حکمت به مثابه دیالکتیک عقلی و فراعقلی بررسی معرفت¬ متعالی در آموزه¬های یوهانس اسکاتوس اریوگنا
محورهای موضوعی : مسیحیت
قربان علمی
1
,
مجتبی زروانی
2
,
زهرا شهبازی
3
1 - گروه آموزشی ادیان و عرفان، دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران
2 - گروه آموزشی ادیان و عرفان دانشکدۀ الاهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران
3 - دانشجوی دکتری ادیان و عرفان دانشگاه تهران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
اریوگنا مخاطب را با عبور از مرزهای جزماندیشانه لاتین به ساحتی از ادراک رهنمون میشود که در آن عقل جزئی در وضعیت استعلایی قرار میگیرد. حصول چنین عقلانیت متواضع و رشد یابندهای، ویژگی معرفت پردیسی انسان است که در جمود بینشِ معطوف به محسوسات نمیماند و از آن فراتر میرود. این مشی عقلانی که در نظام فکری متألهین یونانی و بخصوص اریوگنا دیالکتیک نامیده میشود، نه تنها در عرصۀ معرفتشناسی که در مقولات هستیشناسی و الهیاتی وی نیز جایگاه ویژهای احراز میکند و اریوگنا ضمن تبیین طبایع الوهی و طبیعت عالم متجلی در کتاب پریفیسئون، مراتب معرفت هستی را تا نامعرفت نیستی، با گامهای دیالکتیک عقلی و فراعقلی حکمت روشن میکند. اریوگنا که طبایع جهان را شامل هست (نمود) و نیست (ذات) میداند، "هست"را موضوع ادراک انسان قلمداد میکند و از این رو مقولات هستی و نیستی به شعاع ذهن انسان منوط میگردد. این به معنای تقلیل واقعیت به عقل جزئی انسان نیست بلکه قانون آفرینش یا دیالکتیک، علم ذاتی روح و عقل الهی است که در خرد عالی انسان انعکاس یافته است. در عین حال، انسانشناسی آپوفاتیک اریوگنا عالیترین مرتبه معرفت را به نامعرفت سرّ الوهی مختص میکند که وصول به آن مستلزم فراروی از طبیعت انسان به جذبۀ فراعقلی حکمت است.
By crossing the borders of Latin dogmatism, Eriugena leads the audience to a level of perception in which partial reason is placed in a transcendental state. Achieving such a humble and growing rationality is the characteristic of the knowledge of the human being, which does not stay in the stagnation of vision focused on sensations and goes beyond it. Eriugena while explaining the divine nature and the nature of the manifested world in the Periphyseon, explains the levels of knowledge of existence to the ignorance of non-existence, with the steps of rational and meta-rational dialectic of wisdom. Eriugena considers "existence" to be the subject of human perception, and therefore the categories of existence and non-existence are subject to the radius of the human mind. this does not mean the reduction of reality to the partial intellect of man, but the law of creation or dialectic, the inherent science of the soul and the divine intellect, which is reflected in the supreme wisdom of man. At the same time, Eriugena's apophatic anthropology assigns the highest level of knowledge to the unknowability of the divine head, which requires transcending human nature with the supernatural grace of wisdom.
