مقایسه اثربخشی آموزش به شیوه کاوشگري و آموزش به شیوه معکوس در درس مطالعات اجتماعی بر مهارت خود آگاهی، اضطراب امتحان و خودپنداره آموزشی دانش آموزان
محورهای موضوعی : تعلیم و تربیت
طاهره نکوئیان
1
,
فاطمه محمدی
2
,
مسعود نظرزاده
3
,
طیبه عبدالی
4
1 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرکرد ، گروه روانشناسی ، شهرکرد ، ایران.
2 - گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی ، آبدانان، ایران
3 - دکترای روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد
4 - گروه تربیت بدنی، آموزش و پرورش، ایلام، ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
مقدمه و هدف: این پژوهش با مقایسه اثربخشی آموزش به شیوه کاوشگری و آموزش به شیوه معکوس در درس مطالعات اجتماعی بر مهارت خودآگاهی اضطراب امتحان و خودپنداره آموزشی دانش¬آموزان دختر متوسطه اول شهر ابدانان انجام گردید.
روش شناسی پژوهش: روش تحقیق کاربردی از نوع آزمایشی و طرح نیمه آزمایشی با طرح پیش¬آزمون- پس آزمون بوده است. در این پژوهش جامعه آماری را تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر آبدانان در سال تحصیلی ۳-۱۴۰۲ در درس مطالعات اجتماعی تشکیل داد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد ۴۵ نفر از دانش آموزان در این درس در سه گروه آزمایش ۱ آموزش به شیوه کاوشگری آزمایش ۲ آموزش به شیوه معکوس و گروه کنترل قرار گرفتند و پرسشنامه ها برای پیش آزمون توزیع گردید ابزار تحقیق پرسشنامه خودآگاهی 33سوالی گرنت و همکاران(2002)، پرسشنامه 23 سوالی اضطراب امتحان فریدمن(2002)، پروتکل آموزش به شیوه معکوس پرسشنامه خود پنداره آموزشی 20 سوالی لیو و وانگ(2005) و جلسه های آموزش شیوه کاوشگری بوده است جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آماری (۰/۰۵) توسط نرم افزار SPSS انجام گرفت.
یافته ها: نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین اثر بخشی آموزش به شیوه کاوشگری و آموزش به شیوه معکوس در درس مطالعات اجتماعی بر مهارت خودآگاهی، اضطراب امتحان و خودپنداره آموزشی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر آبدانان تفاوت وجود دارد.
بحث و نتیجه گیری: آموزش به شیوه کاوشگری و آموزش به شیوه معکوس بر مهارت خودآگاهی ، اضطراب امتحان و خود پنداره آموزشی دانش آموزان دخترمتوسطه اول شهر آبدانان تاثیر داشته است و تداوم این تاثیر در مرحله پیگیری را نیز در برداشته است.
Introduction: This study was conducted by comparing the effectiveness of inquiry-based teaching and flipped teaching in social studies lessons on self-awareness skills, test anxiety, and educational self-concept of female first-year high school students in the city of Abdanan.
research methodology: The applied research method was an experimental type and a quasi-experimental design with a pre-test-post-test design. In this study, the statistical population consisted of all female students of the first high school in Abdanan in the academic year 1402-1403in the social studies course, and using simple random sampling method, 45 students in this course were placed in three groups: experimental group 1: exploratory training, experimental group 2: flipped learning, and control group, and questionnaires were distributed for the pre-test. The research tools were the 33-question self-awareness questionnaire of Grant et al. (2002), the 23-question test anxiety questionnaire of Friedman (2002), the reverse training protocol of the 20-question educational self-concept questionnaire of Liu and Wang (2005), and the exploration training sessions. Data analysis was performed at the statistical level (0.05) using SPSS software.
Findings: The results using the analysis of covariance test showed that there is a difference between the effectiveness of inquiry-based teaching and flipped teaching in social studies lessons on self-awareness skills, test anxiety, and educational self-concept of female first-year high school students in Abdanan.
Conclusion: Inquiry-based and flipped learning have had an impact on self-awareness skills, test anxiety, and educational self-concept of first-year female middle school students in Abdanan, and this impact has continued in the follow-up phase.
