهمند به این حوزه فراهم آورد. در این راستا، از مقـالات علمـی و پژوهشـی مـرتبط بـا محورهاي ذیل استقبال میکنیم: * نقد و تحلیل متون ادبی دینی * بررسی تطبیقی ادبیات دینی در ایران و جهان * تأثیر متقابل دین و ادبیات بر یکدیگر * جایگاه دین در شکلگیري و تحول ژانرهاي ادبی * بازتاب مفاهیم و آموزههاي دینی در آثار ادبی * نقد و بررسی رویکردهاي مختلف به ادبیات دینی * ادبیات دینی در عصر حاضر و چالشهاي پیش رو از تمامی پژوهشگران، اساتید و دانشجویان علاقهمند به اینحوزه دعوت میکنیم تا با ارسـال مقـالات و پژوهش هاي خود، ما را درنیل به اهداف مجله یاري رسانند. امید است که ایـن تـلاش جمعـی، گـامی مؤثر در جهت اعتلاي فرهنگ و ادب این مرز و بوم باشد. بیگمان با همکاري و مشـارکت شـما، ایـن مجله میتواند به مرجعی معتبر و تأثیرگذار درحوزه مطالعات ادبی دینی تبدیل شود.
1 - عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر
کلید واژه: پرده عاشورا, حسین قوللدر آقاسی, روایت تراژیک, سورن کییرکگور, متن تصویری, مفهوم آیرونی,
چکیده مقاله :
چکیده
پردۀ «عاشورا» اثر حسین قوللرآقاسی به عنوان نمونهای برجسته از نقاشی قهوهخانهای ایران، روایت تراژیک کربلا را در قالب تصویری ارائه میدهد. این بازنمایی فراتر از بازگو کردن صرف یک روایت دینی، لایههایی از تناقض و فاصلههای معنادار را در ساختار اثر آشکار میسازد. هدف این پژوهش، تحلیل مفهوم آیرونی در فلسفه سورن کییرکگور و بررسی کاربرد آن در بازنمایی پرده عاشورا وابسته به مکتب نقاشی قهوهخانهای ایرانی است. این مطالعه با تمرکز بر مؤلفههای کلیدی آیرونی، از جمله تعلیق معنایی و حرکت به سوی متعالی، به تحلیل چگونگی بازنمایی تراژدی کربلا در نقاشی قهوهخانهای میپردازد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مرور ادبیات فلسفی و هنری است. در بخش فلسفی، مبانی آیرونی کییرکگور و در بخش هنری، ساختار نقاشی قهوهخانهای و بازنمایی عاشورا تحلیل شده است. دادهها مبتنی بر اطلاعات برآمده از منابع کتابخانهای گردآوری شدهاند. یافتهها حاکی از آن است که نقاشی قهوهخانهای با بهرهگیری از زبان بصری نمادین و تلفیق روایتهای چندلایه، فضایی میآفریند که در آن آیرونی نقشی محوری در ایجاد تعلیق معنایی ایفا میکند. این تعلیق مخاطب را در مواجهه با پارادوکسهای موجود در واقعه عاشورا به تفکر ژرفتر درباره معنای ایمان، رنج و شهادت وا میدارد. همچنین، پردۀ عاشورا با تصویری تراژیک در کنار بیان امید و حرکت به سوی متعالی، تجربهای اگزیستانسیالیستی از انتخاب و مسئولیت فردی را در سطحی فراتر از روایت تاریخی ارائه میدهد. این پژوهش نشان میدهد که نقاشی قهوهخانهای نه تنها به عنوان هنر مردمی، بلکه به عنوان بستری برای بازاندیشی فلسفی و اخلاقی نیز عمل میکند.
The “Ashura” painting by Qollar-Aqasi, a prominent example of Iranian Ghahve-Khane painting, visually depicts the tragic narrative of Karbala. However, this representation goes beyond merely recounting a religious story; it reveals layers of contradiction and meaningful distance within the structure of the artwork. The aim of this study is to analyze the concept of irony in the philosophy of Kierkegaard and examine its application in the representation of the Ashura painting within the framework of Iranian Ghahve-Khane painting. Focusing on key elements of irony—such as semantic suspension and the movement toward the transcendent—this research explores how the tragedy of Karbala is conveyed through this traditional art form. The philosophical section analyzes Kierkegaard’s foundations of irony, while the artistic section investigates the structure of Ghahve-Khane painting and its role in portraying the Ashura event. Data has been collected through library sources.
