اثربخشی آموزش امنیت هیجانی بر تعارضات زناشویی و بهزیستی ذهنی زنان متأهل
محورهای موضوعی : فصلنامه زن و جامعهلیلا حکیمی تهرانی 1 , مریم فاتحیزاده 2 , ایران باغبان 3 , سیداحمد احمدی 4
1 - کارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه اصفهان
2 - دانشیارگروه مشاوره دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان
3 - دانشیار گروه مشاوره دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان
4 - استاد گروه مشاوره دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان
کلید واژه: زنان, زوجین, امنیت هیجانی, تعارضات زناشویی, بهزیستی ذهنی,
چکیده مقاله :
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش امنیت هیجانی بر تعارضات زناشویی و بهزیستی ذهنی زنان متأهل شهر اصفهان بود. این پژوهش به روش شبهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل اجرا شده است. جامعة آماری، شامل کلیة زنان متأهل مراجعهکننده به یکی از فرهنگسراهای شهر اصفهان با تجربه حداقل یکسال زندگی مشترک و نمونه در این پژوهش 40 نفر از بانوان متأهل بودند که از بین داوطلبان ثبتنامکننده در این طرح انتخاب (این افراد نمرات بالاتری نسبت به سایر افراد در پرسشنامه تعارض زناشویی کسب کردند) و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازهگیری مورد استفاده در پژوهش عبارت بود از پرسشنامه تعارض زناشویی و پرسشنامه بهزیستی ذهنی. تجزیه و تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که آموزش امنیت هیجانی بر تعارضات زناشویی زنان و نیز ابعاد آن در مرحله پسآزمون به صورت معناداری اثرگذار بود (05/0P<). همچنین، یافتهها نشان داد آموزش امنیت هیجانی تنها بر دو بعد از ابعاد بهزیستی ذهنی شامل اراده و روانرنجوری به صورت معناداری اثرگذار بوده است و در دو بعد سرزندگی و استرس- افسردگی تأثیر معناداری نداشته است. بنابراین، میتوان گفت آموزش امنیت هیجانی در جهت کاهش تعارضات زوجین و دو بعد از ابعاد بهزیستی ذهنی شامل اراده و روانرنجوری مؤثر است.
This study investigated the effect of emotional safety training on marital conflict and subjective well-being of the married women in the city of Isfahan. A semi-experimental research with pre-test and post-test design was carried out. Statistical population of this research included all the female members of one of the cultural centers in Isfahan, who had at least one year of married life experience. Research sample included 40 married women who were selected within availability sampling method and were randomly assigned in control and experimental groups. The research tools were marital conflict questionnaire and subjective well-being questionnaire. Covariance analysis was used to analyze the data collected by SPSS software. The result indicated that emotional safety training significantly influenced the marital conflict and all its dimensions (P<0.05). The results also revealed a meaningful influence on two dimensions of subjective well- being, determination and neurosis, however, the results show no meaningful influence on vitality and stress- depression which are the next two dimensions of subjective well- being