پایش تغییرات پوشش سطح زمین در راستای تخریب سرزمین(20019-2001MODIS land cover product ) (مطالعه موردی: استان گلستان)
محورهای موضوعی : اقلیم شناسیصالح آرخی 1 , عبدالحافظ پناهی 2 , رقیه اسلامی 3
1 - دانشیارگروه جغرافیا، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
2 - دکترای تخصصی آب و هواشناسی ، اداره کل هواشناسی استان گلستان، گرگان، ایران، ایران
3 - دانشجوی کارشناسی ارشد تغییر اقلیم، گروه جغرافیا، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گلستان، گرگان،
کلید واژه: استان گلستان, پوشش زمین, تخریب سرزمین, سنسور مودیس,
چکیده مقاله :
مسئله تخریب سرزمین یکی از مهمترین مشکلات زیست محیطی در سراسر جهان است. روش مطالعه بر پایه مطالعات میدانی و تجزیه و تحلیل تولیدات (MODIS landcover-500MCD12Q) از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱9 با هدف پایش تغییرات پوشش سطح زمین در راستای تخریب سرزمین در استان گلستان صورت گرفته است. نتایج نشان میدهد سطوح اراضی شهری و ساخته شده در محدوده مورد مطالعه از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰07 هیچگونه تغییری نداشته اما از سال 2008 به بعد روند افزایشی را طی نموده است با مقایسه کاربریها مشاهده میشود که در این محدوده زمانی،اراضی زراعی دائما در حال افزایش بوده و از سال 2001 تا 2019 حدود92/ 15درصد افزایش را نشان میدهداما علفزارها و جنگلهای مخلوط طی این سالها روند تغییرات کاهشی را طی کردهاند. تالابهای دائمی تغییرات شدید کاهشی راتجربه کردهاند و این حاکی از خشکسالیهای پی در پی، و احداث سد در مسیر رودهای ورودی به این تالابها می باشد..ضمن اینکه خشک شدن تالابها پیامدهای منفی همچون ایجاد ریزگردهای شدید را به همراه خواهد داشت. پهنههای آبی در استان از سال 2001 با مساحت 31/177 کیلومتر مربع به مساحت 61/187 کیلومتر مربع در سال 2019 رسیدهاند و این روند افزایشی میتواند بیانگر احداث سدهای متعدد در استان طی این سالها باشد که از این نمونه میتوان به سد دانشمند و آب بندان روستای کرند در شمال استان اشاره کرد. اراضی بایر استان در طی این مدت دارای روند کاهشی بوده است و مشخص میشود که این اراضی، تغییر کاربری داده و در مواردی به واحدهای صنعتی در استان تبدیل شده است
Land degradation is one of the most important environmental problems worldwide. The study method is based on field studies and product analysis (MODIS landcover-500MCD12Q) from 2001 to 2019 with the aim of monitoring changes in land cover in the direction of land degradation in Golestan province. The results show that the urban and built-up land areas in the study area have not changed from 2001 to 2007, but have been increasing since 2008. By comparing land uses, it can be seen that in this time period, agricultural land has been constantly increasing and has shown an increase of about 15.92% from 2001 to 2019, but grasslands and mixed forests have been decreasing during these years. Permanent wetlands have experienced severe declines, which indicates successive droughts and the construction of dams along the rivers entering these wetlands. In addition, the drying of wetlands will have negative consequences such as the creation of severe dust. Water areas in the province have increased from 177.31 square kilometers in 2001 to 187.61 square kilometers in 2019, and this increasing trend may indicate the construction of numerous dams in the province during these years, such as the Daneshmand Dam and the dams in the village of Kerand in the north of the province. The barren lands of the province have shown a decline during this period, and it is clear that these lands have changed their use and in some cases have been converted into industrial units in the province.
1- اخوان قالیباف، محمد. علی پور، حمید. قلیوف، الوست. کورنووا، مارینا. مختاری، محمدحسین (1398). بررسی تغییرات مساحت پوشش زمین و کاربری حوضه آبخیز دریاچه ی ارومیه با استفاده از تصاویر MODIS. هیدروژئومورفولوژی, 6(18), 97-113. 2- بذرافشان، د.، مهرناز، م.، مفتاح هلقی، م.، قربانی، م.، خلیل، ک.، قربانزاده، ح.، و نوذر، ن (1394). بررسی تطبیقی پهنه¬های اقلیمی استان گلستان تحت سناریوهای مختلف تغییر اقلیم. حفاظت از آب و خاک، 22 (5)، 187-202.
3- پارسایی، ل.، سالاریان، ف.، و شراینی، م (1388)، نگاهی به زمین لغزش در استان گلستان، پنجمین همایش ملی علوم و مهندسی آبخیزداری، گرگان، https://civilica.com/doc. /86967،
4- حجازی زاده، زهرا. سنبلی، زهرا (1401). بررسی تغییرات شاخص پوشش گیاهی و کاربری اراضی در راستای توسعه پایدار (مطالعه موردی: شهرستان ملارد). مطالعات توسعه پایدار شهری و منطقه¬ای, 3(2), 169-188.
5- خالدی، شهریار, کیخسروی. قاسم، احمدی براتی، فرزانه (1401). بررسی اثر تغییرات پوشش زمین بر دمای رویه سطحی زمین با استفاده از تصاویر ماهواره¬ای سنجنده مودیس - مطالعه موردی: شمال شرق ایران. اطلاعات جغرافیایی سپهر 31(123), 179-197. doi: 10.22131/sepehr.2022.699921
6- درزی نفتچالی، عبدالله و کاراندیش، فاطمه(1395). مدیریت کشت برنج در استان مازندران تحت تغییرات اقلیمی. تحقیقات آب در کشاورزی، 30(3)، 333-346. doi: 10.22092/jwra.2016.107154
7- درویشی، ش.، سلیمانی، ک.، رشیدپور، م (1398)، تأثیر شاخص¬های گیاهی و خصوصیات سطح شهری بر تغییرات دمای سطح زمین مطالعه موردی شهرستان سنندج. سـنجش از دور و سـامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی، 10(1)، 35-50.
8- زندسلیمی، زانکو. سیما, سمیه، موسیوند، علی جعفر (1400). ارزیابی عملکرد نقشههای پوشش اراضی جهانی در استخراج محدوده اراضی کشاورزی (مطالعه موردی: حوضه آبریز دریاچه ارومیه. تحقیقات آب و خاک ایران, 52(3), 795-810. doi: 10.22059/ijswr.2021.315097.668828
9- ستاری راد, امیر , رایگانی, بهزاد , جهانی, علی و گشتاسب میگونی, حمید . (1403). امکانسنجی خودکارسازی تعیین تغییرات مناطق جنگلی با استفاده از تصاویر ماهوارهای (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده البرز مرکزی). فصلنامه اکولوژی انسانی, 2(4), 278-292. doi: 10.22034/el.2024.450145.1022
10- کیخسروی ، قاسم.محمدی،زینب(1398). آشکارسازی تغییرات پوشش سطح زمین ناحیه شمال غرب ایران به عنوان نمایه ای از بیابان زایی. جغرافیای طبیعی لارستان. دوره 12 شماره 43،صص 123-140
11- مصباح زاده، طیبه و سلطانی ساردو، فرشاد (1397). تأثیر تغییر کاربری اراضی بر کیفیت آب کشاورزی دشت کرمان با استفاده از روش سنجش از دور. علوم محیطی، دوره 16، شماره 4 - 4، 33-46. ،
12- نیک پور, نورالله, فتوحی, صمد, نگارش, حسین, حسینی, سیدزین العابدین, بهرامی, شهرام (1399). پایش تغییرات پوشش سطح زمین در راستای تخریب سرزمین (MODIS land cover product 2001-2013): محدودهی جغرافیایی استان ایلام. پژوهش¬های دانش زمین 11(1), 130-151.
References 13- Abercrombie, P. Friedl, M. A. (2016). Improving the Consistency of Multitemporal Land Cover Maps Using a Hidden Markov Model. IEEE Transactions on Geoscience and Remote Sensing (Volume: 54, Issue: 2), 703 - 713.
14- Badreldin, N. Frankl, A. Goossens, R. (2013). Assessing the spatiotemporal dynamics of vegetation cover as an indicator of desertification in Egypt using multi-temporal MODIS satellite images. Arabian Journal of Geosciences 7(11), 15-1
15- Foley JA, Defries R, Asner GP, Barford C, Bonan G, Carpenter SR, Chapin FS, Coe MT, Daily GC, Gibbs HK, Helkowski JH, Holloway T, Howard EA, Kucharik CJ, Monfreda C, Patz JA, Prentice IC, Ramankutty N, Snyder PK. Global consequences of land use. Science. 2005 Jul 22;309(5734):570-4
16- Mark A. Friedl, Damien Sulla-Menashe, Bin Tan, Annemarie Schneider, Navin Ramankutty, Adam Sibley, Xiaoman Huang (2010)MODIS Collection 5 global land cover: Algorithm refinements and characterization of new datasets,Remote Sensing of Environment,Vol, 114, Issue 1,2010,Pages 168-182,ISSN 0034-4257,https://doi.org/10.1016/j.rse.2009.08.016
17- Giri, C. Pengra, B. Loveland, T.R. (2013). Next generation of global land cover characterization, mapping, and monitoring. International Journal of Applied Earth Observation and Geoinformation 25, 37-30
18- Jansen, L. J. Gregorio, A. D. (2000). Land Cover Classification System (LCCS): Classification Concepts and User Manual. Rome: FAO.
19- Ki Khosravi, Qasem. Mohammadi, Zeinab (2018). Revealing the changes of the land surface cover in the northwestern region of Iran as an index of desertification. Natural Geography of Larestan. Volume 12, Number 43, pp. 123-140
20- Latham, J. Cumani, R. Rosati, I. Bloise, M. (2014). Land Cover (GLC-SHARE) Beta-Release 1,0 Database, Land and Water Division. Rome: FAO.
21- Lin, H. Wang, J. Jia, X. Bo, Y. Wang, D. Wang, Z. (2008). Evaluation of MODIS Land Cover Product of East China. International Geoscience and Remote Sensing Symposium (pp.765-762). Boston, MA, USA: IEEE. doi:doi:10,1109/igarss.2008,.4779834
22- NASA. (2014). Moderate-resolution imaging spectro radiometr (MODIS). Retrieved 3110, 2023, from http://nasa.gov/: http://modis.gsfc.nasa.gov/about/media/modis_brochure.pdf
23- Rawat, J. S. Kumar, M. (2015). Monitoring land use/cover change using remote sensing and GIS techniques: A case study of Hawalbagh block, district Almora, Uttarakhand, India. The Egyptian Journal of Remote Sensing and Space Science 18,1, 84-77
24- Salvati, L. Zitti, M. (2008). Regional convergence of environmental variables: Empirical evidences from land degradation. Ecological Economics, v. 68 (1), -168-162.
