رابطه بین خودکارآمدی و تعهد سازمانی با کیفیت تدریس اعضای هیئت علمی در منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی
محورهای موضوعی : آموزش و پرورشنیما شهیدی 1 , پریوش جعفری 2 , نادرقلی قورچیان 3 , جواد بهبودیان 4
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نورآباد ممسنی ، گروه علوم تربیتی، نورآباد ممسنی، ایران
2 - استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه مدیریت آموزشی، تهران، ایران
3 - استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه مدیریت آموزشی، تهران، ایران.
4 - استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز، گروه آمار و ریاضی، شیراز، ایران.
کلید واژه: تعهد سازمانی, خودکارآمدی, کیفیت تدریس, اعضای هیئت علمی, منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده مقاله :
هدف عمده این پژوهش، مطالعه رابطه بین خودکارآمدی استادن و تعهد سازمانی آنان با کیفیت تدریس آنان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل 2181 نفر اعضای هیئت علمی تمام وقت و نیمه وقت واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشهای طبقهای تعداد 436 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری دادههای پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته سنجش کیفیت تدریس با 27 عبارت در مقیاس لیکرت و آلفای کرونباخ 861/0، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مه یر، و پرسشنامه خودکارآمدی معلمان شوارتزر و همکاران بود. در این پژوهش برای مشخص کردن سهم عوامل خودکارآمدی و تعهد سازمانی استادان بر کیفیت تدریس از رگرسیون چندگانه و مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. همچنین از تحلیل واریانس یکطرفه برای بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی استادان استفاده شد. نتایج نشان دادند که خودکارآمدی با ضریب 42/0 و تعهد سازمانی با ضریب 22/0 به صورت مستقیم مثبت و معناداری باکیفیت تدریس رابطه دارند. از میان ابعاد تعهد سازمانی، تعهد عاطفی و تعهد مستمر از قدرت پیش بین کنندگی بالایی برای کیفیت تدریس برخوردار میباشند. همچنین ارتباط متقابل مثبت و معنادار بین تعهد سازمانی و خودکارآمدی آنان با ضریب 12/0 بود. همچنین عوامل جمعیت شناختی استادان تأثیری در خودکارآمدی و تعهد سازمانی استادان نداشتند.
The main purpose of this descriptive-correlational research was to study the relationship of self-efficacy and organizational commitment of faculty members to their teaching quality. The target population included 2181 faculty members of branches of Islamic Azad University in zone one. A sample of 436 respondents was selected through stratified-cluster sampling method. Research instruments included a researcher-made questionnaire of teaching quality with 27 Liker-scale statements and Cronbach’s alpha of 0.861, Allen and Meyer’s questionnaire of organizational commitment, and Schwartzer et al. questionnaire of teachers’ self-efficacy. A use was made of multiple regression and structural equation modeling to examine the effect of exogenous factors on teaching quality. One-way ANOVA was also run to analyze the role of faculty members’ demographic variables. The results revealed that self-efficacy (with an index of 0.42) and organizational commitment (with an index of 0.22) had a positive, direct, and significant relationship with teaching quality. From among the dimensions of organizational commitment, emotional commitment and continuous commitment could strongly predict the variance of teaching quality. In addition, self-efficacy and organizational commitment had a significant bidirectional effect on each other. Demographic variables were found to have no significant effect on self-efficacy and organizational commitment of the faculty members.