Findings indicate that Ghahve-Khane painting, through its use of symbolic visual language and multilayered narratives, creates a space where irony plays a central role in generating semantic suspension. This suspension prompts the viewer to deeply reflect on the paradoxes within the Ashura event, particularly concerning the meaning of faith, suffering, and martyrdom. Moreover, the Ashura painting, by juxtaposing tragedy with hope and transcendence, offers an existential experience of individual choice and responsibility that transcends the historical narrative. This study demonstrates that Ghahve-Khane painting serves not only as a form of popular art but also as a platform for philosophical and ethical reflection.
منابع -اعظم زاده، محمد(1386). «پیوند نقاشان خیالی ساز( قهوه خانهای) با ادبیات»، فصلنامه علامه، شماره 13، 55-72. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/315281/
-پاکباز، رویین. (۱۳۸3). دایرةالمعارف هنر، تهران: فرهنگ معاصر.
- پاکباز، رویین. (۱۳۸0). نقاشی ایران از دیرباز تا امروز، تهران: انتشارات زرین و سیمین.
-حسین آبادی، زهرا. محمد پور، مرضیه(1395).« بررسی تأثیر نقاشی های قهوه خانهای با موضوعات مذهبی بر روی باورهای عامه مردم»، فصلنامه علمی جلوه هنر، دوره 8، شماره 2، پیاپی 16، 78- 69. Doi: 10.22051/jjh.2017.236
-راسل، برتراند(1390). تاریخ فلسفه غرب، ترجمه: نجف دریابندری، چاپ هفتم، تهران: نشر پرواز.
- زارعی، کریم. شاملو، غلامرضا. حمیدیمنش، تقی(1397). «تبیین نقش تأثیرگذار قهوهخانه در جریان شکلگیری نقاشی قهوهخانهای، مطالعات باستانشناسی پارسه»، سال ۲ شماره ۵، ۱۵۹-۱۴۳. Doi: 10.30699/PJAS.2.5.143
-ساریخانی، مجید. (۱۳۸۴). «نقاشی قهوهخانهای در دوره قاجار». وقف میراث جاویدان, شماره ۵۰, ۱۱۴-۱۲۰. https://ensani.ir/fa/article/228776 -عاشورپور، صادق( 1389). نمایشهای ایرانی، نقالی جلد 4، چاپ اول، تهران: انتشارات سوره مهر.
-عبدالحسینی، امیر، حامدی، محمد حسن(1399). نقاشی قهوهخانهای: گزینه مقالات و گفتگوها، تهران: نشر کتاب آبان.
-کارگر، رشید. شیبانی رضوانی، فیروزه. بختیاریان، مریم(1401). «واکاوی عناصر و کاربردهای آیرونی در سه نگارهی منتخب مکتب شیراز در دورهی آل اینجو»، پژوهشهای نوین در مطالعات علوم انسانی، دوره 1، شماره 2، 33-19. Doi: 10.22034/api.2022.705951
-کولبروک، کلر(1404). کتاب آیرونی، ترجمه: شیما بصیری، چاپ دوم، تهران: انتشارات طرح نو.
-کییرکگور، سورن(1403). مفهوم آیرونی با ارجاع مدام به سقراط، ترجمه: صالح نجفی، تهران: نشر مرکز.
-گرویانی، فرناز. ضرغام، ادهم(1393). «نقش خیر و شر در شخصیتهای آثار حسین قوللرآقاسی»، فصلنامه نگره، دوره 9 شماره 30، 9-15.
-فورمیو، آرمیا(1389). کمدیهای روم باستان ، چاپ اول، تهران : نشر قطره.
- Kierkegaard, Søren (1985). Fear and Trembling (A. Hannay, Trans.). Penguin Classics
-Kierkegaard, Søren(1989). The Concept of Irony with Constant Reference to Socrates. Ed. & Trans. Howard V. Hong and Edna H. Hong. Princeton: Princeton University Press.
-Booth, Wayne C (1974). A Rhetoric of Irony, University of Chicago Press, Ltd. London.
- Rorty, Richard (1989). Contingency, Irony, and Solidarity, Cambridge University Pres.
- https://www.kanoonnews.ir/news/299280
محمدرضا- معجونی-URL1: https://www.kanoonnews.ir/news/299280