25- Ssekibaala, S. D. Kasule, T. A. (2023). Examination of the poverty-environmental degradation nexus in Sub-Saharan Africa. Regional Sustainability 4, 308-296
26- Sulla-Menashe, D. Friedl, M. A. Krankina, O. N. Baccini, A. Woodcock, C. E. Sibley, A... . Elsakov, V. (2011). Hierarchical mapping of Northern Eurasian land cover using MODIS data. Remote Sensing of Environment, 115(2), 403-392
27- Vintrou, E. Desbrosse, A. Bégué, A. Traoré, S. Baron, C. Seen, D. L. (2012). Crop area mapping in West Africa using landscape stratification of MODIS time series and comparison with existing global land products. International Journal of Applied Earth Observation and Geoinformation 14(1), 93-83
فصلنامه جغرافیای طبیعی، سال هجدهم، شماره 68، تابستان 1404 73
صص 73-49
پایش تغییرات پوشش سطح زمین در راستای تخریب سرزمین (2019-2001)
MODIS Land Cover Product
(مطالعه موردی: استان گلستان)
صالح آرخی1
دانشیار، گروه جغرافیا، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
عبدالحافظ پناهی
دکترای تخصصی آب و هواشناسی، اداره کل هواشناسی استان گلستان، گرگان، ایران
رقیه اسلامی
دانشجوی کارشناسی ارشد تغییر اقلیم، گروه جغرافیا، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
تاریخ دریافت: 5/1/1404 تاریخ پذیرش:4/6/1404
چکیده
مسئله تخریب سرزمین یکی از مهمترین مشکلات زیستمحیطی در سراسر جهان است. روش مطالعه در این پژوهش بر پایه مطالعات میدانی و تجزیه و تحلیل تولیدات (MODIS landcover-500MCD12Q) از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱9 با هدف پایش تغییرات پوشش سطح زمین در راستای تخریب سرزمین در استان گلستان صورت گرفته است. نتایج نشان میدهد که جنگلهای پهنبرگ همیشهسبز، جنگلهای سوزنیبرگ خزان کننده، درختچهزارهای متراکم و کاربریهای طبقهبندی نشده در طول دوره زمانی 19 ساله در محدوده مورد مطالعه هیچ پیکسلی به خود اختصاص ندادهاند همچنین ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی و طبیعی، جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز، و تالابهای دائمی در کل دوره، کمترین مقادیر سطوح پوششی و پیکسلی را به خود اختصاص دادهاند. سطوح اراضی شهری و ساختهشده در محدوده مورد مطالعه از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰07 هیچگونه تغییری نداشته اما از سال 2008 به بعد روند افزایشی را طی نموده است. در این بازۀ زمانی، علفزارها، اراضی زراعی، درخچهزارهای تنک و جنگلهای مخروط به ترتیب دارای بیشترین مجموع پیکسلها بودند. بدین معنی که طی این مدت، علفزارها با مجموع 620444 پیکسل، رتبه اول را به خود اختصاص داده و پس از آن اراضی زراعی با 554945 پیکسل رتبه دوم و درختچهزارهای تنک یا پراکنده با 292791 پیکسل رتبه سوم و جنگلهای مخلوط با 111781 پیکسل رتبه چهارم را در بین تمام کاربریها به خود اختصاص داده بودند. البته با مقایسه این کاربریها مشاهده میشود که در این محدوده زمانی، اراضی زراعی دائماً در حال افزایش بوده و از سال 2001 تا 2019 حدود 92/ 15 درصد افزایش را نشان میدهد. در حالیکه علفزارها و جنگلهای مخلوط طی این سالها روند تغییرات کاهشی را طی کردهاند. تالابهای دائمی تغییرات شدید کاهشی را تجربه کردهاند و این حاکی از خشکسالیهای پیدرپی، و احداث سد در مسیر رودهای ورودی به این تالابها میباشد که موضوعی بسیار نگرانکننده است. چرا که تالابهای استان در فعال ساختن اکوسیستم منطقه، اعتدال آب و هوای منطقه و به لحاظ زیباشناختی و گردشگری میتوانند در رونق گردشگری و اقتصاد استان نقش اساسی ایفا کنند. ضمن اینکه خشک شدن تالابها پیامدهای منفی همچون ایجاد ریزگردهای شدید را به همراه خواهد داشت. پهنههای آبی در استان از سال 2001 با مساحت 31/177 کیلومترمربع به مساحت 61/187 کیلومترمربع در سال 2019 رسیدهاند و این روند افزایشی میتواند بیانگر احداث سدهای متعدد در استان طی این سالها باشد که از این نمونه میتوان به سد دانشمند و آببندان روستای کرند در شمال استان اشاره کرد. اراضی بایر استان در طی این مدت دارای روند کاهشی بوده است و مشخص میشود که این اراضی، تغییر کاربری داده و در مواردی به واحدهای صنعتی در استان تبدیلشده است، واحدهای صنعتی در شمال آققلا و شهرک صنعتی اینچهبرون و راهآهن اینچهبرون و بعضی از واحدهای صنعتی که در زمینهای بایر استان احداث شده است، نمونههایی از این دست هستند. جنگلهای پهنبرگ خزان کننده در طی 19 سال، 9/34 درصد از وسعت آنها کاسته شده است که این میزان کاهش از جنگلهای با ارزش هیرکانی در حقیقت یک فاجعه بزرگ است.
واژگان کلیدی: استان گلستان، پوشش زمین، تخریب سرزمین، سنسور مودیس.
مقدمه
در سالهای گذشته استانهای شمالی ایران نیز از نظر کاربری اراضی و پوشش زمین، دستخوش تحولات زیادی شدهاند. جهانی که در آن زندگی میکنیم دائماً در حال تغییر و تحول است. پدیدههایی نظیر پوشش سطح زمین، در اثر عوامل طبیعی یا انسانی بهمرور زمان دستخوش تغییر شده که عملکرد اکوسیستم را نیز تحت تأثیر قرار داده است (حسین زاده و همکاران، ۱۳۹۳). رویدادهایی چند ازجمله افزایش نسبتاً دو برابری جمعیت به نسبت گذشته، تغییر کاربری زمین جنگلی و مرتعی به زمینهای کم بازده کشاورزی (ثمره افزایش تولید محصولات کشاورزی) و نهایتاً افزایش محصولات چوبی موجب گردیده است که پوشش جنگلی و بهتبع سطح زمین از بین برود. همچنین، با توجه به فعالیتهای انسانی شاخصهای کاربری و پوشش سطح زمین ازجمله شاخصهای تخریب سرزمین و بیابانزایی است (بدرالدین و همکاران2 2013: 2). امروزه به دلیل افزایش جمعیت و نیازمندیهای جامعه بشری برای تأمین مایحتاج زندگی و تأمین امنیت غذایی جوامع بشری نیاز به افزایش کاربریهای کشاورزی در جوامع بشری است که این امر با تغییر کاربریهای زمین و در مواقعی همراه با تخریب زمین همراه میباشد در این بین تغییرات شدید اقلیمی نیز بر شدت این تغییرات میافزاید. گسترش سریع شهرها به دلیل تغییرات گسترده در کاربری و پوشش زمین تأثیرات منفی بر کیفیت زیستمحیطی جهانی داشته، از جمله: کیفیت هوا، افزایش دما و تغییرات چشمانداز و همچنین تبدیل زمینهای کشاورزی که منجربه از بین رفتن تنوع زیستی میشود. دمای سطح زمین شاخص مهمی در مطالعه مدلهای تعادل انرژی در سطح زمین و فعل و انفعالات بین زمین و اتمسفر در مقیاس منطقهای و جهانی است (درویشی و همکاران،1398: 36) این امر در نتیجه فشارهای ناشی از افزایش جمعیت بر منابع محدود اراضی بهعنوان یک مشکل اساسی در مقابل امنیت غذایی و کیفیت مطلوب زندگی برای نسلهای آینده بهخصوص در کشورهای در حال توسعه نظیر ایران مطرح است. تخریب زمین در مناطق خشک با پدیدههای شدید فیزیکی۔ زیستی و اقتصادی- اجتماعی همراه است که ممکن است به پدیدههای غیرقابل برگشت از جمله تخریب محیطزیست تبدیل شوند (سالواتی 32008). معیشت بیش از 1.2 میلیارد نفر از ساکنان مناطق خشک که در ۱۱۰ کشور دنیا پراکنده میباشند بهوسیله بیابانزایی، تخریب سرزمین و خشکسالی تهدید میگردد (راهداری4 و همکاران،2013). تخریب زمین و بیابانزایی در طول دهههای اخیر در ایران از یک رشد فزایندهای برخوردار بوده است. تصاویر ماهوارهای ابزار بسیار قدرتمندی جهت پایش و ارزیابی تغییرات پوشش زمین میباشند. یکی از مهمترین کاربردهای دادههای سنجش از دور مطالعه و بررسی پدیدههای پویا و در حال تغییر در طول زمان است از جمله پدیدههای پویا در کشاورزی و منابع طبیعی میتوان به رشد محصولات کشاورزی، تخریب منابع خاک و پوشش گیاهی، تخریب اراضی، بیابانزایی و بهطور کلی پوشش سطحی زمین اشاره نمود. به دلیل آنکه بیابانی شدن، تخریب سرزمین و تغییر پوشش سطحی زمین در طی زمان رخ میدهد، بنابراین از طریق دادههای سنجش از دور و ماهوارهای میتوان نسبت به ارزیابی مکانی و زمانی اراضی بیابانی اقدام نمود. اطلاعات مودیس5 توسط دو ماهواره ناسا ترا و اکوا 6و در سه سطح رزولوشنهای ۲۵۰، ۵۰۰ و ۱۰۰۰ متر جمعآوری میشوند (ناسا،20147) (۲۰۱۴Nasa).
اخوان قالیباف و همکاران (1398) در مقاله تحت عنوان بررسی تغییرات پوشش سطح زمین و کاربری حوضه سطح دریاچه ارومیه با استفاده از تصاویر ماهواره MODIS به بررسی در این پژوهش جهت بررسی تغییرات مساحت پوشش زمین حوضۀ آبخیز دریاچۀ ارومیه از محصولات پوشش زمین سالانه مودیس MCD12Q1 با فرمت HDF و قدرت تفکیک مکانی 500 متر استفاده گردید. نتایج نشان داد که در فاصله سالهای 2005 تا 2016 بیشترین افزایش مساحت کاربری به ترتیب مربوط به زمینهای کشاورزی و زمینهای بایر و یا پوشیده از پوشش تنک به ترتیب با افزایش 1648 و 837 و بیشترین کاهش مساحت کاربری به ترتیب مربوط به پهنههای آبی و پوشش بیابانی با کاهش 1383 و 1159 کیلومترمربع است. نسبت مساحت زمینهای کشاورزی و پهنههای آبی در سال 2016 نسبت به سال 2005 به ترتیب برابر 39/1 و 69. میباشد مساحت اراضی زراعی آبی و باغی در نقشۀ استخراجی از محصول مودیس 5860 کیلومترمربع است. کیخسروی و محمدی (1398) در مقاله خود تحت عنوان آشکارسازی تغییرات پوشش سطح زمین ناحیه شمال غرب ایران بهعنوان نمایهای از بیابانزایی به بررسی جهت بررسی روند بیابانزایی شمال غرب ایران، از تصاویر ماهوارههای سنجنده مودیس مرتبط با محصول پوشش زمین MCD12Q1 در فواصل زمانی 2001 تا 2013 استفاده شده است. نتایج تغییرات پوشش سطح زمینبر اساس الگوریتم Change Detection بیانگر آن است که 8 طبقه پوششی در طی 13 سال دچار تغییر در نوع پوشش شدهاند؛ که این طبقات شامل (طبقه بوتهزارها، طبقه زمینهای زراعی، طبقه پوششهای گیاهی پراکنده، طبقه جنگلهای برگریز پهنبرگ، طبقه جنگلهای مخلوط، طبقه پوششی مراتع، طبقه پوششی ساوانا و طبقه پوششی آب) میباشند که بخشی از مساحت این طبقات تبدیل به پوششهای از قبیل زمینهای زراعی، مراتع، پوششهای گیاهی پراکنده و ... شدهاند؛ بنابراین با توجه به تغییرات پوششی شمال غرب ایران میتوان اینگونه نتیجه گرفت که فقط 9 درصد مساحت منطقه (عمدتاً در اطراف دریاچه ارومیه) دچار دگرگونی در نوع پوشش شده است. نیک پور و همکاران (1399) در مقاله پایش تغییرات پوشش سطح زمین در راستای تخریب سرزمین MODIS land cover product 2001-2013 باهدف پایش تغییرات پوشش سطح زمین در راستای تخریب سرزمین در استان ایلام صورت گرفته است. نتایج نشان میدهد که (کدهای 2، 3، 4، 11، 14 و 255)، در طول دوره زمانی 13 ساله در محدوده مورد مطالعه هیچ پیکسلی به خود اختصاص ندادهاند. همچنین (کدهای 1، 5، 6، 8 و 9) در کل دوره حداقل مقادیر سطوح پوششی و پیکسلی یعنی به ترتیب 3، 6، 36، 23 و 13 پیکسل به خود اختصاص دادهاند. همچنین سطوح آبی (کد صفر) در محدوده مورد مطالعه از سال 2001 تا 2013 دستخوش تغییرات افزایشی بسیار کمی بوده است. سطوح مربوط به مناطق شهری و مسکونی (کد 13) هیچگونه تغییری در آن مشاهده نشد. بهطورکلی روند تغییرات سطوح بدون پوشش گیاهی در طول 13 سال یکروند افزایشی را نشان میدهد. و این میتواند یک موضوع نگرانکننده به لحاظ تخریب سرزمین باشد. که باید با جدیت مورد توجه قرار گیرد. در مقابل روند تغییرات پهنههای جنگلی درختچههای باز در طول دوره مورد مطالعه یکروند کاهشی (وسعت 53%) را نشان میدهد. که در مقایسه با روند افزایشی سطوح فاقد پوشش گیاهی (60/41%) یعنی تخریب سرزمین در منطقه صورت گرفته است. سلیمی و همکاران (1400) در مقاله تحت عنوان ارزیابی عملکرد نقشههای پوشش اراضی جهانی در استخراج محدوده اراضی کشاورزی مطالعه موردی: حوضه آبریز دریاچه ارومیه، محصول پوشش اراضی CGLS CL بهترین عملکرد را در تعیین محدودههای کشاورزی داراست و با توجه به قدرت تفکیک مکانی مناسب این محصول (100 متر)، برای استفاده در تحلیلهای مربوط به برآورد مصارف و یا شناسایی الگوهای توسعه کشاورزی در سطح حوضه آبریز توصیه میشود. حجازی زاده و سنبلی (1401) در مقاله بررسی تغییرات شاخص پوشش گیاهی و کاربری اراضی در راستای توسعه پایدار مطالعه موردی: شهرستان ملارد که با استفاده از سنجنده مودیس MODIS به ارزیابی پرداختند نتایج این مطالعه نشان داد که در ماههای می، ژوئن، ژوئیه و اوت روند کاهشی در درصد مساحت مقادیر NDVI به میزان 03.- تا 09.- در ماه مشاهده گردیده است. بر اساس نتایج و منطبق بر ماههای با حداکثر NDVI مشخص گردید که بر میزان زمینهای بایر به میزان 3 کیلومترمربع در هر 6 سال افزوده و از میزان نواحی پوشش یافته از جنگلها و گیاهان سبز در این شهرستان تا 3 کیلومتر در هر 3 سال کاسته شده است. بنابراین، این شهرستان نیازمند بهکارگیری تدابیر و برنامههای لازمالاجرا برای جلوگیری از بیابانزایی میباشد که مطابق با اهداف توسعه پایدار در راستای کاهش خطر فجایع آب و هوایی نظیر سیل و همچنین کاهش آلودگی هوا عمل نماید. خالدی و همکاران (1401) در پژوهشی تحت عنوان بررسی اثر تغییرات پوشش زمینبر دمای رویه سطحی زمین با استفاده از تصاویر ماهوارهای سنجنده مودیس مطالعه موردی: شمال شرق ایران به این نتیجه رسیدند که دمای سطح زمین این منطقه، دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشهای در سه خوشه توزیع شده است. خوشههای داغ، مناطق کم ارتفاع، خوشههای سرد، مناطق پر ارتفاع و نا خوشهها کوهپایهها را در برگرفتند. در بررسی اثرات پوششهای سطح زمینبر دمای رویه سطحی زمین، در طی 19 سال، دمای شبانهروزی لایه سکونتگاهها حدود 12 / 1 درجه و لایه زمینهای زراعی 41/ 0 درجه سانتیگراد افزایشیافته است. در مقیاس دمای روزانه، لایه سکونتگاهها از افزایش دمای حدود 1 درجه برخورداراست. در مقیاس دمای سطحی شبانه، پوششهای زمینهای زراعی، پوششهای گیاهی پراکنده و لایه سکونتگاهها به ترتیب 2/6، 8/ 0 و 6/ 0 درجه سانتیگراد، افزایش دما را برای خود ثبت کردند. ستاری راد و همکاران (1402) در پژوهشی تحت عنوان امکانسنجی خودکارسازی تعیین تغییرات مناطق جنگلی با استفاده از تصاویر ماهوارهای (مطالعه موردی: منطقه حفاظتشده البرز مرکزی) پرداختند نتایج بررسی همگنی پوشش گیاهی در ۵ منطقه نمونه نشان داد که در سه لایه طبقهبندی، همگن بوده و از طبقه جنگلهای پهنبرگ خزان کننده هستند. نتایج محاسبات انحراف معیار و میانگین ماهانه ارزش جنگل حاکی از آن است که ماههای جون، جولای و اوت (۱۱ خرداد الی ۹ شهریور) برای بررسی تغییرات پوشش جنگلی منطقه مورد مطالعه مناسب هستند. آستانه برای این ماهها به ترتیب برابر با 8596/55، ۸۰۰۰ و 8497/51 به دست آمد. با اعمال آستانهها بر روی تصاویر در این سه ماه در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۱۶ و کسر این تصاویر از یکدیگر، پیکسلهایی که ارزش جنگلی خود را ازدستداده بودند، مشخص شدند. درنهایت، پس از انجام عملیات بولین، ۲۰۰ پیکسل با مساحت تقریبی 1728/23 هکتار بهعنوان نقاط تغییریافته با کاهش پوشش جنگلی شناسایی شد. پس از بررسی، دقت کلی برای نقاط تعیینشده برابر با 88/5 درصد بود. بنابراین با اعمال آستانههای تعیینشده، امکان تشخیص خودکار تغییرات در عرصههای پوشش جنگلی بهصورت بهروز و مستمر فراهم است.
اکوسیستمهای شمال استان گلستان یک زیستگاه حیاتی برای گونههای متفاوت و یک مآخذ معیشت برای انسانها است که به علت افزایش فشار جمعیت از سوء مدیریت از نظر تخریب زمین تهدید میشود. مسئله تخریب سرزمین در استان گلستان متأثر از ترکیبی از عوامل طبیعی و انسانی از جمله جنگلزدایی، خشکسالی، چرای بیش از حد، کشاورزی تشدیدی و افزایش عملکرد رسوبات ناشی از فرسایش خاک، تبخیر، سدسازی و خشکسالی است. ریزشها و تخریبهای صورت گرفته در نواحی با تراکم جمعیت زیاد و بارش کم و همچنین در استان گلستان که استانی مهاجرپذیر است و جمعیت آن روز بروز افزوده میشود، بیشتر مشهود است. تغییراتی که برای اکولوژیستها و مدیران منابع بسیار مهم است آنهایی هستند که در نهایت با فعالیتهای انسانی مانند جنگلزدایی و پاکسازی زمین برای کشاورزی و دامپروری ارتباط دارند. بنابراین تغییرات پوشش سطح زمین و کاربری اراضی بهمنظور پایش تغییرات زیستمحیطی و برنامههای مدیریتی منابع پایدار برای اکوسیستمهای شکنندهای مانند استان گلستان مورد بررسی قرار گرفت تا نتایج حاصله را در اختیار مدیران و برنامهریزان منطقه جهت احیا و پیشگیری از گسترش این مشکل قرار دهیم.
هدف اصلی این مطالعه پایش تغییرات پوشش سطح زمین در راستای تخریب سرزمین با استفاده از اندازهگیریهای ماهوارهای برای تغییرات پوشش سطح زمین مرتبط با تخریب زمین در اکوسیستم استان گلستان واقع در شمال کشور ایران است. تکنیکهای سنجش از راه دور ماهوارهای بهطور گستردهای برای نظارت بر تغییر در انواع محیطهای طبیعی به کار گرفته شده است. در این پروژه برای پایش تغییرات پوشش زمینی در استان گلستان از تصاویر سنجنده مودیس استفاده شد. ابتدا از سایت ارث دیتا با کد محصول MCD12Q1، تصاویر پوشش زمین8 سالانه با رزولوشن متوسط 500 متر طی سالهای 2001 تا 2019 استخراج شد. سپس این تصاویر وارد محیط نرمافزاری جیآیاس9 GIS شده و تغییرات و طبقهبندیهای لازم بر روی آن صورت گرفته، و بعد از آن مساحت کاربریهای موجود، در محیط اکسل به دست آمده است. همچنین درصد مساحت کاربریهای اراضی طی دروههای 5 ساله در محیط نرمافزاری انوی(Envi) طی این بازۀ زمانی مشخص شد و تبدیل کاربریها به یکدیگر آشکارسازی گردید.
دادهها و روشها
معرفی منطقه مورد مطالعه
استان گلستان در بخش شمالی کشور با وسعت 20438 کیلومترمربع با مختصات جغرافیائی،53 درجه و 51 دقیقه تا 56 درجه و 22 دقیقه طول شرقی و 36 درجه و 30 دقیقه تا 38 درجه و 8 دقیقه عرض شمالی واقع گردیده است. این استان از شمال به کشور ترکمنستان، از جنوب به استان سمنان، از شرق به استان خراسان شمالی و از غرب به دریای خزر و استان مازندران محدود میشود استان گلستان از آب و هوای گوناگونی برخوردار است. از 13 اقلیم شناختهشده در جهان، استان گلستان دارای 8 اقلیم معتدل مرطوب، معتدل مدیترانهای، معتدل خشک، معتدل کوهستانی، سرد کوهستانی، خشک سرد، نیمهخشک و خشک میباشد. در قسمتهای شمالی استان مناطق خشک و نیمهخشک وجود دارد و هر چه بهسوی مرز ترکمنستان نزدیک میشویم بر خشکی آن افزوده میشود میزان بارندگی در استان گلستان سالیانه 470 میلیمتر میباشد. (شکل 1).
شکل 1: نقشه محدوده مورد مطالعه مآخذ: ترسیم نگارندگان،1403
دادههای ماهوارهای مورداستفاده در پژوهش
تشریح ویژگیهای پوشش سطح زمین و مساحتی در مقیاس جهانی از ۳۰ سال پیش تاکنون از جنبه توان تفکیکهای فضایی، موضوعی و زمانی به نحو چشمگیری پیشرفت کرده است (جری و همکاران،30:2013 10) هماکنون تعدادی از محصولات پوشش جهانی زمین عبارتاند از خصوصیات پوشش جهانی زمین11، پوشش جهانی زمین 200012، محصول پوشش زمین مودیس13، پوشش جهانی14، پایگاه داده طبقهبندی و پارامتر سازی اکوسیستمها ورژن 215 و پوشش زمین جهانی - اشتراک16. این محصولات به آگاهی ما از مقدار و پراکنش گونههای مختلف پوشش سطحی زمین یاری میرساند (لاسم 17و همکاران،31:2014) محصول پوشش سطح زمین مودیس اطلاعاتی در مورد پوشش سطح زمین و کنترل کیفیت را تهیه میکند. همچنین محصول ترکیبی پوشش زمین ترا و آکوای مودیس18 پنج طرح طبقهبندی از پوشش سطح زمین دارد که با شیوه طبقهبندی نظارتی کنترلی گرفتهشده است. نوع محصول پوشش زمین مودیس -امسیدی ۱۲ کیو ۱19رشتهای از دستهای از دادههای علمی20 است که در بازه زمانی یک سالانه نقشه پوششی 500 متری برای 6 نوع پوشش مختلف سطح زمین تولید میکند. این دادهها پس از سال ۲۰۰۱ در 5 طبقه21 در دسترس است (جانسن و گرگوریو22 200: 2). (جدول ۱). هرکدام از این طبقات در ناحیههای مختلف مورداستفاده است. در این پژوهش از طبقه232 که ویژه نواحی خشک و نیمهخشک است استفاده گردیده است طبقهبندی پوشش سطح زمین مودیس بر پایه رویه نظارتشده با الگوریتم درخت تصمیمگیری چند زمانه است. از محصول پوشش سطح زمین مودیس24 برای ترسیم حدود زمینهای کشاورزی استفاده میشود. دانشگاه بوستون دادههای محصول پوشش زمین مودیس25 را تولید میکند و دادههای بازه زمانی یک سال تقویمی و وضوح ۵۰۰ متر در 5 سیستم طبقهبندی عرضه میدارد.
جدول 1: انواع طبقهبندی پوشش سطح زمین مودیس (فریدل و همکاران26، 2010: 169)
ردیف | نوع پوشش زمین | شرح |
1 | پوشش زمین نوع 1 | طرح طبقهبندی پوشش گیاهی جهانی27 |
2 | پوشش زمین نوع 2 | طرح دانشگاه مریلند28 |
3 | پوشش زمین نوع 3 | طرح محاسبه شاخص سطح برگ29/فرکانس جذب تابش فعال عکسالعمل گیاهان30 ا ز دادههای ماهوارهای مودیس |
4 | پوشش زمین نوع 4 | طرح محاسبه تولید اولیه خالص31 از دادههای ماهوارهای مودیس |
5 | پوشش زمین نوع 5 | طرح نوع عملکرد گیاه32 |
مآخذ: (Friedl Et al, 2010: 169)
بر طبق مشاهدات زمینی از میان محصولات جهانی حال حاضر پوشش سطح زمین، کیفیت محصول مودیس بالا و پوشش زمانی و مکانی آن 1 سال و کل سطح زمین است. مضافاً اینکه دادههای آن آموزشی و الگوریتمهای طبقهبندیاش بهطور منظم هر شش ماه یکبار تجدیدنظر میگردند. (فریدل و همکاران،2010: 170-180). نهایتاً وینترو33 و همکاران (2012) دریافتند که محصول پوشش سطح زمین مودیس در مساحتی محصولات زراعی و پوشش سطح زمین از دیگر محصولات ماهوارهای بهتر عمل میکند (وینترو و همکاران،2012: 92). در غالب برنامههای کاربردی، درستی و دقت دادههای پوشش زمین یا کاربری زمین34 تصاویر سنجشازدور حائز اهمیت است. تأثیرات متقابل عوامل متعددی همچون خصوصیات چشمانداز، الگوریتمهای پیشپردازش، امکان تفکیک سنجنده و شیوههای طبقهبندی در خطای طبقهبندی دخیلاند. اطلاعات جهانی و ناحیهای استفاده از پوشش زمینی کاربری زمین35 برای تعداد زیادی از اموری همچون طرحریزی زمین پایش محیطزیست و اداره ذخایر حائز اهمیت است (لین و همکاران36،2008: 4-762) کاربری اراضی و پوشش سطح زمینبر فعالیتهای زیستبوم که اقلیم و غذا پاک را آماده میکند تأثیرگذارند (آبر کروم بی و فریدل37،2016: 703). در 20 سال گذشته محصولات سنجش از راه دور مآخذ اصلی دادههای موردنیاز بررسی پوشش جهانی سطح زمین شدهاند. هماکنون چند محصول جهانی پوشش زمین38 در دسترس پژوهشگران است. دانشگاه مریلند نمونۀ مقدماتی پوشش سطحی زمین را در ۱۷ کلاس تعریف کرده است که ۱۴ کلاس آن طبقاتی طبیعی، ۱ کلاس آن تغییریافته توسط انسان، ۱ کلاس آن فاقد پوشش گیاهی و ۱ کلاس دیگر طبقهبندی نشدهاند (جدول ۲ و ۳)
جدول 2: ویژگیهای سری دادههای مودیس از پوشش سطح زمین
ردیف | دادههای مودیس از پوشش سطح زمین | ویژگی |
1 | پوشش زمانی (شماره 051) | 2013-2001 |
2 | مساحت تایل شبکهبندی شده زمین | تقریباً 1200*1200 کیلومتر (تقریباً ˚10×˚10 از خط استوا) |
3 | ابعاد تصویر | 2400*2400 ستون/ردیف |
4 | حجم فایل | تقریباً 88 مگابایت |
5 | رزولوشن | 500 متر |
6 | سیستم تصویر39 | سینوسی |
7 | نوع داده | عدد صحیح بدون علامت 8 بیتی40 |
8 | فرمت داده | EOS-HDF |
9 | لایههای مجموعه داده علومی41 | 16 |
مآخذ: https://lpdaac.usgs.gov
جدول 3: رهنما و تعریفهای دانشگاه مریلند از طبقات پوشش سطح زمین
ردیف | نام | ارزش | ردیف | نام | ارزش |
1 | پهنههای آبی | 0 | 10 | ساواناها | 9 |
2 | جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز | 1 | 11 | علفزارها | 10 |
3 | جنگلهای پهنبرگ همیشهسبز | 2 | 12 | تالابهای دائمی | 11 |
4 | جنگلهای سوزنیبرگ خزان کننده | 3 | 13 | اراضی زراعی | 12 |
5 | جنگلهای پهنبرگ خزان کننده | 4 | 14 | اراضی شهری و ساختهشده | 13 |
6 | جنگلهای مختلط | 5 | 15 | ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی/ طبیعی | 14 |
7 | بوتهزار متراکم | 6 | 16 | برف و یخ | 15 |
8 | بوتهزار تنک | 7 | 17 | اراضی بایر | 16 |
9 | ساواناهای چوبی | 8 |
|
مآخذ: (Sulla-Menashe, et al. 2011: 395)
در این پژوهش جهت پایش دگرگونیهای پوشش سطحی زمین استان گلستان بازه زمانی 2019-2001، از محصولات پوشش سطح زمین MODIS ماهواره ترا 42 از نوع MCD12Q1 (دستهای از دادههای علمی که در بازه زمانی یک سالانه نقشه پوششی 500 متری برای 6 نوع پوشش مختلف سطح زمین تولید میکند) استفاده و تصاویر از پایگاه اینترنتی مربوطه43 https://search.earthdata.nasa.go دانلود گردید. همه دادههای محدوده مورد مطالعه با سامانه مختصات جهانی مرکاتور معکوس44 زمین مرجع45 شدند. پسازآن در محیط نرمافزارهای GIS46 و ENVI5.047 تصاویر تصحیح (هندسی، رادیو متریک و اتمسفری) شدند. در مرحله بعد، محدوده منطقه موردنظر از تصاویر جدا48و تصاویر طبقهبندی نظارت شده و ذخیره گردیدند. درکل، از تصاویر ۱۹ سال سنجنده MODIS برای بررسی تغییرات پوشش سطح زمین بازه زمانی استفاده گردید. همه طبقات پوشش سطح زمینبر مبنای ظرفیت تفکیک فضایی 500 متر هر تصویر MODIS، از نقشههای بهدست آمده استخراج گردید. مقدار پیکسلهای بازه زمانی ۱۹ ساله از پوشش سطح زمین منطقه برای هر کلاس، حساب (در دورههای 5 ساله) و فرایند دگرگونیهای مربوط به هر طبقه بر روی نمودار خطی برای همه کلاسها به شکل جداگانه نمایش داده شد. مجموعه دگرگونیهای ۱۹ ساله ۱۷ کلاس طبقهبندی پوشش زمین دانشگاه مریلند نیز به شکل نمودار نشان داده شد. در آخر برای کالیبره کردن، انطباق با واقعیت و اعتبارسنجی از منطقه بازدید میدانی و نمونهبرداری زمینی شد. (شکل 2)
شکل 2: چارچوب کلی روش مطالعه مآخذ: ترسیم نگارندگان،1403
یافتههای پژوهش
در ابتدا تصاویر مربوط به پوشش سطح زمین از سایت Earth Data دانلود شد. بعد از طبقهبندی دادهها و ایجاد نقشهها و تجزیه و تحلیل آنها، جداول مربوط به هر کاربری (کدهای 0 تا 255)، تعداد پیکسلهای هر کد، مجموع پیکسلهای هر کد، و مجموع مساحتها و درصد پوششی هرکدام در طول این 19 سال محاسبه شد (جدول 4)
جدول 4: کد کاربریها، تعداد و مساحت پیکسلها 2019-2001
8 | 7 | 6 | 5 | 4 | 3 | 2 | 1 | 0 | کدهای پوشش سطح |
ساوانهای چوبی | درختچه زارهای تنک یا پراکنده | درختچه زارهای متراکم | جنگلهای مخلوط | جنگلهای پهنبرگ خزان کننده | جنگلهای سوزنیبرگ خزان کننده | جنگلهای پهنبرگ همیشهسبز | جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز | پهنههای آبی | نوع پوشش تعریفشده برای هر کد در طبقهبندی UMD نوع |
77040 | 292791 | - | 111781 | 46622 | - | - | 622 | 16156 | مجموع پیکسلهای هر کد در 19 سال |
16537.30 | 62580.13 | - | 23994.76 | 10007.82 | - | - | 129.52 | 3468.03 | مجموع مساحتهای هر کد در 19 سال به کیلومترمربع |
ادامه
255 | 15 | 14 | 13 | 12 | 11 | 10 | 9 | کدهای پوشش سطح |
طبقهبندی نشده | اراضی بایر | ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی/طبیعی | اراضی شهری و ساختهشده | اراضی زراعی | تالابهای دائمی | علفزارها | ساواناها | نوع پوشش تعریفشده برای هر کد در طبقهبندی UMD نوع |
- | 49458 | 601 | 17338 | 554945 | 1135 | 620444 | 9265 | مجموع پیکسلهای هر کد در 19 سال |
- | 10616.59 | 129.01 | 3721.75 | 119123.76 | 243.64 | 133183.69 | 1988.81 | مجموع مساحتهای هر کد در 19 سال به کیلومترمربع |
در نهایت با استفاده از دستور Change Detection در محیط نرمافزار ENVI مشخص شد که هر کاربری طی این مدت به کدام کاربری تبدیلشده است و میزان مساحتان به کیلومترمربع و درصدان نیز محاسبه شد. برای این کار، تغییرات کاربریها در دورههای 5 ساله یعنی بازههای زمانی 2005-2001، 2010-2005، 2010-2015، و 2015-2019 مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از اجرای این دستور و استخراج دادهها به محیط اکسل و همچنین با مشاهدۀ نمودارهای روند تغییرات، چگونگی تبدیل کاربریها مشخص شد.
جدول 5: تغییرات کاربریهای دوره زمانی 2019-2001
تغییرات کاربری دوره پنجساله اول سالهای 2005-2001 | تغییرات کاربری دوره پنجساله دوم سالهای ۲۰10-۲۰05 |
کاربری پهنههای آبی: 2/0 درصد از مساحت این آبها یعنی معادل 43/0 کیلومترمربع به اراضی بایر تبدیلشده است. کاربری جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز: 48/3% به علفزار و 48/3% و 48/3% به ساوانهای چوبی و جنگلهای مخلوط هرکدام به مساحت 21/0 کیلومتر یعنی مجموعاً معادل 63/0 کیلومترمربع از این کاربری تبدیلشده است. کاربری جنگلهای مخلوط: 03/0% از جنگلهای مخلوط به جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز، 8/2% به جنگل پهنبرگ خزان کننده،01/0% به درختچهزارهای تنک، 91/1% به ساوانهای چوبی، 04/0% به علفزار یعنی به ترتیب 43/0 کیلومترمربع، 9/37 کیلومتر، 21/0، 7/25 و 64/0 کیلومتر تبدیلشده است. کاربری درختچهزارهای تنک یا پراکنده: 015/0% به پهنههای آبی، 015/0% به جنگلهای پهنبرگ خزان کننده، 45/0% به ساوانهای چوبی، 13/20% به علفزار، 2/0 به اراضی زراعی، 008/0% به ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی/طبیعی و 10/0 به اراضی بایر به ترتیب معادل 43/0 کیلومتر، 430/0، 66/12، 48/536 کیلومترمربع، 73/7 به اراضی زراعی و 21/ 0 به ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی و طبیعی و 01/3 کیلومترمربع به اراضی بایر تبدیلشده است. کاربری ساوانهای چوبی: در این پنج سال 06/0% از مساحت آن به جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز، 98/0% به جنگلهای پهنبرگ خزان کننده، 46/0 به جنگلهای مخلوط، 33/0 به درختچهزارهای تنک، 82/0 به ساواناها، 2/1% به علفزارها، 03/0 به اراضی زراعی و 18/0 به ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی/ترکیبی تبدیلشده کاربری ساواناها: ۲۳/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به جنگلهای پهنبرگ همیشهسبز 9/۰ درصد معادل ۸۶/۰ کیلومترمربع به درختچه زارهای تنک و پراکنده ۹۸/۸ درصد معادل ۱۶/۸ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی کاربری علفزارها: ۰۸۶/۰ درصد از مساحت آنها معادل ۶۵/۶ به پهنههای آبی تبدیلشده است ۰۲۲/۰ درصد معادل ۷۲/۱ کیلومترمربع به جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز. ۰۰۶ /۰ درصد معادل ۴۳/۰ به جنگل مخلوط ۹۱۴/۰ درصد معادل ۶۲/۷۰ کیلومترمربع به درختچه زار های تنک و پراکنده ۴۳۴/۰ درصد معادل ۴۹/۳۳ کیلومترمربع به ساوان چوبی ۰۸۱/۰ معادل ۲۳/۶ کیلومترمربع به ساواناها ۰۰۸/۰ درصد معادل ۶۴/۰ کیلومترمربع به تالاب دائمی ۱۲۷/۹ درصد معادل ۹۴/۷۰۴ کیلومترمربع به اراضی زراعی ۰۰۶/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی و طبیعی ۱۰۶/۰ درصد معادل ۱۶/۸ کیلومترمربع به اراضی بایر کاربری تالاب دائمی: ۲۸۱/۱۲ درصد معادل ۵/۱ کیلومترمربع به علفزارها ۵۲/۱۰ درصد معادل ۲۹/۱ کیلومترمربع به اراضی بایر کاربری اراضی زراعی: ۰۰۷/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به درختچه زارهای تنک و پراکنده ۰۲۲/۰ درصد معادل ۲۹/۱ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی ۰۵۶/۰ درصد معادل ۲۲/۳ کیلومترمربع به ساواناها ۵۵۴/۰ درصد معادل ۷۷/۳۱ کیلومترمربع به علفزارها ۰۱۹/۰ درصد معادل ۰۷/۱ کیلومترمربع به ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی و طبیعی. کاربری اراضی شهری و ساختهشده هیچگونه تبدیل کاربری نداشتهاند. | کاربری پهنه آبی: ۰۵/۱ درصد معادل ۱۵/۲ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده 95/۰ درصد معادل ۹۳/۱ کیلومترمربع به علفزارها 28/۳ درصد معادل ۶۵/۶ کیلومترمربع به تالابهای دائمی 26/۸ درصد معادل ۷۴/۱۶ کیلومترمربع به اراضی بایر کاربری جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز 71/۵ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی 5/۲۸ درصد معادل ۱۵/۲ کیلومترمربع به علفزارها 06/۶ درصد معادل ۱۴/۴۰ کیلومترمربع به جنگل مخلوط 032/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده 67/۲۹ درصد معادل ۴۱/۱۹۶ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی 25/۰ درصد معادل ۷۲/۱ کیلومترمربع به ساواناها 03/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به علفزارها کاربری جنگل مخلوط: 016/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به جنگلهای سوزنیبرگ 48/۱ درصد معادل ۳۲/۱۹ کیلومترمربع به جنگلهای پهنبرگ 03/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به درختچه زارهای تنک و پراکنده 80/۵ درصد معادل ۷۷/۷۵ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی 148/۰ درصد معادل ۹۳/۱ کیلومترمربع به علفزارها کاربری درختچهزارهای تنک و پراکنده: 11/۰ درصد معادل ۷۹/۲ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی 017/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به ساوانها 08/۴ درصد معادل ۳۹/۱۰۲ کیلومترمربع به علفزارها 008/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به اراضی زراعی 54/۱ درصد معادل ۲۸/۳۹ کیلومترمربع به اراضی بایر کاربری ساوانهای چوبی: ۰۵۴/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز 027/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به جنگلهای مخلوط 46/۲ درصد معادل ۷۵/۱۹ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده 37/۴ درصد معادل ۹۹/۳۴ کیلومترمربع به ساواناها 67/۹ درصد معادل ۴۴/۷۷ کیلومترمربع به علفزارها 16/۰ درصد معادل ۲۹/۱ کیلومترمربع به اراضی زراعی 34/۰ درصد معادل ۷۹/۲ کیلومترمربع به ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی و طبیعی کاربری ساواناها 3/83 درصد معادل ۲۲/۳ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده 256/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی 94/۱۹ درصد معادل ۷۴/۱۶ کیلومترمربع به علفزارها 20/۹ درصد معادل ۷۳/۷ کیلومترمربع به اراضی زراعی 510/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی و طبیعی کاربری علفزارها: ۹۸/۱۱ درصد معادل ۱۴/۹۰۴ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده ۰۶/۰ درصد معادل ۵۱/۴ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی ۰۶/۰ درصد معادل ۵۱/۴ کیلومترمربع به ساواناها ۰۰۶/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به تالابهای دائمی ۱۱۸/۱ درصد معادل ۳۶/۸۴ کیلومترمربع به اراضی زراعی ۰۴۳/۰ درصد معادل ۲۲/۳ کیلومترمربع به اراضی بایر کاربری تالابهای دائمی: ۸۰/۴۶ درصد معادل ۷۲/۴ کیلومترمربع به علفزارها ۱۲۸/۲ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به اراضی شهری و ساختهشده ۱۲۸/۲ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به اراضی بایر کاربری اراضی شهری و ساختهشده: در این پنج سال هیچ تغییر کاربری صورت نگرفته است. کاربری ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی و طبیعی: ۵/۱۲ درصد معادل ۸۶/۰ کیلومترمربع به علفزارها ۶۲/۴۰ درصد معادل ۷۹/۲ کیلومترمربع به اراضی زراعی |
تغییرات کاربری دوره پنجساله سوم سالهای ۲۰۱5-۲۰۱0 | تغییرات کاربری دوره پنجساله چهارم سالهای ۲۰۱۹-۲۰۱5 |
کاربری پهنههای آبی: ۲۴/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده ۲۴/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به علفزارها ۱۲/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به اراضی بایر کاربری جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز: ۶/۷ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی کاربری جنگلهای پهنبرگ خزان کننده: ۴۴/۳ درصد معادل ۲۴/۱۵ کیلومترمربع به جنگلهای مخلوط ۰۹۷/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده ۴۹/۱۱ درصد معادل ۸۷/۵۰ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی کاربری جنگلهای مخلوط: ۰۸/۰ درصد معادل ۰۷ /۱ کیلومترمربع به جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز ۳۲/۳ درصد معادل ۴۳/۴۱ کیلومترمربع به جنگلهای پهنبرگ خزان کننده ۵۳/ ۱ درصد معادل ۱/۱۹ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی ۰۸۶/۰ درصد معادل ۰۷/۱ کیلومترمربع به علفزارها کاربری ساوانهای چوبی: ۲۷/۱ درصد معادل ۰۲/۱۲ کیلومترمربع به جنگلهای پهنبرگ خزان کننده ۵۶/۱ درصد معادل ۸۱/۱۴ کیلومترمربع به جنگلهای مخلوط ۲۲/۲ درصد معادل ۰۴/۲۱ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده ۱۱/۲ درصد معادل ۹۶/۱۹ کیلومترمربع به ساواناها ۰۲/۵ درصد معادل ۴۴/۴۷ کیلومترمربع به علفزارها ۲۰/۰ درصد معادل ۹۳/۱ کیلومترمربع به ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی و طبیعی کاربری ساواناها: ۴۳/۱ درصد معادل ۵/۱ کیلومترمربع به درختچه زارهای تنک و پراکنده ۵/۵ درصد معادل ۸/ ۵ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی ۶۷/۱۰ درصد معادل ۱۶/۱۱ کیلومترمربع به علفزارها ۲/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به تالابهای دائمی کاربری علفزارها: ۰۰۳/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به پهنههای آبی ۰۱۲/۰ درصد معادل ۸۶/۰ کیلومترمربع به جنگلهای سوزنیبرگ ۵۹/۶ درصد معادل ۹۵/۴۶۴ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده ۱۱/۰ درصد معادل ۷۳/۷ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی ۰۱۵/۰ درصد معادل ۰۷/۱ کیلومترمربع به تالابهای دائمی ۹۹/۱ درصد معادل ۶/۱۴۰ کیلومترمربع به اراضی زراعی ۰۱۲/۰ درصد معادل ۸۶/۰ کیلومترمربع به اراضی شهری ۰۹۱/۰ درصد معادل ۴۴/۶ کیلومترمربع به اراضی بایر کاربری تالابهای دائمی: ۵۸/۱ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده ۵۰/۳۶ درصد معادل ۹۴/۴ کیلومترمربع به علفزارها ۷۶/۴ درصد معادل ۶۴/۰ کیلومترمربع به اراضی کاربری اراضی زراعی: ۰۰۷/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده ۱۴۸/۰ درصد معادل ۲۳/۹ کیلومترمربع به ساواناها ۹۴/۱ درصد معادل ۸۵/۱۲۰ کیلومترمربع به علفزارها کاربری اراضی شهری و ساختهشده: بدون تغییر کاربری اراضی بایر: ۰۴۱/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به پهنههای آبی ۳۹/۳ درصد معادل ۸۲/۱۷ کیلومترمربع به علفزارها | کاربری پهنههای آبی: ۱۲/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به علفزارها ۲۴۵/۰ درصد معادل ۴۲/۰ کیلومترمربع به اراضی بایر کاربری جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز: ۷۶/۱۱ درصد معادل ۸۶/۰ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی ۷۶/۱۱ درصد معادل ۸۶/۰ کیلومترمربع به علفزارها کاربری جنگلهای پهنبرگ خزان کننده: ۱/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز ۳۳/۱۵ درصد معادل ۹/۶۵ کیلومترمربع به جنگلهای مخلوط ۰۵/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده ۲۴/۲ درصد معادل ۶۶/۹ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی
کاربری جنگلهای مخلوط: ۱۹/۰ درصد معادل ۳۶/۲ کیلومترمربع به جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز تبدیلشده است. ۹۰/۳ درصد معادل ۴۴/۴۷ کیلومترمربع به جنگلهای پهنبرگ خزان کننده ۰۱۸/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده ۲۸۳/۰ درصد معادل ۴۳/۳ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی کاربری ساوانهای چوبی: ۸۹/۴ درصد معادل ۸۶/۴۴ کیلومترمربع به جنگلهای پهنبرگ خزان کننده ۵۸/۳ درصد معادل ۸۴/۳۲ کیلومترمربع به جنگلهای مخلوط ۱۲/۱ درصد معادل ۳/۱۰ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده ۸۹/۰ درصد معادل ۱۶/۸ کیلومترمربع به ساواناها ۲۱/۱ درصد معادل ۱۶/۱۱ کیلومترمربع به علفزارها ۱۱/۰ درصد معادل ۰۷/۱ کیلومترمربع به ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی و طبیعی کاربری ساواناها: ۸۶/۱ درصد معادل ۳۶/۲ کیلومترمربع به درختچهزارهای تنک و پراکنده ۸۹/۱۳ درصد معادل ۶/۱۷ کیلومترمربع به ساوانهای چوبی ۵۹/۵ درصد معادل ۰۸/۷ کیلومترمربع به علفزارها ۴۴/۶ درصد معادل ۱۶/۸ کیلومترمربع به اراضی زراعی ۱۶/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به اراضی شهری و ساختهشده ۶۷/۰ درصد معادل ۸۶/۰ کیلومترمربع به ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی و طبیعی کاربری علفزارها: ۰۴۸/۰ درصد معادل ۲۲/۳ کیلومترمربع به پهنههای آبی ۰۰۳/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز ۰۰۶/۰ درصد معادل ۴۳/۰ کیلومترمربع به جنگلهای پهنبرگ خزان کننده ۰۲۲/۰ درصد معادل ۵/۱ کیلومترمربع به جنگلهای مخلوط ۰۱/۰ درصد معادل ۶۴/۰ کیلومترمربع به تالابهای دائمی ۷۶/۶ درصد معادل ۸/۴۵۴ کیلومترمربع به اراضی زراعی ۰۰۳/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به اراضی شهری و ساختهشده ۳۴۵/۰ درصد معادل ۱۸/۲۳ کیلومترمربع به اراضی بایر کاربری تالابها: ۰۲/۴۹ درصد معادل ۳۷/۵ کیلومترمربع به پهنههای آبی ۵۶/۲۱ درصد معادل ۳۶/۲ کیلومترمربع به علفزارها ۴۵/۲۷ درصد معادل ۰۱/۳ کیلومترمربع به تالابهای دائمی کاربری اراضی زراعی: ۱۰۳/۰ درصد معادل ۴۴/۶ کیلومترمربع به ساواناها ۶۷۸/۰ درصد معادل ۲۹/۴۲ کیلومترمربع به علفزارها کاربری اراضی شهری و ساختهشده: بدون تغییر کاربری اراضی بایر: ۳۳۸/۰ درصد معادل ۷۲/۱ کیلومترمربع به پهنههای آبی ۰۲۷/۲ درصد معادل ۳/۱۰ کیلومترمربع به علفزارها ۰۴۲/۰ درصد معادل ۲۱/۰ کیلومترمربع به تالابهای دائمی |
مآخذ: یافتههای پژوهش
با توجه به جدول (5)، و نقشههای (4-22) میتوان به میزان تغییرات مربوط به انواع پوشش سطح زمین در سالهای 2001 تا 2019 در استان گلستان پی برد. با استفاده از نتایج به دست آمده شکل (3 الف و ب) مشخص شد درختچهزارهای متراکم، جنگلهای پهنبرگ همیشهسبز، جنگلهای سوزنیبرگ خزان کننده و کاربریهای طبقهبندی نشده، طی این مدت هیچ پیکسلی را به خود اختصاص ندادهاند. در عین حال علفزارها، اراضی زراعی و درختچهزارهای تنک یا پراکنده، به ترتیب بیشترین میزان پیکسلها را دارا هستند. و سایر کاربریها نیز کمترین پیکسلها را به خود اختصاص دادهاند. در طول این ۱۹ سال، پهنههای آبی مجموعاً تعداد 16156 پیکسل را دارا هستند هرچند در بعضی سالها نوساناتی داشتهاند اما در مجموع روند افزایشی یا کاهشی زیادی را نشان نمیدهند. و میزان مساحت آنها از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱9 به میزان 8/5% یعنی 3/10 کیلومترمربع، افزایش را نشان میدهد. کمترین میزان پیکسلها متعلق به ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی/طبیعی با تعداد 601 پیکسل و جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز با تعداد 622 پیکسل میباشد. ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی/طبیعی از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹ افزایش داشتهاند و مساحت آنها از ۴ هزار کیلومترمربع به ۱۲ هزار کیلومترمربع رسیده است. اما همانطور که در نقشهها (4-22) و جدول (5) مشاهده میشود طی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ تعداد پیکسلها و مساحت جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز، روند افزایشی داشته اما از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ کاهشیافتهاند، سپس از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ دوباره روند افزایشی را طی کردهاند و تعداد پیکسلها و مساحت آنها افزایشیافته است، نتیجتاً در مجموع از سال ۲۰۰۱ به ۲۰۱۹ مساحت جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز در استان با شیب بسیار ملایم، سیر صعودی را طی کرده است و از ۵.۵۸ کیلومترمربع در سال ۲۰۰۱ به ۸.۵۸ کیلومترمربع در سال ۲۰۱۹ رسیدهاند. آنچه در مورد کاربری ساوانهای چوبی، اهمیت دارد این است که طی این بازه زمانی، افت و خیزهای اندکی داشته اما در کل، روند افزایشی بسیار کمی در میزان مساحت آنها مشاهده میشود. طی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ همواره روند افزایشی داشته اما در چند سال اخیر تا سال ۲۰۱۹ از میزان مساحت این درختان کاسته شده است. در مجموع، از مقایسه سال ۲۰۰۱ با ۲۰۱۹ مشاهده میکنیم که مساحت این کاربری به میزان 48/197 کیلومترمربع یعنی در حدود ۲۸ درصد افزایش داشتهاند. و تعداد پیکسلهای آن در این 19 سال مجموعاً، 77040 پیکسل بوده است. سطوح پوششی جنگلهای پهنبرگ خزان کننده ۴۶۶۲۲ پیکسل را دارا هستند. این جنگلها نیز نوسانهای افزایشی و کاهشی داشتهاند. اما درمجموع از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹، 848/240 کیلومترمربع یعنی 9/34٪، از این جنگلها به دلایل مختلفی همچون آتشسوزیها و تغییر کاربری به زمینهای زراعی یا مناطق مسکونی و یا مصارف صنعتی، کاهشیافته است. با توجه به آنکه شمال ایران، خاستگاه جنگلهای پهنبرگ خزاندار است و جنگلهای هیرکانی به لحاظ گردشگری و زیباییشناختی و زیستمحیطی و اعتدال آب و هوا از اهمیت بالایی برخوردار هستند، این مقدار کاهش از جنگلها طی تقریباً ۲۰ سال بسیار نگرانکننده و در حقیقت فاجعه است بدینجهت لزوم دقت و نظارت هرچه بیشتر این ذخیرهگاه با ارزش زیستمحیطی شمال ایران را میطلبد. جنگلهای مخلوط استان مجموعاً ۱۱۱۷۸۱ پیکسل را دارا هستند. مساحت این جنگلها از 33/1343 کیلومترمربع در سال ۲۰۰۱ به 76/1261 کیلومترمربع کاهشیافته، یعنی ۶ درصد از جنگلهای مخلوط استان، دستخوش تغییر شدهاند و همهساله روند کاهشی آنها را تا سالهای اخیر شاهد هستیم، اما از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ مساحت این جنگلها رو به افزایش داشتهاند. درختچهزارهای تنک یا پراکنده در مجموعاً ۲۹۲۷۹۱ پیکسل را دارا هستند. این کاربری در سالهای مختلف، روند افزایشی کمی داشته است. در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ مساحت این کاربری کاهشیافته اما از آن به بعد بیشتر روند افزایشی را طی کرده است. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹ به میزان 43/826 کیلومترمربع یعنی 53/29 درصد بر مساحت این کاربری افزوده شده است. اراضی زراعی مجموعاً ۵۵۴۹۴۵، پیکسل را به خود اختصاص دادهاند. مساحت این کاربری طی ۱۹ سال، مدام در حال افزایش بوده است که نشاندهنده تخریب جنگلها و تبدیل آنها به زمینهای زراعی میباشد. البته باید توجه داشت که به دلیل مهاجرپذیری استان گلستان و در نتیجه، افزایش جمعیت و نیاز روزافزون به مسکن و تولیدات محصولات کشاورزی، شاهد تبدیل کاربریهای جنگلی به زمینهای زراعی هستیم. با توجه به محاسبات انجام شده و تعداد پیکسلها در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰1۹ مشخص میشود که اراضی زراعی استان طی این ۱۹ سال 92/15 درصد افزایش یعنی 236/914 کیلومتر افزایش داشته است. اراضی زراعی استان بیشتر در بخش میانی (جلگهای) واقع شدهاند. پوشش علفزارها یا همان مراتع بیش از سایر کاربریها بوده است. مجموع پیکسلهای این کاربری در ۱۹ سال به ۶۲۰۴۴۴ پیکسل رسیده است. مساحت این کاربری در این سالها همواره روند کاهشی با شیب ملایم داشته است و فقط سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ روند افزایشی را نشان میدهد. مساحت این کاربری از سال ۲۰۰1 که ۷۷۲۳ کیلومترمربع بوده است به ۶۴۰۶ کیلومترمربع در سال 2019 رسیده است. یعنی به میزان 93/1316 کیلومترمربع و به عبارتی 05/17% از مساحت خود را از دست داده است. علفزارها در بخش جنوبی و کوهستانی و همچنین بخشهای شمالی استان واقع میباشند و چرای بیش از حد مراتع و آتشسوزیها میتواند از جمله دلایل کاهش این کاربری طی این سالها باشد. پوششهای سطحی ساواناها و تالابهای دائمی، پیکسلهای بسیار کمی را به خود اختصاص دادهاند. ساواناها در مجموع ۹۲۶۵ پیکسل و تالابهای دائمی ۱۱۳۵ پیکسل را دارا هستند. پوشش سطحی ساواناها طی بازه ۱۹ سال روند افزایشی را نشان میدهد. و مساحت آن از ۸۰/۹۰ در سال ۲۰۰۱ به ۱۶/۱۳۱ کیلومترمربع در سال ۲۰۱۹ رسیده است. یعنی مساحت آن معادل ۳۶/۴۰ کیلومتر و 44٪ افزایش داشته است. آنچه که از نمودار روند تغییرات اشکال (23) استنباط میشود این است که تالابهای دائمی طی سالهای متفاوت دچار نوسانات افزایشی و کاهشی زیادی شدهاند. اما در کل، میزان آن کاهش پیدا کرده است و مساحت تالابها از سال ۲۰۰۱ که ۲۴/۱۲ کیلومترمربع بوده به ۸۶/۳ کیلومترمربع در سال ۲۰۱۹ رسیده یعنی ۳۸/۸ کیلومترمربع برابر با 68٪ کاهشیافته است. اراضی بایر مجموعاً 49458 پیکسل، در محدوده جغرافیایی شمال و تا اندازهای شمال شرق استان میباشد و به دلیل مجاورت با بیابان ترکمنستان و میزان بارندگی ناچیز و خاک بسیار شور و نامساعد، هیچگونه پوشش گیاهی در آن رشد نکرده و بیابانی میباشد. مساحت این کاربری، طی این سالها در حال کاهش بوده و از سال 2001 با مساحت 10/836 کیلومترمربع به 77/482 کیلومترمربع در سال 2019 رسیده است. در نتیجه، مساحت آن، طی این بازه زمانی، 33/353 کیلومترمربع یعنی به میزان 42% کاهش را نشان میدهد. اراضی شهری و ساختهشده مجموعاً 17338 پیکسل را دارا هستند و از سال 2001 تا 2007 هیچگونه تغییری نداشته اما از سال 2007 به بعد تعداد پیکسلها و نمودار تغییرات، افزایش را در این کاربری نشان میدهد. هر چند در این میان، بعضی از سالها ثابت بوده و افزایش یا کاهش نداشته است. در مجموع، طی این 19 سال اراضی شهری و ساختهشده روند افزایش را نشان میدهند. در این مقاله همچنین با استفاده از نرمافزار انوی (ENVI)، مشخص شد که طی دورههای 5 ساله، هر کاربری به کدام کاربری تغییر یافته است و درصد و میزان مساحت این تغییرات نیز محاسبه گردید. پس از محاسبه درصد و مساحت کاربریهای تبدیلشده، جدول مربوطه در محیط اکسل تنظیم گردید و نتایج زیر حاصل شد.
نتایج نشان میدهد در طول دوره زمانی 19 ساله در محدوده مورد مطالعه جنگلهای پهنبرگ همیشهسبز و جنگلهای سوزنیبرگ خزان کننده و درختچهزارهای متراکم و کاربریهای طبقهبندی نشده هیچ پیکسلی به خود اختصاص ندادهاند. همچنین ترکیب و موزاییکی از اراضی زراعی و طبیعی، جنگلهای سوزنیبرگ همیشهسبز، و تالابهای دائمی در کل دوره، حداقل مقادیر سطوح پوششی و پیکسلی را به خود اختصاص دادهاند. سطوح اراضی شهری و ساختهشده در محدوده مورد مطالعه از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰07 هیچگونه تغییری نداشته اما از سال 2008 به بعد روند افزایشی را طی نموده است. در این بازه زمانی به ترتیب دارای بیشترین مجموع پیکسلها بودند. بدین معنی که طی این مدت، علفزارها با مجموع 620444 پیکسل، رتبه اول را به خود اختصاص داده و پس از آن اراضی زراعی با 554945 پیکسل رتبه دوم و درختچهزارهای تنک یا پراکنده با 292791 پیکسل رتبهسوم و جنگلهای مخلوط با 111781 پیکسل رتبه چهارم را در بین تمام کاربریها به خود اختصاص داده بودند. البته با مقایسه این کاربریها مشاهده میشود که در این محدوده زمانی اراضی زراعی دائماً در حال افزایش بوده و از سال 2001 تا 2019 حدود 92/ 15 درصد افزایش را نشان میدهد.
شکل 3 الف: نمودار مساحت کاربریها در استان گلستان در دوره مورد مطالعه 2001-2019 مآخذ: ترسیم نگارندگان،1403
شکل 3 ب: مجموع پیکسلها در بازه زمانی مورد مطالعه 2001-2019 مآخذ: ترسیم نگارندگان،1403
در حالیکه علفزارها و جنگلهای مخلوط طی این سالها روند تغییرات کاهشی را طی کردهاند. تالابهای دائمی تغییرات شدید کاهشی را تجربه کردهاند و این حاکی از خشکسالیهای پیدرپی، و احداث سد در مسیر رودهای ورودی به این تالابها است که موضوعی بسیار نگرانکننده است. چرا که تالابهای استان در فعال ساختن اکوسیستم منطقه، اعتدال آب و هوای منطقه و به لحاظ زیباشناختی و گردشگری میتوانند در رونق گردشگری و اقتصاد استان نقش اساسی ایفا کنند ضمن اینکه خشک شدن تالابها پیامدهای منفی همچون ایجاد ریزگردهای شدید را به همراه خواهد داشت. پهنههای آبی در استان با کد (صفر)، از سال 2001 با مساحت 177.31 کیلومترمربع به مساحت 187.61 کیلومترمربع در سال 2019 رسیدهاند و این روند افزایشی میتواند بیانگر احداث سدهای متعدد در استان طی این سالها باشد که از این نمونه میتوان به سد دانشمند و آببندان روستای کرند در شمال استان و… اشاره کرد. اراضی بایر در طی این مدت دارای روند کاهشی بوده است و مشخص میشود که این اراضی، تغییر کاربری داده و در مواردی به واحدهای صنعتی در استان تبدیلشده است که واحدهای صنعتی در شمال آققلا و شهرک صنعتی اینچهبرون و راه آهن اینچهبرون و بعضی از واحدهای صنعتی که در زمینهای بایر استان احداث شده است، نمونههایی از این دست هستند. جنگلهای پهنبرگ خزان کننده در طی 19 سال، 9/34 درصد از وسعتشان کاسته شده است که این میزان کاهش از جنگلهای با ارزش هیرکانی در حقیقت یک فاجعه بزرگ است
[1] * نویسنده مسئول: 09113690648 Email:s.arekhi@gu.ac.ir
[2] Badreldin et al
[3] salvati
[4] Rahdari et al
[5] MODIS
[6] Terra (EOS AM) and Aqua ) EOS PM(
[7] National Aeronautics and Space Administration Nasa
[8] Landcover
[9] Geographic Information System
[10] Giri Et al
[11] GLCC
[12] GLC2000
[13] MODIS LCP (Land Cover Product)
[14] Glob Cover
[15] ECOCLIMAP-II
[16] GLC-SHARE
[17] Latham Et al
[18] Modis terra+Aqua combined land cover
[19] MODIS Land Cover-MCD12Q1
[20] SDSs
[21] LAI,UMD,IGBP,BFT,BGC
[22] Jansen & Gregorio,
[23] UMD LAND COVER TYPE
[24] MCD12Q1, version 51, “Land Cover Type Yearly L3 Global 500 m SIN Grid
[25] MODIS LCP
[26] Friedl Et al
[27] IGBP
[28] UMD
[29] LAI; leaf area index
[30] FPAR; fraction of incident photosynthetically active radiation
[31] MODIS-derived Net Primary Production (NPP) scheme
[32] Plant Functional Type (PFT) scheme
[33] Vintrou et al
[34] Land Use /land cover
[35] lULC
[36] Lin et al
[37] Abercrombie& Friedl
[38] MODIS land cover, MODIS vegetation continuous Fields, Glob cover product, product from MERIS data
[39] Projection
[40] 8-bit unsigned integer
[41] SDS; Science Data Set
[42] MCD12Q1
[43] http:// search.earthdata.nasa.gov
[44] UTM
[45] Georeference
[46] Geographic Information System
[47] The Environment For Visualizing Images
[48] Clip
مآخذ: نگارندگان،1403 |
مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 7: نقشه پوشش سطح زمین 2004(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 6: نقشه پوشش سطح زمین 2003(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 9: نقشه پوشش سطح زمین 2006(محصول ماهواره MODIS مآخذ: نگارندگان،1403
شکل 11: نقشه پوشش سطح زمین 2008(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 8: نقشه پوشش سطح زمین 2005(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403
شکل 10: نقشه پوشش سطح زمین 2007(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 13: نقشه پوشش سطح زمین 2010(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 12: نقشه پوشش سطح زمین 2009(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 15: نقشه پوشش سطح زمین 2012(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 14: نقشه پوشش سطح زمین 2011(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 17: نقشه پوشش سطح زمین 2014(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 16: نقشه پوشش سطح زمین 2013(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 19: نقشه پوشش سطح زمین 2016(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 18: نقشه پوشش سطح زمین 2015(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 21: نقشه پوشش سطح زمین 2018(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 20: نقشه پوشش سطح زمین 2017(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 22: نقشه پوشش سطح زمین 2019(محصول ماهواره MODIS) مآخذ: نگارندگان،1403 |
شکل 23: نمودارهای روند تغییرات کاربریهای مختلف در استان طی سالهای 2019-2001 مآخذ: نگارندگان 1403
نتیجهگیری
در این پژوهش به بررسی پوشش زمین و تغییرات پوشش زمینی که عمده این تغییرات توسط فعالیتهای انسانی ایجاد شدهاند پرداختهایم. محدوده مطالعاتی این مطالعه، استان گلستان و روش پژوهش، مبتنی بر تحلیل محصولات 500 متر پوشش زمین سنجنده مودیس، امسیدی ۱۲ کیو ۱ در بازه زمانی 2019-2001 است. پس از دریافت تصاویر از پایگاه اینترنتی earthdata و سه مرحله پردازش در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشههای مربوطه سالهای مختلف استخراج شد و جهت مقایسه بصری، تغییر کاربریهای مختلف در بازههای زمانی ۵ ساله به شکل نقشه ترسیم گردید مهمترین و بیشترین تغییرات را سطوح پوششی جنگلهای پهنبرگ خزان کننده دارا هستند. این جنگلها از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹، 848/240 کیلومترمربع یعنی 9/34٪، از مساحت خود را از دست دادهاند که به دلایل مختلفی همچون آتشسوزیها و تغییر کاربری به زمینهای زراعی یا مناطق مسکونی و یا مصارف صنعتی، کاهشیافته است. با توجه به آنکه شمال ایران، خاستگاه جنگلهای پهنبرگ خزاندار است و جنگلهای هیرکانی به لحاظ گردشگری و زیباییشناختی و زیستمحیطی و اعتدال آب و هوا از اهمیت بالایی برخوردار هستند، این مقدار کاهش از جنگلها طی تقریباً ۲۰ سال بسیار نگرانکننده و در حقیقت فاجعه است. به دلیل مهاجرپذیری استان گلستان و در نتیجه، افزایش جمعیت و نیاز روزافزون به مسکن و تولیدات محصولات کشاورزی، شاهد تبدیل کاربریهای جنگلی به زمینهای زراعی هستیم. با توجه به محاسبات انجام شده و تعداد پیکسلها در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰1۹ مشخص میشود که اراضی زراعی استان طی این ۱۹ سال 92/15 درصد افزایش یعنی 236/914 کیلومتر افزایش داشته است. اراضی زراعی استان بیشتر در بخش میانی (جلگهای) واقع شدهاند. پوشش علفزارها یا همان مراتع بیش از سایر کاربریها بوده است. مساحت این کاربری در این سالها همواره روند کاهشی با شیب ملایم داشته است و فقط سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ روند افزایشی را نشان میدهد. مساحت این کاربری از سال ۲۰۰1 که ۷۷۲۳ کیلومترمربع بوده است به ۶۴۰۶ کیلومترمربع در سال 2019 رسیده است. یعنی به میزان 93/1316 کیلومترمربع و به عبارتی 05/17% از مساحت خود را از دست داده است. بیشترین تبدیل نوع کاربریها نیز مربوط به پوششهای گیاهی استان اعم از علفزار، درختچهزارهای تنک و پراکنده و جنگلهای پهنبرگ خزاندار و... میباشد و طی ۱۹ سال، پوششهای گیاهی استان مدام تخریب شده و تغییر کاربری داده و به اراضی شهری و زراعی تبدیلشدهاند. و کمترین نوع تبدیل مربوط به زمینهای بایر و پهنههای آبی میباشد. بدین معنی که طی این مدت این کاربریها کمتر به کاربری دیگری تبدیلشده است. همچنین اراضی شهری و ساختهشده نیز بدون تخریب و تغییر کاربری بودهاند. در این بازه زمانی در استان گلستان کاربری جنگلهای پهنبرگ همیشهسبز و جنگلهای سوزنیبرگ خزاندار و درختچهزارهای متراکم و کاربریهای طبقهبندی نشده هیچ پیکسلی را به خود اختصاص نداده بودند درحالیکه علفزارها و جنگلهای مخلوط طی این سالها روند تغییرات کاهشی را طی کردهاند. تالابهای دائمی نیز تغییرات شدید کاهشی را تجربه کردهاند و این حاکی از خشکسالیهای پیدرپی، و احداث سد در مسیر رودهای ورودی به این تالابها میباشد که موضوعی بسیار نگرانکننده است. چرا که تالابهای استان در فعال ساختن اکوسیستم منطقه، اعتدال آب و هوای منطقه و به لحاظ زیباشناختی و گردشگری میتوانند در رونق گردشگری و اقتصاد استان نقش اساسی ایفا کنند. ضمن اینکه خشک شدن تالابها پیامدهای منفی همچون ایجاد ریزگردهای شدید را به همراه خواهد داشت. پهنههای آبی در استان با کد (صفر)، از سال 2001 با مساحت 177.31 کیلومترمربع به مساحت 187.61 کیلومترمربع در سال 2019 رسیدهاند و این روند افزایشی میتواند بیانگر احداث سدهای متعدد در استان طی این سالها باشد که از این نمونه میتوان به سد دانشمند و آببندان روستای کرند در شمال استان و… اشاره کرد. اراضی بایر در طی این مدت دارای روند کاهشی بوده است و مشخص میشود که این اراضی، تغییر کاربری داده و در مواردی به واحدهای صنعتی در استان تبدیلشده است که واحدهای صنعتی در شمال آققلا و شهرک صنعتی اینچهبرون و راه آهن اینچهبرون و بعضی از واحدهای صنعتی که در زمینهای بایر استان احداث شده است، نمونههایی از این دست هستند. در پایان باید گفت با توجه به روند تغییرات اقلیم و پدیده گرمایش جهانی در دهههای اخیر که باعث خشکسالیهای پیدرپی در استان و بیابانی شدن قسمتهایی از آن، آتشسوزی جنگلها، فرسایش خاک، جاری شدن سیلهای ویرانگر و… در استان شده است، باید به مسئله تغییر کاربریها و تخریب پوشش سطح زمین جهت حفظ منابع با ارزشی چون مراتع، تالابهای دائمی و جنگلهای هیرکانی در استان توجه و نظارت بیشتری شود. نتایج این پژوهش. در شاخص پوشش گیاهی و کاربری اراضی با پژوهش حجازی زاده و سنبلی (1401) و در قسمت تغییرات پوشش سطح زمین با پژوهش خالدی و همکاران (1401) و در استفاده و کاربرد و کارای ماهواره مدل MODIS با پژوهشهای نیک پور و همکاران (1399)، اخوان قالیباف و همکاران (1398) و کیخسروی، محمدی (1398) مطابقت و همخوانی دارد.
پیشنهادها
استان گلستان به علت دارا بودن منابع طبیعی مثل دریا، جنگل، مراتع و ... و افزایش جمعیت و مهاجرپذیر بودن در معرض انواع تغییرات کاربری قرار دارد. با توجه به روند تغییرات اقلیم و پدیده گرمایش جهانی در دهههای اخیر که باعث خشکسالیهای پیدرپی در استان و بیابانی شدن قسمتهایی از آن، آتشسوزی جنگلها، فرسایش خاک، جاری شدن سیلهای ویرانگر و… در استان شده است، باید به مسئله تغییر کاربریها و تخریب پوشش سطح زمین جهت حفظ منابع با ارزشی چون مراتع، تالابهای دائمی و جنگلهای هیرکانی در استان توجه و نظارت بیشتری شود.
منابع
1- اخوان قالیباف، محمد. علی پور، حمید. قلیوف، الوست. کورنووا، مارینا. مختاری، محمدحسین (1398): بررسی تغییرات مساحت پوشش زمین و کاربری حوضه آبخیز دریاچۀ ارومیه با استفاده از تصاویر MODIS. هیدروژئومورفولوژی، 6(18)، 97-113.
2- حجازی زاده، زهرا. سنبلی، زهرا (1401): بررسی تغییرات شاخص پوشش گیاهی و کاربری اراضی در راستای توسعه پایدار (مطالعه موردی: شهرستان ملارد). مطالعات توسعه پایدار شهری و منطقهای، 3(2)، 169-188.
3- حسین زاده، محمد مهدی، براتی، غلامرضا، صابر نیا، زهرا (1393): اثرات تغییرات پوشش و کاربری اراضی بر فرسایش بادی و وقوع روزهای غبارآلود در منطقه شهریار. پژوهشهای علوم زمین، جلد 5، شماره 1 - شماره 17، 76-88.
4- خالدی، شهریار، کیخسروی. قاسم، احمدی براتی، فرزانه (1401): بررسی اثر تغییرات پوشش زمینبر دمای رویه سطحی زمین با استفاده از تصاویر ماهوارهای سنجندِ مودیس - مطالعه موردی: شمال شرق ایران. اطلاعات جغرافیایی سپهر 31(123)، 179-197. Doi: 10.22131/sepehr.2022.699921
5- درویشی، ش.، سلیمانی، ک.، رشیدپور، م (1398): تأثیر شاخصهای گیاهی و خصوصیات سطح شهری بر تغییرات دمای سطح زمین مطالعه موردی شهرستان سنندج. سـنجش از دور و سـامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی، 10(1)، صص 35-50.
6- زندسلیمی، زانکو. سیما، سمیه، موسیوند، علی جعفر (1400): ارزیابی عملکرد نقشههای پوشش اراضی جهانی در استخراج محدوده اراضی کشاورزی (مطالعه موردی: حوضه آبریز دریاچه ارومیه. تحقیقات آب و خاک ایران 52.(3) صص795-810.
Doi: 10.22059/ijswr.2021.315097.668828
7- ستاری راد، امیر، رایگانی، بهزاد، جهانی، علی و گشتاسب میگونی، حمید. (1403): امکانسنجی خودکارسازی تعیین تغییرات مناطق جنگلی با استفاده از تصاویر ماهوارهای (مطالعه موردی: منطقه حفاظتشده البرز مرکزی). فصلنامه اکولوژی انسانی، 2(4).
278-292. Doi: 10.22034/el.2024.450145.1022
8- کیخسروی، قاسم. محمدی، زینب (1398): آشکارسازی تغییرات پوشش سطح زمین ناحیه شمال غرب ایران بهعنوان نمایهای از بیابانزایی. جغرافیای طبیعی لارستان. دوره 12 شماره 43، صص 123-140
9- نیک پور، نورا...، فتوحی، صمد، نگارش، حسین، حسینی، سیدزین العابدین، بهرامی، شهرام (1399): پایش تغییرات پوشش سطح زمین در راستای تخریب سرزمین (MODIS Land Cover Product 2001-2013): محدودۀ جغرافیایی استان ایلام. پژوهشهای دانش زمین 11(1)، 130-151.
10- Abercrombie, P. Friedl, M. A. (2016): Improving The Consistency Of Multitemporal Land Cover Maps Using A Hidden Markov Model. IEEE Transactions On Geoscience And Remote Sensing (Volume: 54, Issue: 2), Pp.703 - 713.
11- Badreldin, N. Frankl, A. Goossens, R. (2013): Assessing The Spatiotemporal Dynamics Of Vegetation Cover As An Indicator Of Desertification In Egypt Using Multi-Temporal MODIS Satellite Images. Arabian Journal Of Geosciences 7(11), 15-1
12- Foley JA, Defries R, Asner GP, Barford C, Bonan G, Carpenter SR, Chapin FS, Coe MT, Daily GC, Gibbs HK, Helkowski JH, Holloway T, Howard EA, Kucharik CJ, Monfreda C, Patz JA, Prentice IC, Ramankutty N, Snyder PK. Global Consequences Of Land Use. Science. (2005 Jul 22); 309 (5734):570-4.
13- Friedl, M., Sulla-Menashe, D., Tan, B., Schneider, A., Ramankutty, N., Sibley, A. And Huang, X., 2010. MODIS Collection 5 Global Land Cover: Algorithm Refinements And Characterization Of New Datasets, Remote Sensing Of Environment, V.114, Pp. 168-182.168-182, ISSN00344257, Https://Doi.Org/10.1016/J.Rse.2009.08.016
14- Jansen, L. J. Gregorio, A. D. (2000): Land Cover Classification System (LCCS): Classification Concepts And User Manual. Rome: FAO.
15- Giri, C. Pengra, B. Loveland, T.R. (2013): Next Generation Of Global Land Cover Characterization, Mapping, And Monitoring. International Journal Of Applied Earth Observation And Geoinformation 25, Pp. 37-30
16- Latham, J. Cumani, R. Rosati, I. Bloise, M. (2014): Land Cover (GLC-SHARE) Beta-Release 1,0 Database, Land And Water Division. Rome: FAO.
17- Lin, H. Wang, J. Jia, X. Bo, Y. Wang, D. Wang, Z. (2008): Evaluation Of MODIS Land Cover Product Of East China. International Geoscience And Remote Sensing Symposium (Pp.765-762). Boston, MA, USA: IEEE. Doi:Doi:10,1109/Igarss.2008,.4779834
18- NASA. (2014): Moderate-Resolution Imaging Spectro Radiometr (MODIS). Retrieved 3110, 2023, From Http://Nasa.Gov/:
Http://Modis.Gsfc.Nasa.Gov/About/Media/Modis_Brochure.Pdf
19- Rahdari, G.R., Rahdari, M.R., Fakhireh, A.A., Shahryari, A.R. And Khosravi, H., 2013. GIS- Based Monitoring And Ewss Of Desertification (Case Study; Southeastern Of Iran), International Journal Of Advanced Biological And Biomedical Research, V. 1(10), Pp.. 1185-1198.
20- Salvati, L. Zitti, M. (2008): Regional Convergence Of Environmental Variables: Empirical Evidences From Land Degradation. Ecological Economics, V. 68 (1), Pp.-168-162.
21- Sulla-Menashe, D. And Friedl, M.A., 2018. User Guide To Collection 6 MODIS Land Cover (MCD12Q1 And MCD12C1) Product,
Https://Lpdaac.Usgs.Gov/Dataset_Discovery/Modis/Modi Sproductstable/Mcd 12q1.
22- Sulla-Menashe, D. Friedl, M. A. Krankina, O. N. Baccini, A. Woodcock, C. E. Sibley, A... . Elsakov, V. (2011): Hierarchical Mapping Of Northern Eurasian Land Cover Using MODIS Data. Remote Sensing Of Environment, 115(2), Pp. 403-392
23- Vintrou, E. Desbrosse, A. Bégué, A. Traoré, S. Baron, C. Seen, D. L. (2012): Crop Area Mapping In West Africa Using Landscape Stratification Of MODIS Time Series And Comparison With Existing Global Land Products. International Journal Of Applied Earth Observation And Geoinformation 14(1), Pp. 93-83.